گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - «خانه بیداری اسلامی» مرکزی است که قرار است نوزدهم مهر ماه جاری با حضور علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در اصفهان افتتاح شود.
این مرکز تلاش میکند در تحقق و تبیین تمدن نوین اسلامی طبق بیانات مقام معظم رهبری موثر باشد.
موسی نجفی که ریاست این خانه را بر عهده دارد، در مصاحبه با فارس از اهداف، آرمانها و آینده این خانه میگوید.
آقای نجفی به عنوان نخستین سوال بفرمایید چرا به فکر تاسیس خانه بیداری افتادید؟
این خانه اولین خانه بیداری اسلامی در ایران است که هدف آن تحقق بخشیدن به نظریهپردازی برای تبیین یکی از نظریههای مقام معظم رهبری است، در این زمینه مقام معظم رهبری بیداری اسلامی را به سه مرحله اصلی تقسیم کردند:
1ـ مرحله نهضت و جنبش
2ـ مرحله نظام اسلامی
3ـ مرحله تمدن نوین اسلامی
خانه بیداری روی دو مرحله نهضتهای اسلامی و تمدن نوین اسلامی تحقیق و پژوهش میکند، لذا خانه بیداری شامل 2 قسمت است، یک قسمت خانه مشروطیت است، چون نهضت مشروطه جزو نهضتهای بیداری اسلامی و دیگری بخش تمدن نوین اسلامی است.
خانه بیداری اسلامی دارای سایت هم است؟
در روز نوزدهم مهر ماه پایگاه اینترنتی «بیدار مرد» هم رونمایی میشود، همچنین پردهبرداری از لوح انتم اعلام که از آیه شریفه «وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و افتتاح مرکز مرکز اسناد تاریخی بیداری اسلامی هم انجام میشود.
همچنین در این روز، 10 کتاب در زمینه بیداری اسلامی در بخشهای مختلف و تمدن نوین اسلامی رونمایی میشود، از جمله نظریه تمدن جدید اسلامی، بیداری اسلامی به سه زبان، چهار موج بیداری اسلامی در زمینههای سیاسی، نظامی، فرهنگی و تمدن با 40 شخصیت فارسی، عربی، انگلیسی، حکایتها و داستانها از بیداری اسلامی در 2 قرن اخیر، برای نوجوانان هم قصهپردازی و داستاننویسی کردیم که در سطح جوامع بدانند چه قهرمانانی در بیداری اسلامی داشتند که در مقابل استعمار از اسلام و کشورشان دفاع کردند.
مجموعه شعر و ادبیات راجع به ایران متحول و غرب جدید، مجموعه سخنرانیهایی که در این پنج سال اخیر در خانه مشروطیت انجام شده است که درباره تقابل و تعامل فرهنگ اسلام و غرب در زمینه فلسفی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد بحث قرار دادند، غربشناسی، مجموعه مقالات از دکتر داوری اردکانی، کریم مجتهدی، اصغر طاهرزاده، مرحوم مددپور و...، مقالات گزینش شده درباره برخورد دنیای اسلام و مدرنیته؛ گفتوگوی ادیان در 100 سال پیش در اصفهان که در 30 شماره مجله الاسلام چاپ شده است که بین یک عالم مسلمان و مسیحی این گفتوگو انجام شده است.
دیگر اثر مربوط به بحث هویتشناسی عواملی است که هویت ما را تحریک میکند، عامل شناخت بحران هویت است، نامها و نهضتها که اندیشه سیاسی علمای بزرگ شیعه در زمینه بیداری اسلامی از 200 سال پیش تا کنون به خصوص در عصر مشروعیت مورد بحث و واکاوی قرار گرفته است، اقتصاد مقاومتی که از ریشههای اقتصاد مقاومتی، ریشه تحریم است مانند تحریم تنباکو که انجام شد، در واقع حرکت اقتصاد مقاومتی ریشهاش در حرکت تحریم است که در اسناد تاریخ آورده شده است.
به همین منظور امیدوار هستیم که سایر شهرها در زمینه نهضت اسلامی و تمدن اسلامی از این خانه الگوگیری کنند و در شهرهای خود یک چنین خانههایی را افتتاح کنند که میتوانند علاوه برا نگاه به گذشته تاریخی، به افق آینده هم بنگرند.
