در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۴۵۶۸
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۴:۲۸
یک روزنامه‌نگار ارشد پاکستانی می‌گوید ممکن است جماعت‌ الدعوه و لشکر طیبه یک تهدید فوری نباشند اما در آینده می‌توانند بسیار مرگبارتر از «القاعده» و یا «داعش» عمل کنند.
تهدیدی خطرناک تر از داعش در راه است!
گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - «عارف جمال»، روزنامه نگار ارشد پاکستانی در آخرین کتاب خود، لشکر طیبه (1985-2014) با اشاره به فراخوان فراملی جهاد می‌گوید: در حالی که «جماعت الدعوه» مستقر در پاکستان ممکن است یک تهدید فوری نباشد اما در زمان ظهور می‌تواند بسیار مرگبارتر از «القاعده» و یا «داعش» باشد.

جمال افزود: تشکیلات جهادی که تا پیش از حملات 2008 بمبئی خارج از جنوب آسیا کمتر شناخته شده بود، پس از آن بیش از 2 دهه توجه جوامع بین‌المللی را به خود جلب کرد.

اساس تحقیقات وی مصاحبه‌های متعدد با «حافظ سعید»، رهبر جماعت الدعوه و مجموعه‌ای از مطبوعات داخلی است.

در همین راستا بی‌نظیر شاه، یکی از خبرنگاران مجله فارین پالیسی مصاحبه‌ای با جمال انجام داده است.

پس از خواندن کتاب شما این‌طور استنباط کردم که درک بسیاری کمی در غرب از جماعت الدعوه وجود دارد، آیا این یک ارزیابی دقیق است؟
بله این ارزیابی صحیح است. گزارش‌های نادرست زیادی وجود دارد. چند نمونه از آنها را ذکر می‌کنم.

بسیاری از کارشناسان غربی که به جماعت الدعوه علاقه‌مند هستند  اعلام کردند که حافظ سعید، موسس آن در کالجی در پاکستان آموزش مهندسی می‌دهد و خود وی نیز یک مهندس است. این نادرست است، وی تنها یک استاد مطالعات اسلامی در دانشگاه بود.

گزارش‌هایی که مطبوعات 2010 وزارت خارجه آمریکا در مورد تعیین جایزه برای یافتن سعید و برادرش منتشر کردند، مملو از اشتباهات فاحش بود. وزارت امور خارجه حتی تاریخ تولد سعید را اشتباه داده بود، در حالی که این ممکن است خطای ناچیزی به حساب آید در اینجا اشتباه بسیار جدی‌تری وجود دارد که بسیاری از کارشناسان مرتکب شدند و آن استفاده از نام‌های جماعت الدعوه و لشکر طیبه به جای یکدیگر بود.

به نظر آنان، لشکر طیبه سازمان اصلی و جماعت الدعوه شاخه سیاسی آن است. اما در واقع جماعت الدعوه سازمان مرکزی و لشکر طیبه یکی از شاخه‌های آن است که مسئول جهاد در هند است.

جماعت الدعوه در سال‌های اخیر شبکه خود را گسترش داده است. آیا می‌توان گفت در حالی که جهان با القاعده سرگرم بود، جماعت الدعوه رشد یافت و در حال حاضر به یک سازمان تروریستی قدرتمند با حضور بین‌المللی تبدیل شده است؟
جماعت الدعوه یک شاخه افراطی از «جهیمان العتیبی» است که یک شورش را راه‌اندازی و در سال 1979 مکه را تصرف کرد. این اولین اقدام تروریستی در زمان حاضر بود که شبه نظامیان چندین کشور در آن شورش شرکت کردند.

از همان ابتدا، جماعت الدعوه یک چشم‌انداز جهانی داشته و جاه‌طلبی‌های آن به هند محدود نمی‌شده است. سعید و شبه‌نظامیان وابسته به وی واحدهایی در بیش از 100 کشور جهان دارند. اعضای الدعوه در تمام جهادها در سراسر جهان از جمله افغانستان، بوسنی، چچن، هند، فیلیپین، و تاجیکستان شرکت داشته‌اند، کاری که تاکنون القاعده انجام نداده است.

در واقع قرارگاه‌های اروپایی آنان در فرانسه است و توسط یک پاکستانی اداره می‌شود. حتی با وجود چنین شبکه گسترده جهانی، بزرگترین اردوگاه آموزشی آن هنوز هم در پاکستان است.

پس جماعت الدعوه می‌تواند القاعده بعدی و یک تهدید بزرگتر برای صلح جهانی باشد؟
خیر القاعده بعدی نخواهد بود. القاعده یک سازمان بسیار کوچک‌تر است. القاعده حتی در روزهای اوج خود حداکثر 5000 نفر عضو داشت در حالی که جماعت الدعوه حداقل نیم میلیون نفر مرد مسلح دارد.

