به گزارش گروه ایرانشناسی خبرگزاری دانا(داناخبر)، در ایران کهن، در ماه دی چهار جشن، برگزار می شد. نخستین روز دی ماه و روزهای هشتم، پانزدهم و بیست و سوم، سه روزی که نام ماه و نام روز یکی بود.
بنابر گاه شماری کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه داشت، که نام فرشتگان بود. نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. در ایران باستان در هر ماه روزی را که نام روز با نام ماه یکی بود، جشن می گرفتند. امروزه از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند، یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار میشود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میتراست. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده است.
یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب های سال است و در آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسمی انجام می شود. آیین و جشن شب یلدا یا شب چله بزرگ تا به امروز در تمامی سرزمین ایران و در بین همه قشرها و خانوارها برگزار می شود.
یلدا؛ گردهمایی خانوادگی
در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانه بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر، در سرمای آغازین زمستان، دور کرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ویژگی های شب یلدا است. برگزاری مراسم یلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آیینی خانوادگی است و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود می شود.
مراسم و آداب جشن
از دیرباز برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
در ایران باستان تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت و گو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند.
سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
در ایران باستان، در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد.
خور روز (دی گان) -یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر.
مراسم شب چله
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
در ایران باستان و گذشته های دور پیش از اشو زرتشت پیامبر قوم آریا مردمانی که زندگی خود را با کشاورزی و دامپروری می گذراندند با تضادهای طبیعی مانند سپیدی و سیاهی روشنایی و تاریکی روز و شب و گرما و سرما و تضادهایی در خوی انسانی مانند خوبی و بدی دوستی و دشمنی آشنا شده بودند و در باور خود آن چه را که برای زندگی مفید قرار می گرفت ازجلوه های خدای خوب و آن چه را که بد و زیان آور بود از جلوه های خدای بد می پنداشتند.
به همین انگیزه آنها روز و روشنایی را بیشتر دوست می داشتند چون هنگام کار و کوشش خوشی و بالندگی بود وبا فرا رسیدن شب آتش می افروختند تا جلوه های بد زندگی پدیدار نگردد و در شبهای دراز زمستان دور آتش گرد می آمدند تاروشنایی را افزون سازند و چون دراز ترین شب سال یعنی آخرین شب از ماه آذر فرا می رسید به انگیزه این که از فردای آن شب روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر شادی می کردند.
در گذشته ایرانیان میوه هایی که تا آن زمان سالم مانده بود با آجیل و خوراکی های دیگر فراهم می نمودند و همه باهم تا پاسی از شب را با شادی و سرور می گذراندند و با این شیوه به پیشواز چله بزرگ می رفتند که از فردای آن روز شروع می شد و تا جشن سده یعنی چهل روز ادامه داشت و زمانی بود که سرمای واقعی زمستان فرا می رسید . پس از آن چله کوچک آغاز می گشت یعنی سرمای زمستان کاهش می یافت و تا چهل روز ادامه داشت و این هنگامی بود که سرمای زمستان به آرامی کاهش می یافت و پس از آن شکفتن شکوفه ها فرارسیدن بهار را نوید می دادند.
اکنون نیز ایرانیان در شب چله که آخرین شب از ماه آذر است گرد هم می آیند خویشان و آشنایان در یکی از خانه ها که اغلب خانه بزرگترها به ویژه مادربزرگ یا محل مناسب دیگری است باهم دیدار می کنند.
خوراکی های یلدا
در همه جشن ها و آیین ها، در جامعه های ابتدایی یا متمدن، خوردن و آشامیدن بخشی از مشغولیت ها و سرگرمی های جمع را تشکیل می دهد.
آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
میوه هایی مانند انار هندوانه خربزه سیب به و انگور نیز از دیگر میوه های رایج در جشن شب چله است. همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند.
میوه هایی که می باید در این شب تمامی آنها (به جز سیب و به) خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی فردای زمستان باقی نماند. در گذشته میوه هایی را که از شب یلدا باقی می ماند، نمی خوردند.
