گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - قیمت نفت چند هفته است که در حال نوسان است و سه روز پیش به پایین ترین قیمت خود در بیست و هفت ماه گذشته رسید. این خبر خوبی برای خریداران و خبر بدی برای فروشندگان است اما شخصی که ناراحت ترین فرد از این اتفاق می باشد، حسن روحانی است.
وی وعده داده بود که «رونق اقتصادی» به وجود خواهد آورد و تورم را کاهش خواهد داد، همچنین گفته بود که ایران پتانسیل این را دارد که در سی سال آینده جزء ده اقتصاد برتر جهان باشد.
روحانی دارای موفقیت هایی هم بوده است. اقتصاد ایران هنوز شتاب زیادی پیدا نکرده و تورم همچنان بالا است اما وی موفق شده است به آرامی هرج و مرج اقتصادی دوران محود احمدی نژاد را کاهش دهد و در حال کاهش انزوای اقتصادی ایران است.
بودجه دولت جمهوری اسلامی به خاطر اقدامات جدی ریاضتی کاهش یافته است. در حال حاضر بودجه ممکن است در خطر قرار بگیرد. بودجه کنونی تا مارس سال آینده اعتبار دارد و براساس قیمت نفت بشکه ای 100 دلار و صادرات 1.5 میلیون بشکه نفت در روز بسته شده است.
ایران سعی کرده که به اهدافش برسد. در ماه ژوئن که قیمت نفت در اوج بود تولید به چند هزار بشکه در روز کاهش یافت و در ماه بعد کاهش بیشتری هم پیدا کرد. در حال حاضر ممکن است این مشکل مجددا به وجود بیاید، نفت خام برنت، که قیمتی نزدیک به قیمت نفت خام ایران دارد، سه روز پیش به کمتر از 91 دلار رسید (در ماه ژوئن قیمت آن 113 دلار بود) بازار معاملات آتی هم قیمت 93 تا 94 دلار را برای ماه های آینده پیش بینی کرده است.
نکته ای که وجود دارد این است که ایران به خاطر تحریم ها دچار مشکل در انجام معاملات نقدی شده است و این مساله کمکی به تهران نمی کند که برای «رونق اقتصادی» نیازمند به دست آوردن ارز و کنترل تورم می باشد.
روحانی در انجام وعده هایش دچار مشکل شده است و این مساله وی را در داخل کشور تضعیف می کند. عناصر محافظه کار در مجلس از وی انتقاد می کنند و این احتمال وجود دارد که محافظه کاران میانه رو هم به آنها بپیوندند. ضعف اقتصادی مسئله ای است که این مشکلات را پیچیده تر می کند.
مهمترین موضوعی که که منجر به فشار به سیاست داخلی ایران می شود، اقتصاد نیست بلکه مذاکرات هسته ای می باشد که ماه آینده به پایان مهلت خودش می رسد. توافق هسته ای موفقیت آمیز موجب منافع اقتصادی بزرگ خواهد شد. پول غربی ها سرازیر خواهد شد و متخصصین غربی به افزایش تولید نفت ایران کمک می کنند و در آن بودجه کشور افزایش خواهد یافت.
این مساله یک موفقیت بزرگ سیاسی و اقتصادی برای روحانی خواهد بود و وی خواهد توانست با استفاده از این دستاورد، فرصت خوبی در انتخابات به دست بیاورد. بازار متلاطم و کاهش قیمت نفت منجر به افزایش فرصت ها برای به دست آمدن توافق خواهد شد. البته ایران اهرم کمتری در میز مذاکرات خواهد داشت. در این صورت احتمال بیشتری برای رسیدن به توافق وجود خواهد داشت و احتمالا بیشتر به نفع غرب هم خواهد بود.
رسیدن به توافق همواره از نقطه نظر اقتصادی عاقلانه بوده است. ساخت دستگاه ها و فعالیت های هسته ای گران بوده است و پاسخ بین المللی به آن برای تهران هزینه بیشتری داشته است.
تنها سود اقتصادی که آنها می توانند پیشنهاد دهند این است که دهه ها فعالیت در زمینه هسته ای نیازمند میلیاردها دلار است که کمک خارجی منجر به کاهش هزینه های آن خواهد شد.
در زمینه مذاکرات هسته ای، روحانی نیازمند چانه زنی با طرف های داخلی می باشد و کاهش قیمت نفت اهرمی برای روحانی در این جریان خواهد بود. این در حالی است که زمانی که از لنز بین المللی به مذاکرات نگاه می کنیم شانس بیشتری برای رسیدن به توافق وجود دارد، تا زمانی که از لنز سیاست داخلی به توافق نگاه می شود.
