گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - همایون همتی *: زندگی پیامبر اکرم(ص) دارای ابعاد گوناگونی است و میتوان از دیدگاههای مختلف فقهی، کلامی، تاریخی، قرآنی، عرفانی، سیاسی و اجتماعی، اخلاقی و تربیتی به آن نگریست. تاکنون کتابهای بسیاری در این زمینهها نگاشته شده است.
سخن در ضرورت رویکرد کلامی به سیره پیامبر اکرم(ص) است. در این نوشتار کوتاه نمیتوان به بحثی گسترده و فنی در باب ارزیابی این آثار و نقد و داوری راجع به آنها پرداخت. به همین سبب تنها به ذکر نکاتی در مورد سیره پیامبر(ص) و بایستههای تحقیق در روزگار ما میپردازیم.
در روزگار ما و در ادامه نوشتههای قرون وسطی، ردّیه نویسیهای خصمانه و تعصب آلود علیه پیامبر اسلام(ص) همچنان ادامه دارد و ابعاد تازهای نیز یافته است. حجم ادبیات و آثار توهینآمیز در قالب رمان، فیلم و کاریکاتور بسیار افزایش یافته است. در کنار این جریان دشمن صفتانه، کارهای تحقیقی جدید، سالم و منصفانه نیز افزایش یافته و توجه جدیدی به شخصیت ایشان شده است. نویسندگان و متفکرانی مثل آنه ماری شیمل، کارن آرمسترانگ، مارتین لینگز، تور آندرا، ماکسیم ردنسون، کنث کراگ، هانس کونگ و مونتگمری وات با همه کاستیهایی که در آثارشان راه یافته کوشیدهاند نگاه همدلانهتر و منصفانهتری نسبت به پیامبر اکرم(ص) داشته باشند که به طور قطع با آنچه در قرون وسطی وجود داشت تفاوتهای اساسی دارد. سخنان دل آزار پاپ مستعفی در دانشگاه رگنسبورگ هنوز از یاد نرفته است و داوریهای پر خطای کسانی مثل ریچارد بل، وات، لامّنس، موئیر مشام جان را میآزارد که سخنان سخیف کسانی مانند ابن ورّاق و رابرت اسپنسر نیز بر اوراق سیاه دفتر دشمنیها افزوده شده است.
حتی کسانی گستاخانه و مغرضانه کوشیدهاند تا هویت تاریخی ایشان را به کلی انکار کنند. از تشکیکهای شیطنتآمیز گلدزیهر که بگذریم، ماجرای محمد کالیش در آلمان هنوز تازه است. کارهای ونزبرو، مایکل کوک، ژوزف شاخت و رِژی بلاشر پیش چشم ما است.
برخی متفکران غربی به بازخوانی انتقادی منابع تاریخ و سیره نگاری مثل مغازی واقدی، سیره ابن هشام، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری رو آوردهاند و بر اساس روش نقادی تاریخی و نقد متون تشکیکهای جدی و جدیدی را مطرح ساختهاند که نیاز به بررسی علمی گسترده و کارشناسانه دارد.
لازم است عالمان دینی تحقیق در زندگی پیامبر اکرم(ص) را جدیتر دنبال کنند و سیره پژوهی و سیره نگاری در قالب رشته تخصصی در حوزههای علمیه در مواد آموزشی گنجانده شود و طرحهای علمی متعددی در این خصوص انجام گیرد.
اما این نیز به تنهایی کافی نیست بلکه باید دست کم بخشی از سیره پیامبر اکرم(ص) را مورد بررسیهای کلامی قرارداد و به عنوان بخشی از «علم کلام» و مباحث کلامی به شیوه استدلالی مطرح شود.
شبهاتی که درباره حوادث و سوانح زندگی پیامبر اکرم(ص) در مقاطع مختلف حیات ایشان مطرح شده نیاز به پاسخهای کلامی مستدل دارد و نمیتوان تنها به سیره نویسی و نقل وقایع و رویدادهای زندگی ایشان بسنده کرد. باید «دفاعیات کلامی» جدیدی صورت گیرد.
در کنار این، باید ابعاد عرفانی، اخلاقی، تربیتی سیره ایشان به عمق و گستردگی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با زبانی جذاب به جامعه معرفی شود.