غیر از میوه گاهی آجیل و شیرینی و شربت نیز در خوراکی های شب چله وجود دارد. آجیل و شب چره، که شامل دانه هایی چون گندم و نخود برشته، تخمه هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجیر و توت خشک است، در بسیاری از شب نشینی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولی در شب یلدا می باید بر سر سفره باشد.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
فال حافظ و شاهنامه خوانی
از مهمترین رسم های شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا و نیز در «تیرماه سیزه شو» (جشن تیرگان در مازندران) _ در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است.
شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز از آیین های یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می آورد.
متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
یلدا در تهران
یکی از سرگرمی های مردم تهران در دوران قدیم حضور در قهوه خانه ها و گوش سپردن به اوراد نقالان و تماشای تردستی وشعبده بازی بوده است. کسانی دیگر هم گاه به گاه به خانه همدیگر می رفته اند و تا پاسی از شب گل گفته و گل می شنیده اند. اما این حکایات در شب یلدا دامنه گسترده تری پیدا می کرد و مثلا قهوه خانه های پر از مشتری تا صبح باز بوده و قل قل قلیان و سماور این شب نشینی را با شکوه تر می کرده است.
در شب یلدا اکثر مردم تهران قدیم ترجیح می داده اند که شام را در یکی از همین قهوه خانه ها صرف کنند و بعد برای همدیگر قصه بگویند و یا همگی به مراسم شاهنامه خوانی یک نقال گوش بدهند.
مجالس مشاعره و معماگویی در این شب به اوج خود می رسیده و شرط بندی های مختلف برای سپری کردن طولانی ترین شب سال رواج خوبی داشته است. یکی دیگر از کارهای جالب مردم تهران حضور دسته جمعی مردان در حمام های عمومی بود. استحمام دسته جمعی در هوای سرد با آب گرم گروهی از تهران نشینان را به ضیافت شب یلدا می برده و کیسه کشی و مشت و مال انگار تمام خستگی یک سال کاری را از تن قشر زحمتکش بیرون می کرده است. ظاهرا در محیط حمام هم یک یا چند نفر به نوبت مسوولیت سرگرم کردن دیگران را به عهده می گرفته اند و با نقل لطیفه های گوناگون به سپری کردن اوقات خوش کمک می کرده اند.
روحانیان تهران قدیم در شب یلدا مسوولیت سنگینی را بر عهده داشتند. آنان با فرارسیدن سپیده صبح و شنیدن صدای اذان به پشت بام ها می رفتند وبا دعوت مردم به تقوی تا طلوع آفتاب به خواندن اشعار مذهبی و ادعیه می پرداختند و دعا می کردند. در آن زمان روی بام اکثر خانه ها چارطاقی مخصوص شب خوان ها وجود داشته که مخصوص مراسم های گوناگون بوده است.
یکی دیگر از زیبایی های صبح شب یلدا آب و جاروی جلوی خانه ها توسط تهرانی های قدیم است. تهرانی های قدیم معتقد بوده اند که هر کس چهل صبح بعد از شب یلدا جلوی خانه خود را آب و جارو کند سعادت رسیدن به خدمت حضرت خضر را خواهد یافت و هر حاجتی داشته باشد به آن خواهد رسید.
یکی دیگر از مراسم های مخصوص شب یلدا همان گونه که گفته شد بیدار ماندن تا صبح بوده و کسانی که موفق به این کار می شده اند صبح روز بعد با انرژی تمام صبحانه مفصلی نوش جان می کرده اند. صبحانه ای که در صبح روز بعد یلدا در خانه ها رواج پیدا می کرده شامل چای، چای دارچین، شیر چای، کله پاچه، عدس پخته، حلیم، آب لبو و لبو بوده که این نوع غذایی تا آخر زمستان در اکثر جاها ادامه پیدا می کرده و هم اکنون نیز اکثر قهوه خانه ها و رستوران ها امروزی از آن پیروی می کنند.
