دکتر مجید معارف:
خبری که در هفته گذشته اهالی دانشگاه به خصوص دانش پژوهان حوزه الهیات را متاثر ساخت، درگذشت استاد محمدباقر بهبودی یکی از محققان دینی برجسته کشورمان بود. از اینرو برای آشنایی بیشتر با وجوه زندگی و فعالیت های علمی این محدث، رجالشناس، مصحح و سیرهنگار نامدار خبرگزاری دانا پای صحبت های دکتر مجید معارف عضو هیات علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران نشست و موضوع گفت و گوی خود را به این امر اختصاص داد که مشروح آن در ذیل آمده است:
برای شروع بحث از تحصیلات و فعالیت های علمی استاد بهبودی بفرمایید.
تا آنجا که بنده به خاطر دارم استاد محمد باقر بهبودی از دانشمندانی هستند که از حوزه خراسان برخواسته و در ابتدای جوانی وارد تحصیلات حوزوی شدند. ایشان ابتدا در حوزه مشهد سپس در حوزه قم و در آخر در حوزه نجف در محضر بزرگانی چون آیت الله خویی تحصیلات خود را به مدارج بالایی رساندند. در نتیجه از نظر تسلط بر علوم قرآنی و علوم حدیث، فقه و رجال به مدارج بسیار خوبی رسیدند و بعد از اینکه چند سالی در نجف در محضر اساتید بزرگ آن سامان مشغول تحصیل بودند به ایران بازگشتند.
استاد بهبودی پس از بازگشت به ایران، خط ادامه تحصیل حوزوی جهت احراز مدارج علمی بالاتر را متوقف کرده و ترجیح دادند وارد کارهای علمی و پژوهشی شوند. از این زمان استاد بهبودی در جایگاه یک مصحح و تعلیقه نویس و احیاگر آثار اسلامی از یک طرف و از طرف دیگر در جایگاه یک مؤلف و نظریه پرداز شروع به مطالعات و انجام پژوهش های علمی کردند.
از جمله مهمترین آثار به جای مانده استاد بهبودی در جامعه علمی کشور چیست؟
اهل فن می دانند که ایشان به عنوان یک مصحح بزرگ و توانمند و احیاگر کتابهای تاریخی در شیعه و اهل سنت، چه خدمات ارزنده ای برای شیعه انجام داده اند که شاید مهمترین و ارزشمندترین کار این استاد بزرگوار در عرصه تحقیق و تصحیح متون علمی به تصحیح دایرةالمعارف بزرگ 110 جلدی بحارالانوار باز می گردد که حقیقتاً طبق بیان خود ایشان، نزدیک به 10 سال از عمر با برکت ایشان به این امر صرف شده است به طوری که ایشان در تمام این سالها به چیزی جز بحار الانوار فکر نمی کردند.
البته کارهای دیگری هم جزء کارنامه تحقیق و تصحیح ایشان است از جمله کتاب المناقب ابن المغازلی(مناقب علی بن أبی طالب علیه السلام) که حاصل تدبرهای ایشان در حوزه تحقیق، تصحیح و تعلیق نویسی است.
دومین کاری که استاد بهبودی انجام دادند و به دلیل این کار معروفیت خاصی پیدا کردند، این بود که ایشان بعد از عمری تدبر در حدیث شناسی و کشف علل روایات تصمیم به پالایش متون حدیثی گرفتند و با توجه به مبانی ویژه ای که در حوزه سند شناسی و متن شناسی داشتند دست به استخراج صحاح کتب اربعه زدند و سه مجموعه صحیح الکافی، صحیح الفقیه و صحیح التهذیب را به علاقمندان گوهر ناب تعالیم اهل بیت(ع) تقدیم کردند که ضمناً این سه کتاب برای استفاده بیشتر خوانندگان فارسی با عناوین گزیده کافی، گزیده فقیه و گزیده تهذیب منتشر شده است. در این برگردان های فارسی استاد علاوه بر ترجمه روایات منتخب خود گاه شرح های کوتاهی و نکته های فقه الحدیثی ذیل برخی روایات اضافه کرده اند که بسیار آموزنده است.
در صورت امکان در مورد مبانی حدیث شناسی ایشان توضیح دهید.
