گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - «شما نفت کمتری بفروشید تا من نفت کشورم را به قیمت بهتری بفروشم.» اگرچه این جملات، ترجمه پیام های حسن روحانی به امرای قطر و کویت نیست، اما تفسیر مغز آن است؛ پیامی که در دو هفته اجلاس وزرای اوپک، توسط وزیر نفت ایران به دوحه و کویت برده شده است.
چرا «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» و «شیخ صباح احمد جابرالصباح» باید به درخواست رییس جمهوری ایران روی خوش نشان دهند؟!
1- قیمت نفت برنت، دیروز با بیش از یک دلار کاهش به بشکه ای 82 دلار و 34 سنت رسید. راه زودبازده جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت نفت، کاستن از عرضه است. بنابراین اولا: ایران از کشورهای موثر اوپک (و البته در مرحله بعد از کشورهای غیرعضو اوپک از جمله روسیه) انتظار دارد تا به نفع افزایش قیمت نفت از تولید نفت شان بکاهند. ثانیا: خود را مستحق می داند تا رسیدن به سهمیه های اولیه اش در اوپک، از کاهش تولید این سازمان مستثنا باشد. این مواضع احتمالا با چنین صراحتی در پیام رییس جمهور روحانی نیامده است. اما چنین برداشتی از آن دشوار نیست.
2- ایران به دلیل شرایط تحریم، چندسالی است که نمی تواند مطابق سهمیه های قبلی اش در اوپک (تولید روزانه حدود چهار میلیون و 200 هزار بشکه و صادرات حدود 2 میلیون و500 هزار بشکه در روز) نفت تولید کند. تجزیه مستثناشدن از سهیمه ها هم در اوپک وجود دارد.
عراق پس از جنگ، از نظام سهمیه بندی اوپک مستثنا شد تا هم با کاهش سقف تولید این سازمان از آن تبعیت نکند و بودجه بازسازی اش را به دست آورد، هم بتواند خود را به سهمیه های قبلی اش برساند. حالا ایران می خواهد از همین حق برخوردار شود. لیبی هم همین انتظار را دارد. ایرانی ها و مقامات لیبی معتقدند کشورهایی که در نبودشان نفت بیشتری وارد بازار کرده اند، در چنین مواقعی باید بشکه هایشان را از بازار جمع کنند. معلوم است که مخاطب صحبتشان کدام کشورها یا بیشتر کدام کشور است.
3- شیخ تمیم همین هفته با تاکید بر اینکه بودجه کشورش بر اساس قیمت های بسیار محافظه کارانه از قیمت نفت و گاز بسته شده، گفته است اقتصاد قطر تحت تاثیر کاهش قیمت های نفت قرار نمی گیرد. بانک ملی قطر هم عنوان کرده در صورتی که قیمت نفت به بشکه ای ٦٧دلار برسد و برای مدت طولانی در همین سطح بماند، قطر اثر آن را احساس خواهد کرد. بنابراین منطق اقتصادی ندارد تا قطر بخواهد روی خوشی به پیام نفتی ایران نشان دهد. قطر در ماه سپتامبر 739هزار بشکه نفت تولید کرده است.
4- وزیر نفت کویت در کنفرانس انرژی ابوظبی پیش بینی کرده است: «فکر نمی کنم هیچ گونه کاهشی در تولید اوپک رخ دهد.» با این جمله، کویت دیپلماتیک اما شفاف موضع خود را در مورد تصمیم آینده کنفرانس وزرای اوپک بیان کرده است. کویت مایل به کاهش سقف تولید نفت اوپک نیست. براساس آخرین گزارش ماهانه اوپک، این کشور در ماه سپتامبر روزی 2 میلیون و796هزار بشکه، نفت تولید کرده و می خواهد تولید نفتش را تا سال2020 به چهار میلیون بشکه در روز برساند. با چنین جاه طلبی هایی است که امیر جابرالصباح ترجیح می دهد بیشتر کنار موضع ملک عبدالله باشد تا درصدد پاسخ مثبت به نامه روحانی.
5- لیبی، ونزوئلا، اکوادور و ایران خواهان کاهش سقف تولید اوپک برای جلوگیری از قیمت نفت هستند. لیبی و ایران هم نمی خواهند در این کاهش تولید سهیم باشند. کویت، عربستان و امارات صریح در مقابل کاهش تولید ایستاده اند. وزیر نفت امارات گفته است اوپک نقشی در عرضه بیش از تقاضای نفت در بازارهای جهانی ندارد. یعنی با کاهش تولید اوپک مشکل مازاد عرضه حل نمی شود.
