گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - حسین حقانی*: کشور هسته ای پاکستان بار دیگر دستخوش ناآرامی های داخلی سیاسی است. معترضانی که خواستار استعفای نواز شریف هستند، اسلام آباد را فلج کرده اند.
تهدید آنها مبنی بر متوسل شدن به خشونت، ارتش را بر آن داشته تا میان طرفین میانجیگری کند، آن هم در کشوری که سال ها توسط نظامیان اداره شده است.
نتایج بی ثباتی فعلی در پاکستان هرچه باشد، بعید است که پاکستان (حداقل در آینده ای نزدیک) شاهد دموکراسی تمام عیاری باشد، شرایطی که در آن غیرنظامیان براساس قانون اساسی بر ارتش کنترل داشته باشند.
نواز شریف نزدیک به 15 ماه پیش با خوشبینی نسبت به اصلاحات اقتصادی و روابط دوستانه با هند به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
این نخستین بار در طول تاریخ پاکستان بود که یک دولت به طور قانونی به پایان رسیده و انتقال قدرت بر اساس قانون انجام می شد اما نواز شریف تمام امیدها به تغییر را با درپیش گرفتن سیاست خویشاوندسالاری و محدودکردن اطرافیانش به دوستان و اقوام از میان برد. پدر همسر دخترش وزیر مالی پاکستان است و برادرش اداره استان بزرگ پنجاب را در دست دارد.
اما چالش نواز شریف برای نشستن بر کرسی قدرت از آنجایی آغاز شد که وی تلاش کرد تا به طور مستقیم کنترل سیاست های امنیتی داخلی و خارجی پاکستان را از ارتش قدرتمند این کشور پس بگیرد.
او همچنین با هند وارد روابط عادی تجاری شد بدون اینکه مشکلات با دهلی برسر منطقه کشمیر را حل و فصل کند.
استدلال او درباره افغانستان هم این بود که اسلام آباد با دوری کردن از امور داخلی افغانستان منافع ملی خود را تامین می کند.
سیاست هایی که او در قبال هند و افغانستان در پیش گرفت بسیار حساس بودند اما واقعیت این است که اقدامات وی بسیار شتابزده و بدون زمینه سازی لازم بود.
برای ارتش پاکستان، ابتکارهای غیرنظامی صلح با هند، رفتاری خیانت آمیز تلقی می شود و حاضر به تجدید نظر در سیاست های ضدافغانی خود از جمله درباره حمایت از طالبان و شبکه حقانی نیست.
ژنرال های پاکستانی همچنین از تصمیم نواز شریف برای محاکمه کردن ژنرال پرویز مشرف به شدت ناراحت بودند.
عمران خان و طاهر القادری ظاهرا توسط ارتش تشویق شدند تا کمپین های اعتراضی خود را با کمک رسانه ها و شبکه های تلویزیونی وابسته به سازمان اطلاعات پاکستان (ای اس ای) راه اندازی کنند.
جواد هاشمی، مشاور نزدیک عمران خان، که اکنون رشته الفتش با قهرمان سابق کریکت پاکستان گسسته شده، آشکارا درباره رابطه مخفیانه عمران خان و سازمان اطلاعات پاکستان سخن می گوید.
امروزه تقریبا دیگر هیچ پاکستانی ای از اتهام تبانی میان رهبران سیاسی مخالف و برخی عوامل داخلی ارتش شگفت زده نمی شود. ارتش پاکستان خود را سرپرست نهایی کشور می داند، سرپرستی که مقید به تسلیم در برابر تصمیم های دولت برآمده از رای مردم نیست.
آصف علی زرداری، سلف بلافصل شریف هم با دسیسه های مشابهی روبه رو بود اما مهارت بیشتری برای کنترل آنها داشت. زرداری با هر دشواری که بود دوره پنج ساله رییس جمهوری خود را به پایان رساند.