امروز از کودکی پیامبر(ص) و حوادث آن گرفته تا تعدد زوجات، جنگها، موضعگیریها و عملکردهای ایشان، معجزات، عصمت او، معراج، صلح، منشور مدینه، هجرت، نحوه برخورد با اقلیتهای دینی، تا مباحث حقوق بشری مورد هجوم و انکار و تردید قرار گرفته است. سکوت و بیخبری و بیاقدامی در این مورد زیانبار و نابخشودنی است. کارهای گذشته نیز در اکثر موارد از سوی مخالفان و دشمنان که در یک طیف گسترده و بیسابقه به حمله میپردازند کارایی لازم را ندارد. نیاز به بیانهای جدید، استدلالهای جدید، رویکردها و نگاههای تازه و دفاعیات کلامی نوینی هست تا بتواند هم شبهات زهرآگین و کینه توزانه را ریشه کن سازد و هم به اشکالهای علمی محققان دگراندیش پاسخ دهد. مقصود من اصلا بحثهای کلامی کهن به سبک اشاعره و معتزله نیست هر چند از پارهای رویکردها و تجارب آنان نیز میتوان استفاده کرد ولی باید طرحی نو در انداخت.
میراث گذشته قطعا ارزشمند است ولی باید تصفیه و استخراج و به نحو درست و روزآمد عرضه شود. از تجارب مفید و موفق دیگران نیز میتوان استفاده کرد. برای مثال کارهایی که الهی دانهای مسیحی معاصر در رشته «مسیح شناسی» میکنند میتواند به عنوان یک مدل و الگو به محققان ما در تحقیق کمک کند. بویژه در بحثهای «پیامبر شناسی مقایسهای» که شخصیت دو یا چند پیامبر اکرم(ص) را با هم مقایسه میکنند. آنها البته ساز خود را میزنند و به دفاع از باورهای دینی خودشان میپردازند. ما نیز باید از این تجارب بهرهگیری کنیم با حفظ تفاوتها و اصالت ها. این یکی از تغییرات ساختاری لازمی است که در «علم کلام اسلامی» باید صورت گیرد.
پیامبر اکرم(ص)، شخصیت، عملکرد و زندگی و رفتار او تنها موضوع بحثهای تاریخی نیست، ابعاد کلامی و الهیاتی دارد که باید با متدولوژی خاص الهیاتی تجزیه و تحلیل و تبیین شود. این کار هم جنبه ایجابی دارد و هم جنبه سلبی.
در بُعد سَلبی باید به طور جزئی و مشخص به تک تک شبهات و اشکالهای جدید در مورد پیامبر اکرم(ص) پاسخ داده شود. پاسخهای امروزی، جذاب، کارآمد و اقناع کننده، نه پاسخهای کهن و تکراری که کارایی خود را از دست دادهاند. ما امروز محتاج نگاههای جدید و مقایسهای به شخصیت پیامبر اکرم(ص) هستیم. تنها بازگویی وقایع، کافی نیست. کاویدن ابعاد مختلف زندگی آن حضرت و استخراج حکمتهای گرانقدر از آن و تحلیل امروزین این حکمتها یک کار مهم الهیاتی است. ربط دادن آن وقایع با زندگی امروز و فرهنگ امروز، کاری بایسته است که نیاز به تلاش الهی دانهای فرهیخته و زمان شناس و مستقل اندیش دارد، نه تکرار مکررات کلیشهای. الهیات اسلامی معاصر باید به نحو جدی و گسترده به مبحث «پیامبرشناسی» و باز نمودن و تحلیل ابعاد کلامی آن بپردازد. این غیر از بحثهای تاریخ اسلام است. این دیگر کار مورّخ نیست. نگاه فلسفی و الهیاتی نیاز دارد و با استدلال باید به توجیه منطقی و تبیین مستدل سیره پیامبر اکرم(ص)- به ویژه حوادثی که امروز مورد شبهه و اشکال قرار گرفته، پرداخت. از دشمنیهای معاندان ناسزاگو که بگذریم، امروز متفکران و استادان دانشگاهها در غرب، اشکالهایی در مورد پیامبر اکرم(ص) مطرح میکنند که نیاز به کار علمی جدید دارد و پاسخ آنها را نمیتوان در کتابها و منابع کهن یافت. امروز حتی برخی الهیدانهای مسیحی معاصر برای اثبات برتری مقام و منزلت حضرت عیسی(ع) نسبت به