به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) علی امیدی، استاد روابط بینالملل در گفت و گو با روزنامه ایران از دلایل، پیامدها و اهمیت شکست داعش در کوهستان سنجار گفت که در زیر می آید:
شکست محاصره کوهستان سنجار به لحاظ سیاسی و نظامی چه تاثیری در صحنه جنگ خواهد گذاشت؟
بعد از مقاومت دلیرانه مردم کوبانی زنجیره شکستهای داعش آغاز شد. این امر به لحاظ روحی و روانی تاثیر بسزایی در میان کردها و حتی دولت مرکزی عراق در مبارزه با داعش گذاشت.
تا قبل از حادثه کوبانی، داعشیها با حملات برقآسا مناطق عظیمی از عراق و سوریه را به اشغال خود درآورده بودند و این گروه میرفت تا دروازههای بغداد را نیز به کنترل خود درآورد اما بعد از حادثه کوبانی طلسم شکست ناپذیری داعش فروریخت و کردهای عراق و دولت مرکزی با مشاهده همبستگی و یکدلی مردم کوبانی عزم جدی برای مقابله با داعش یافتند. امروز این امر در شکستن محاصره کوهستان سنجار توسط پیشمرگههای کرد مشاهده میشود.
منطقه ایزدی نشین سنجار بیش از چهار ماه است که در محاصره و کنترل نیروهای داعش قرار گرفته. نیروهای کرد بعد از پذیرش شکستهای متعدد از داعش، با احیای سازماندهی و مدیریت جنگی در تلاش برای اعاده حیثیت از دست رفته اکنون به مدد حملات پی درپی و همچنین در سایه حملات هوایی، موفق به ورود نظامی به منطقه شدهاند. با توقف ماشین نظامی داعش نیروهای کرد و عراقی موفق به تجهیز نظامی و سازماندهی خود شدند.
از این رو امروزه نیروهای کرد و دولت مرکزی عراق استراتژی فتح سنگر به سنگر را در مبارزه با داعش در پیش گرفتهاند. اهمیت سنجار به این دلیل است که شهر موصل در معرض خطر (از نظر داعش) قرار میگیرد و فتح موصل توسط ارتش عراق با همکاری نیروهای پیشمرگه به معنی شکست نمادین داعش در عراق خواهد بود؛ همانگونه که اشغال موصل به منزله پیروزی بزرگ برای داعش قلمداد شده بود.
در ماههای اخیر درگیریهای داخلی میان نیروهای داعش بیشترشده به طوری که بیش از 100 نفر از اعضای این گروه اعدام شدند. از دیدگاه شما این موضوع میتواند نقطه شروعی بر فروپاشی داعش در منطقه باشد؟
تروریستها و افراط گرایان برای بقا و ادامه حیات خود با دو مشکل بنیادی مواجه هستند. 1- ناتوانی در انطباق با شرایط زمانه، 2- فقدان پشتیبان خارجی قدرتمند و آشکار. امروزه داعشیها با همین دو مشکل مواجه شدهاند. هیچ گروه رسمی در دنیا حامی داعش نیست. در اثر افراطگرایی بیش از حد دوستان دیروز خود را به دشمنان امروز بدل کردهاند. بدین ترتیب دایره دفع بیش از دایره جذب شده است.
نبود ایدئولوژی مشترک، بافتهای متفاوت فرهنگی و مذهبی همگی زمینه را برای بروز اختلافات میان داعش فراهم کرده است. گفته میشود هسته مرکزی داعش نزدیک به 5 هزار نفر بوده است. اما با ادامه دار شدن مبارزه و ورود این گروه به عراق هستههای متفاوت و بعضاً متضادی با انگیزههای مختلف دینی و سیاسی وارد شبکه تروریستی داعش شدهاند و این گروه را به شکل ائتلاف درآوردهاند.
بعثی ها، برخی از قبایل و مسلمانان افراطی اروپا و امریکا هر کدام با انگیزههای متفاوت وارد این شبکه شدهاند که بر سر استراتژی و نحوه مبارزه اختلاف نظر پیدا کردهاند. بیتردید این امر برقراری انسجام و وحدت نظری مشترک میان این گروهها را با توجه به اختلافات عمیق فرهنگی و جغرافیایی با مشکل مواجه ساخته است.
با وجود پیروزیهای نسبی ارتش و کردهای پیشمرگه در صحنه جنگ در برابر داعش، مقامات بلندپایه امریکا از نیاز به حداقل سه سال مبارزه علیه داعش سخن میگویند. آیا این با واقعیتهای منطقه تناقض ندارد و در این میان امریکاییها چه اهداف و منافعی را پیگیری میکنند؟
استمرار جنگ داخلی در سوریه و عمق و استراتژیک بودن سوریه برای داعش، امکان نابودی این گروه را در کوتاه مدت با مشکل مواجه ساخته است. داعشیها نشان دادند که از انعطاف بسیار زیادی در صحنههای نظامی برخوردارند.
استراتژی حملات برقآسای داعش در کنار عقب نشینی سریع قدرت تحرک عجیبی به این گروه در عملیات نظامی بخشیده است. علاوه بر این با وجود توفیق نسبی نیروهای پیشمرگه و دولت مرکزی عراق همچنان نشانههای ضعف زیادی در میان این دو گروه مشاهده میشود. نیروهای پیشمرگه بیشتر نیروی چریکی است و پتانسیل نبرد طولانی مدت و رودررو با گروه انتحاری همچون داعش را ندارد.
نیروهای عراق نیز فاقد نظم و نظام بوده و به لحاظ سازماندهی و لجستیکی از ضعفهای جدی برخوردار است. امریکاییها هم به سبب محدودیت در پیاده کردن نیروی نظامی، همچنان به حملات هوایی ادامه خواهند داد. از این رو در چنین فضایی امکان حذف کوتاه مدت داعش ممکن نیست و باید در انتظار قدرت عمل و همبستگی بیشتر نیروهای عراقی و کردهای پیشمرگه ماند. نهایتا میتوان انتظار داشت داعش صرفا از شهرهای اصلی عراق بیرون رانده شود، ولی نابودی کامل آن به آینده سوریه بستگی دارد که متاسفانه نامعلوم است.