یک تحلیلگر خاورمیانه در گفت وگو با خبرگزاری دانا:
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) کمتر از یک هفته پس از درگذشت ملک عبدالله و روی کار آمدن ملک سلمان در عربستان، باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، در راس هیاتی بلندپایه راهی ریاض شد.
درباره چند وچون این سفر با سمیه مروتی، تحلیلگر مسایل خاورمیانه به گفت وگو نشستیم که متن آن در زیر می آید:
سفر اوباما به ریاض در شرایط فعلی، حاوی چه پیامی بود؟
درباره این سفر باید به چند نکته توجه کرد که اولین مساله، درجه اهمیت عربستان برای آمریکاست که جایگاهی انکارناپذیر به ریاض در موازنه قدرت در منطقه می دهد.
بر اساس اعلام کاخ سفید، محور دیدار اوباما – ملک سلمان عبارت بود از داعش، اوضاع یمن و پرونده اتمی که گفت وگو درباره این موضوعات از قبل هم قابل پیش بینی بود.
عده ای از تحلیل گران، این سفر را نوعی ارزیابی اولیه از ملک سلمان عنوان کردند هرچند در مقابل برخی هم مدعی شدند سلمان فرد ناشناخته ای برای ایالات متحده نیست و اطلاع دقیقی از رویکردها، اندیشه ها و برنامه های وی وجود دارد.
حضور مشاوران امنیتی اوباما و برخی سناتورها و مقامات سابق واشنگتن در هیات همراه اوباما در این سفر (مانند جان مک کین یا کاندولیزا رایس) بسیار قابل توجه است.
نکته مهم دیگر هم تاکید طرفین در این دیدار بر ادامه همکاری های گذشته است. و هرچند سعودی ها در سال های اخیر دلخوری هایی از آمریکا درباره موضوعاتی چون مصر، سوریه و همین طور توافقات هسته ای با ایران داشته اند، اما این دیدار را می توان تاکید دوباره ریاض – واشنگتن بر ادامه همکاری ها دانست که به گمانم مهمترین دستاورد سفر اوباما نیز هست.
آیا می توان حضور افرادی چون مک کین و رایس در ترکیب هیات همراه اوباما را نوعی تغییر مواضع رییس جمهوری و بازگشت به عصر بوش دانست؟
در سیستم سیاسی ایالات متحده، رییس جمهوری از همه افرادهای سرآمد با گرایش ها و نظرات مختلف (فارغ از اینکه دموکرات باشد یا جمهوریخواه)، مشورت می گیرد و چنین مساله ای بی سابقه نیست. همان طور که سفر مک کین به سوریه، سفر شخصی قلمداد نشد.
اما به نظر می رسد حضور این افراد حاوی یک پیام مهم برای سلمان است؛ در توضیح این نکته باید گفت گام هایی که آمریکا در منطقه بر می دارد (از جمله روند گفت وگوهای هسته ای با ایران و کاهش تحرکات داعش) در حال تغییر توازن قدرت در منطقه است و لذا ملک سلمان و اطرافیانش که با جمهوریخواهان روابط گرمی دارند باید بدانند که سیاست خارجی ایالات متحده یک پارچه است.
برخی تحلیلگران از آسیب پذیری سیاست های آمریکا در قبال سعودی ها سخن می گویند. مثال هایی هم که ذکر می شود، عمدتا به تحولات عراق باز می گردد که در سال های اخیر سعودی ها همواره متهم به تلاش برای ایجاد بی ثباتی در عراق پس از صدام بودند و آمریکا توانایی مقابله با رویکرد آنها را نداشت. نظر شما چیست؟
من با این تحلیل موافق نیستم. در سناریوی آمریکا در منطقه، عربستان یک بازیگر است و طبیعی به نظر می رسد که باید راضی نگه داشته شود اما فراموش نکنیم ریاض، تنها بازیگر این نمایشنامه نیست و بازیگران مهم دیگری هم هستند که گاه، نحوه تعامل آمریکا با آنها، عربستان را ناخشنود ساخته است. مثلا عربستان انتظار مداخله نظامی در سوریه را داشت که انجام نشد؛ یا می توان به پرونده هسته ای و تحولات مصر اشاره کرد که ریاض، واکنش دیگری را از آمریکا می طلبید که به وقوع نپیوست. این مثال های نقض، شاهدی است بر اینکه که آمریکا همیشه همراه سعودی ها نبوده است.
رهبران جدید عربستان با آمریکا تا چه حد همراه خواهند بود؟
به گمانم هنوز برای قضاوت بسیار زود است. وقتی از آمریکا سخن گفته می شود، ارزیابی آسان تر است و عمدتا نحوه چینش مهره ها در دوره های مختلف، تغییر می کند اما درباره عربستان، به خصوص در حال حاضر که پادشاه تازه روی کار آمده است، نمی توان فعلا با قاطعیت نظری داد. اما اگر بپذیریم که سیستم ها و نه افراد در بازی شرکت دارند، نباید انتظار تغییر چشم گیری در سیاست خارجی عربستان داشت.