در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۸۷۳۰۵
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۳ - ۰۵:۲۳
پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
اردشیر پشنگ با اشاره به نگاه ایالات متحده به شرق آسیا برای مهار چین، واشنگتن را مایل به خروج از خاورمیانه دانست.
خاورمیانه اهمیت سابق را برای آمریکا ندارد/ تغییر نگاه واشنگتن از خاورمیانه به شرق آسیاگروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - داعش؛ گروهی که حالا تبدیل به یک معضل جدی شده است. شاید کمتر کسی گمان می برد این تشکیلات تروریستی تا این حد دوام بیاورد. برای بررسی این پدیده به دیدار اردشیر پشنگ، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، رفتیم. 

مشروح این گفت وگو در زیر می آید:

برخلاف خوش بینی های اولیه، داعش همچنان قدرت نمایی می کند. ریشه این پدیده را در چه می بینید؟
داعش یک گروه بسیار پیچیده است که تحلیل های مختلفی درباره ریشه های شکل گیری آن ارایه می شود. برای تحلیل این گروه باید در چند سطح مختلف وارد شد. 

در سطح بین المللی، دو دهه پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد و ورود به عصر نظم های منطقه ای، کشورهای مختلف تلاش می کنند حوزه نفوذ خود را گسترش دهند.

در این رقابت ها، امکان دارد برای گروه های مختلفی فضاسازی هایی شود که تا قبل از آن وجود نداشته است. 

در عین حال به یاد داشته باشیم از ابتدای حمله شوروی به افغانستان در دهه 80 میلادی، با هماهنگی اکثر کشورهای منطقه و محوریت ایالات متحده، موج اول القاعده ایجاد شد. 

با خروج شوروی از افغانستان و در نیمه اول دهه 90 میلادی، شاهد تحرک خاصی از این گروه نبودیم تا اینکه با حمایت پاکستان و امارات، گروه طالبان در سال 1996 بر بخش اعظم افغانستان مسلط شد. 

به تدریج شاهد هستیم جهان بینی القاعده در حال تغییر است و واقعه یازده سپتامبر پر از ابهام را رقم زدند. از این زمان گفته شد جنبش رادیکالیستی – اسلامی که القاعده آن را رهبری می کند، نبردی جهانی را آغاز کرد و حمله آمریکا به افغانستان و عراق واکنش های مختلفی را در جهان اسلام علیه این لشگرکشی ها به وجود آورد. سخنانی چون اظهارات جورج بوش پسر دایر بر ایجاد جنگ صلیبی جدید (هرچند بلافاصله آن را پس گرفت) از لحاظ روانی منطقه را در حالت کنش - واکنش قرار داد. 

از سال 2003 به بعد نیز چند کشور منطقه نگران شدند حرکت آمریکا، به آنها سرایت نکند و در اتحادی نانوشته تلاش کردند پروژه عراق دموکراتیک را در خود این کشور، زمین گیر کنند. 

همه اینا دست به دست هم داد تا در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای، زمینه برای ایجاد گروه هایی چون داعش ایجاد کرد تا در عرصه میدانی وارد شوند. 

در سطح خرد داخل عراق نیز سوءعملکرد نوری مالکی در هشت سال نخست وزیری، یکی از عوامل به حاشیه راندن اهل سنت بعد از 8 دهه قدرت بلامنازع بود که تنش را بیشتر کرد و از سال 2011 با خروج آمریکایی ها، روند تقابل شیعه – سنی در عراق گسترده تر شد. 

تضادهای قدرت های منطقه ای نیز بر این آتش دمید. همه اینها دست به دست یکدیگر داد تا یک شاخه تفسیری افراطی از اسلام (که البته پیشتر نیز وجود داشت) احیاء شود. 

البته باید اعتراف کرد داعش در منطقه پایگاه فکری هم دارد و شاید نتوان به زودی از دست آن خلاص شد. 

برخی از کارشناسان، راهبرد آمریکا در در قبال این گروه ها در افغانستان را مدیریت و نه نابودی آنها بود. واشنگتن در قبال داعش چه راهبردی دارند؟
یکی از اساتید علوم سیاسی افغانستان می گفت: وقتی نیروهای آمریکایی در خیابان های کابل تردد می کنند، همه شهروند عادی هستند و به محض اینکه این نیروها کنار می روند، همان شهروندان تبدیل به طالبان می شوند! فقدان توسعه سیاسی، اقتصادی و ... دست به دست هم می دهند تا گروه هایی چون داعش پایگاه کسب کنند. 

عراق، قربانی سیاست خارجی آمریکا شده است؛ از زمان حمله بدون مجوز سازمان ملل در سال 2003 تا امروز که اوباما بر سر کار است.  

در سال 2013 اوباما استراتژی ده ساله آمریکا را اعلام کرد که عبارت است از حرکت از خاورمیانه به شرق آسیا چراکه به این نتیجه رسیده اند محور ژئوپلتیک جهان نه در خاورمیانه که در شرق آسیاست. فرید زکریا هم که از نزدیکان اوباما محسوب می شود اخیرا اشاره کرد که آمریکا نباید در سوریه و عراق خود را خیلی درگیر کند چراکه طالبان و داعش و... خطر جدی برای آمریکا نیستند و لذا هرچه سریعتر باید به سمت شرق آسیا برویم. این قدرت نوظهور چین است که باید مهار شود. 

همه این مسایل نشانی از نوعی سردرگمی و کم اشتاقی در سیاست خارجی آمریکا در قبال خاورمیانه است؛ مساله ای که خشم دولت ترکیه را هم برانگیخت کمااینکه قابل حدس است اگر جورج بوش بر سر کار بود، تحولات سوریه بهانه لازم برای حمله آمریکا را فراهم می ساخت اما نوع رویکرد اوباما متفاوت است. 

بنابراین همچنان که اشاره شد، استراتژی آمریکا حرکت به شرق آسیاست و در این میان البته افراد زیادی کشته خواهند هرچند آمریکا به عنوان حمله کننده به عراق، از نظر حقوق بین الملل مسوول تامین امنیت عراق است. 

آیا خروج آمریکا، امنیت اسراییل را به خطر نمی اندازد؟
به گمان من آمریکا خواهان خروج از خاورمیانه است اما به راحتی خلاص نخواهد شد. در انتخابات اخیر سنا هم مشاهده شد جمهوریخواهان که نگاه متفاوتی با اوباما دارند، روی کار آمدند و در صورت پیروزی احتمالی آنها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، همچنان استراتژی گذشته دنبال شود و اهمیت راهبردی که اسراییل برای جمهوریخواهان (و البته طیفی از دموکرات ها) دارد، پر رنگ تر شود. 

به لحاظ منطقی طبیعی است خروج آمریکا، امنیت اسراییل را به خطر بیندازد ولی می بینیم که در حال حاضر کشورهای خاورمیانه به شدت درگیر بحران هستند و متاسفانه پارادایم تقابل اسراییل – فلسطین به پارادیم جنگ شیعه – سنی تبدیل شده است. 
ارسال نظر