یک تحلیلگر مسایل افغانستان در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
به گزارش خبرگزاری دانا (داناخبر) باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، سه شنبه این هفته پایان جنگ در افغانستان را به صورت رسمی اعلام کرد هرچند بر اساس موافقتنامه امنیتی کابل - واشنگتن، ایالات متحده پایگاه های نظامی خود در این کشور حفظ می کند.
درباره این مساله و تبعات آن با پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسایل افغانستان به گفت وگو نشستیم که متن کامل آن در زیر می آید:
اعلام پایان رسمی جنگ در افغانستان از سوی اوباما به چه معناست؟
آقای اوباما از همان ابتدای رسیدن به ریاست جمهوری آمریکا در قبال جنگ عراق و افغانستان، موضع منفی داشت؛ وی حتی قبل از ریاست جمهوری و در دوره حضورش در سنا نیز این مخالفت را ابراز می کرد. لذا هرچند به جنگ ادامه داد اما این امر برخلاف میلش بود و اعلام کرده بود که در فرصت مناسب به این جنگ ها پایان خواهد داد. در سال 2011 که از عراق خارج شد و این هفته هم پایان رسمی جنگ در افغانستان را اعلام کرد.
اما تفاوت هایی بین عراق و افغانستان وجود دارد؛ بدین معنا که آمریکا می خواهد در افغانستان باقی بماند یعنی هدف آنها صرفا جنگ با طالبان و بعد خروج نبود. آنها اهداف استراتژیک بلندمدت خود در منطقه را دنبال می کنند که از جمله آن ها می توان به مهار چین، روسیه، هند و ... اشاره کرد. معاهده امنیتی کابل – واشنگتن نیز در این چارچوب امضاء شد که طبق 5 پایگاه نظامی و بخشی از نیروهای خود را در افغانستان نگه داشتند و مدعی هستند چون دیگر در جنگ به صورت مستقیم حضور ندارند، ماموریت این نیروها آموزش و مشاوره نیروهای افغان خواهد بود.
چرا اوباما در این شرایط این تصمیم را اتخاذ کرد؟
به نظر می رسد فشارهای داخل آمریکا و نیز اروپا و همین طور هزینه شدن بیش از هزار میلیارد دلار در کنار کشته شدن 3500 سرباز ناتو و نرسیدن به اهداف اعلام شده، در این امر موثر بود.
واقعیت این است آمریکا در مبارزه با تروریسم و ایجاد امنیت شکست خورد و امروز طالبان بسیار قدرتمند است تا جایی که واشنگتن را ناچار از مذاکره با آنان ساخته است.
از سوی دیگر القاعده هم ضعیف نشده است و هرچند اسامه بن لادن، رهبر آن، کشته شد ولی بلافاصله ایمن الظواهری به رهبری این سازمان منصوب شد و در حال حاضر نه فقط در افغانستان که در جنوب آسیا، خاورمیانه، شمال آفریقا و... نیز بازیگری مهم و تاثیرگذار است.
همه این ها نشان می دهد آمریکا علی رغم هزینه هایی که کرده به اهداف خود نرسیده است.
بنابراین راهبرد اوباما این است که در عین حفظ بخشی از نیروهای خود در افغانستان، جنگ را افغانی کند؛ یعنی واشنگتن دیگر نه هزینه انسانی بدهد و نه هزینه مالی چندان زیادی. این رویکرد در حقیقت استفاده از تجربه ای است که آمریکا در ویتنام به دست آورد.
افغان ها به لحاظ نظامی در چه حدی هستند و آیا توانایی مقابله با تهدیدات طالبان و ... را دارند یا خیر؟
در 13 سال گذشته، ارتش و پلیس ملی در افغانستان ایجاد شد و نزدیک به 350 هزار نفر هم نیرو دارند اما به لحاظ آموزش و تجهیزات، ضعیف هستند.
همچنان که پیش تر گفتم، بسیاری معتقدند هدف آمریکا از ابتدا مدیریت بحران در منطقه بوده است و نه نابودی آن. با این وجود باید گفت تجربه نشان داده است نیروهای افغانی در مناطقی که کنترل آنها از سوی آمریکایی ها و ناتو به افغان ها واگذار شد، رویهم رفته عملکرد قابل قبولی داشته اند اما این توانمندی در حد انتظار نیست؛ هنوز افغانستان نیروی هوایی ندارد در حالیکه در نبردهای امروز، نقش اساسی را دارد. بدون پوشش هوایی هم طالبان با قدرت تحرک بالایی که دارد، در مقابل نیروهای دولتی ایستادگی می کنند.
همه این مسایل حاکیست که نیروهای امنیتی افغانستان همچنان نیاز به حمایت آمریکا دارند.
الان دیگر مشخص شده است که بحران افغانستان، راه حل نظامی ندارد. بزرگترین نشانه صحت این ادعا هم این است که آمریکا سعی می کند خود را کنار بکشد از درگیری مستقیم. نه دولت افغانستان در موقعیتی است که طالبان را به شکل کامل سرکوب کند و نه طالبان می تواند بر دولت غلبه کند. این بست فقط راه حل سیاسی دارد؛ در همان چارچوب صلح افغانستان که با مذاکره، به مصالحه ملی برسند و مثلا در ازای سهیم شدن طالبان در قدرت (در قالب چند وزارتخانه و ...) آنها هم دست از سلاح بکشند. به گمان من در آینده این خط فکری بیشتر جلو می رود.