مرحوم آقای بهبودی در نوشتن کتابهای صحاح کتب اربعه مبانی ویژه ای داشتند و بر این اساس نمونه هایی از روایات را غیر معتبر شناسایی کرده بودند. ما برای کسانی که می خواهند هم با مبانی آقای بهبودی آشنا شوند و هم با نمونه های علل شناسی روایات ایشان در رابطه با احادیث آشنا شوند دو کتاب معرفه الحدیث و دیگری علل الحدیث که در سالهای آخر عمرشان تالیف کردند، معرفی می کنیم. در این دو کتاب هدف ایشان آشنا ساختن مخاطبان با علل شناسی روایات و هم ارایه نمونه هایی از روایات که دچار آسیب های متنی و سندی شده است و به این دلیل انتخاب نشده است بوده است.
در مورد حوزه مطالعات علوم قرآنی این دین پژوه نامدار نیز می توانید توضیحاتی دهید؟
از حوزه های دیگری که این استاد در آن پژوهش هایی داشته اند و آثاری ارایه کرده اند می توان به مطالعات قرآنی ایشان اشاره کرد. ایشان در دوره جوانی خود کتابهایی در حوزه شناخت اعتبار و اصالت قرآن نوشته اند مانند: معجزه قرآن و مبارزه با شرک که بخشی از اندیشه های علوم قرآنی ایشان در این کتاب مشاهده می شود و دیگر کتابی در تفسیر سوره مبارکه یوسف است.
ایشان حتی کتابهایی در زمینه تجوید و قرائت قرآن داشته اند و آموزش های خوب در رابطه با تجوید، روخوانی و روان خوانی قرآن داده اند. استاد بهبودی از سالهای آغازین ورود به عرصه های پژوهش و تحقیق علاقه شدیدی به مفهوم شناسی آیات قرآن داشتند.
حلقه های تدریس استاد بهبودی چگونه بود؟
آقای بهبودی زمانی که از نجف به ایران بازگشتند شغل تالیف، تصحیح و تفسیر را برای خود انتخاب کردند و به دنبال اینکه جایی تدریس کنند نبودند. در سال 1361 زمانی که دانشگاه تربیت مدرس تاسیس شد و دو رشته تاریخ اسلام و علوم قرآن و حدیث به عنوان رشته های این دانشگاه دانشجو پذیرفتند، ابتدا دانشجویان رشته تاریخ با توجه به شناختی که از ایشان بدست آورده بودند، در رابطه با تدریس تاریخ اسلام به سراغ استاد بهبودی رفتند و درسی با عنوان سیره علوی با استاد انتخاب کردند و بعدها نیز کتابی با همین عنوان از ایشان چاپ شد. بعد دانشجویان رشته علوم قرآن و علوم به واسطه دانشجویان تاریخ با استاد بهبودی آشنا شدند و از ایشان خواستند که درسهایی در رابطه با علوم حدیث و رجال به ایشان بدهد. آقای بهبودی قبول کردند و ارتباط ایشان با دانشگاه برقرار شد. در این زمان ایشان حدود 60سال داشتند. استاد یک دهه با دانشگاه تربیت مدرس همکاری کردند. در این مدت صدها دانشجو در مقاطع فوق لیسانس و دکتری پرورش دادند ولی در عین حال ایشان به مباحث تدریس دامن نزدند و بعد از 10 سال با توجه به معذورات جسمی تدریس دانشگاهی را کنار گذاشتند و گاهی همین شاگردان در منزل ایشان سر کلاس ایشان بودند.
بخش دیگری از شاگردان ایشان شاگردان تفسری وی در خانه و مساجد و حسینه های محل ایشان بودند. و در واقع ایشان در کسوت مدرس وارد حوزه نشدند و این به معنای آن نیست که حوزه خواستار حضور ایشان نبود بلکه ایشان خط کاری متفاوتی داشتند.
ضمن اینکه ایشان کلاسهای متعدد تفسیر قرآن در مساجد محل و محل خود داشتند که حاصل درس های تفسیری سالهای جوانی و ابتدایی تحقیقات ایشان توسط شاگردان ایشان و بعضاً در آثار مختصری مثل هفت آسمان، رجعت، آیات مربوط به ارث و عمره پیامبر به چاپ رسیده است.
