به گزارش گروه دانش خبرگزاری دانا، بر اساس تحقیقات جامعی که از سوی مسوولان وقت کشاورزی و نمایندگان مرکز پژوهشها صورت گرفته؛ مشخص شده است باوجود کاهش میزان بارندگیها از سال 87 و عدم افزایش سطح زیرکشت، آمار تولیدات کشاورزی با 14درصد افزایش اعلام شده است.
گاف اول وزارت کشاورزی پیشین در آمارسازی: کاهش بارش در مقابل افزایش تولید
روزنامه شرق نوشت: روش دولت دهم برای نشاندادن افزایش تولید بالاتر، اعلام بهرهوری و به عبارت دیگر افزایش تولید در واحد سطح بوده است برایناساس، با وجود آنکه تا سال 88 از هر هکتار زمین زراعی 5/4 تن محصول برداشتشده ثبت میشد، دولت دهم میزان برداشت از هر هکتار را در سالهای 90 و 91 به ترتیب 3/6 و 7/6تن اعلام کرد این در حالی است که به علت افت بارش در این سالها، نهتنها، نباید با افزایش تولید در واحد سطح مواجه میشد بلکه کاهش تولید نیز انتظار کاملا طبیعیای بود.
بررسی آمار تولیدات گیاهی نشان میدهد که تا قبل از سال 88 میزان تولید در زیربخش تولیدات گیاهی با میزان بارش و شرایط اقلیمی متناسب بوده است اما از سال 88 به بعد میزان تولید مستقل از بارش، سیر صعودی گرفته است و با وجود کاهش بارشهای سالانه، میزان تولیدات گیاهی افزایش چشمگیری داشته و از 80میلیونتن در سال 88 به بیش از 101میلیونتن در سال 91 افزایش یافته است.
38درصد کاهش روانآبها و 14درصد افزایش تولید!
بررسی انجام شده در دوره زمانی 1382 تا 1385 و 1388 تا 1391 نشان میدهد که میزان منابع آب دردسترس این بخش، با کاهش چشمگیری روبهرو بوده است. میزان روانآب در دوره 88 تا 91 نسبت به دوره اول مورد بررسی، بیش از 38درصد کاهش و آب زیرزمینی نیز حدود 7/5 درصد کاهش داشته است. در این دوره سطح زیر کشت اراضی آبی فقط یکدرصد افزایش داشته است اما برخلاف شاخصهای نام برده شده که تامینکننده مهمترین نهاده تولید یعنی آب است میزان تولید حدود 14درصد افزایش داشته است.
بعد از سال 88 با اینکه سطح زیر کشت اراضی آبی و همچنین سطح زیرکشت کل تولیدات گیاهی تغییر چندانی نداشته اما میزان تولید در این سالها به شدت افزایش یافته است. در این سالها سطح زیرکشت آبی که حدود 90درصد از تولیدات گیاهی کشور را تامین میکند حدود 450هزارهکتار افزایش یافته این درحالی است که طبق آمار اعلامی میزان تولید بیش از 23میلیونتن افزایش داشته است.
25درصد افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی!
تا سال 88 متوسط تولید هر هکتار سطح زیرکشت زراعی و باغی حدود 5/4 تن در هکتار بوده است اما بعد از سال 88 این روند با افزایش قابل توجه به 6/3تن در هکتار افزایش یافت و در سال 91 میزان عملکرد در هر هکتار به بیش از 6/7 تن در هکتار رسید که افزایشی در حدود 25درصد از متوسط عملکرد داشته است.
روند روبهافزایش سطح زیرکشت آبی تا قبل از خشکسالی سال 87 بهخوبی مشخص است اما از این سال به بعد با وجود افزایش قابلملاحظه اجرای پروژههای آب و خاک و از جمله اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار از روند روبهافزایش سطوح زیرکشت آبی و بهخصوص احداث باغات کاسته شده و بهطور میانگین در طی این مدت سطح زیرکشت فقط یکدرصد افزایش یافته است که میتوان تامین آب مورد نیاز این افزایش سطح زیرکشت را از صرفهجویی حاصله از اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار دانست. علاوه بر کاسته شدن از کمیت آب دردسترس در بخش کشاورزی، کیفیت آب در آبهای استحصالی زیرزمینی روند کاهشی داشته که خود بر عملکرد تولید تاثیر منفی دارد.
همچنین این موضوع در برخی مناطق کشور به تغییر در الگو و ترکیب کشت منجر شده و در برخی مناطق نیز برای حفظ نوع و عملکرد باغات (بهواسطه استفاده از آبشیرینکنها) موجب افزایش هزینهها شده و از نرخ بهرهوری کاسته است. با منابع آب کنونی اگر تمام عملیات آب و خاک پیشبینیشده وزارت جهادکشاورزی انجام شود، فقط میتواند حدود هشتهزارمیلیونمترمکعب صرفهجویی جدید صورت گیرد.