البته میدانید آینده بیداری اسلامی که همان تمدن اسلامی است، برای ما مسلمانان یک مفهومی دارد و نهایت آن مقدسترین واژهها است که شیعه به آن اعتقاد دارد؛ یعنی مهدویت است-این آیندهنگری دیده میشود- یعنی بحث تمدن اسلامی میتواند منجر به آیندهپژوهی، مهدویت و موعودگرایی شود که یک بحث خیلی مهمی است، برای اینکه حوزه فکری است.
در واقع یکی از کارکردهای این نوع تفکر، نقد تفکر غرب است که ابعاد فکری جامعه ما را دربرگرفته است، میتواند شامل سبک زندگی، جنبش نرمافزاری و حتی موجب تحول علوم انسانی هم شود.
حوزه مطالعاتی در خانه بیداری اسلامی، ریشهیابی نهضتهای اسلامی در گذشته و آینده است
چه افقی را برای خانه بیداری اسلامی در نظر گرفتید؟
بیداری اسلامی یک مقدار بحث نظریهپردازی و تبیین نهضتهای گذشته چه در جهان تسنن و چه در جهان تشیع است که روی این موضوعات خیلی کم کار شده است به طور مثال ثورة العشرین در عراق، قیام عمر مختار در لیبی یا جنبشهای اسلامی در مصر گذشته شده و یا متفکران اندیشمند مسلمان مانند سیدقطب و ... هیچ گاه روی این مباحث مطالعات و نقد مستقلی از سوی نهادها و موسسات انجام نشده است، حتی یک کتابخانه تخصصی درباره بیداری اسلامی وجود ندارد.
آنچه امروز بیشتر از بیداری اسلامی شنیدیم، مربوط به نهضتهایی در منطقه است که در سه سال اخیر به وجود آمدهاند، اما در «خانه بیداری اسلامی» زمان را محدود نمیکنیم، یعنی ابعاد کار ما وزارت خارجهای نیست، بلکه توجه به ریشه این نهضتها و نظریهپردازی نهضت بیداری اسلامی برای ما مهم است، به طور مثال فعالیت آقای مرسی در ریاست جمهوری مصر مد نظر ما نیست، بلکه ریشههای نهضت اسلامی در مصر در 100 سال گذشته مانند اخوانالمسلمین را مورد توجه قرار میدهیم.
در واقع میخواهید بفرمایید بیشتر به بررسی نهضتهای اسلامی از دیدگاه متفکران اسلامی توجه دارید و از دریچه آنها نقد میکنید؟
نگاه کنید، این نهضتهایی که در مصر، لیبی یا تونس اتفاق افتاد، ممکن است به انحراف برود، این ربطی ندارد که بیداری اسلامی مشکل دارد، ما بر اساس نگاه وزارت امورخارجه که به روز هستند و تحولات سیاسی و منطقهای برایشان مهم است، توجه نداریم، بلکه آنچه برای ما مهم است، ریشههای تاریخی این جنبشها است.
در واقع هم نظریهپردازی کلان، آیندهپژوهی در بیداری اسلامی برای کل جهان اسلام و ابعاد تمدنی آن اهمیت خاص برای ما دارد، باید گفت که ظرفیت بیداری اسلامی بیش از این است، یعنی آن بحث تمدنسازی مهمتر از جنبشهایی است که در مرحله طفولیت هستند.
در ایران چون نظام سیاسی اسلامی است، از نظر الگوی تمدن الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، از بقیه کشورهای جهان اسلام جلوتر است، در واقع تبیین این دیدگاهها در ایران است و ایران میتواند در یک نظریهپردازی کلان الگوی مناسبی برای کشورهای دیگر باشد.
البته باید توجه داشت که بحث نباید تنها در قالب جنبش و نهضت باشد، میتواند در قالب سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی هم مطرح شود، اینها خودش بسیار با ارزش است، شاید این نهضت در قالب نهضت اسلامی آغاز شود، اما در تمدن غرب، غربزده شود و دستاوردهایش از بین برود، لذا تبیین تمدن نوین اسلامی بسیار مهمتر از نهضتها است.
زیرا بسیاری از نهضتها از خط اصلی منحرف شدند، چون در مرحله نهضت، جنبششان جنبش اسلامی است، اما در مرحله نظام سیاسی وابسته به تمدن غرب هستند و تمام زحماتی که انجام میدهند از بین میرود، بنابراین وقتی سیطره تمدن غرب را قبول میکنند، جنبشهای اسلامیشان نابود میشود، پس تبیین تمدن اسلامی بسیار کار مهمی است که مستلزم نقد تمدن غرب است.
