گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - حاشیههای افراد به نام، همیشه برای مردم جذابیت دارد اما این جذابیت این بار منجر به یک رسوایی برای ابرستاره جهان روشنفکران زنده، اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روشنفکر برجسته اسلوونیانی شده است.
اتهام به طور ساده این است که این روشنفکر چپگرای اروپایی از یکی از مجلات جداییطلب سفیدان (جنبشی سیاسی که خواستار جدایی اقتصادی و فرهنگی سفیدپوستان است و به برتری سفیدان باور دارد) را به نام «نوزایی آمریکایی»، «محتوا ربایی» کرده است.
این ماجرا در تاریخ 18 تیرماه امسال با طرح این ادعا از سوی یک وبلاگنویس بریتانیایی با نام مستعار «دیهگو ولف» آغاز شد. او در این نوشته هشت بند از یک مقاله ژیژیک را در مجله «پژوهش انتقادی» با یک بررسی کتاب در «نوزایی آمریکایی» مقایسه کرد. این بررسی را استنلی هورن بِک درباره کتاب سامیستیزانه کوین مکدونالد با عنوان «فرهنگ نقد: تحلیل تکاملی درگیریهای یهودیان در جنبشهای سیاسی و روشنفکری سده بیستم» نوشته بود.
اگرچه دو نوشته به نتایج متفاوتی میرسند (ژیژیک آن را بربریت میخواند) اما عبارات بررسی کتاب مکدونالد با جملهبندی تقریبا یکسان و گاه کلمه به کلمه در هر دو منتشر شده است. مقاله ژیژک در زمستان 2006 و بررسی کتاب مذکور در زمستان 1999 چاپ شدهاند.
ژیژک تقریبا یک هفته پس از این ماجرا در پاسخ به نامه رادیو عمومی ملی، در پی دفاع از خود برآمد. او ادعا کرد که این عبارات را از دوستی نقل کرده که به او گفته در به کارگیری آنها آزاد است و هرگز نمیدانسته که او این بخشها را از «هورن بک» وام گرفته است.
ژیژک میافزاید: «همچنان که هر خوانندهای به سرعت میتواند تشخیص دهد عبارات مورد مناقشه صرفا جنبه اطلاعاتی دارند، گزارشی از یک نظریه دیگر است که من هرگز به آن دلبستگی ندارم. آنچه من انجام دادهام، این است که نظریه مکدونالد را به عنوان فصلی جدید در روند بلندمدت نابودی عقلانیت رد کردهام. از این رو، من به هیچ طریقی نمیتوانم مرتکب محتواربایی خط فکری یک مولف دیگر یا ایده دزدی شده باشم. با وجود این عمیقا در این خصوص پشیمان هستم».
پس از این، از ژیژک پرسیده شد که آیا او باور دارد که وام گرفتن یک عبارت، حتی با اجازه، بدون ذکر منبع آن پذیرفتنی است؟ ژیژیک این چنین پاسخ داده است: «دوست من نه تنها موافق بود، بلکه آنها را برای استفاده من نوشته است. همچنین این عبارات حاصل یک کتاب است، نه توسعهای خلاقانه از ایدهها. بنابراین من واقعاً در اینجا مشکلی نمیبینم».
در نامه سوم، او نوشته است که «من دشوار میتوانم بهکارگیری چکیده یک کتاب را که یک دوست برای بیان هدف من آن را نوشته، محتواربایی بدانم. اگر این محتوار بایی باشد، پس اندک دانشگاههایی که من میشناسم، محتوا ربا هستند.» او در پاسخ این پرسش که آیا آثار منتشر شده دیگر او نیز شامل عباراتی از دوستان و دستیاران هست یا نه آورده است: «نه. وانگهی من هرگز در زندگی خود هیچ دستیار پژوهشی یا هیچ گونه کمکپرداخت دانشگاهی را نگرفتهام و به کار نبستهام».
و. ج. ت. میچل، سردبیر نشریه «پژوهش انتقادی» که مقاله ژیژک را درج کرده است در نامهای اتهام محتواربایی را پذیرفته و نوشته است که «اگر ما میدانستیم که این عبارات، نقلی بدون ارجاع به منبع هستند، ما از ژیژک میخواستیم که استنادی مناسب را ذکر کند.» میچل میافزاید که این وضعیت به عقیده او پیچیده است زیرا «ژیژک ایدههای یک شخص دیگر را متعلق به خودش معرفی نمیکند.» با این حال تا زمانی که او شخصا این کار را انجام نداده، «به نظر من نقل تمام یک عبارت از یک دوست بدون استناد (اما با اجازه) در حاشیه یک عمل مقبول درست خواهد بود».
وی در ادامه آورده است که این عبارت میتواند به عنوان «نوعی از برداشت از موضوع» لحاظ شود؛ «چکیدهای از یک استدلال عمیقا ارتجاعی و نژادپرستانه که ژیژک باید آن را درون گیومه قرار میداد».
ترجمه از: ایران