پیامبر(ص) به خودِ قرآن استناد میکنند. مثلا میگویند به دلیل کرامات و فضایل بیشماری که در قرآن برای عیسی مسیح(ع) ذکر شده و برای حضرت محمد(ص) ذکر نشده میتوان اثبات کرد که او از پیامبر اسلام(ص) برتر است! و بر او رجحان و فضیلت دارد! این ادعای صریح و بیاساس یکی از تئولوگهای مسیحی بود که مدتی پیش در یک کنفرانس در کشور خود ما مطرح کرد. بنده البته به زبان انگلیسی و محترمانه و آکادمیک با او محاجه کردم و ادعاهایش را با دلیل رد کردم ولی دریغا که درباره این موضوع حتی یک مقاله انگلیسی- و حتی فارسی- هم نداریم. با وجود اینکه کتابهای فراوانی درباره زندگی پیامبر اکرم(ص) نوشته شده، کتب سیره، مغازی، ترجمهها، زندگینامهها، فضایل و مناقب ولی اینکه از خود قرآن نه از احادیث و نه از دیگر منابع مثل عرفان اسلامی یا احادیث به مقایسه منزلت عیسی(ع) و پیامبر(ص) و مقایسه مقام معنوی آن دو پرداخته باشیم. فعلا چنین تحقیقی در دست نیست و لازم است کتابها و مقالاتی با رویکرد آکادمیک در این باره نگارش و تدوین یابد.
اشتباه نشود مقالههای زیادی در مقایسه پیامبر اکرم(ص) با دیگر انبیا(ع) یا حتی با حضرت عیسی(ع) نوشته شده ولی اینکه صرفا از آیههای قرآن استناد و استدلال صورت گیرد و تک تک معجزات عیسی(ع) با مقاماتی که برای پیامبر اکرم(ص) در قرآن- نه احادیث یا در عرفان اسلامی، کلام اسلامی و فلسفه اسلامی، سیره و تاریخ یا دیگر علوم اسلامی- فقط از خود قرآن ذکر شده با یکدیگر مقایسه شده باشد و البته با زبانی آکادمیک و دانشگاهی، نه ردّیه نویسی و بحثهای مجادله آمیز، جای چنین کاری خالی است و آن پروفسور مسیحی، انگشت روی چنین چیزی گذاشته بود و میگفت فقط از قرآن با من بحث کنید و ادعا میکرد که معجزات و فضایل عیسی(ع) به دلیل خود آیات قرآنی از حضرت محمد(ص) بیشتر، برتر و بالاتر است و مدعی بود که چنین معجزاتی برای حضرت محمد(ص) در قرآن ذکر نشده است و این را دلیل برتری حضرت عیسی(ع) نسبت به پیامبر اکرم(ص) میانگاشت! این را تنها به عنوان یک نمونه زنده که خود شاهد بودهام آوردم وگرنه مطلب از نظر ما کاملا برعکس است و همه این ادعاها مردود و مخدوش است و پاسخ استوار و مستدل دارد که بنده به او جواب دادم و همه را رد کردم و او جز سکوت پاسخی نداشت. اینها نشان میدهد که ما محتاج کارهای تازهای هستیم، موضوعات جدید و ورود به قلمروهای جدید در حوزه کلام و سیره پژوهی و پیامبرشناسی.
از کارهای سودمند و جدیدی که درباره پیامبر اکرم(ص) با همین نگاه صورت گرفته میتوان از آثار خانم کارن آرمسترانگ، پروفسور آنه ماری شیمل، تور آندرا و مارتین لینگز نام برد.
خانم آرمسترانگ که خود قبلا راهبه کاتولیک بوده و از راهبگی و مسیحیت کناره گرفته و محقق و متفکر مستقلی است وخود را فقط «موحّد» میداند که وابسته به هیچ دینی نیست. او تاکنون چند کتاب درباره شخصیت پیامبر اکرم(ص) نگاشته و به ویژه به یاوههای سلمان رشدی و کتاب کذایی او پاسخ داده است. او کتاب کوچکی دارد به انگلیسی به نام «محمّد پیامبری برای عصر ما» (Muhammad A Pr phet for Our Time)که دریغا هنوز به فارسی ترجمه نشده است.
در مقدمه کوتاهی که بر این کتاب نوشته از شخصیت استوار و با صلابت پیامبر (ص) و ایمان عمیق او به هدف و راهی که برگزیده بود سخن میگوید و از تلاشهای او برای ایجاد یک جامعه عادلانه.