از نظر زمان فعلی در جهان اسلام چند حرکت افراطی داریم که مدعی جنبش اسلامی هستند، یکی از این حرکتهای افراطی تکفیریها مانند طالبان، القاعده و داعش هستند که تفکرات افراطی و متعصبانهای دارند که متأسفانه در دام استکبار افتادهاند.
پس بیداری اسلامی صحیح، بیداری اسلامی است که بر اساس عقلانیت و اعتدال است، این عقلانیت و اعتدال در جنبشهای تکفیری وجود ندارد، آنها نه عقلانیت دارند و نه اعتدال! تکفیریها در جهان اسلام جنگ مذهبی راه میاندازند، در حالی که طبیعت بیداری اسلامی و خط تمدنی آن عقلانیت، اعتدال، آیندهپژوهی، تقریب بین مذاهب و ریشه تفکر است که متأسفانه در جنبشهای فعلی دیده نمیشود.
یکی هم بحث تفکری است که در برخی شاخهها در مصر و ترکیه تبلیغ میکنند که یک نوع بیداری اسلامی تقریبا سکولار با سیطره غرب را ترویج میدهند، در حالی که در بیداری اسلامی مد نظر ما، ادبیات و فرهنگ جدیدی قابل تولید است که میتواند به نهضتهای اسلامی کمک کند.
منظور شما از تفکر موجود در ترکیه احیای امپراتوری عثمانی است؟
ابدا! امپراطوری عثمانی در بیداری اسلامی جای ندارد، امپراطوری عثمانی یک حرکت افراطی بوده که اولا یک نظام پادشاهی ارزشی ندارد، همچنین دارای آسیبهای فراوانی است که جنگ فرقهای راه میانداخته، بعد هم افراط و تفریطهایی بسیار زیادی در این حرکت داشته است، منظور ما جنبش بیداری اسلامی در تاریخ خصوصاً جنبشهایی مانند مشروطیت، تحریم تنباکو، ثورة العشرین در عراق، عمر مختار در لیبی که جنبشهای ضد استعماری در گذشته و نظریهپردازی این حرکت با ابعاد تمدنی در آینده است، در این راستا عثمانی، قاجاریه، انحراف انقلاب مشروطیه، جنبش ملی شدن نفت هم نقد میشود.
پس دایره تحقیق بیداری اسلامی چه شعاعی را در بر میگیرد؟
وقتی شاخص داشته باشیم، بر اساس آن شاخص میتوان بیداری اسلامی را تشخیص داد، اگر از لحاظ تفکر دیپلماسی یا جنبشهای آزادیخواه بخواهیم مصادیق را بررسی کنیم، ممکن است که آن جنبش تحت نفوذ سازمان اطلاعاتی و یا حرکت رهبرانش از مسیر خود منحرف شود، مانند آنچه در حرکت آقای مرسی در انقلاب مصر شاهد بودیم که یک حرکت افراطی شد و از بین رفت، اما اگر شاخص بیان شود، بر اساس آن میتوان جنبش اسلامی را آسیبشناسی کرد.
مهمترین شاخصهای بیداری اسلامی را بیان میکنید؟
مهمترین شاخص بیداری اسلامی حرکت تکاملی است، حرکت ایستایی نیست، حرکت تکاملی هر چند در برابر امواج مغرب زمین و استعمار میایستد، ولی کم کم هر چند عمیقتر میشود و بعد از خودش یک واکنش اثباتی و تکاملی نشان میدهد، ممکن است برخی جنبشها در مرحله سلبی متوقف شوند، در واقع بیداری اسلامی، سلبی در مقابل استعمار و ایجابی برای ایجاد نظام و تمدن اسلامی است.
