در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۹۳۰۶۹
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۵
دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی:
دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی گفت: می توانیم واژه های قرآن را متداول کنیم تا مردم مثال هایشان را با قرآن بزنند و از واژه های قرآنی در ادبیات خودشان استفاده کنند.
به گزارش خبرگزاری دانا از مهر، فهم زبان قرآن عنوان یک دوره ۳۶ جلدی آموزشی است که توسط حجت الاسلام والمسلمین حمید محمدی در رادیو قرآن تدریس می شود. به بهانه این کتاب آموزشی قرآن با حجت الاسلام محمدی، معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت دهم که در حال حاضر دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنیِ شورای عالی انقلاب فرهنگی است، درباره توسعه فرهنگ قرآنی، گفتگویی انجام شده است که از نظر می گذرد؛

*به نظر شما رسانه برای گسترش فعالیت های قرآنی چه کارهایی می تواند بکند؟

به نظر من، شما می توانید آن قدر بخش قرآن تان را تقویت کنید که دقیقاً به بخش فرهنگتان طعنه بزند. الان ظرفیت هایش موجود است. بسیاری از ظرفیت ها باید استخراج شوند. چهار تا خبر برای برگزاری مسابقات قرآن یا جشنواره های قرآنی، اینها ظرفیت قرآنی نیست. اینها بخش کوچکی از فعالیت های قرآنی کشور است که در این قالب ها ظهور پیدا می کند. بخش عظیمی از آن پژوهشگران قوی ای هستند که در این سطح دارند کار می کنند و خروجی های عظیمی دارند. بخش عظیمی از آن حوزه بین الملل است که تحت نام جمهوری اسلامی دارد کار می کند.

بخش وسیعی از اینها نخبگانی است در داخل مدارس، دانشگاه ها که اصلاً اینها مورد شناسایی قرار نمی گیرند مگر اینکه کسی باشد که خودش زور بزند و به نقطه ای برسد که دیده شود و مطرح شود. در حالی که خبرگزاری ها مهمترین کارشان این است که اینها را کشف کنند، استخراج کنند و به مردم معرفی کنند. این قضیه یک فرایندی می خواهد.

متأسفانه به قرآن با نگاهی خیلی محدود نگریسته شده و نگاه راهبردی در حوزه قرآن در بخش رسانه جدی نشده است و حتی صدا و سیما هم به آن توجه نکرده است. صدا و سیما با اینکه رادیو قرآن دارد ولی این برای نگاه راهبردی کفایت نمی کند. اولاً اینکه تمام شبکه ها بخش قرآن‌شان باید قوی‌ترین بخش شان باشد. الان اینجوری نیست. بعضی ها ندارند و بعضی ها هم ضعیف دارند.

شبکه سیمای قرآن باید قوی ترین شبکه سیما باشد. در حالی که اصلاً این طور نیست. برنامه های قرآنی همواره از لحاظ بودجه و حمایت در انتها هستند. اگر این نظام بر اساس حکومت حق و عدالت و قرآن است، این فعالیت ها کجای کارها هستند؟ بقیه شبکه ها فعالیت قرآنی شان کجاست؟ خود شبکه قرآن ته خط است. لذا حمایت برای تولید برنامه های قرآن محور و همچنین تولید علوم قرآن بنیان کاری بسیار کلیدی است که می بایست با یک اهتمام ویژه ای در سطح کشور دنبال شود. ما اینها را متاسفأنه کمتر می بینیم و بایستی در این زمینه جلو برویم.

*مختصری درباره سری کتاب های فهم قرآن توضیح دهید.