رسم هدیه بردن برای نوعروسان
شب یلدا برای دخترانی که به تازگی ازدواج کرده اند یا در مراحل نامزدی و عقد به سر می برند، حال و هوای دیگری دارد. در این شب خانواده عروس خودشان را برای پذیرایی از خانواده داماد آماده می کنند چون بر طبق سنت های ایرانی، رسم بر این است که در بلند ترین شب سال خانواده هایی که تازه وصلت کرده اند، دور هم جمع شوند و خوشحالی و شادی را به شیوه دیگری جشن بگیرند. در این میان هدایایی هم از طرف خانواده داماد به عروس تقدیم می شود.
در گذشته همزمان با شب یلدا خانواده داماد هدایا را بر روی سینی بزرگی قرار می دادند که به این سینی طبق می گفتند. سپس داماد طبق را بر روی سرش قرار می داد و راهی منزل خانواده عروس می شد. اما این روزها در شهرهای بزرگ دیگر چنین رسومی برکنار شده است. بااین وجود هنوز هم خانواده ها سعی می کنند که به برخی از این سنت ها پای بند باشند و با برگزاری مراسمی خوشحالی خودشان را از ورود تازه عروس به خانواده نشان دهند. در بعضی از فرهنگ ها به این مراسم «شب چله ای» می گویند.
رابطه یلدا و کریسمس
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقهای بسیار دراز داشته و مربوط میشود به ایزد مهر.
یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد و چون شب یلدا، با میلاد مسیح تطبیق میكرده، از این رو بدین نام نامیدهاند. باید توجه داشت جشن میلاد مسیح كه در 25 دسامبر تثبیت شده، در اصل جشن ظهور میترا بوده كه مسیحیان در قرن چهارم میلادی، آنرا روز تولد عیسی قرار دادند.
میتراییسم یا مهرپرستی یکی از آیین های مذهبی ایران قدیم بود و مهمترین جشن آن (یلدا) تولد مهر در اولین شب زمستان (درازترین شب سال) برگزار می شد. با برقراری آیین زرتشت گرچه در متون مذهبی از مهر به عنوان یکی از ایزدان (فرشتگان) یاد می شد ولی میتراییسم اهمیت خود را در ایران به عنوان یک مذهب مستقل از دست داد. بعدها طرفدارانش دوباره آن را در منطقه فریفته آسیای صغیر احیا کردند.
یلدای امروزی
نوستالژی شب چله در جای جای ایران زمین برای هرایرانی تداعی کننده خاطرات شیرین و لذت بخشی است که با مهر و مهربانی درآمیخته است.
این روزها در سایهسار سرد و بیمهر عصر ارتباطات، رسم و رسومهای گذشتههای نه چندان دور بیش از هر چیز دیگری رنگ میبازد و از کیفیت، کمیت و نظم ساختاری آن کاسته میشود. سنت شب یلدا و یا به تعبیری شب چله نیز که یادآور و تداعی کننده صلح، صفا و صمیمیت در بین کانون خانوادههای ایرانی است، امروز دستخوش این رنگ باختنها شده و دیگر آن صلح، صفا و گرمی گذشتهها را ندارد.
در هر حال، صرفنظر از گرفتاری ها، بی مهری ها و گرانی هایی که امروزه همه به نوعی درگیر آن هستند، شب چله فرصت مغتنمی است برای همه ما که این روزها از گذشتهها فاصله گرفتهایم، برای چند ساعتی فرصت را مغتنم شمریم و با دور هم جمع شدن در خانه گرم بزرگترها، یاد و خاطره گذشتههای دور را دوباره زنده کنیم.
بنابر گاه شماری کهن هر یک از سی روز ماه، نامی ویژه داشت، که نام فرشتگان بود. نام دوازده ماه سال نیز در میان آنهاست. در ایران باستان در هر ماه روزی را که نام روز با نام ماه یکی بود، جشن می گرفتند. امروزه از این چهار جشن تنها شب نخستین روز دی ماه، یا شب یلدا را جشن می گیرند، یعنی آخرین شب پاییز، نخستین شب زمستان، پایان قوس، آغاز جدی و درازترین شب سال.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار میشود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میتراست. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده است.