در این شاخصها جایی برای حرکتهای فرقهای، قشری، سکولار و التقاطی وجود ندارد، یعنی دو سوی بیداری اسلامی از گذشته تا آینده بر محور تمدن اسلامی است، در مقابل این سیطره تمدن غربی نفوذ خودش را در تمام کشورهای استعماری سایه انداخته است، چند تا از جنبشهای آفریقایی و عربی جرأت این کار را دارند، در حالی که حرکت تکاملی در تمدن اسلامی بیشتر در ایران انجام شده است، آن هم به خاطر نظام اسلامی و متفکرانی مانند مرحوم طباطبایی و مطهری در زمان حضرت امام(ره)، امروز رهبری این تمدن نوین اسلامی با مقام معظم رهبری است که طرح این اندیشه را مطرح کردند و میتواند بهترین شاخص برای تکامل حرکت بیداری اسلامی باشد.
آینده این جنبشهای کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر کدام از این بیداری اسلامی در مراحل خودش به سرانجام رسیده است، اما توجه داشته باشید بیداری اسلامی هنوز در مرحله سلبی است، اگر مخالفت نظامی و سیاسی متوقف نشود، به دستاوردهای خودش نمیرسد، وقتی به دستاوردهای خودش میرسد که شاخصهایی مانند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، جنبش نرمافزاری، تحول در علوم انسانی، بومیسازی علم را تحقق بخشد، بنابراین اگر آرام آرام در کشورهای اسلامی تحقق پیدا کند، سر و کله تمدن اسلامی پیدا میشود، هدف از بیداری اسلامی همین موارد است. اگر اینها نباشد و روی آن کار نشود و برنامهای ارائه نشود، طبیعتا این جنبشها به وسیله یک عناصر قشری، متعصب و تکفیری که در جهان اسلام کم نیستند، مصادره میشود و طبقه روشنفکر غربزده آرام آرام نفوذ میکنند و این حرکت را به سوی تمدن غرب گسیل میدهند و چیزی از دستاوردهای آن باقی نمیماند.
در پایان اگر صحبت خاصی مانده است، بفرمایید.
امیدواریم متفکران این عرصه با حضور در این مکانها به این حرکت عمق بیشتری بدهند، صاحبنظران، اساتید و شخصیتها دیگر میتوانند از این حرکت الگوگیری کنند که به درد دهه چهارم و پنجم انقلاب میخورد، البته این مستلزم این است که شهرها به خصوص شهرهای بزرگ به فکر تأسیس خانه بیداری اسلامی بیفتند، زیرا اگر قرار است انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی ریشهیابی شوند، در شهرهایی مانند بوشهر، مشهد، تبریز، شیراز، تهران، اصفهان، قم، همدان و ... خوب است که اسناد و مدارک تاریخی مربوط به بیداری اسلامی از 200 سال پیش به این طرف در شهر خودشان را در مکانی در معرض دید عموم قرار دهند.
همچنین نهضتهای اسلامی را آسیبشناسی کنند و ببینند در رابطه مبارزه با استعمار شهرشان چه حرکتهایی را انجام دادند، اگر هم در زمینه کاری نشده و ندارند، برای آینده برنامهریزی کنند، البته این افتخاری برای همه مردم ایران است، باید حرکت تکاملپذیری آن دیده شود و نگذاریم که دیگران برای ما نظریهپردازی کنند و خط بدهند، خودمان باید حرکت و تاریخ خودمان را ببینیم و آسیبشناسی کنیم.
متاسفانه غربیها میخواهند، به ما هویت یاد بدهند، هم میخواهند ما را آسیبشناسی کنند، در حالی که آسیبشناسی که غربیها انجام میدهند، دقیقا نقاط قوت را، ضعف جلوه میدهند، این جریان شرقشناسی خطرناک است، آنها میخواهند به ما بگویند شما کسی هستید، در حالی که میخواهیم به آنها بگوییم: شما کی هستید؟
اتفاقا حرکت بیداری اسلامی ضد شرقشناسی است، یعنی ما به غربیها میگوییم ما خودمان تاریخ خودمان هم گذشته و آینده را با دنیای جدید و غرب تبیین میکنیم و نمیگذاریم شما از یک حرکت بالا به پایین تفسیر کنید و خودتان همان گونه که در صدد هستید نهضتهای اسلامی از حاشیه به متن غربی شوند، بیداری اسلامی به این تفکرات انحرافی مقابله کرده است، بنابراین باید تبیین کنیم در گذشته و آینده چه چیزی اصل و چه چیزی حاشیه است که در نهایت یک ادبیات جدید تولید میکند، لذا از محققان کشور درخواست میکنیم، هر کسی در این زمینه تفکری دارند، به این حرکت نزدیک شوند تا خودش یک رستاخیز و جنبش فکری شود.