مختصات و ویژگی فعالیت این استاد بنام در حوزه دین و قرآن پژوهی چیست؟
ورود ایشان به حوزه مسایل تفسیری و قرانی این امکان را ایجاد کرد که ایشان بتوانند کل قرآن کریم را ترجمه ای تفسیر گونه و مختصر بکنید و این کتاب با عنوان معانی القرآن به چاپ رسید. از آنجا که این کتاب از سوی برخی ناقدان امر ترجمه مورد نقد و انتقاد قرار گرفت، ایشان احساس کردند که برخی از آیات قرآن که حق معنایی آنها در صحنه تفسیر ادا نشده است نیاز به توضیح بیشتری دارد و لذا ایشان برخی از این آیات را انتخاب کردند و به عنوان آیات مشکله در دو جلد با نام تدبری در قرآن تالیف کردند و در واقع توضیحاتی پیرامون بعضی از آیات مشکله نوشتند که این کتاب به چاپ رسیده و می تواند، معرف دیدگاه ایشان در حوره تفسیر قرآن باشد.
اقای بهبودی تدبری نیز در سرگذشت و سیره پیامبران در قرآن دارند که با نام سیره انبیاء در قرآن کریم به چاپ رسیده است، درس هایی در خصوص سیره شناسی امیرالمومنین علیه السلام در دانشگاه تربیت مدرس ارایه داده اند که بعدها با نام سیره علوی با نام ایشان به چاپ رسیده است و بالاخره در اواخر حیات خود مقالات و پژوهش های پراکنده ای که در زمینه قرآن داشتند در یک مجلد با نام معارف قرآنی به چاپ رساندند.
مجموعه آثار استاد، نشانگر نظریات ابتکاری، ژرف اندیشی و دقت و تأمل ایشان در برخورد کردن با مسائل دینی است که حقیقتاً از ساده اندیشی در برخورد با روایات به دور است و با شناخت توطئه هایی که در رابطه با جعل حدیث وجود داشته است همواره سعی کرده اند که آب زلالی از معارف اهل بیت را تهیه کرده و به کام تشنگان این معارف بریزند.
باتوجه به تحصیل ایشان در حوزه خراسان آیا از توانایی های ادبی آن حوزه هم بهره برده بودند یا خیر؟
ایشان ادبیات را در محضر استاد ادیب محمد تقی نیشابوری معروف به ادیب دوم آموخته اند و از نظر ادبیات فارسی و ادبیات عرب در جایگاه بالایی بودند. جالب اینکه ایشان شاگردان خود را به بالا بردن سطح ادبیات عرب توصیه می کردند؛ ایشان به شاگردان خود توصیه می کردند بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد دوره ای را مشغول بالا بردن سطح ادبیات عرب خود کنند. شاخصه قدرت ادبی ایشان این است که یکی از ویراستاران متن عربی تفسیر المیزان هستند. گفتنی است زمانی که مرحوم علامه طباطبایی می خواستند این کتاب را منتشر کنند، در ابتدا جلد اول کتاب را برای ویرایش به ایشان دادند و بعد از دیدن نتیجه کار از ایشان خواستند تا ویرایش مجلدات دیگر را نیز مرحوم بهبودی به عهده بگیرند.
فلسفه در نگاه استاد بهبودی چه جایگاهی داشت؟
آقای بهبودی ضدیت خاصی با فلسفه و عرفان نداشت در واقع نمی توان گفت یکی از مصادیق مکتب تفکیکی در عصر حاضر است، ولی جدای از حوزه خراسان و مکتب تفکیک، به ایشان ثابت شده بود که حقیقت در نزد اهل بیت و مکتب اهل بیت است و از این جهت اصلاً نیازی نمی دید که برای اثبات عقاید از اصول فلسفی و کلامی استفاده کند.
البته گاهی که در کلاس درس ایشان حرفی پیش می آمد و ایشان مطلبی از یک مفسر یا متکلم بیان می کردند ما می فهمیدیم که ایشان چه توانایی در شناخت آرای آنها دارد و حتی می تواند از آراء فلاسفه استفاده نماید. اما درعلوم قرآن و حدیث به افق بالاتری از افق فلسفه و عرفان رسیده بود و به آن تسلط کافی داشت.