ترجمه از: دیپلماسی ایرانی
وی وعده داده بود که «رونق اقتصادی» به وجود خواهد آورد و تورم را کاهش خواهد داد، همچنین گفته بود که ایران پتانسیل این را دارد که در سی سال آینده جزء ده اقتصاد برتر جهان باشد.
روحانی دارای موفقیت هایی هم بوده است. اقتصاد ایران هنوز شتاب زیادی پیدا نکرده و تورم همچنان بالا است اما وی موفق شده است به آرامی هرج و مرج اقتصادی دوران محود احمدی نژاد را کاهش دهد و در حال کاهش انزوای اقتصادی ایران است.
بودجه دولت جمهوری اسلامی به خاطر اقدامات جدی ریاضتی کاهش یافته است. در حال حاضر بودجه ممکن است در خطر قرار بگیرد. بودجه کنونی تا مارس سال آینده اعتبار دارد و براساس قیمت نفت بشکه ای 100 دلار و صادرات 1.5 میلیون بشکه نفت در روز بسته شده است.
ایران سعی کرده که به اهدافش برسد. در ماه ژوئن که قیمت نفت در اوج بود تولید به چند هزار بشکه در روز کاهش یافت و در ماه بعد کاهش بیشتری هم پیدا کرد. در حال حاضر ممکن است این مشکل مجددا به وجود بیاید، نفت خام برنت، که قیمتی نزدیک به قیمت نفت خام ایران دارد، سه روز پیش به کمتر از 91 دلار رسید (در ماه ژوئن قیمت آن 113 دلار بود) بازار معاملات آتی هم قیمت 93 تا 94 دلار را برای ماه های آینده پیش بینی کرده است.
نکته ای که وجود دارد این است که ایران به خاطر تحریم ها دچار مشکل در انجام معاملات نقدی شده است و این مساله کمکی به تهران نمی کند که برای «رونق اقتصادی» نیازمند به دست آوردن ارز و کنترل تورم می باشد.
روحانی در انجام وعده هایش دچار مشکل شده است و این مساله وی را در داخل کشور تضعیف می کند. عناصر محافظه کار در مجلس از وی انتقاد می کنند و این احتمال وجود دارد که محافظه کاران میانه رو هم به آنها بپیوندند. ضعف اقتصادی مسئله ای است که این مشکلات را پیچیده تر می کند.
مهمترین موضوعی که که منجر به فشار به سیاست داخلی ایران می شود، اقتصاد نیست بلکه مذاکرات هسته ای می باشد که ماه آینده به پایان مهلت خودش می رسد. توافق هسته ای موفقیت آمیز موجب منافع اقتصادی بزرگ خواهد شد. پول غربی ها سرازیر خواهد شد و متخصصین غربی به افزایش تولید نفت ایران کمک می کنند و در آن بودجه کشور افزایش خواهد یافت.
این مساله یک موفقیت بزرگ سیاسی و اقتصادی برای روحانی خواهد بود و وی خواهد توانست با استفاده از این دستاورد، فرصت خوبی در انتخابات به دست بیاورد. بازار متلاطم و کاهش قیمت نفت منجر به افزایش فرصت ها برای به دست آمدن توافق خواهد شد. البته ایران اهرم کمتری در میز مذاکرات خواهد داشت. در این صورت احتمال بیشتری برای رسیدن به توافق وجود خواهد داشت و احتمالا بیشتر به نفع غرب هم خواهد بود.
رسیدن به توافق همواره از نقطه نظر اقتصادی عاقلانه بوده است. ساخت دستگاه ها و فعالیت های هسته ای گران بوده است و پاسخ بین المللی به آن برای تهران هزینه بیشتری داشته است.
تنها سود اقتصادی که آنها می توانند پیشنهاد دهند این است که دهه ها فعالیت در زمینه هسته ای نیازمند میلیاردها دلار است که کمک خارجی منجر به کاهش هزینه های آن خواهد شد.
در زمینه مذاکرات هسته ای، روحانی نیازمند چانه زنی با طرف های داخلی می باشد و کاهش قیمت نفت اهرمی برای روحانی در این جریان خواهد بود. این در حالی است که زمانی که از لنز بین المللی به مذاکرات نگاه می کنیم شانس بیشتری برای رسیدن به توافق وجود دارد، تا زمانی که از لنز سیاست داخلی به توافق نگاه می شود.
ترجمه از: دیپلماسی ایرانی