این مرکز تلاش میکند در تحقق و تبیین تمدن نوین اسلامی طبق بیانات مقام معظم رهبری موثر باشد.
موسی نجفی که ریاست این خانه را بر عهده دارد، در مصاحبه با فارس از اهداف، آرمانها و آینده این خانه میگوید.
آقای نجفی به عنوان نخستین سوال بفرمایید چرا به فکر تاسیس خانه بیداری افتادید؟
این خانه اولین خانه بیداری اسلامی در ایران است که هدف آن تحقق بخشیدن به نظریهپردازی برای تبیین یکی از نظریههای مقام معظم رهبری است، در این زمینه مقام معظم رهبری بیداری اسلامی را به سه مرحله اصلی تقسیم کردند:
1ـ مرحله نهضت و جنبش
2ـ مرحله نظام اسلامی
3ـ مرحله تمدن نوین اسلامی
خانه بیداری روی دو مرحله نهضتهای اسلامی و تمدن نوین اسلامی تحقیق و پژوهش میکند، لذا خانه بیداری شامل 2 قسمت است، یک قسمت خانه مشروطیت است، چون نهضت مشروطه جزو نهضتهای بیداری اسلامی و دیگری بخش تمدن نوین اسلامی است.
خانه بیداری اسلامی دارای سایت هم است؟
در روز نوزدهم مهر ماه پایگاه اینترنتی «بیدار مرد» هم رونمایی میشود، همچنین پردهبرداری از لوح انتم اعلام که از آیه شریفه «وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ» و افتتاح مرکز مرکز اسناد تاریخی بیداری اسلامی هم انجام میشود.
همچنین در این روز، 10 کتاب در زمینه بیداری اسلامی در بخشهای مختلف و تمدن نوین اسلامی رونمایی میشود، از جمله نظریه تمدن جدید اسلامی، بیداری اسلامی به سه زبان، چهار موج بیداری اسلامی در زمینههای سیاسی، نظامی، فرهنگی و تمدن با 40 شخصیت فارسی، عربی، انگلیسی، حکایتها و داستانها از بیداری اسلامی در 2 قرن اخیر، برای نوجوانان هم قصهپردازی و داستاننویسی کردیم که در سطح جوامع بدانند چه قهرمانانی در بیداری اسلامی داشتند که در مقابل استعمار از اسلام و کشورشان دفاع کردند.
مجموعه شعر و ادبیات راجع به ایران متحول و غرب جدید، مجموعه سخنرانیهایی که در این پنج سال اخیر در خانه مشروطیت انجام شده است که درباره تقابل و تعامل فرهنگ اسلام و غرب در زمینه فلسفی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی مورد بحث قرار دادند، غربشناسی، مجموعه مقالات از دکتر داوری اردکانی، کریم مجتهدی، اصغر طاهرزاده، مرحوم مددپور و...، مقالات گزینش شده درباره برخورد دنیای اسلام و مدرنیته؛ گفتوگوی ادیان در 100 سال پیش در اصفهان که در 30 شماره مجله الاسلام چاپ شده است که بین یک عالم مسلمان و مسیحی این گفتوگو انجام شده است.
دیگر اثر مربوط به بحث هویتشناسی عواملی است که هویت ما را تحریک میکند، عامل شناخت بحران هویت است، نامها و نهضتها که اندیشه سیاسی علمای بزرگ شیعه در زمینه بیداری اسلامی از 200 سال پیش تا کنون به خصوص در عصر مشروعیت مورد بحث و واکاوی قرار گرفته است، اقتصاد مقاومتی که از ریشههای اقتصاد مقاومتی، ریشه تحریم است مانند تحریم تنباکو که انجام شد، در واقع حرکت اقتصاد مقاومتی ریشهاش در حرکت تحریم است که در اسناد تاریخ آورده شده است.
به همین منظور امیدوار هستیم که سایر شهرها در زمینه نهضت اسلامی و تمدن اسلامی از این خانه الگوگیری کنند و در شهرهای خود یک چنین خانههایی را افتتاح کنند که میتوانند علاوه برا نگاه به گذشته تاریخی، به افق آینده هم بنگرند.
