گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - واقعیتهای سیاسی ورای اراده بازیگران در بحران سوریه ظاهر شده و تعدادی از بازیگران اصلی بحران و طرفهای درگیر هر چند با اکراه در حال تطبیق سیاستهای خود با این واقعیتها هستند.
سر برآوردن گروههای تکفیری چون داعش و النصره از دل بحران سوریه و جنایات و رعب آفرینی وسیع این گروهها در سوریه و عراق، اشتباه محاسباتی و استراتژیک غرب در حمایت و تسلیح گروههای معارض دولت بشار اسد را بیش از پیش عیان ساخته است.
هرچند مخالفان بینالمللی نظام سوریه و در راس آنها آمریکا کماکان انگشت اتهام و سیاست اعلامی خود را متوجه راس این نظام و بشار اسد میکنند، اما گسترده شدن ابعاد نبرد با داعش در عرصه منطقه و خارج از آن، حتی در ظاهر هم که شده اولویتهای جنگ و رویارویی در سوریه را دچار تغییر کرده است.
راز ابراز نگرانی اخیر نخستوزیر ترکیه درباره تغییر سیاست و رویکرد آمریکا در سوریه نیز در همین نکته نهفته است چراکه دولت ترکیه که همه تخممرغهایش را چندی است در سبد حذف بشار اسد قرار داده و در این جهت حتی انگ ارتباط و همکاری با گروه داعش را نیز پذیرفته است، یکی از نگرانترین دولتها بابت ایجاد تغییر اولویتهای سیاسی بازیگران در عرصه سوریه است.
بنابر اطلاعات و گزارشها سازمان ملل و برخی موسسات اروپایی که دستی بر آتش میانجیگری در بحرانهای جهانی داشتهاند، طرحی در دست اجرا دارند که با برقراری آتشبس بین معارضان و نیروهای دولتی سوریه، مناطق بدون درگیری در این کشور ایجاد شده و تجربههایی مثل توافق طرفهای درگیر در مناطقی چون حلب برای توقف چند روزه درگیری و جنگ، در سطح دیگر مناطق سوریه و بهمدتهای طولانیتر اجرا شود.
نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در حال حاضر با رایزنی با دولت سوریه و دیگر طرفهای داخلی و خارجی هدایت این طرح را در دست دارد. طرح مذکور یک پایه و رکن اساسی دارد و آن ابقای دولت بشار اسد در صحنه سوریه است چراکه با توجه به سوابق و عملکرد بخش عمده معارضان اسد همچون داعش و النصره و ضعف اجرایی و میدانی و سیاسی دیگر جریانهای معارض، بانیان طرح به این نتیجه رسیدهاند که قطعا بیدولتی در سوریه بدتر از ابقای دولت اسد برای تامین آتشبس و ایجاد مناطق بدون درگیری است.
از یک زاویه این طرح شاید راه جدیدی برای تضعیف نظام بشار اسد تلقی شود اما تفاوت سیاست حذف اسد با کار کردن با دولت وی بهعنوان یک رکن مهم برای تامین ثبات در مناطق درگیر جنگ روشنتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. خاصه از آن رو که با تشکیل دولت وحدت گرای حیدرالعبادی در عراق، اگر ماندگاری دولت اسد برای مخالفان او امری به اجبار پذیرفته شود، عرصه بر داعش و النصره تنگتر از قبل خواهد بود.
فعالشدن نهادها و مراجع اروپایی برای پیشبرد طرح سازمان ملل در سوریه، اگر چه با حمایت علنی سران کشورهایی چون فرانسه و انگلیس همراه نشده است اما طرح مذکور بجد روی میز محافل تصمیم ساز قرار داشته و دولت سوریه نیز برای مشارکت در آن و تامین آتشبس با بخشی از نیروهای معارض وتمرکز بیشتر برای نبرد با گروههای تکفیری چون داعش و النصره اعلام آمادگی کرده است، آمریکا نیز اگر چه اعلام داشته در جنگ علیه داعش با اسد همراه نخواهد شد اما بهزعم اکثر تحلیلگران و ناظران مجبور به تغییر اولویتهای خود در سوریه شده است، همه این عوامل یک معنا را متبادر میسازد که اشتباه غرب و حامیان منطقهایاش در قبال سوریه و نیاز به بازنگری صحنه و سیاستها، اصلی عملا پذیرفته شده است.
این یک توفیق برای جبهه مقاومت و مخالفان واقعی جریان افراط و تکفیر در منطقه همچون دولتهای ایران و عراق و سوریه و حتی لبنان و آن دسته از کشورها و جریانهاست که برای مقابله با داعش پیشنهادهای قابل توجه و عملیتری داشته و ارایه کردهاند.
شاید در شرایط تازه غرب منفعت خود را در فرسایشی شدن جنگ سوریه و تضعیف دولت سوریه و جریانهای تکفیری بداند، اما شعار و سیاست قاطع «اسد باید برود» در حال حاضر بیش از هر زمانی ورشکسته و کهنه مینماید؛ از همین روست که جز از سوی تعدادی از بازیگران منطقهای زیان دیده و سود نبرده چون ترکیه، این ندا و درخواست از سوی دیگر کشورها به خصوص غربیها دیگر کمتر به گوش میرسد.