این درحالی است که صرفهجوییهای اعلامشده، برآورد روی کاغذ است و میزان موفقیت این طرحها با توجه به شرایط محیط اجرای آنها نامشخص و مطمئنا کمتر از شرایط ایدهآل پیشبینی شده است. ضمن اینکه میزان کاستهشدن از نفوذ آب در سفرهها درنتیجه کاهش بازچرخانی آب نیز مشخص نیست و بهنظر میرسد که میزان صرفهجویی واقعی حدود نصف صرفهجویی پیشبینی شده باشد.
گاف دوم: افزایش واردات همزمان با افزایش تولید
آمارهای گمرک نشان میدهد که میزان واردات محصولات کشاورزی بعد از سال 84 با سرعت بالایی روبهافزایش بوده تا جایی که از 8/6 میلیونتن در سال 84 به بیش از 22میلیونتن در سال 91 رسیده است.
واردات این محصولات از نظر ارزشی نیز در مدت مشابه از 3/2میلیارددلار به بیش از 14/2میلیارددلار رسیده و تراز تجاری محصولات کشاورزی از نظر وزنی 4/6-میلیونتن در سال 84 به حدود 17/5-میلیونتن رسیده است.
میزان واردات محصولات کشاورزی از سال 80 تا 84 روندی روبهکاهش داشت اما بعد از سال 84 با وجود اینکه میزان تولید بهدلیل بهبود شرایط اقلیمی افزایش قابلتوجهی داشت، میزان واردات همزمان افزایش یافت. در سال 87 بهدلیل خشکسالی شدید میزان واردات با یکجهش قابلتوجه از 10میلیونتن به بیش از 17میلیونتن رسید و در سال بعد از آن باوجود بهبود شرایط اقلیمی، همان روند واردات ادامه پیدا کرد تا جایی که در سال 91 رکورد 22میلیونتن واردات در محصولات کشاورزی ثبت شد.
سرانه واردات 4/5 برابر شد
وضعیت کنونی تجارت خارجی محصولات کشاورزی و تراز تجاری ناشی از آن، متاثر از اعمال سیاست تنظیم بازار مبتنی بر واردات بوده است که با سرکوب قیمتی تولیدات داخلی در شرایطی که تغییرات قابلملاحظهای در فناوری تولید رخ نداده و هزینههای تولید کاهش نیافته، تاثیر نامطلوبی بر تولید محصولات کشاورزی در داخل کشور داشته است.
میزان واردات از نظر ارزشی تقریبا همان روند وضعیت وزنی را نشان میدهد. تراز تجاری محصولات کشاورزی همواره از سال 80 تا سال 91 منفی بوده و در سال 84 به کمترین مقدار خود یعنی 900-میلیوندلار رسیده است. سرانه واردات محصولات کشاورزی بین سالهای 80 تا 84 با یک شیب ملایم افزایش یافت، ولی بعد از سال 91 سرانه واردات بهشدت افزایش نشان میدهد. در این سال سرانه واردات به حدود 185دلار رسید که حدود 4/5 برابر سال 80 است. میزان تولید و واردات، دارای یکرابطه تعریف شده است. هرچه میزان تولید افزایش یابد، میزان واردات کم خواهد شد و برعکس. این رابطه منطقی تقریبا تا سال 87 در آمارهای وزارت جهادکشاورزی و گمرک وجود داشت اما از آن سال به بعد، این رابطه تغییر کرد. به شکلی که هرچه میزان تولید بالاتر میرفت میزان واردات بهجای اینکه کاهش یابد، همسان با آن افزایش مییافت. میزان سرانه عرضه محصولات کشاورزی که حاصل جمع خالص واردات و تولید بهازای هر نفر در سال است، تا سال 84 دارای رقم متوسطی در حدود هزارو382کیلوگرم بوده است اما در چهار سال آخر یعنی بعد از سال 88 این عدد به بیش از هزارو590کیلوگرم رسید. با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه و قدرت خرید مردم در ایران، افزایش مصرف مواد غذایی تقریبا غیرممکن است. اگرچه میزان مصرف محصولات کشاورزی چهارسال اخیر یعنی سال 88 تا 91 را با چهارسال منتهی به 84 برابر بدانیم آنگاه میتوان میزان تولید را برآورد کرد. بررسی روند تغییرات تولید و واردات نشان میدهد که این دو پارامتر تا سال 84 کاملا یکدیگر را توجیه میکنند اما از سال 84 تناسب این دو پارامتر از بین رفته تا جایی که در سال 91 با افزایش میزان تولید، میزان واردات نیز افزایش مییابد.
