عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - چالش روسیه و غرب، برخی از تحلیلگران را به این باور رسانده است که جنگ سرد جدیدی آغاز شده است.
این کشمکش با رونمایی از دکترین نظامی جدید روسیه از سوی ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری این کشور، وارد فاز تازه ای شده است.
درباره این تحولات با دکتر جهانگیر کرمی، استاد روابط بین الملل دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران، به گفت وگو نشستیم که متن آن در زیر می آید:
رونمایی از دکترین نظامی جدید روسیه، اساسا واجد چه پیامی است؟
این سند، هشداری به ناتو است که چنانچه بخواهد اوکراین را به عضویت بپذیرد، روسیه واکنشی سخت نشان می دهد چراکه این امر به منزله ورود به قلمرو امنیتی روسیه و نوعی اعلان جنگ به این کشور است. لذا این سند با درنظرگرفتن ناتو به عنوان بزرگترین تهدید برای مسکو، این پیام را به طرف غربی می دهد که دولت روسیه برای حفظ امنیت خود از هر ابزاری و از جمله جنگ افرازهای هسته ای بهره می برد.
این تهدید به استفاده از سلاح هسته ای چقدر واقعی است؟
بدیهی است که کاربرد سلاح اتمی به سادگی نیست اما تعیین خط قرمز برای استفاده از سلاح هسته ای، همیشه به عنوان یک عامل بازدارنده محسوب می شود. اگر مفاهیم بازدارندگی به خصوص در حوزه سلاح هسته ای را مدنظر قرار دهیم، مشاهده می شود «بلوف زدن» و تهدید و تعیین خط قرمز بخشی از فضای حاکم بر «موازنه ترس» در روابط بین الملل را تشکیل می دهد.
فراموش نکنیم بعد از فروپاشی شوروی، دکترین نظامی روس ها که مبتنی بر «ضربه دوم هسته ای» بود به «ضربه نخست هسته ای» تغییر یافت لذا این تهدید را باید در تعاملات بین قدرت های بزرگ و شرایط حاکم بر مفهوم «نابودی مطلق متقابل» ارزیابی کرد. در عین حال از سال 1945 بین روس ها و آمریکایی ها قواعدی ایجاد شد که هنوز از نوعی اعتبار برخوردار است و اوج آن در برقراری موازنه هسته ای بین 2 طرف بود. پس از فروپاشی شوروی هم روس ها تلاش کردند به موازات افزایش تهدیدات، رویکرد «کاهش آستانه به کارگیری سلاح هسته ای» را در پیش بگیرند. بنابراین تهدید کنونی روس ها در این چارچوب قابل فهم است.
آیا غرب فقط همین تحریم ها را ادامه می دهد؟ یا واکنش تازه ای در پیش می گیرد؟
غرب تلاش خواهد کرد تحریم ها را افزایش دهد تا جایی که خود آسیب جدی نبیند. البته احتمال استفاده از ابزارهای دیگری چون منزوی کردن در مجامع بین المللی، فشار بر متحدان روس ها، جلوگیری از یارگیری مجدد آنها و... نیز استفاده کنند؛ در واقع وارد کردن فشار سراسری فراتر از تحریم ها در حوزه های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و... تا هم به شرکای خود اعتماد به نفس دهند و هم روس ها را ناچار از دادن امتیاز کنند که این پروسه بلندمدتی است.
اما اینکه غرب بخواهد وارد فاز نظامی علیه روسیه شود، دور از انتظار است چراکه این راهبرد، به نوعی دیگری از صحنه آرایی نیاز دارد که دست کم در حال حاضر در دستورکار نیست.
چرا اوکراین اینقدر برای روسیه مهم است؟ برخی دیگر از همسایگان روسیه و از جمله جمهوری سابق شوروی هم به ناتو پیوستند اما روسیه حساسیت کنونی را نشان نداد. علت را در چه می دانید؟
اوکراین همیشه بخشی از روسیه بوده و این دو در طول تاریخ بیش از هزار سال اخیر، همیشه در کنار یکدیگر بودند. پیوندهای قومی و فرهنگی و جغرافیایی و... بین این دو وجود دارد. از سوی دیگر نقطه آسیب روسیه از سمت اوکراین است. سایر کشورهایی که با ناتو پیوستند، فاقد این پیوستگی ها بودند. حوزه ای که اوکراین قرار می گیرد، «منطقه موثر ملی روسیه» است؛ نقطه پیوند آنها به اروپا، خاورمیانه و... این ویژگی بسیار منحصر به فرد است و قابل مقایسه با نقاط دیگر نیست.
به نظر شما آیا احتمال بازگشت کریمه به اوکراین و پایان چالش فعلی وجود دارد؟
چنین چیزی بسیار دور از ذهن است. کریمه تا سال 1954 بخشی از روسیه بود. اکنون هم با انجام ساز و کارهای قانونی در داخل روسیه، این ضمیمه شدن صورت گرفته است. بنابراین امکان الحاق مجدد به اوکراین با فرض گزینه های تقریبا محالی مثل وقوع جنگ نظامی و شکست روسیه و ... وجود دارد. البته شاید بتوان گفت در یک حالت خاص اگر روس ها و غرب بر سر یک «اوکراین بی طرف» به توافق برسند، و در داخل اوکراین هم نظام فدرالی برقرار شود، احتمال اندکی وجود دارد که روسیه، شکلی از ارتباط کریمه با اوکراین را بپذیرد. واقعیت اینست که کریمه همیشه برای روس ها بسیار مهم بوده است و همیشه، حتی پس از فروپاشی شوروی، این اتفاق نظر همیشه بین روس ها بوده است که کریمه بخشی از روسیه محسوب می شود.