فهم زبان قرآن یک دوره آشنایی با ترجمه کامل قرآن است در سطوح مختلف که هر کدام مستقل است و سطح مخاطبش فرق می کند. یک سطح، برای بچه های حدود چهارم، پنجم دبستان تا اول راهنمایی است و دوره متوسطه اش برای دبیرستانی ها و دانشگاهیانی است که در رشته الهیات و قرآن نیستند و سطح عالی اش هم برای دانشجویان الهیات و قرآنی و حوزویان است. طلبه های دوم و سوم حوزه الان این کتاب، کتاب درسی‌شان است و آن را می خوانند. ما تلاش می کنیم بر اساس سنت رسول گرامی اسلام(ص) در حقیقت آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن را راهبری کنیم. سنت پیامبر(ص) در آموزش قرآن، سوره محور بوده است. امام رضا(ع) می فرماید یکی از نظم های قرآن، نظم سوره های قرآن است.

اصلاً یکی از وجوه اعجاز قرآن نظمش است. نظم قرآن به کیفیتی که الان موجود است. برای آموزش قرآن خود قرآن آمده و در هر سوره ای سفره ای را پهن کرده است. از یک نقطه شروع به نقطه ای می رساند، خود این موضوعیت دارد. لذا علامه طباطبائی هم اشاره می کنند که نظم موجود در بین دو بسم الله، بسیار نکته کلیدی است.

هر سوره ای برای خودش غرضی دارد. هر سوره خودش دارای استقلال است. سوره ها موجب ماندگاری در ذهن می شوند. آموزش سوره محور، تداعی می آورد. تداعی از اصول علمی، و مترقی روش آموزش است و ساز و کار حفظ را آسان می کنند. حالا شما ممکن است سوال کنید، آقا از کجا به کجا، سنت پیامبر(ص) این چنین بوده است. عهده آموزش های پیامبر(ص) از سوره محمد(ص) تا سوره ناس بوده است؛ یعنی ۵ جزء آخر قرآن. شما اگر بتوانید به ۵ جزء آخر قرآن مسلط شوید به کل قرآن، مسلط هستید. هم از حیث واژگانی هم از حیث محتوایی. زیرا بیش از ۸۵ درصد واژه های قرآنی در این بخش هستند و از نظر محتوایی هم تقریباً جامع مفاهیم قرآنی است.

البته بعضی از بحث های احکامی مثل خمس، ارث، نکاح و طلاق و اینها در این بخش نیست ولی بحث مبدأ و معاد که ام‌المعارف است اینجاست در جزء ۲۹ و ۳۰. بحث ارتباطات اجتماعی و رابطه‌های انسانی در جزء ۲۷ و ۲۸ موج می‌زند. از سوره محمد تا سوره ناس که از ۵ جزء دو صفحه کمتر است. بسیار بسیار جالب، قشنگ و جذاب است و جالب است که بیش از نیمی از سوره‌های قرآن اینجاست. قرآن ۱۱۴ سوره دارد. ۶۸ سوره‌اش اینجاست. یعنی ۱۱ تا بیش از نصف. بنابراین یک حجم عظیمی است. بعد، مردم با آنها یعنی سوره‌های کوچک اٌنس می‌گیرند فلذا برای آموزش خیلی مناسب است.

*پس می فرمایید که بهتر است آموزش های قرآنی و تدبر در قرآن باید سوره محور باشد.

بله بحث ما این است که آموزش مفاهیم و تفسیر باید سوره‌محور باشد. بعضی‌ها تأکیدشان در مسیر تنزیل است زیرا عمده سوره‌های قرآن در جزء ۲۹ و ۳۰ مسیر تنزیل‌شان در اینجاست. این سوره‌ها عمدتاً اولین سوره‌ها هستند که بر پیامبر (ص) نازل شده‌اند. بنابراین بهترین راه و بهترین کیفیت برای این کار، این آموزش است.