اکنون نیز ارتش به وضوح تمایل دارد تا از کودتای آشکار در پاکستان بپرهیزد ولی بن بست سیاسی امروز در اسلام آباد و رویارویی نواز شریف و عمران خان ارتش را در شرایط دشواری قرار داده است. به ویژه اینکه هر دو طرف دعوا (شریف و عمران خان) در یک دندگی و معاندت سیاسی شهره هستند.
تحصن هواداران عمران خان در محوطه خارجی پارلمان که فداییان طاهر قادری نیز به آن پیوستند شرایط را برای میانجیگری و ورود ارتش به صحنه فراهم کرد.
دقیقا شرایط مشابهی در سال 1993 میلادی، استعفای نواز شریف را در پی داشت و باعث شد که اولین دوره نخست وزیری وی پیش از موعد مقرر به پایان برسد.
نوازشریف در سال 1999 میلادی و دومین دور نخست وزیری خود کناره گیری از قدرت را نپذیرفت و نتیجه این شد که ارتش با استفاده از قوه قهریه و کودتا ژنرال پرویز مشرف را به قدرت رساند.
این بار اما به نظر می رسد که نخست وزیر، گزینه نبرد فرسایشی را انتخاب کرده است. او می خواهد با اتکا به نتایج شمارش صندوق های رای در 15ماه گذشته ثابت کند که یک رهبر منتخب را باید، انتخاباتی دیگر از میان بردارد و ارتش باید بر اساس قانون اساسی زیرنظر دولتی غیرنظامی اداره شود.
اما متاسفانه واقعیت های سیاسی پاکستان بسیار پیچیده تر از آن است که بتواند به نواز شریف کمک کند.
عمران خان و طاهر القادری با استفاده از نارضایتی طبقه متوسط، حمایت آنان را جلب کرده اند. رسانه های پاکستانی نیز اغلب بدون توجه به قواعد و اصول حرفه ای در حمایت از معترضان، 24ساعته فعالیت کرده به شایعات علیه دولت دامن زده و با استفاده از تعصبات قومی و مذهبی مخالفان را تشویق می کنند تا به خیابان ها بیایند.
اکنون بسیاری از پاکستانی ها میان حمایت از دموکراسی و کنترل غیرنظامیان بر ارتش (طیف نواز شریف) از یک سو و آرزو و اشتیاق اصلاحات سیاسی و اجتماعی (وعده های داده شده توسط عمران خان و طاهر القادری) از سوی دیگر، سرگردان هستند.
در دنیای ایده آل، نوازشریف می تواند درهای دولتش را به روی اصلاحات باز کند، ارتش می تواند در یابد که دخالتش نمی تواند ثبات را به پاکستان بازگرداند و عمران خان و طاهر القادری می توانند در انتخابات بعدی با کسب اکثریت آرای مردم پاکستان به قدرت برسند؛ به جای اینکه تلاش کنند تا پارلمانی را که نتیجه انتخابات پیشین بوده، سرنگون کنند ولی واقعیت این است که پاکستانی ها در دنیایی زندگی می کنند که فرسنگ ها با دنیای ایده آل فاصله دارد.
در حال حاضر به نظر می رسد که ژنرال های پاکستانی موفق شده اند که بال های نواز شریف را کوتاه کنند. نخست وزیر احتمالا اجازه خواهد داد تا پرویز مشرف کشور را ترک کرده و بسیار شکننده تر از آن خواهد شد که بتواند سیاست های بلندپروازانه اش را در برابر هند و افغانستان دنبال کند.
این درحالی است که اقتصاد پاکستان سیر نزولی خود را ادامه خواهد داد. بیش از یک سوم از کودکان، از رفتن به مدرسه باز می مانند و جهان همچنان به پاکستان به عنوان یک ماشین جوجه کشی افراط گرایی مذهبی نگاه خواهد کرد.
هرگونه عملیات برای مقابله با تروریست های جهادی در مناطق شمال غربی و مرزهای افغانستان که در دولت نواز شریف با جدیت بیشتری پیگیری می شد، تحت تاثیر تظاهرات های اعتراضی مخالفان ضددولتی در اسلام آباد و لاهور قرار گرفته و شرایط امنیتی پاکستان را در مجموع تحت تاثیر قرار خواهد داد.