6- روحانی، حتما این تحلیل ها را می داند. با وجود این چرا وزیر نفتش را به دوحه و کویت می فرستد؟ این سخن روحانی را که دیروز در دیدار با معاون رییس جمهوری عراق بیان شده است، بخوانید: «توطئه کاهش قیمت نفت از جمله مشکلاتی است که دشمنان برای ملت های منطقه ایجاد کرده اند.» به کلید واژه توطئه می توان دقت بیشتری کرد. می توان نتیجه گرفت که پیام روحانی به امرای کویت و قطر پرده ای از یک سناریوی سیاسی را برایشان کنار زده باشد؛ پیامی که مستدل به تحلیل های اقتصادی و نفتی نیست.
7- سه روز مانده به جلسه وزرای اوپک، موعد مذاکرات ایران با 1+5 به اتمام می رسد. بعد از این مذاکرات یا ایران عصای اقتدارش را زیر بغل خواهد گرفت یا شرایط دیگری را تجربه خواهد کرد. اگر پیش بینی هایی که ناشی از توافق ایران و غرب است واقعیت یابد آن وقت به لحاظ روانی ایران می تواند نقش موثرتری در همگرایی اوپک به نفع کاهش تولید ایجاد کند.
8- قطر در بازی های متعدد منطقه به لطف درآمد گازی وافرش تلاش کرده است تا در میان شیوخ عرب، رهبری را به دست گیرد. این مهم در مسابقه همیشگی اش با عربستان سعودی قابل ردیابی است. سیاست عربستان برای ادامه کسب سهم بازار به جای حمایت از قیمت های قبلی، ممکن است باعث بروز تنش هایی در منطقه شود. سیاستمداران زیرک به خوبی این بازی ها را می دانند. پس بعید نیست قطر پرچمدار نقطه مقابل عربستان باشد؛ وقتی پای مناسبات سیاسی و لایه های پیچیده اش به میان آید.
9- کویت تنها به یک دلیل شاید در بهترین حالت موضعی ممتنع در برابر درخواست ایران داشته باشد؛ ارسال پیام دوستانه به ایران و این پیام ربط مستقیم به روند مذاکرات مسقط و وین خواهد داشت. اگر مذاکرات ایران و 1+5 خوب پیش برود تعداد کشورهای بیشتری ممکن است پای این پیام دوستانه به ایران را امضا کنند و تعداد کشورهای کمتری ممکن است در جبهه عربستان پای بکوبند؛ جبهه ای که همه کاری کرده است تا مذاکرات ایران و 1+5 به نتیجه نرسد.
منبع: شرق
چرا «شیخ تمیم بن حمد آل ثانی» و «شیخ صباح احمد جابرالصباح» باید به درخواست رییس جمهوری ایران روی خوش نشان دهند؟!
1- قیمت نفت برنت، دیروز با بیش از یک دلار کاهش به بشکه ای 82 دلار و 34 سنت رسید. راه زودبازده جلوگیری از کاهش بیشتر قیمت نفت، کاستن از عرضه است. بنابراین اولا: ایران از کشورهای موثر اوپک (و البته در مرحله بعد از کشورهای غیرعضو اوپک از جمله روسیه) انتظار دارد تا به نفع افزایش قیمت نفت از تولید نفت شان بکاهند. ثانیا: خود را مستحق می داند تا رسیدن به سهمیه های اولیه اش در اوپک، از کاهش تولید این سازمان مستثنا باشد. این مواضع احتمالا با چنین صراحتی در پیام رییس جمهور روحانی نیامده است. اما چنین برداشتی از آن دشوار نیست.
2- ایران به دلیل شرایط تحریم، چندسالی است که نمی تواند مطابق سهمیه های قبلی اش در اوپک (تولید روزانه حدود چهار میلیون و 200 هزار بشکه و صادرات حدود 2 میلیون و500 هزار بشکه در روز) نفت تولید کند. تجزیه مستثناشدن از سهیمه ها هم در اوپک وجود دارد.
عراق پس از جنگ، از نظام سهمیه بندی اوپک مستثنا شد تا هم با کاهش سقف تولید این سازمان از آن تبعیت نکند و بودجه بازسازی اش را به دست آورد، هم بتواند خود را به سهمیه های قبلی اش برساند. حالا ایران می خواهد از همین حق برخوردار شود. لیبی هم همین انتظار را دارد. ایرانی ها و مقامات لیبی معتقدند کشورهایی که در نبودشان نفت بیشتری وارد بازار کرده اند، در چنین مواقعی باید بشکه هایشان را از بازار جمع کنند. معلوم است که مخاطب صحبتشان کدام کشورها یا بیشتر کدام کشور است.