البته میدانید آینده بیداری اسلامی که همان تمدن اسلامی است، برای ما مسلمانان یک مفهومی دارد و نهایت آن مقدسترین واژهها است که شیعه به آن اعتقاد دارد؛ یعنی مهدویت است-این آیندهنگری دیده میشود- یعنی بحث تمدن اسلامی میتواند منجر به آیندهپژوهی، مهدویت و موعودگرایی شود که یک بحث خیلی مهمی است، برای اینکه حوزه فکری است.
در واقع یکی از کارکردهای این نوع تفکر، نقد تفکر غرب است که ابعاد فکری جامعه ما را دربرگرفته است، میتواند شامل سبک زندگی، جنبش نرمافزاری و حتی موجب تحول علوم انسانی هم شود.
حوزه مطالعاتی در خانه بیداری اسلامی، ریشهیابی نهضتهای اسلامی در گذشته و آینده است
چه افقی را برای خانه بیداری اسلامی در نظر گرفتید؟
بیداری اسلامی یک مقدار بحث نظریهپردازی و تبیین نهضتهای گذشته چه در جهان تسنن و چه در جهان تشیع است که روی این موضوعات خیلی کم کار شده است به طور مثال ثورة العشرین در عراق، قیام عمر مختار در لیبی یا جنبشهای اسلامی در مصر گذشته شده و یا متفکران اندیشمند مسلمان مانند سیدقطب و ... هیچ گاه روی این مباحث مطالعات و نقد مستقلی از سوی نهادها و موسسات انجام نشده است، حتی یک کتابخانه تخصصی درباره بیداری اسلامی وجود ندارد.
آنچه امروز بیشتر از بیداری اسلامی شنیدیم، مربوط به نهضتهایی در منطقه است که در سه سال اخیر به وجود آمدهاند، اما در «خانه بیداری اسلامی» زمان را محدود نمیکنیم، یعنی ابعاد کار ما وزارت خارجهای نیست، بلکه توجه به ریشه این نهضتها و نظریهپردازی نهضت بیداری اسلامی برای ما مهم است، به طور مثال فعالیت آقای مرسی در ریاست جمهوری مصر مد نظر ما نیست، بلکه ریشههای نهضت اسلامی در مصر در 100 سال گذشته مانند اخوانالمسلمین را مورد توجه قرار میدهیم.
در واقع میخواهید بفرمایید بیشتر به بررسی نهضتهای اسلامی از دیدگاه متفکران اسلامی توجه دارید و از دریچه آنها نقد میکنید؟
نگاه کنید، این نهضتهایی که در مصر، لیبی یا تونس اتفاق افتاد، ممکن است به انحراف برود، این ربطی ندارد که بیداری اسلامی مشکل دارد، ما بر اساس نگاه وزارت امورخارجه که به روز هستند و تحولات سیاسی و منطقهای برایشان مهم است، توجه نداریم، بلکه آنچه برای ما مهم است، ریشههای تاریخی این جنبشها است.
در واقع هم نظریهپردازی کلان، آیندهپژوهی در بیداری اسلامی برای کل جهان اسلام و ابعاد تمدنی آن اهمیت خاص برای ما دارد، باید گفت که ظرفیت بیداری اسلامی بیش از این است، یعنی آن بحث تمدنسازی مهمتر از جنبشهایی است که در مرحله طفولیت هستند.
در ایران چون نظام سیاسی اسلامی است، از نظر الگوی تمدن الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، از بقیه کشورهای جهان اسلام جلوتر است، در واقع تبیین این دیدگاهها در ایران است و ایران میتواند در یک نظریهپردازی کلان الگوی مناسبی برای کشورهای دیگر باشد.
البته باید توجه داشت که بحث نباید تنها در قالب جنبش و نهضت باشد، میتواند در قالب سبک زندگی و تمدن نوین اسلامی هم مطرح شود، اینها خودش بسیار با ارزش است، شاید این نهضت در قالب نهضت اسلامی آغاز شود، اما در تمدن غرب، غربزده شود و دستاوردهایش از بین برود، لذا تبیین تمدن نوین اسلامی بسیار مهمتر از نهضتها است.
زیرا بسیاری از نهضتها از خط اصلی منحرف شدند، چون در مرحله نهضت، جنبششان جنبش اسلامی است، اما در مرحله نظام سیاسی وابسته به تمدن غرب هستند و تمام زحماتی که انجام میدهند از بین میرود، بنابراین وقتی سیطره تمدن غرب را قبول میکنند، جنبشهای اسلامیشان نابود میشود، پس تبیین تمدن اسلامی بسیار کار مهمی است که مستلزم نقد تمدن غرب است.