یلدا اول زمستان و شب آخر پاییز است که درازترین شب های سال است و در آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می کند و قدما آن را سخت شوم و نامبارک می انگاشتند. در بیشتر نقاط ایران در این شب مراسمی انجام می شود. آیین و جشن شب یلدا یا شب چله بزرگ تا به امروز در تمامی سرزمین ایران و در بین همه قشرها و خانوارها برگزار می شود.
یلدا؛ گردهمایی خانوادگی
در شب یلدا خویشاوندان نزدیک در خانه بزرگ خانواده گرد می آیند. به بیانی دیگر، در سرمای آغازین زمستان، دور کرسی نشستن و تا نیمه شب میوه و آجیل و غذا خوردن و به فال حافظ گوش کردن از ویژگی های شب یلدا است. برگزاری مراسم یلدا، اگر بتوان نام جشن بر آن نهاد، آیینی خانوادگی است و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود می شود.
مراسم و آداب جشن
از دیرباز برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
در ایران باستان تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت و گو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند.
سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد. در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
در ایران باستان، در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد.
خور روز (دی گان) -یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر.
مراسم شب چله
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
در ایران باستان و گذشته های دور پیش از اشو زرتشت پیامبر قوم آریا مردمانی که زندگی خود را با کشاورزی و دامپروری می گذراندند با تضادهای طبیعی مانند سپیدی و سیاهی روشنایی و تاریکی روز و شب و گرما و سرما و تضادهایی در خوی انسانی مانند خوبی و بدی دوستی و دشمنی آشنا شده بودند و در باور خود آن چه را که برای زندگی مفید قرار می گرفت ازجلوه های خدای خوب و آن چه را که بد و زیان آور بود از جلوه های خدای بد می پنداشتند.
به همین انگیزه آنها روز و روشنایی را بیشتر دوست می داشتند چون هنگام کار و کوشش خوشی و بالندگی بود وبا فرا رسیدن شب آتش می افروختند تا جلوه های بد زندگی پدیدار نگردد و در شبهای دراز زمستان دور آتش گرد می آمدند تاروشنایی را افزون سازند و چون دراز ترین شب سال یعنی آخرین شب از ماه آذر فرا می رسید به انگیزه این که از فردای آن شب روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر شادی می کردند.
در گذشته ایرانیان میوه هایی که تا آن زمان سالم مانده بود با آجیل و خوراکی های دیگر فراهم می نمودند و همه باهم تا پاسی از شب را با شادی و سرور می گذراندند و با این شیوه به پیشواز چله بزرگ می رفتند که از فردای آن روز شروع می شد و تا جشن سده یعنی چهل روز ادامه داشت و زمانی بود که سرمای واقعی زمستان فرا می رسید . پس از آن چله کوچک آغاز می گشت یعنی سرمای زمستان کاهش می یافت و تا چهل روز ادامه داشت و این هنگامی بود که سرمای زمستان به آرامی کاهش می یافت و پس از آن شکفتن شکوفه ها فرارسیدن بهار را نوید می دادند.
اکنون نیز ایرانیان در شب چله که آخرین شب از ماه آذر است گرد هم می آیند خویشان و آشنایان در یکی از خانه ها که اغلب خانه بزرگترها به ویژه مادربزرگ یا محل مناسب دیگری است باهم دیدار می کنند.
خوراکی های یلدا
در همه جشن ها و آیین ها، در جامعه های ابتدایی یا متمدن، خوردن و آشامیدن بخشی از مشغولیت ها و سرگرمی های جمع را تشکیل می دهد.
آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
میوه هایی مانند انار هندوانه خربزه سیب به و انگور نیز از دیگر میوه های رایج در جشن شب چله است. همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند.
