در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۹۰۹۵۵
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۸:۳۴
غلامحسین ابراهیمی دینانی:
چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: شاید در جهان اسلام هیچ فیلسوفی به اندازه خواجه نصیر درباره اخلاق مطلب نگفته و عمل نکرده باشد، خواجه یک وحشی مثل هلاکو را هم آدم کرد!

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، همایش خواجه نصیرالدین طوسی ظهر امروز (دوشنبه 4 اسفند ماه) با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد استاد دانشگاه شهید بهشتی، غلامرضا اعوانی چهره ماندگار فلسفه ایران، شهین اعوانی عضو مؤسسه حکمت و فلسفه و جمع دیگری از اساتید و چهره‌های فلسفه کشور در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

غلامحسین ابراهیمی دینانی در ابتدای صحبت‌های خود رباعی از خواجه نصیرطوسی بدین شرح خواند: «گر چشم یقین تو نه کج مج باشد / ترسا به کلیسا رود و حج باشد/ هر چیز که هست آن چنان می‌باید/ ابروی تو گر راست بود کج باشد»

چهره ماندگار فلسفه سپس گفت: این رباعی منسوب به خواجه نصیر طوسی است، بنده درباره این رباعی چند دقیقه صحبت می‌کنم. این مصرع که «هر چیز که هست آنچنان می‌باید» یعنی چه؟ هر چیز که هست باید باشد یا هر چیز که باید باشد، هست؟ برخی سخنرانان ما زمانی که اینجا می‌نشینند نمی‌دانند که چقدر باید سخن بگویند برخی تشخیص می‌دهند که چقدر صحبت کنند و برخی تشخیص نمی‌دهند و این گرفتاری جامعه بشری بین هست و باید وجود دارد! زمانی که این هست و باید قاتی می‌شود جامعه را درب و داغان می‌کند.

وی در ادامه افزود: باز سؤال دیگری می‌کنم، ما آنچه می‌بینیم هست یا آنچه هست، می‌بینیم؟ خداوند تبارک و تعالی آنچه می‌بیند هست یا برعکس؟ آنچه می‌بیند هست، درست است او قبل خلق هم می‌دید که آفرید، همان وقت که نبود وقتی غیر از خدا چیزی نبود که ببینید ولی ما آنچه هست، می‌بینیم. آنجا یک باید است اینجا یک هست است، این خیلی مسئله مهمی است. چه کسی می‌تواند از چیستی هستی بپرسد ولی از ارزش هستی نپرسد؟ چه کسی می‌تواند هستی خود را بفهمد که من هستم ولی نپرسد که چه هستم و چه باید باشم؟ هر کس می‌داند که هست این یقینی‌ترین علم است ولی نمی‌پرسد که چه باید باشد و گرفتاری ما همین است و تمام زندگی انسان از بدو تولد تا مرگ تعارض هستی و باید است. انسان هم هست و زندگی می‌کند و اگر نگوید که باید چه کار در فرهنگ بشری کنم ، حیوانی بیش نیست.

ابراهیمی‌دینانی با اشاره به اینکه در رباعی مذکور مشخص است که خواجه نصیر فیلسوف اخلاق و حکیم است، گفت: امروز در شرق و بالاخص غرب فیلسوف زیاد است در گذشته حکیم به اینها می‌گفتند.فرق فیلسوف و حکیم چیست؟ حکیم کسی است که همه هست‌ها و بایدها را می‌شناسد. حکیم باید متخلق اخلاق هم باشد شاید در جهان اسلام هیچ فیلسوفی اندازه خواجه درباره اخلاق چیزی نگفته باشد و عمل نکرده باشد که یک وحشی مثل هلاکو را آدم کند و کتاب‌هایی در سیاست، تدبیر و اخلاق نوشته است.

وی در ادامه یادآور شد: خواجه‌نصیر حکیمی اهل گفت‌وگو هم بوده همانطور بدون صحبت روی منبر نمی‌رفته است، کسی که فرسنگ‌ها راه دور با دیگران مکاتبه می‌کرده است کمتر فیلسوف داریم که اندازه خواجه به علوم زمان خود صحبت کرده باشد.