*سفیر سابق پاکستان در آمریکا
منبع: شرق
تهدید آنها مبنی بر متوسل شدن به خشونت، ارتش را بر آن داشته تا میان طرفین میانجیگری کند، آن هم در کشوری که سال ها توسط نظامیان اداره شده است.
نتایج بی ثباتی فعلی در پاکستان هرچه باشد، بعید است که پاکستان (حداقل در آینده ای نزدیک) شاهد دموکراسی تمام عیاری باشد، شرایطی که در آن غیرنظامیان براساس قانون اساسی بر ارتش کنترل داشته باشند.
نواز شریف نزدیک به 15 ماه پیش با خوشبینی نسبت به اصلاحات اقتصادی و روابط دوستانه با هند به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
این نخستین بار در طول تاریخ پاکستان بود که یک دولت به طور قانونی به پایان رسیده و انتقال قدرت بر اساس قانون انجام می شد اما نواز شریف تمام امیدها به تغییر را با درپیش گرفتن سیاست خویشاوندسالاری و محدودکردن اطرافیانش به دوستان و اقوام از میان برد. پدر همسر دخترش وزیر مالی پاکستان است و برادرش اداره استان بزرگ پنجاب را در دست دارد.
اما چالش نواز شریف برای نشستن بر کرسی قدرت از آنجایی آغاز شد که وی تلاش کرد تا به طور مستقیم کنترل سیاست های امنیتی داخلی و خارجی پاکستان را از ارتش قدرتمند این کشور پس بگیرد.
او همچنین با هند وارد روابط عادی تجاری شد بدون اینکه مشکلات با دهلی برسر منطقه کشمیر را حل و فصل کند.
استدلال او درباره افغانستان هم این بود که اسلام آباد با دوری کردن از امور داخلی افغانستان منافع ملی خود را تامین می کند.
سیاست هایی که او در قبال هند و افغانستان در پیش گرفت بسیار حساس بودند اما واقعیت این است که اقدامات وی بسیار شتابزده و بدون زمینه سازی لازم بود.
برای ارتش پاکستان، ابتکارهای غیرنظامی صلح با هند، رفتاری خیانت آمیز تلقی می شود و حاضر به تجدید نظر در سیاست های ضدافغانی خود از جمله درباره حمایت از طالبان و شبکه حقانی نیست.
ژنرال های پاکستانی همچنین از تصمیم نواز شریف برای محاکمه کردن ژنرال پرویز مشرف به شدت ناراحت بودند.
عمران خان و طاهر القادری ظاهرا توسط ارتش تشویق شدند تا کمپین های اعتراضی خود را با کمک رسانه ها و شبکه های تلویزیونی وابسته به سازمان اطلاعات پاکستان (ای اس ای) راه اندازی کنند.
جواد هاشمی، مشاور نزدیک عمران خان، که اکنون رشته الفتش با قهرمان سابق کریکت پاکستان گسسته شده، آشکارا درباره رابطه مخفیانه عمران خان و سازمان اطلاعات پاکستان سخن می گوید.
امروزه تقریبا دیگر هیچ پاکستانی ای از اتهام تبانی میان رهبران سیاسی مخالف و برخی عوامل داخلی ارتش شگفت زده نمی شود. ارتش پاکستان خود را سرپرست نهایی کشور می داند، سرپرستی که مقید به تسلیم در برابر تصمیم های دولت برآمده از رای مردم نیست.
آصف علی زرداری، سلف بلافصل شریف هم با دسیسه های مشابهی روبه رو بود اما مهارت بیشتری برای کنترل آنها داشت. زرداری با هر دشواری که بود دوره پنج ساله رییس جمهوری خود را به پایان رساند.
اکنون نیز ارتش به وضوح تمایل دارد تا از کودتای آشکار در پاکستان بپرهیزد ولی بن بست سیاسی امروز در اسلام آباد و رویارویی نواز شریف و عمران خان ارتش را در شرایط دشواری قرار داده است. به ویژه اینکه هر دو طرف دعوا (شریف و عمران خان) در یک دندگی و معاندت سیاسی شهره هستند.