آیا وجه بارز دیگری نیز در رفتار و آثار ایشان به چشم می خورد؟
من شخصاً معتقدم در مورد آقای بهبودی دو نگاه وجود دارد، یکی نگاه از دور و بر مبنای شنیده ها و دیگری نگاه از نزدیک. نگاه از نزدیک در پرتو یا ملاقات با ایشان اتفاق می افتد و با خواندن آثار ایشان. من شخصاً معتقدم اگر نگاه ما به آقای بهبودی نگاه از نزدیک باشد اعتقادی به این که ایشان ظلم و جفایی در حق حدیث کرده باشند یا تفکرات ایشان موجب بی اعتمادی به حدیث شده باشد، منتفی می شود. ولی قاعدتاً نگاه از دور به مرحوم بهبودی و اکتفاء به شنیده ها در خصوص ایشان ممکن است چنین تصوری را بوجود بیاورد.
من در مورد آرای استاد بهبودی نکته ای را عرض می کنم و آن اینکه در شخصیت علمی آقای بهبودی ممکن است با ملاک های مختلف قضاوت های گوناگونی وجود داشته باشد و مورد نقد برخی قرار گیرد اما جدای از شخصیت علمی ایشان که ممکن است از دیدگاههای مختلف قابلیت نقد داشه باشد. یک چیز که در شخصیت ایشان نقد بردار نیست اعتقاد و ایمان قلبی خالص ایشان به اهل بیت (ع)، به حضرت علی (ع)، به فاطمه زهرا (س) و سایر امامان است. آقای بهبودی از نظر من، مجسمه اعتقاد و ارادت به اهل بیت بود و هیچ کس نمی تواند در رابطه با اعتقاد، شناخت و ایمان ایشان به اهل بیت تردید روا بدارد. خوشبختانه در این زمینه آثار فاخری هم از ایشان به ارث مانده است. شما باید تفسیر آقای بهبودی در رابطه با حدیث «حسین منی و انا من حسین» را بخوانید یا تفسیری که از سوره کوثر و آیات 12 تا 16 سوره احقاف کرده اند، ایشان معتقدند که قیام امام حسین علیه السلام در قرآن ثبت شده است. یا کتاب سیره علوی ایشان که واقعاً وقتی هر کسی آنرا می خواند آه و حسرت از اتفاقاتی که برای امیرالمونین بعد از رحلت پیامبر رخ داده است از نهاد او خارج می شود. استاد بهبودی یک انسان معتقد و مومن در مورد قرآن، محکمات قرآن و اعجاز قرآن و ساحت اهل بیت به عنوان مفسران قرآن و مبینان قرآن بودوبا همین اعتقاد پاک عمر خود را به پایان رساند رحمت خدا به روان او باد.
گفت و گو از سید حجت سید وکیلی
برای شروع بحث از تحصیلات و فعالیت های علمی استاد بهبودی بفرمایید.
تا آنجا که بنده به خاطر دارم استاد محمد باقر بهبودی از دانشمندانی هستند که از حوزه خراسان برخواسته و در ابتدای جوانی وارد تحصیلات حوزوی شدند. ایشان ابتدا در حوزه مشهد سپس در حوزه قم و در آخر در حوزه نجف در محضر بزرگانی چون آیت الله خویی تحصیلات خود را به مدارج بالایی رساندند. در نتیجه از نظر تسلط بر علوم قرآنی و علوم حدیث، فقه و رجال به مدارج بسیار خوبی رسیدند و بعد از اینکه چند سالی در نجف در محضر اساتید بزرگ آن سامان مشغول تحصیل بودند به ایران بازگشتند.
استاد بهبودی پس از بازگشت به ایران، خط ادامه تحصیل حوزوی جهت احراز مدارج علمی بالاتر را متوقف کرده و ترجیح دادند وارد کارهای علمی و پژوهشی شوند. از این زمان استاد بهبودی در جایگاه یک مصحح و تعلیقه نویس و احیاگر آثار اسلامی از یک طرف و از طرف دیگر در جایگاه یک مؤلف و نظریه پرداز شروع به مطالعات و انجام پژوهش های علمی کردند.
از جمله مهمترین آثار به جای مانده استاد بهبودی در جامعه علمی کشور چیست؟
اهل فن می دانند که ایشان به عنوان یک مصحح بزرگ و توانمند و احیاگر کتابهای تاریخی در شیعه و اهل سنت، چه خدمات ارزنده ای برای شیعه انجام داده اند که شاید مهمترین و ارزشمندترین کار این استاد بزرگوار در عرصه تحقیق و تصحیح متون علمی به تصحیح دایرةالمعارف بزرگ 110 جلدی بحارالانوار باز می گردد که حقیقتاً طبق بیان خود ایشان، نزدیک به 10 سال از عمر با برکت ایشان به این امر صرف شده است به طوری که ایشان در تمام این سالها به چیزی جز بحار الانوار فکر نمی کردند.