ابراهیمی‌دینانی در ادامه افزود: عرب‌ها اگر می‌گویند ایران قبل از اسلام سند ندارد، ما می‌گوییم سند ندارید که ندارید، بروید پیدا کنید! همه اسناد را سوزانده‌اند، همین کتیبه کوروش نشان می‌دهد که خیلی اسناد بوده، مگر اینکه نخواهند بهمند! خیلی چیزها از دست رفته و متأسفانه ما به تاریخ اهمیت نمی‌دهیم.

وی بیان اینکه خواجه بیش از هر علمی، فلسفه‌داناست آثارش هم نشان می‌دهد که ما اگر خواجه را نداشتیم کلام شیعه در حد شیخ صدوق باقی مانده بود، توضیح داد: ما متکلم مهم نداشتیم علم کلام را اگر کسی قبول ندارد که نداشته باشد! با کمال تأسف باید بگویم که سبکش ارسطویی و نیکوماخوسی است، یعنی اخلاق حد وسط را دارد ولی خواجه یک کتاب اخلاق ناصری دارد که خود او متوجه بود این اخلاق لزوما اسلامی نیست و بعد کتابی به نام اوصاف الاشراف نوشت که اگر اسلام اخلاق داشته باشد همین است. او اخلاق را در عرفان ارائه می‌دهد، اخلاق تکلیف و اخلاق فضیلت همین است.

چهره ماندگار فلسفه ایران با بیان اینکه عدالت یکی از اصول اخلاق است و مصادیق مختلفی دارد، توضیح داد: به هر صورت خواجه یک حکیم است هم در اخلاق و هم سیاست نوشته و عمل کرده و اهل نظر بوده است، علوم دیگر هم می‌نوشته است ما خواجه را به عنوان فیلسوف می‌شناسیم حالا به عنوان ریاضی‌دان با انیشتین مقایسه نمی‌کنیم چرا که در این صورت شاید بگوییم خواجه هیچ نمی‌داند!

در پایان این مراسم نیز شهین اعوانی به عنوان دبیر جلسه از قرابت بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی فردا (5 اسفند ماه) با تولد غلامرضا اعوانی خبر داد و همه تولد این استاد فلسفه را به او تبریک گفتند.

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931204001641#sthash.x4455Fyj.dpuf

به گزارش خبرگزاری دانا به نقل از فارس، همایش خواجه نصیرالدین طوسی ظهر امروز (دوشنبه 4 اسفند ماه) با حضور حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، آیت‌الله سیدمصطفی محقق داماد استاد دانشگاه شهید بهشتی، غلامرضا اعوانی چهره ماندگار فلسفه ایران، شهین اعوانی عضو مؤسسه حکمت و فلسفه و جمع دیگری از اساتید و چهره‌های فلسفه کشور در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

غلامحسین ابراهیمی دینانی در ابتدای صحبت‌های خود رباعی از خواجه نصیرطوسی بدین شرح خواند: «گر چشم یقین تو نه کج مج باشد / ترسا به کلیسا رود و حج باشد/ هر چیز که هست آن چنان می‌باید/ ابروی تو گر راست بود کج باشد»

چهره ماندگار فلسفه سپس گفت: این رباعی منسوب به خواجه نصیر طوسی است، بنده درباره این رباعی چند دقیقه صحبت می‌کنم. این مصرع که «هر چیز که هست آنچنان می‌باید» یعنی چه؟ هر چیز که هست باید باشد یا هر چیز که باید باشد، هست؟ برخی سخنرانان ما زمانی که اینجا می‌نشینند نمی‌دانند که چقدر باید سخن بگویند برخی تشخیص می‌دهند که چقدر صحبت کنند و برخی تشخیص نمی‌دهند و این گرفتاری جامعه بشری بین هست و باید وجود دارد! زمانی که این هست و باید قاتی می‌شود جامعه را درب و داغان می‌کند.