از نظر زمان فعلی در جهان اسلام چند حرکت افراطی داریم که مدعی جنبش اسلامی هستند، یکی از این حرکتهای افراطی تکفیریها مانند طالبان، القاعده و داعش هستند که تفکرات افراطی و متعصبانهای دارند که متأسفانه در دام استکبار افتادهاند.
پس بیداری اسلامی صحیح، بیداری اسلامی است که بر اساس عقلانیت و اعتدال است، این عقلانیت و اعتدال در جنبشهای تکفیری وجود ندارد، آنها نه عقلانیت دارند و نه اعتدال! تکفیریها در جهان اسلام جنگ مذهبی راه میاندازند، در حالی که طبیعت بیداری اسلامی و خط تمدنی آن عقلانیت، اعتدال، آیندهپژوهی، تقریب بین مذاهب و ریشه تفکر است که متأسفانه در جنبشهای فعلی دیده نمیشود.
یکی هم بحث تفکری است که در برخی شاخهها در مصر و ترکیه تبلیغ میکنند که یک نوع بیداری اسلامی تقریبا سکولار با سیطره غرب را ترویج میدهند، در حالی که در بیداری اسلامی مد نظر ما، ادبیات و فرهنگ جدیدی قابل تولید است که میتواند به نهضتهای اسلامی کمک کند.
منظور شما از تفکر موجود در ترکیه احیای امپراتوری عثمانی است؟
ابدا! امپراطوری عثمانی در بیداری اسلامی جای ندارد، امپراطوری عثمانی یک حرکت افراطی بوده که اولا یک نظام پادشاهی ارزشی ندارد، همچنین دارای آسیبهای فراوانی است که جنگ فرقهای راه میانداخته، بعد هم افراط و تفریطهایی بسیار زیادی در این حرکت داشته است، منظور ما جنبش بیداری اسلامی در تاریخ خصوصاً جنبشهایی مانند مشروطیت، تحریم تنباکو، ثورة العشرین در عراق، عمر مختار در لیبی که جنبشهای ضد استعماری در گذشته و نظریهپردازی این حرکت با ابعاد تمدنی در آینده است، در این راستا عثمانی، قاجاریه، انحراف انقلاب مشروطیه، جنبش ملی شدن نفت هم نقد میشود.
پس دایره تحقیق بیداری اسلامی چه شعاعی را در بر میگیرد؟
وقتی شاخص داشته باشیم، بر اساس آن شاخص میتوان بیداری اسلامی را تشخیص داد، اگر از لحاظ تفکر دیپلماسی یا جنبشهای آزادیخواه بخواهیم مصادیق را بررسی کنیم، ممکن است که آن جنبش تحت نفوذ سازمان اطلاعاتی و یا حرکت رهبرانش از مسیر خود منحرف شود، مانند آنچه در حرکت آقای مرسی در انقلاب مصر شاهد بودیم که یک حرکت افراطی شد و از بین رفت، اما اگر شاخص بیان شود، بر اساس آن میتوان جنبش اسلامی را آسیبشناسی کرد.
مهمترین شاخصهای بیداری اسلامی را بیان میکنید؟
مهمترین شاخص بیداری اسلامی حرکت تکاملی است، حرکت ایستایی نیست، حرکت تکاملی هر چند در برابر امواج مغرب زمین و استعمار میایستد، ولی کم کم هر چند عمیقتر میشود و بعد از خودش یک واکنش اثباتی و تکاملی نشان میدهد، ممکن است برخی جنبشها در مرحله سلبی متوقف شوند، در واقع بیداری اسلامی، سلبی در مقابل استعمار و ایجابی برای ایجاد نظام و تمدن اسلامی است.
در این شاخصها جایی برای حرکتهای فرقهای، قشری، سکولار و التقاطی وجود ندارد، یعنی دو سوی بیداری اسلامی از گذشته تا آینده بر محور تمدن اسلامی است، در مقابل این سیطره تمدن غربی نفوذ خودش را در تمام کشورهای استعماری سایه انداخته است، چند تا از جنبشهای آفریقایی و عربی جرأت این کار را دارند، در حالی که حرکت تکاملی در تمدن اسلامی بیشتر در ایران انجام شده است، آن هم به خاطر نظام اسلامی و متفکرانی مانند مرحوم طباطبایی و مطهری در زمان حضرت امام(ره)، امروز رهبری این تمدن نوین اسلامی با مقام معظم رهبری است که طرح این اندیشه را مطرح کردند و میتواند بهترین شاخص برای تکامل حرکت بیداری اسلامی باشد.