البته کارهای دیگری هم جزء کارنامه تحقیق و تصحیح ایشان است از جمله کتاب المناقب ابن المغازلی(مناقب علی بن أبی طالب علیه السلام) که حاصل تدبرهای ایشان در حوزه تحقیق، تصحیح و تعلیق نویسی است.
دومین کاری که استاد بهبودی انجام دادند و به دلیل این کار معروفیت خاصی پیدا کردند، این بود که ایشان بعد از عمری تدبر در حدیث شناسی و کشف علل روایات تصمیم به پالایش متون حدیثی گرفتند و با توجه به مبانی ویژه ای که در حوزه سند شناسی و متن شناسی داشتند دست به استخراج صحاح کتب اربعه زدند و سه مجموعه صحیح الکافی، صحیح الفقیه و صحیح التهذیب را به علاقمندان گوهر ناب تعالیم اهل بیت(ع) تقدیم کردند که ضمناً این سه کتاب برای استفاده بیشتر خوانندگان فارسی با عناوین گزیده کافی، گزیده فقیه و گزیده تهذیب منتشر شده است. در این برگردان های فارسی استاد علاوه بر ترجمه روایات منتخب خود گاه شرح های کوتاهی و نکته های فقه الحدیثی ذیل برخی روایات اضافه کرده اند که بسیار آموزنده است.
در صورت امکان در مورد مبانی حدیث شناسی ایشان توضیح دهید.
مرحوم آقای بهبودی در نوشتن کتابهای صحاح کتب اربعه مبانی ویژه ای داشتند و بر این اساس نمونه هایی از روایات را غیر معتبر شناسایی کرده بودند. ما برای کسانی که می خواهند هم با مبانی آقای بهبودی آشنا شوند و هم با نمونه های علل شناسی روایات ایشان در رابطه با احادیث آشنا شوند دو کتاب معرفه الحدیث و دیگری علل الحدیث که در سالهای آخر عمرشان تالیف کردند، معرفی می کنیم. در این دو کتاب هدف ایشان آشنا ساختن مخاطبان با علل شناسی روایات و هم ارایه نمونه هایی از روایات که دچار آسیب های متنی و سندی شده است و به این دلیل انتخاب نشده است بوده است.
در مورد حوزه مطالعات علوم قرآنی این دین پژوه نامدار نیز می توانید توضیحاتی دهید؟
از حوزه های دیگری که این استاد در آن پژوهش هایی داشته اند و آثاری ارایه کرده اند می توان به مطالعات قرآنی ایشان اشاره کرد. ایشان در دوره جوانی خود کتابهایی در حوزه شناخت اعتبار و اصالت قرآن نوشته اند مانند: معجزه قرآن و مبارزه با شرک که بخشی از اندیشه های علوم قرآنی ایشان در این کتاب مشاهده می شود و دیگر کتابی در تفسیر سوره مبارکه یوسف است.
ایشان حتی کتابهایی در زمینه تجوید و قرائت قرآن داشته اند و آموزش های خوب در رابطه با تجوید، روخوانی و روان خوانی قرآن داده اند. استاد بهبودی از سالهای آغازین ورود به عرصه های پژوهش و تحقیق علاقه شدیدی به مفهوم شناسی آیات قرآن داشتند.