در سال‌های اخیر القاعده به جماعت الدعوه نزدیک‌تر شده است. به بیانیه «ایمن الظواهری» رهبر القاعده چند روز پیش از گسترش عملیاتی با ایجاد یک شاخه جدید در شبه قاره هند توجه کنید. وی در ویدیوی 55 دقیقه‌ای خود تجمع مسلمانان را در برمه (میانمار)، هند و بنگلادش وعده داد.

در حال حاضر جماعت الدعوه دارای شبکه گسترده‌ای در این کشورها است. همچنین شواهد مستندی وجود دارد که «اسامه بن لادن» پیش از مرگش با سعید در ارتباط بوده است.

یک دلیل این می‌تواند باشد که القاعده ایدئولوژی العتیبی (سلفی‌گری در سال 1996) را پذیرفته است. هنگامی که مقامات پاکستانی پس از واقع 11 سپتامبر القاعده مرتبط با عرب‌ها را محاصره کردند، بسیاری از آنان در خانه‌های اعضای جماعت الدعوه پیدا شدند.

آیا ارتباطی میان جماعت الدعوه و دیگر گروه‌های تروریستی در پاکستان وجود دارد؟
در 2 سال گذشته، «مولانا فضل الله»، رهبر «تحریک طالبان پاکستان» به لحاظ ایدئولوژیکی از سعید حمایت کرده است. به یاد داشته باشید که بسیاری از گروه‌های جهادی در پاکستان از فرقه دیوبندی پیروی می‌کنند و نه سلفی که رفتار جماعت الدعوه از آن نشات می‌گیرد. اما این دو می‌توانند علیه دولت پاکستان با هم متحد شوند.

اینجا چندین گروه مختلف زیر پرچم داعش هستند. بنابراین اگر جماعت الدعوه تصمیم به راه‌اندازی خلافت در آسیای جنوبی بگیرد بسیاری از سازمان‌ها از این توسعه شوم پشتیبانی می‌کنند.

فضل الله از پیروان سرسخت دیوبندی نیست و در طول سالیان به سلفی‌گری نزدیک شده است. پدرزن وی در اردوگاه جماعت الدعوه در افغانستان آموزش دید. موضوع دیگر عملکرد جماعت الدعوه در جنگ تروریست‌های مدرن است. الدعوه سنت گردن زدن را دهه 1980 در طول جنگ افغانستان زنده کرد.

یکی از فرماندهان آن گفته که سر بیش از 100 سرباز اتحاد جماهیر شوروی را قطع کرده است. در سال 1995، شبه‌نظامیان لشکر طیبه اولین سرباز هندی خود را سربریدند.

همان سال من برای اولین بار با این گروه تماس برقرار کردم. اتوبوس ما در مسیر اسلام آباد به لاهور خارج از مقر جماعت الدعوه توقف کرد جایی که در آن تجمع سالانه برگزار می‌شد. من در میان جمعیت سر یک انسان را بر نیزه مشاهده کردم. به من گفته شد که یکی از فرماندهان آنان سر یک افسر ارشد هند را زده و آن را در میان جمعیت به نمایش گذاشته بود. بسیاری از نشریات جماعت الدعوه به این رویداد اشاره کرده‌اند.

یک ادعای شگفت‌انگیز در کتاب شما مطرح شده است. شما نوشتید که یکی از دلایل علاقه ایالات متحده به جماعت الدعوه این است که یکی از اعضای موسس آن یک مسلمان آمریکایی بود. آیا می‌توانید بیشتر در مورد این موضوع توضیح دهید؟
اطلاعات کمی در مورد این مرد وجود دارد. تمام آن چیزی که می‌دانم این است که وی یک مسلمان آفریقایی آمریکایی است که در طول شورش مکه مبارزه کرد. بر اساس منابع جماعت الدعوه، وی یک مرد بسیار ثروتمند بود که در مراحل اولیه تشکیل الدعوه از این گروه حمایت مالی می‌کرد. اگر زنده باشد در حال حاضر احتمالا در ایالات متحده زندگی می‌کند.

شما نوشتید که جماعت الدعوه یک تهدید عملی برای تاسیسات انرژی اتمی پاکستان است؛ آیا می‌توانید بگویید چگونه؟
این تهدید برای پاکستان بسیار واقعی و قریب الوقوع است. اگر سعید امروز تصمیم بگیرد که مقامات پاکستانی اهداف مشروع هستند، پاکستان زمان سختی برای مقاومت در برابر آنان خواهد داشت چرا که جماعت الدعوه چندین هزار نفر نیرو و دسترسی‌های گسترده‌ای دارد.

سعید در دهه 1980 یک سازمان دانشجویی در دانشگاهی که در آن آموزش می‌داد، تشکیل داد که بیشتر دانشجویان مهندسی در آن بودند. امروز این دانشجویان به حرفه‌های مختلف در دولت و بخش خصوصی پیوسته‌اند و برخی از آنان به کمیسیون انرژی اتمی پاکستان ملحق شده‌اند.