تحصن هواداران عمران خان در محوطه خارجی پارلمان که فداییان طاهر قادری نیز به آن پیوستند شرایط را برای میانجیگری و ورود ارتش به صحنه فراهم کرد.
دقیقا شرایط مشابهی در سال 1993 میلادی، استعفای نواز شریف را در پی داشت و باعث شد که اولین دوره نخست وزیری وی پیش از موعد مقرر به پایان برسد.
نوازشریف در سال 1999 میلادی و دومین دور نخست وزیری خود کناره گیری از قدرت را نپذیرفت و نتیجه این شد که ارتش با استفاده از قوه قهریه و کودتا ژنرال پرویز مشرف را به قدرت رساند.
این بار اما به نظر می رسد که نخست وزیر، گزینه نبرد فرسایشی را انتخاب کرده است. او می خواهد با اتکا به نتایج شمارش صندوق های رای در 15ماه گذشته ثابت کند که یک رهبر منتخب را باید، انتخاباتی دیگر از میان بردارد و ارتش باید بر اساس قانون اساسی زیرنظر دولتی غیرنظامی اداره شود.
اما متاسفانه واقعیت های سیاسی پاکستان بسیار پیچیده تر از آن است که بتواند به نواز شریف کمک کند.
عمران خان و طاهر القادری با استفاده از نارضایتی طبقه متوسط، حمایت آنان را جلب کرده اند. رسانه های پاکستانی نیز اغلب بدون توجه به قواعد و اصول حرفه ای در حمایت از معترضان، 24ساعته فعالیت کرده به شایعات علیه دولت دامن زده و با استفاده از تعصبات قومی و مذهبی مخالفان را تشویق می کنند تا به خیابان ها بیایند.
اکنون بسیاری از پاکستانی ها میان حمایت از دموکراسی و کنترل غیرنظامیان بر ارتش (طیف نواز شریف) از یک سو و آرزو و اشتیاق اصلاحات سیاسی و اجتماعی (وعده های داده شده توسط عمران خان و طاهر القادری) از سوی دیگر، سرگردان هستند.
در دنیای ایده آل، نوازشریف می تواند درهای دولتش را به روی اصلاحات باز کند، ارتش می تواند در یابد که دخالتش نمی تواند ثبات را به پاکستان بازگرداند و عمران خان و طاهر القادری می توانند در انتخابات بعدی با کسب اکثریت آرای مردم پاکستان به قدرت برسند؛ به جای اینکه تلاش کنند تا پارلمانی را که نتیجه انتخابات پیشین بوده، سرنگون کنند ولی واقعیت این است که پاکستانی ها در دنیایی زندگی می کنند که فرسنگ ها با دنیای ایده آل فاصله دارد.
در حال حاضر به نظر می رسد که ژنرال های پاکستانی موفق شده اند که بال های نواز شریف را کوتاه کنند. نخست وزیر احتمالا اجازه خواهد داد تا پرویز مشرف کشور را ترک کرده و بسیار شکننده تر از آن خواهد شد که بتواند سیاست های بلندپروازانه اش را در برابر هند و افغانستان دنبال کند.
این درحالی است که اقتصاد پاکستان سیر نزولی خود را ادامه خواهد داد. بیش از یک سوم از کودکان، از رفتن به مدرسه باز می مانند و جهان همچنان به پاکستان به عنوان یک ماشین جوجه کشی افراط گرایی مذهبی نگاه خواهد کرد.
هرگونه عملیات برای مقابله با تروریست های جهادی در مناطق شمال غربی و مرزهای افغانستان که در دولت نواز شریف با جدیت بیشتری پیگیری می شد، تحت تاثیر تظاهرات های اعتراضی مخالفان ضددولتی در اسلام آباد و لاهور قرار گرفته و شرایط امنیتی پاکستان را در مجموع تحت تاثیر قرار خواهد داد.
*سفیر سابق پاکستان در آمریکا
منبع: شرق