حلقه های تدریس استاد بهبودی چگونه بود؟
آقای بهبودی زمانی که از نجف به ایران بازگشتند شغل تالیف، تصحیح و تفسیر را برای خود انتخاب کردند و به دنبال اینکه جایی تدریس کنند نبودند. در سال 1361 زمانی که دانشگاه تربیت مدرس تاسیس شد و دو رشته تاریخ اسلام و علوم قرآن و حدیث به عنوان رشته های این دانشگاه دانشجو پذیرفتند، ابتدا دانشجویان رشته تاریخ با توجه به شناختی که از ایشان بدست آورده بودند، در رابطه با تدریس تاریخ اسلام به سراغ استاد بهبودی رفتند و درسی با عنوان سیره علوی با استاد انتخاب کردند و بعدها نیز کتابی با همین عنوان از ایشان چاپ شد. بعد دانشجویان رشته علوم قرآن و علوم به واسطه دانشجویان تاریخ با استاد بهبودی آشنا شدند و از ایشان خواستند که درسهایی در رابطه با علوم حدیث و رجال به ایشان بدهد. آقای بهبودی قبول کردند و ارتباط ایشان با دانشگاه برقرار شد. در این زمان ایشان حدود 60سال داشتند. استاد یک دهه با دانشگاه تربیت مدرس همکاری کردند. در این مدت صدها دانشجو در مقاطع فوق لیسانس و دکتری پرورش دادند ولی در عین حال ایشان به مباحث تدریس دامن نزدند و بعد از 10 سال با توجه به معذورات جسمی تدریس دانشگاهی را کنار گذاشتند و گاهی همین شاگردان در منزل ایشان سر کلاس ایشان بودند.
بخش دیگری از شاگردان ایشان شاگردان تفسری وی در خانه و مساجد و حسینه های محل ایشان بودند. و در واقع ایشان در کسوت مدرس وارد حوزه نشدند و این به معنای آن نیست که حوزه خواستار حضور ایشان نبود بلکه ایشان خط کاری متفاوتی داشتند.
ضمن اینکه ایشان کلاسهای متعدد تفسیر قرآن در مساجد محل و محل خود داشتند که حاصل درس های تفسیری سالهای جوانی و ابتدایی تحقیقات ایشان توسط شاگردان ایشان و بعضاً در آثار مختصری مثل هفت آسمان، رجعت، آیات مربوط به ارث و عمره پیامبر به چاپ رسیده است.
مختصات و ویژگی فعالیت این استاد بنام در حوزه دین و قرآن پژوهی چیست؟
ورود ایشان به حوزه مسایل تفسیری و قرانی این امکان را ایجاد کرد که ایشان بتوانند کل قرآن کریم را ترجمه ای تفسیر گونه و مختصر بکنید و این کتاب با عنوان معانی القرآن به چاپ رسید. از آنجا که این کتاب از سوی برخی ناقدان امر ترجمه مورد نقد و انتقاد قرار گرفت، ایشان احساس کردند که برخی از آیات قرآن که حق معنایی آنها در صحنه تفسیر ادا نشده است نیاز به توضیح بیشتری دارد و لذا ایشان برخی از این آیات را انتخاب کردند و به عنوان آیات مشکله در دو جلد با نام تدبری در قرآن تالیف کردند و در واقع توضیحاتی پیرامون بعضی از آیات مشکله نوشتند که این کتاب به چاپ رسیده و می تواند، معرف دیدگاه ایشان در حوره تفسیر قرآن باشد.
اقای بهبودی تدبری نیز در سرگذشت و سیره پیامبران در قرآن دارند که با نام سیره انبیاء در قرآن کریم به چاپ رسیده است، درس هایی در خصوص سیره شناسی امیرالمومنین علیه السلام در دانشگاه تربیت مدرس ارایه داده اند که بعدها با نام سیره علوی با نام ایشان به چاپ رسیده است و بالاخره در اواخر حیات خود مقالات و پژوهش های پراکنده ای که در زمینه قرآن داشتند در یک مجلد با نام معارف قرآنی به چاپ رساندند.
مجموعه آثار استاد، نشانگر نظریات ابتکاری، ژرف اندیشی و دقت و تأمل ایشان در برخورد کردن با مسائل دینی است که حقیقتاً از ساده اندیشی در برخورد با روایات به دور است و با شناخت توطئه هایی که در رابطه با جعل حدیث وجود داشته است همواره سعی کرده اند که آب زلالی از معارف اهل بیت را تهیه کرده و به کام تشنگان این معارف بریزند.
باتوجه به تحصیل ایشان در حوزه خراسان آیا از توانایی های ادبی آن حوزه هم بهره برده بودند یا خیر؟
ایشان ادبیات را در محضر استاد ادیب محمد تقی نیشابوری معروف به ادیب دوم آموخته اند و از نظر ادبیات فارسی و ادبیات عرب در جایگاه بالایی بودند. جالب اینکه ایشان شاگردان خود را به بالا بردن سطح ادبیات عرب توصیه می کردند؛ ایشان به شاگردان خود توصیه می کردند بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد دوره ای را مشغول بالا بردن سطح ادبیات عرب خود کنند. شاخصه قدرت ادبی ایشان این است که یکی از ویراستاران متن عربی تفسیر المیزان هستند. گفتنی است زمانی که مرحوم علامه طباطبایی می خواستند این کتاب را منتشر کنند، در ابتدا جلد اول کتاب را برای ویرایش به ایشان دادند و بعد از دیدن نتیجه کار از ایشان خواستند تا ویرایش مجلدات دیگر را نیز مرحوم بهبودی به عهده بگیرند.