3- شیخ تمیم همین هفته با تاکید بر اینکه بودجه کشورش بر اساس قیمت های بسیار محافظه کارانه از قیمت نفت و گاز بسته شده، گفته است اقتصاد قطر تحت تاثیر کاهش قیمت های نفت قرار نمی گیرد. بانک ملی قطر هم عنوان کرده در صورتی که قیمت نفت به بشکه ای ٦٧دلار برسد و برای مدت طولانی در همین سطح بماند، قطر اثر آن را احساس خواهد کرد. بنابراین منطق اقتصادی ندارد تا قطر بخواهد روی خوشی به پیام نفتی ایران نشان دهد. قطر در ماه سپتامبر 739هزار بشکه نفت تولید کرده است.
4- وزیر نفت کویت در کنفرانس انرژی ابوظبی پیش بینی کرده است: «فکر نمی کنم هیچ گونه کاهشی در تولید اوپک رخ دهد.» با این جمله، کویت دیپلماتیک اما شفاف موضع خود را در مورد تصمیم آینده کنفرانس وزرای اوپک بیان کرده است. کویت مایل به کاهش سقف تولید نفت اوپک نیست. براساس آخرین گزارش ماهانه اوپک، این کشور در ماه سپتامبر روزی 2 میلیون و796هزار بشکه، نفت تولید کرده و می خواهد تولید نفتش را تا سال2020 به چهار میلیون بشکه در روز برساند. با چنین جاه طلبی هایی است که امیر جابرالصباح ترجیح می دهد بیشتر کنار موضع ملک عبدالله باشد تا درصدد پاسخ مثبت به نامه روحانی.
5- لیبی، ونزوئلا، اکوادور و ایران خواهان کاهش سقف تولید اوپک برای جلوگیری از قیمت نفت هستند. لیبی و ایران هم نمی خواهند در این کاهش تولید سهیم باشند. کویت، عربستان و امارات صریح در مقابل کاهش تولید ایستاده اند. وزیر نفت امارات گفته است اوپک نقشی در عرضه بیش از تقاضای نفت در بازارهای جهانی ندارد. یعنی با کاهش تولید اوپک مشکل مازاد عرضه حل نمی شود.
6- روحانی، حتما این تحلیل ها را می داند. با وجود این چرا وزیر نفتش را به دوحه و کویت می فرستد؟ این سخن روحانی را که دیروز در دیدار با معاون رییس جمهوری عراق بیان شده است، بخوانید: «توطئه کاهش قیمت نفت از جمله مشکلاتی است که دشمنان برای ملت های منطقه ایجاد کرده اند.» به کلید واژه توطئه می توان دقت بیشتری کرد. می توان نتیجه گرفت که پیام روحانی به امرای کویت و قطر پرده ای از یک سناریوی سیاسی را برایشان کنار زده باشد؛ پیامی که مستدل به تحلیل های اقتصادی و نفتی نیست.
7- سه روز مانده به جلسه وزرای اوپک، موعد مذاکرات ایران با 1+5 به اتمام می رسد. بعد از این مذاکرات یا ایران عصای اقتدارش را زیر بغل خواهد گرفت یا شرایط دیگری را تجربه خواهد کرد. اگر پیش بینی هایی که ناشی از توافق ایران و غرب است واقعیت یابد آن وقت به لحاظ روانی ایران می تواند نقش موثرتری در همگرایی اوپک به نفع کاهش تولید ایجاد کند.
8- قطر در بازی های متعدد منطقه به لطف درآمد گازی وافرش تلاش کرده است تا در میان شیوخ عرب، رهبری را به دست گیرد. این مهم در مسابقه همیشگی اش با عربستان سعودی قابل ردیابی است. سیاست عربستان برای ادامه کسب سهم بازار به جای حمایت از قیمت های قبلی، ممکن است باعث بروز تنش هایی در منطقه شود. سیاستمداران زیرک به خوبی این بازی ها را می دانند. پس بعید نیست قطر پرچمدار نقطه مقابل عربستان باشد؛ وقتی پای مناسبات سیاسی و لایه های پیچیده اش به میان آید.
9- کویت تنها به یک دلیل شاید در بهترین حالت موضعی ممتنع در برابر درخواست ایران داشته باشد؛ ارسال پیام دوستانه به ایران و این پیام ربط مستقیم به روند مذاکرات مسقط و وین خواهد داشت. اگر مذاکرات ایران و 1+5 خوب پیش برود تعداد کشورهای بیشتری ممکن است پای این پیام دوستانه به ایران را امضا کنند و تعداد کشورهای کمتری ممکن است در جبهه عربستان پای بکوبند؛ جبهه ای که همه کاری کرده است تا مذاکرات ایران و 1+5 به نتیجه نرسد.
منبع: شرق