میوه هایی که می باید در این شب تمامی آنها (به جز سیب و به) خورده شود و چیزی برای فردا، یعنی فردای زمستان باقی نماند. در گذشته میوه هایی را که از شب یلدا باقی می ماند، نمی خوردند.
غیر از میوه گاهی آجیل و شیرینی و شربت نیز در خوراکی های شب چله وجود دارد. آجیل و شب چره، که شامل دانه هایی چون گندم و نخود برشته، تخمه هندوانه و کدو، بادام، پسته، فندق، کشمش، انجیر و توت خشک است، در بسیاری از شب نشینی ها، مهمانی ها و گردش ها فراموش نمی شد. ولی در شب یلدا می باید بر سر سفره باشد.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
فال حافظ و شاهنامه خوانی
از مهمترین رسم های شب یلدا، «فال حافظ گرفتن» است اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا و نیز در «تیرماه سیزه شو» (جشن تیرگان در مازندران) _ در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است.
شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز از آیین های یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می آورد.
متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند.
یلدا در تهران
یکی از سرگرمی های مردم تهران در دوران قدیم حضور در قهوه خانه ها و گوش سپردن به اوراد نقالان و تماشای تردستی وشعبده بازی بوده است. کسانی دیگر هم گاه به گاه به خانه همدیگر می رفته اند و تا پاسی از شب گل گفته و گل می شنیده اند. اما این حکایات در شب یلدا دامنه گسترده تری پیدا می کرد و مثلا قهوه خانه های پر از مشتری تا صبح باز بوده و قل قل قلیان و سماور این شب نشینی را با شکوه تر می کرده است.
در شب یلدا اکثر مردم تهران قدیم ترجیح می داده اند که شام را در یکی از همین قهوه خانه ها صرف کنند و بعد برای همدیگر قصه بگویند و یا همگی به مراسم شاهنامه خوانی یک نقال گوش بدهند.
مجالس مشاعره و معماگویی در این شب به اوج خود می رسیده و شرط بندی های مختلف برای سپری کردن طولانی ترین شب سال رواج خوبی داشته است. یکی دیگر از کارهای جالب مردم تهران حضور دسته جمعی مردان در حمام های عمومی بود. استحمام دسته جمعی در هوای سرد با آب گرم گروهی از تهران نشینان را به ضیافت شب یلدا می برده و کیسه کشی و مشت و مال انگار تمام خستگی یک سال کاری را از تن قشر زحمتکش بیرون می کرده است. ظاهرا در محیط حمام هم یک یا چند نفر به نوبت مسوولیت سرگرم کردن دیگران را به عهده می گرفته اند و با نقل لطیفه های گوناگون به سپری کردن اوقات خوش کمک می کرده اند.
روحانیان تهران قدیم در شب یلدا مسوولیت سنگینی را بر عهده داشتند. آنان با فرارسیدن سپیده صبح و شنیدن صدای اذان به پشت بام ها می رفتند وبا دعوت مردم به تقوی تا طلوع آفتاب به خواندن اشعار مذهبی و ادعیه می پرداختند و دعا می کردند. در آن زمان روی بام اکثر خانه ها چارطاقی مخصوص شب خوان ها وجود داشته که مخصوص مراسم های گوناگون بوده است.
یکی دیگر از زیبایی های صبح شب یلدا آب و جاروی جلوی خانه ها توسط تهرانی های قدیم است. تهرانی های قدیم معتقد بوده اند که هر کس چهل صبح بعد از شب یلدا جلوی خانه خود را آب و جارو کند سعادت رسیدن به خدمت حضرت خضر را خواهد یافت و هر حاجتی داشته باشد به آن خواهد رسید.
یکی دیگر از مراسم های مخصوص شب یلدا همان گونه که گفته شد بیدار ماندن تا صبح بوده و کسانی که موفق به این کار می شده اند صبح روز بعد با انرژی تمام صبحانه مفصلی نوش جان می کرده اند. صبحانه ای که در صبح روز بعد یلدا در خانه ها رواج پیدا می کرده شامل چای، چای دارچین، شیر چای، کله پاچه، عدس پخته، حلیم، آب لبو و لبو بوده که این نوع غذایی تا آخر زمستان در اکثر جاها ادامه پیدا می کرده و هم اکنون نیز اکثر قهوه خانه ها و رستوران ها امروزی از آن پیروی می کنند.