آینده این جنبشهای کنونی را چگونه ارزیابی میکنید؟
هر کدام از این بیداری اسلامی در مراحل خودش به سرانجام رسیده است، اما توجه داشته باشید بیداری اسلامی هنوز در مرحله سلبی است، اگر مخالفت نظامی و سیاسی متوقف نشود، به دستاوردهای خودش نمیرسد، وقتی به دستاوردهای خودش میرسد که شاخصهایی مانند الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، جنبش نرمافزاری، تحول در علوم انسانی، بومیسازی علم را تحقق بخشد، بنابراین اگر آرام آرام در کشورهای اسلامی تحقق پیدا کند، سر و کله تمدن اسلامی پیدا میشود، هدف از بیداری اسلامی همین موارد است. اگر اینها نباشد و روی آن کار نشود و برنامهای ارائه نشود، طبیعتا این جنبشها به وسیله یک عناصر قشری، متعصب و تکفیری که در جهان اسلام کم نیستند، مصادره میشود و طبقه روشنفکر غربزده آرام آرام نفوذ میکنند و این حرکت را به سوی تمدن غرب گسیل میدهند و چیزی از دستاوردهای آن باقی نمیماند.
در پایان اگر صحبت خاصی مانده است، بفرمایید.
امیدواریم متفکران این عرصه با حضور در این مکانها به این حرکت عمق بیشتری بدهند، صاحبنظران، اساتید و شخصیتها دیگر میتوانند از این حرکت الگوگیری کنند که به درد دهه چهارم و پنجم انقلاب میخورد، البته این مستلزم این است که شهرها به خصوص شهرهای بزرگ به فکر تأسیس خانه بیداری اسلامی بیفتند، زیرا اگر قرار است انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی ریشهیابی شوند، در شهرهایی مانند بوشهر، مشهد، تبریز، شیراز، تهران، اصفهان، قم، همدان و ... خوب است که اسناد و مدارک تاریخی مربوط به بیداری اسلامی از 200 سال پیش به این طرف در شهر خودشان را در مکانی در معرض دید عموم قرار دهند.
همچنین نهضتهای اسلامی را آسیبشناسی کنند و ببینند در رابطه مبارزه با استعمار شهرشان چه حرکتهایی را انجام دادند، اگر هم در زمینه کاری نشده و ندارند، برای آینده برنامهریزی کنند، البته این افتخاری برای همه مردم ایران است، باید حرکت تکاملپذیری آن دیده شود و نگذاریم که دیگران برای ما نظریهپردازی کنند و خط بدهند، خودمان باید حرکت و تاریخ خودمان را ببینیم و آسیبشناسی کنیم.
متاسفانه غربیها میخواهند، به ما هویت یاد بدهند، هم میخواهند ما را آسیبشناسی کنند، در حالی که آسیبشناسی که غربیها انجام میدهند، دقیقا نقاط قوت را، ضعف جلوه میدهند، این جریان شرقشناسی خطرناک است، آنها میخواهند به ما بگویند شما کسی هستید، در حالی که میخواهیم به آنها بگوییم: شما کی هستید؟
اتفاقا حرکت بیداری اسلامی ضد شرقشناسی است، یعنی ما به غربیها میگوییم ما خودمان تاریخ خودمان هم گذشته و آینده را با دنیای جدید و غرب تبیین میکنیم و نمیگذاریم شما از یک حرکت بالا به پایین تفسیر کنید و خودتان همان گونه که در صدد هستید نهضتهای اسلامی از حاشیه به متن غربی شوند، بیداری اسلامی به این تفکرات انحرافی مقابله کرده است، بنابراین باید تبیین کنیم در گذشته و آینده چه چیزی اصل و چه چیزی حاشیه است که در نهایت یک ادبیات جدید تولید میکند، لذا از محققان کشور درخواست میکنیم، هر کسی در این زمینه تفکری دارند، به این حرکت نزدیک شوند تا خودش یک رستاخیز و جنبش فکری شود.