گاف اول وزارت کشاورزی پیشین در آمارسازی: کاهش بارش در مقابل افزایش تولید
روزنامه شرق نوشت: روش دولت دهم برای نشاندادن افزایش تولید بالاتر، اعلام بهرهوری و به عبارت دیگر افزایش تولید در واحد سطح بوده است برایناساس، با وجود آنکه تا سال 88 از هر هکتار زمین زراعی 5/4 تن محصول برداشتشده ثبت میشد، دولت دهم میزان برداشت از هر هکتار را در سالهای 90 و 91 به ترتیب 3/6 و 7/6تن اعلام کرد این در حالی است که به علت افت بارش در این سالها، نهتنها، نباید با افزایش تولید در واحد سطح مواجه میشد بلکه کاهش تولید نیز انتظار کاملا طبیعیای بود.
بررسی آمار تولیدات گیاهی نشان میدهد که تا قبل از سال 88 میزان تولید در زیربخش تولیدات گیاهی با میزان بارش و شرایط اقلیمی متناسب بوده است اما از سال 88 به بعد میزان تولید مستقل از بارش، سیر صعودی گرفته است و با وجود کاهش بارشهای سالانه، میزان تولیدات گیاهی افزایش چشمگیری داشته و از 80میلیونتن در سال 88 به بیش از 101میلیونتن در سال 91 افزایش یافته است.
38درصد کاهش روانآبها و 14درصد افزایش تولید!
بررسی انجام شده در دوره زمانی 1382 تا 1385 و 1388 تا 1391 نشان میدهد که میزان منابع آب دردسترس این بخش، با کاهش چشمگیری روبهرو بوده است. میزان روانآب در دوره 88 تا 91 نسبت به دوره اول مورد بررسی، بیش از 38درصد کاهش و آب زیرزمینی نیز حدود 7/5 درصد کاهش داشته است. در این دوره سطح زیر کشت اراضی آبی فقط یکدرصد افزایش داشته است اما برخلاف شاخصهای نام برده شده که تامینکننده مهمترین نهاده تولید یعنی آب است میزان تولید حدود 14درصد افزایش داشته است.
بعد از سال 88 با اینکه سطح زیر کشت اراضی آبی و همچنین سطح زیرکشت کل تولیدات گیاهی تغییر چندانی نداشته اما میزان تولید در این سالها به شدت افزایش یافته است. در این سالها سطح زیرکشت آبی که حدود 90درصد از تولیدات گیاهی کشور را تامین میکند حدود 450هزارهکتار افزایش یافته این درحالی است که طبق آمار اعلامی میزان تولید بیش از 23میلیونتن افزایش داشته است.
25درصد افزایش بهرهوری در بخش کشاورزی!
تا سال 88 متوسط تولید هر هکتار سطح زیرکشت زراعی و باغی حدود 5/4 تن در هکتار بوده است اما بعد از سال 88 این روند با افزایش قابل توجه به 6/3تن در هکتار افزایش یافت و در سال 91 میزان عملکرد در هر هکتار به بیش از 6/7 تن در هکتار رسید که افزایشی در حدود 25درصد از متوسط عملکرد داشته است.
روند روبهافزایش سطح زیرکشت آبی تا قبل از خشکسالی سال 87 بهخوبی مشخص است اما از این سال به بعد با وجود افزایش قابلملاحظه اجرای پروژههای آب و خاک و از جمله اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار از روند روبهافزایش سطوح زیرکشت آبی و بهخصوص احداث باغات کاسته شده و بهطور میانگین در طی این مدت سطح زیرکشت فقط یکدرصد افزایش یافته است که میتوان تامین آب مورد نیاز این افزایش سطح زیرکشت را از صرفهجویی حاصله از اجرای سیستمهای آبیاری تحت فشار دانست. علاوه بر کاسته شدن از کمیت آب دردسترس در بخش کشاورزی، کیفیت آب در آبهای استحصالی زیرزمینی روند کاهشی داشته که خود بر عملکرد تولید تاثیر منفی دارد.
همچنین این موضوع در برخی مناطق کشور به تغییر در الگو و ترکیب کشت منجر شده و در برخی مناطق نیز برای حفظ نوع و عملکرد باغات (بهواسطه استفاده از آبشیرینکنها) موجب افزایش هزینهها شده و از نرخ بهرهوری کاسته است. با منابع آب کنونی اگر تمام عملیات آب و خاک پیشبینیشده وزارت جهادکشاورزی انجام شود، فقط میتواند حدود هشتهزارمیلیونمترمکعب صرفهجویی جدید صورت گیرد.