رسم هدیه بردن برای نوعروسان
شب یلدا برای دخترانی که به تازگی ازدواج کرده اند یا در مراحل نامزدی و عقد به سر می برند، حال و هوای دیگری دارد. در این شب خانواده عروس خودشان را برای پذیرایی از خانواده داماد آماده می کنند چون بر طبق سنت های ایرانی، رسم بر این است که در بلند ترین شب سال خانواده هایی که تازه وصلت کرده اند، دور هم جمع شوند و خوشحالی و شادی را به شیوه دیگری جشن بگیرند. در این میان هدایایی هم از طرف خانواده داماد به عروس تقدیم می شود.
در گذشته همزمان با شب یلدا خانواده داماد هدایا را بر روی سینی بزرگی قرار می دادند که به این سینی طبق می گفتند. سپس داماد طبق را بر روی سرش قرار می داد و راهی منزل خانواده عروس می شد. اما این روزها در شهرهای بزرگ دیگر چنین رسومی برکنار شده است. بااین وجود هنوز هم خانواده ها سعی می کنند که به برخی از این سنت ها پای بند باشند و با برگزاری مراسمی خوشحالی خودشان را از ورود تازه عروس به خانواده نشان دهند. در بعضی از فرهنگ ها به این مراسم «شب چله ای» می گویند.
رابطه یلدا و کریسمس
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقهای بسیار دراز داشته و مربوط میشود به ایزد مهر.
یلدا لغت سریانی است به معنی میلاد و چون شب یلدا، با میلاد مسیح تطبیق میكرده، از این رو بدین نام نامیدهاند. باید توجه داشت جشن میلاد مسیح كه در 25 دسامبر تثبیت شده، در اصل جشن ظهور میترا بوده كه مسیحیان در قرن چهارم میلادی، آنرا روز تولد عیسی قرار دادند.
میتراییسم یا مهرپرستی یکی از آیین های مذهبی ایران قدیم بود و مهمترین جشن آن (یلدا) تولد مهر در اولین شب زمستان (درازترین شب سال) برگزار می شد. با برقراری آیین زرتشت گرچه در متون مذهبی از مهر به عنوان یکی از ایزدان (فرشتگان) یاد می شد ولی میتراییسم اهمیت خود را در ایران به عنوان یک مذهب مستقل از دست داد. بعدها طرفدارانش دوباره آن را در منطقه فریفته آسیای صغیر احیا کردند.
یلدای امروزی
نوستالژی شب چله در جای جای ایران زمین برای هرایرانی تداعی کننده خاطرات شیرین و لذت بخشی است که با مهر و مهربانی درآمیخته است.
این روزها در سایهسار سرد و بیمهر عصر ارتباطات، رسم و رسومهای گذشتههای نه چندان دور بیش از هر چیز دیگری رنگ میبازد و از کیفیت، کمیت و نظم ساختاری آن کاسته میشود. سنت شب یلدا و یا به تعبیری شب چله نیز که یادآور و تداعی کننده صلح، صفا و صمیمیت در بین کانون خانوادههای ایرانی است، امروز دستخوش این رنگ باختنها شده و دیگر آن صلح، صفا و گرمی گذشتهها را ندارد.
در هر حال، صرفنظر از گرفتاری ها، بی مهری ها و گرانی هایی که امروزه همه به نوعی درگیر آن هستند، شب چله فرصت مغتنمی است برای همه ما که این روزها از گذشتهها فاصله گرفتهایم، برای چند ساعتی فرصت را مغتنم شمریم و با دور هم جمع شدن در خانه گرم بزرگترها، یاد و خاطره گذشتههای دور را دوباره زنده کنیم.