وی در ادامه افزود: باز سؤال دیگری می‌کنم، ما آنچه می‌بینیم هست یا آنچه هست، می‌بینیم؟ خداوند تبارک و تعالی آنچه می‌بیند هست یا برعکس؟ آنچه می‌بیند هست، درست است او قبل خلق هم می‌دید که آفرید، همان وقت که نبود وقتی غیر از خدا چیزی نبود که ببینید ولی ما آنچه هست، می‌بینیم. آنجا یک باید است اینجا یک هست است، این خیلی مسئله مهمی است. چه کسی می‌تواند از چیستی هستی بپرسد ولی از ارزش هستی نپرسد؟ چه کسی می‌تواند هستی خود را بفهمد که من هستم ولی نپرسد که چه هستم و چه باید باشم؟ هر کس می‌داند که هست این یقینی‌ترین علم است ولی نمی‌پرسد که چه باید باشد و گرفتاری ما همین است و تمام زندگی انسان از بدو تولد تا مرگ تعارض هستی و باید است. انسان هم هست و زندگی می‌کند و اگر نگوید که باید چه کار در فرهنگ بشری کنم ، حیوانی بیش نیست.

ابراهیمی‌دینانی با اشاره به اینکه در رباعی مذکور مشخص است که خواجه نصیر فیلسوف اخلاق و حکیم است، گفت: امروز در شرق و بالاخص غرب فیلسوف زیاد است در گذشته حکیم به اینها می‌گفتند.فرق فیلسوف و حکیم چیست؟ حکیم کسی است که همه هست‌ها و بایدها را می‌شناسد. حکیم باید متخلق اخلاق هم باشد شاید در جهان اسلام هیچ فیلسوفی اندازه خواجه درباره اخلاق چیزی نگفته باشد و عمل نکرده باشد که یک وحشی مثل هلاکو را آدم کند و کتاب‌هایی در سیاست، تدبیر و اخلاق نوشته است.

وی در ادامه یادآور شد: خواجه‌نصیر حکیمی اهل گفت‌وگو هم بوده همانطور بدون صحبت روی منبر نمی‌رفته است، کسی که فرسنگ‌ها راه دور با دیگران مکاتبه می‌کرده است کمتر فیلسوف داریم که اندازه خواجه به علوم زمان خود صحبت کرده باشد.

ابراهیمی‌دینانی در ادامه افزود: عرب‌ها اگر می‌گویند ایران قبل از اسلام سند ندارد، ما می‌گوییم سند ندارید که ندارید، بروید پیدا کنید! همه اسناد را سوزانده‌اند، همین کتیبه کوروش نشان می‌دهد که خیلی اسناد بوده، مگر اینکه نخواهند بهمند! خیلی چیزها از دست رفته و متأسفانه ما به تاریخ اهمیت نمی‌دهیم.

وی بیان اینکه خواجه بیش از هر علمی، فلسفه‌داناست آثارش هم نشان می‌دهد که ما اگر خواجه را نداشتیم کلام شیعه در حد شیخ صدوق باقی مانده بود، توضیح داد: ما متکلم مهم نداشتیم علم کلام را اگر کسی قبول ندارد که نداشته باشد! با کمال تأسف باید بگویم که سبکش ارسطویی و نیکوماخوسی است، یعنی اخلاق حد وسط را دارد ولی خواجه یک کتاب اخلاق ناصری دارد که خود او متوجه بود این اخلاق لزوما اسلامی نیست و بعد کتابی به نام اوصاف الاشراف نوشت که اگر اسلام اخلاق داشته باشد همین است. او اخلاق را در عرفان ارائه می‌دهد، اخلاق تکلیف و اخلاق فضیلت همین است.

چهره ماندگار فلسفه ایران با بیان اینکه عدالت یکی از اصول اخلاق است و مصادیق مختلفی دارد، توضیح داد: به هر صورت خواجه یک حکیم است هم در اخلاق و هم سیاست نوشته و عمل کرده و اهل نظر بوده است، علوم دیگر هم می‌نوشته است ما خواجه را به عنوان فیلسوف می‌شناسیم حالا به عنوان ریاضی‌دان با انیشتین مقایسه نمی‌کنیم چرا که در این صورت شاید بگوییم خواجه هیچ نمی‌داند!

در پایان این مراسم نیز شهین اعوانی به عنوان دبیر جلسه از قرابت بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی فردا (5 اسفند ماه) با تولد غلامرضا اعوانی خبر داد و همه تولد این استاد فلسفه را به او تبریک گفتند.


ارسال نظر