در هر ایستگاه پلیس یا اداره دولتی مردانی وابسته به جماعت الدعوه را می‌بینید. اعضای الدعوه تنها تروریست نیستند که همیشه جهاد کنند بلکه به خوبی در جامعه تثبیت شده‌اند.

تنها یک مدرسه جماعت الدعوه می‌تواند بیش از 50 هزار دانش آموز داشته باشد. تصور کنید 50 هزار نفر تنها در یک مدرسه. در گفت‌وگو با اعضای الدعوه آنان سازمانی می‌خواهند که بتواند یک دولت را ادره کند.

جماعت الدعوه چگونه نیرو استخدام می‌کند؟
این گروه‌ها از طریق خانواده‌ها نیرو استخدام می‌کند. آنان در حال حاضر 100 نوزاد را استخدام کرده‌اند. برخی مردم پاکستان ترجیح می‌دهند نوزادان خود را در ازای پول به جماعت الدعوه بدهند.

این نوزادان پس از اینکه اطمینان حاصل شد که به عنوان اعضای جماعت الدعوه بزرگ می‌شوند به خانواده‌های خود بازگردانده می‌شوند. بنابراین در حال حاضر مقامات این گروه در تماس با این خانواده‌ها هستند و به طور مداوم آنان را در مورد تربیت فرزندان خود آموزش می‌دهند.

این راهی است که در مردم برای پیوستن به این گروه ایجاد انگیزه می‌کنند. هر بار در طول سخنرانی سعید یک مرد در حالی که فرزند خود را تحویل می‌دهد دیده می‌شود.

سعید پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان چه نقشی را می‌تواند ایفا ‌کند؟
ارتش پاکستان از گروه‌های جهادی دیوبندی سرخورده است. این تروریست‌ها علیه دولت هستند و پاکستانی‌های بی‌گناه را می‌کشند. هیچ اعتماد متقابلی حتی با آنهایی که در صلح با دولت هستند وجود ندارد.

ارزیابی من این است که پاکستان تلاش خواهد کرد که جماعت الدعوه را جایگزین طالبان افغان کند. من می‌توانم ببینم که الدعوه روز به روز در مرز فعال‌تر می‌شود.

یکی از شگفت‌انگیزترین اظهارات در فراخوان فراملی جهاد برای من، این است که جماعت الدعوه از سال 1999 هواپیماهای بدون سرنشین در اختیار داشته و ممکن است به سلاح‌های شیمیایی نیز دسترسی داشته باشد. چرا تا کنون از آن‌ها استفاده نکرده‌اند؟
به دست آوردن سلاح‌های شیمیایی دشوار نیست. به یاد داشته باشید که آنان صدها نفر از مهندسان و زیست شناسان را در میان صفوف خود دارند. من هواپیماهای بدون سرنشین کوچک را در مقر آنان در پنجاب دیده‌ام.

موضوع شگفت‌انگیزتر، ظرفیت آن برای داشتن سلاح‌های هسته‌ای است. این که چرا از آن استفاده نکرده‌اند به این خاطر است که آنان فکر نمی‌کنند اکنون زمان مناسبی باشد.

همچنین رسانه‌ها در پاکستان محیط مساعدی برای این گروه فراهم می‌نمایند. رسانه‌ها همواره از جهاد در کشمیر حمایت کرده‌اند. پس از اینکه جماعت الدعوه خود را به عنوان یک موسسه خیریه معرفی کردند، رسانه‌های پاکستان آن را به عنوان یک موسسه خیریه و نه یک گروه تروریستی می‌بینند.

ارتباط میان لشکر طیبه و جماعت الدعوه بسیار روشن است. هر کس در زمینه روزنامه‌نگاری آن را می‌داند. سعید در برنامه‌های تلویزیونی حضور می‌یابد و کسی جرات تفتیش وی را ندارد.

داعش، یک گروه جهادی در شرق میانه است و جماعت الدعوه گروه جهادی در آسیای جنوبی. آیا امکان ادغام دو گروه تروریست برای خلافت جهانی وجود دارد؟
این یک امکان است. القاعده پس از انشقاق در شرق میانه اکنون به آسیای جنوبی محدود شده است. داعش، چند شبه نظامی القاعده دارد که ایدئولوژی العتیبی را دنبال می‌کنند.

بنابر گزارش‌ها بسیاری از سلفی‌ها از داعش و همچنین جماعت الدعوه حمایت می‌کنند. در برخی موارد می‌توانند با هم همکاری کنند اما آنان همچنین می‌توانند راه دیگری را در پیش گیرند و یک خلافت رقابتی ایجاد کنند.

هر دوی آن‌ها بی‌رحم هستند و داعش شیوه جماعت الدعوه در سر بریدن کسانی که دستگیر می‌شوند را دنبال می‌کنند.

برای یک استدلال قطعی زود است اما نمی‌توان این امکان را رد کرد.
ارسال نظر