منبع: ایران
سر برآوردن گروههای تکفیری چون داعش و النصره از دل بحران سوریه و جنایات و رعب آفرینی وسیع این گروهها در سوریه و عراق، اشتباه محاسباتی و استراتژیک غرب در حمایت و تسلیح گروههای معارض دولت بشار اسد را بیش از پیش عیان ساخته است.
هرچند مخالفان بینالمللی نظام سوریه و در راس آنها آمریکا کماکان انگشت اتهام و سیاست اعلامی خود را متوجه راس این نظام و بشار اسد میکنند، اما گسترده شدن ابعاد نبرد با داعش در عرصه منطقه و خارج از آن، حتی در ظاهر هم که شده اولویتهای جنگ و رویارویی در سوریه را دچار تغییر کرده است.
راز ابراز نگرانی اخیر نخستوزیر ترکیه درباره تغییر سیاست و رویکرد آمریکا در سوریه نیز در همین نکته نهفته است چراکه دولت ترکیه که همه تخممرغهایش را چندی است در سبد حذف بشار اسد قرار داده و در این جهت حتی انگ ارتباط و همکاری با گروه داعش را نیز پذیرفته است، یکی از نگرانترین دولتها بابت ایجاد تغییر اولویتهای سیاسی بازیگران در عرصه سوریه است.
بنابر اطلاعات و گزارشها سازمان ملل و برخی موسسات اروپایی که دستی بر آتش میانجیگری در بحرانهای جهانی داشتهاند، طرحی در دست اجرا دارند که با برقراری آتشبس بین معارضان و نیروهای دولتی سوریه، مناطق بدون درگیری در این کشور ایجاد شده و تجربههایی مثل توافق طرفهای درگیر در مناطقی چون حلب برای توقف چند روزه درگیری و جنگ، در سطح دیگر مناطق سوریه و بهمدتهای طولانیتر اجرا شود.
نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در حال حاضر با رایزنی با دولت سوریه و دیگر طرفهای داخلی و خارجی هدایت این طرح را در دست دارد. طرح مذکور یک پایه و رکن اساسی دارد و آن ابقای دولت بشار اسد در صحنه سوریه است چراکه با توجه به سوابق و عملکرد بخش عمده معارضان اسد همچون داعش و النصره و ضعف اجرایی و میدانی و سیاسی دیگر جریانهای معارض، بانیان طرح به این نتیجه رسیدهاند که قطعا بیدولتی در سوریه بدتر از ابقای دولت اسد برای تامین آتشبس و ایجاد مناطق بدون درگیری است.
از یک زاویه این طرح شاید راه جدیدی برای تضعیف نظام بشار اسد تلقی شود اما تفاوت سیاست حذف اسد با کار کردن با دولت وی بهعنوان یک رکن مهم برای تامین ثبات در مناطق درگیر جنگ روشنتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. خاصه از آن رو که با تشکیل دولت وحدت گرای حیدرالعبادی در عراق، اگر ماندگاری دولت اسد برای مخالفان او امری به اجبار پذیرفته شود، عرصه بر داعش و النصره تنگتر از قبل خواهد بود.
فعالشدن نهادها و مراجع اروپایی برای پیشبرد طرح سازمان ملل در سوریه، اگر چه با حمایت علنی سران کشورهایی چون فرانسه و انگلیس همراه نشده است اما طرح مذکور بجد روی میز محافل تصمیم ساز قرار داشته و دولت سوریه نیز برای مشارکت در آن و تامین آتشبس با بخشی از نیروهای معارض وتمرکز بیشتر برای نبرد با گروههای تکفیری چون داعش و النصره اعلام آمادگی کرده است، آمریکا نیز اگر چه اعلام داشته در جنگ علیه داعش با اسد همراه نخواهد شد اما بهزعم اکثر تحلیلگران و ناظران مجبور به تغییر اولویتهای خود در سوریه شده است، همه این عوامل یک معنا را متبادر میسازد که اشتباه غرب و حامیان منطقهایاش در قبال سوریه و نیاز به بازنگری صحنه و سیاستها، اصلی عملا پذیرفته شده است.
این یک توفیق برای جبهه مقاومت و مخالفان واقعی جریان افراط و تکفیر در منطقه همچون دولتهای ایران و عراق و سوریه و حتی لبنان و آن دسته از کشورها و جریانهاست که برای مقابله با داعش پیشنهادهای قابل توجه و عملیتری داشته و ارایه کردهاند.
شاید در شرایط تازه غرب منفعت خود را در فرسایشی شدن جنگ سوریه و تضعیف دولت سوریه و جریانهای تکفیری بداند، اما شعار و سیاست قاطع «اسد باید برود» در حال حاضر بیش از هر زمانی ورشکسته و کهنه مینماید؛ از همین روست که جز از سوی تعدادی از بازیگران منطقهای زیان دیده و سود نبرده چون ترکیه، این ندا و درخواست از سوی دیگر کشورها به خصوص غربیها دیگر کمتر به گوش میرسد.
منبع: ایران