این درحالی است که صرفهجوییهای اعلامشده، برآورد روی کاغذ است و میزان موفقیت این طرحها با توجه به شرایط محیط اجرای آنها نامشخص و مطمئنا کمتر از شرایط ایدهآل پیشبینی شده است. ضمن اینکه میزان کاستهشدن از نفوذ آب در سفرهها درنتیجه کاهش بازچرخانی آب نیز مشخص نیست و بهنظر میرسد که میزان صرفهجویی واقعی حدود نصف صرفهجویی پیشبینی شده باشد.
گاف دوم: افزایش واردات همزمان با افزایش تولید
آمارهای گمرک نشان میدهد که میزان واردات محصولات کشاورزی بعد از سال 84 با سرعت بالایی روبهافزایش بوده تا جایی که از 8/6 میلیونتن در سال 84 به بیش از 22میلیونتن در سال 91 رسیده است.
واردات این محصولات از نظر ارزشی نیز در مدت مشابه از 3/2میلیارددلار به بیش از 14/2میلیارددلار رسیده و تراز تجاری محصولات کشاورزی از نظر وزنی 4/6-میلیونتن در سال 84 به حدود 17/5-میلیونتن رسیده است.
میزان واردات محصولات کشاورزی از سال 80 تا 84 روندی روبهکاهش داشت اما بعد از سال 84 با وجود اینکه میزان تولید بهدلیل بهبود شرایط اقلیمی افزایش قابلتوجهی داشت، میزان واردات همزمان افزایش یافت. در سال 87 بهدلیل خشکسالی شدید میزان واردات با یکجهش قابلتوجه از 10میلیونتن به بیش از 17میلیونتن رسید و در سال بعد از آن باوجود بهبود شرایط اقلیمی، همان روند واردات ادامه پیدا کرد تا جایی که در سال 91 رکورد 22میلیونتن واردات در محصولات کشاورزی ثبت شد.
سرانه واردات 4/5 برابر شد
وضعیت کنونی تجارت خارجی محصولات کشاورزی و تراز تجاری ناشی از آن، متاثر از اعمال سیاست تنظیم بازار مبتنی بر واردات بوده است که با سرکوب قیمتی تولیدات داخلی در شرایطی که تغییرات قابلملاحظهای در فناوری تولید رخ نداده و هزینههای تولید کاهش نیافته، تاثیر نامطلوبی بر تولید محصولات کشاورزی در داخل کشور داشته است.
میزان واردات از نظر ارزشی تقریبا همان روند وضعیت وزنی را نشان میدهد. تراز تجاری محصولات کشاورزی همواره از سال 80 تا سال 91 منفی بوده و در سال 84 به کمترین مقدار خود یعنی 900-میلیوندلار رسیده است. سرانه واردات محصولات کشاورزی بین سالهای 80 تا 84 با یک شیب ملایم افزایش یافت، ولی بعد از سال 91 سرانه واردات بهشدت افزایش نشان میدهد. در این سال سرانه واردات به حدود 185دلار رسید که حدود 4/5 برابر سال 80 است. میزان تولید و واردات، دارای یکرابطه تعریف شده است. هرچه میزان تولید افزایش یابد، میزان واردات کم خواهد شد و برعکس. این رابطه منطقی تقریبا تا سال 87 در آمارهای وزارت جهادکشاورزی و گمرک وجود داشت اما از آن سال به بعد، این رابطه تغییر کرد. به شکلی که هرچه میزان تولید بالاتر میرفت میزان واردات بهجای اینکه کاهش یابد، همسان با آن افزایش مییافت. میزان سرانه عرضه محصولات کشاورزی که حاصل جمع خالص واردات و تولید بهازای هر نفر در سال است، تا سال 84 دارای رقم متوسطی در حدود هزارو382کیلوگرم بوده است اما در چهار سال آخر یعنی بعد از سال 88 این عدد به بیش از هزارو590کیلوگرم رسید. با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه و قدرت خرید مردم در ایران، افزایش مصرف مواد غذایی تقریبا غیرممکن است. اگرچه میزان مصرف محصولات کشاورزی چهارسال اخیر یعنی سال 88 تا 91 را با چهارسال منتهی به 84 برابر بدانیم آنگاه میتوان میزان تولید را برآورد کرد. بررسی روند تغییرات تولید و واردات نشان میدهد که این دو پارامتر تا سال 84 کاملا یکدیگر را توجیه میکنند اما از سال 84 تناسب این دو پارامتر از بین رفته تا جایی که در سال 91 با افزایش میزان تولید، میزان واردات نیز افزایش مییابد.