فلسفه در نگاه استاد بهبودی چه جایگاهی داشت؟
آقای بهبودی ضدیت خاصی با فلسفه و عرفان نداشت در واقع نمی توان گفت یکی از مصادیق مکتب تفکیکی در عصر حاضر است، ولی جدای از حوزه خراسان و مکتب تفکیک، به ایشان ثابت شده بود که حقیقت در نزد اهل بیت و مکتب اهل بیت است و از این جهت اصلاً نیازی نمی دید که برای اثبات عقاید از اصول فلسفی و کلامی استفاده کند.
البته گاهی که در کلاس درس ایشان حرفی پیش می آمد و ایشان مطلبی از یک مفسر یا متکلم بیان می کردند ما می فهمیدیم که ایشان چه توانایی در شناخت آرای آنها دارد و حتی می تواند از آراء فلاسفه استفاده نماید. اما درعلوم قرآن و حدیث به افق بالاتری از افق فلسفه و عرفان رسیده بود و به آن تسلط کافی داشت.
آیا وجه بارز دیگری نیز در رفتار و آثار ایشان به چشم می خورد؟
من شخصاً معتقدم در مورد آقای بهبودی دو نگاه وجود دارد، یکی نگاه از دور و بر مبنای شنیده ها و دیگری نگاه از نزدیک. نگاه از نزدیک در پرتو یا ملاقات با ایشان اتفاق می افتد و با خواندن آثار ایشان. من شخصاً معتقدم اگر نگاه ما به آقای بهبودی نگاه از نزدیک باشد اعتقادی به این که ایشان ظلم و جفایی در حق حدیث کرده باشند یا تفکرات ایشان موجب بی اعتمادی به حدیث شده باشد، منتفی می شود. ولی قاعدتاً نگاه از دور به مرحوم بهبودی و اکتفاء به شنیده ها در خصوص ایشان ممکن است چنین تصوری را بوجود بیاورد.
من در مورد آرای استاد بهبودی نکته ای را عرض می کنم و آن اینکه در شخصیت علمی آقای بهبودی ممکن است با ملاک های مختلف قضاوت های گوناگونی وجود داشته باشد و مورد نقد برخی قرار گیرد اما جدای از شخصیت علمی ایشان که ممکن است از دیدگاههای مختلف قابلیت نقد داشه باشد. یک چیز که در شخصیت ایشان نقد بردار نیست اعتقاد و ایمان قلبی خالص ایشان به اهل بیت (ع)، به حضرت علی (ع)، به فاطمه زهرا (س) و سایر امامان است. آقای بهبودی از نظر من، مجسمه اعتقاد و ارادت به اهل بیت بود و هیچ کس نمی تواند در رابطه با اعتقاد، شناخت و ایمان ایشان به اهل بیت تردید روا بدارد. خوشبختانه در این زمینه آثار فاخری هم از ایشان به ارث مانده است. شما باید تفسیر آقای بهبودی در رابطه با حدیث «حسین منی و انا من حسین» را بخوانید یا تفسیری که از سوره کوثر و آیات 12 تا 16 سوره احقاف کرده اند، ایشان معتقدند که قیام امام حسین علیه السلام در قرآن ثبت شده است. یا کتاب سیره علوی ایشان که واقعاً وقتی هر کسی آنرا می خواند آه و حسرت از اتفاقاتی که برای امیرالمونین بعد از رحلت پیامبر رخ داده است از نهاد او خارج می شود. استاد بهبودی یک انسان معتقد و مومن در مورد قرآن، محکمات قرآن و اعجاز قرآن و ساحت اهل بیت به عنوان مفسران قرآن و مبینان قرآن بودوبا همین اعتقاد پاک عمر خود را به پایان رساند رحمت خدا به روان او باد.
گفت و گو از سید حجت سید وکیلی