وی در این مقدمه بر اهمیت الگوی پیامبر(ص) برای امروز سخن میگوید. از نارسایی سیرههای کهن میگوید که برای انسان مدرن قانعکننده نیستند و از لزوم بازشناسی شخصیت معنوی و چند لایه و محکم پیامبر(ص).
آرمسترانگ به نفی خشونت از پیامبر(ص) میپردازد و اینکه تروریستهای آدمکش که از نام او سواستفاده میکنند نسبتی با او ندارند. او از لزوم تغییر ذهنیت غربیان سخن میگوید که وقت آن رسیده است تا جوامع غربی، تلقیهای قرون وسطایی و کلیشههای کهن را کنار بگذارند و ذهن خود را از تصاویر ناصواب و دور از واقعیت نسبت به پیامبر(ص) پاکسازی نمایند. او از درسهای مهم پیامبر اکرم(ص) برای غرب سخن میگوید. از تحولی که در دلها آفرید. از رسالت انسانی و والای پیامبر (ص) حرف میزند و از جاهلیت امروز غرب انتقاد میکند و پیامبر(ص) را شخصیتی بیزمان (Timeless Personality) معرفی میکند که ارزشهای وجودی او فرازمانی و فرامکانی است.
کتاب «محمّد رسول خدا » (این کتاب با ترجمه زیبا و استادانه شادروان حسن لاهوتی به فارسی برگردان شده و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.) نگاشته خانم پروفسور آنه ماری شیمل بیشتر بر ابعاد عرفانی و اخلاقی شخصیت پیامبر(ص) تکیه دارد و جا به جا از اشعار مولانا و دیگر شاعران و عارفان در لغت و ستایش پیامبر اکرم(ص) بهره میجوید و میکوشد تصویری انسانی و معنوی از پیامبر اکرم(ص) ارایه دهد و البته در این راه کاملا موفق بوده است. او به نفوذ شخصیت پیامبر(ص) و میزان نفوذ و محبوبیت او بین توده مردم و خواص و برگزیدگان شبه قاره نیز پرداخته است و نشان داده که مسلمانان در زندگی عملی خود چه اندازه برای پیامبر اکرم(ص) حرمت قائلند.
کتاب تور آندرا(Tor Andrae) که استاد خانم شیمل در دانشگاه اوپسالا در سوئد بوده در نوع خود یگانه و بیهمتا است. انصاف و نکته سنجی، صراحت و صداقت در همه داوریهای او مشهود است و هر جا شبههای نقل میشود با دقتی متکلمانه به دفاع برمیخیزد و توضیح قانعکنندهای میآورد تا ذهن مخاطب اروپایی به سبب سوابق تاریخی مستعد بدفهمی است برداشت ناصوابی از شخصیت پیامبر اکرم(ص) پیدا نکند و به بیراهه نرود.
کتاب «محمد و مکتبش» (The Man And His Faith) در حجمی اندک ولی محتوایی سرشار و آموزنده به زبان انگلیسی است و هنوز به فارسی ترجمه نشده است. لازم است مراکز و نهادهای علمی و پژوهشی ذیربط فهرستی از اینگونه کتابها تهیه کرده و ترجمه آنها را در دستور کار خود قرار دهند. به طور قطع ترجمه چنین کتابهایی راه را برای تحقیقات تازه درباره پیامبر اکرم(ص) و تدوین الهیات پیامبر(ص) یعنی کاوشهای الهیاتی در مورد همه ابعاد سیره، زندگی و عملکرد پیامبر(ص) هموار خواهد ساخت.
در آستانه رحلت جانسوز آن پیامبر رحمت(ص) عدل و آزادی و حکمت و رحمت بر روح والای او که عمری در راه هدایت انسانها رنج برد و جفا دید هزاران درود میفرستیم و ضمن تسلیت این سوگ بزرگ به امت سرافراز اسلام و همه شیفتگان حضرتش از خدای بزرگ توفیق اقتدا به آن ختم رسل را که وجودش، یادش و راهش، مایه امان و رحمت برای جهانیان بوده و هست خواستاریم.
این برداشت کوتاه تنها به قصد عرض ارادت به آستان آن بزرگ، قلمی شد و مباحث فنی و دقیق را در فرصتی فراختر در دیگر نوشتارها یا دروس دانشگاهی پی خواهیم گرفت.
*استاد ادیان و عرفان
منبع: ایران