*درباره این ظرفیتی که شما می‌گویید در زمینه قرآن وجود دارد من خودم اصلاً به عینه دیده‌ام چه در سطح خانم‌های خانه‌دار که علاقه‌مند هستند و به سمت ترجمه و تفسیر قرآن می‌روند و چه در سطح متخصصینی که می‌شناسم. در خبرگزاری هم مراجعه داشته‌ایم. به عنوان مثال پزشکی بود که آمد و کتابش را معرفی کرد و گفت من ۲۰ سال است در زمینه قرآن کار می‌کنم و چنین کتابی نوشته‌ام؛ همچنین دامپزشکی می شناسم که ۲۰ سال است که در حال پژوهش درباره قرآن است یعنی کاملاً در آدم‌هایی که ما فکر نمی‌کنیم، آفتی که وجود دارد از آنجا ناشی شده که هدی للناس و بیان للناس بودن قرآن فراموش شده است و همواره گفته اند که باید به واسطه تفسیر، مفسر با قرآن مواجه شوید. یک مقدار به نظرم این آفتی بوده که باعث دوری مردم از قرآن شده است. نظر شما چیست؟

ـ  ببینید، حقیقت آن است که نه قرآن را می‌شود آن قدر باز گذاشت که هر کس از راه رسید تفسیر بگوید که این مسأله خودش خطری است. آن تدبر در قرآنی که مقام معظم رهبری، از همه می‌خواهند، تدبر در سایه دانش‌آموزی، دانشجویی و طلبگی است و البته عامه مردم آنچه را که می‌خوانند می‌توانند در آن تدبر کنند. تدبر در قرآن اختصاص به سنی ندارد. منتها روش‌هایش متفاوت است.


تدبر می‌تواند روشمند و با یک اصول خاصی باشد. ولی مردم و هر کسی که قرآن را می‌خواند می‌تواند در همان سطح خودش در قرآن تدبر داشته باشد. در حقیقت قرائت و فهم روشمند قرآن، بخشی از تدبیر است. به نظرم بایستی مردم را نسبت به تدبر درباره آنچه که می‌خوانند، عادت دهیم. یک شرح ساده و ترجمه روان در کنارشان باشد، با فهم جلو روند. مقام معظم رهبری فرمودند: حفظ قرآن هدف نیست. حفظ مقدمه تدبر است و تدبر مقدمه فهم است و فهم هم مقدمه عمل است.

آنچه که غایت الغایات قرآن است، انس با قرآن است، انس به این دلیل که خودش می‌تواند راهبرد کلیدی برای عمل باشد، موضوعیت دارد و خودش بهترین مدخل عمل است. یعنی اجرایی کردن گزاره‌های قرآن، در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی. به همین نسبت هم درجات حفظ طراحی شده و آدم‌ها مي‌توانند جلو بروند. لذا بایستی مسیری برویم که بچه به قرآن‌کریم علاقمند شود. علاقه مخصوص به زیبایی‌های ظاهری قرآن است. تلاوت خوش قرآن، خوش‌آهنگی قرائت قرآن. جاذبه‌های قرآن بسیار بالا است. یک بخش آن معارف ناب و حقایقی است که درونش است. آن جذابیت اش فوق‌العاده بالاتر است. یک بخش آن روح قرآن؛ آن نکته‌پردازی‌های ظریف قرآن است که آن هم جایگاه خودش را برای انسان دارد.

بنابراین مسیر ما باید این باشد؛ ورود مردم به فهم قرآن کریم و بهره‌برداری از این فهم، منتها فهمی روشمند و بدون حاشیه و آسیب. مردم لازم نیست هر چیزی که به ذهنشان رسید به فهم قرآن بگذارند. منتها می‌تواند در یک پروسه راهبری، جلو بروند. به مجرد اینکه اطلاعاتشان هم توسعه پیدا می‌کند، عربی‌شان خوب می‌شود، واژه‌هایشان توسعه پیدا مي‌کند به همان نسبت فهمشان هم عمیق‌تر می‌شود. بررسی‌هایشان هم ساختارمند و بهتر می‌شود.

اگر هر کسی خواست برداشت خودش را به جامعه عرضه کند، بهتر است که چهارتا آدم متخصص‌تر آن را نگاه کنند و برداشت‌شان را ملاحظه و مروری کنند که شبهه‌ای هم پیش نیاید. راه فهم تدبر در آیات الهی باز است. اصلاً قرآن، تدبر در قرآن را تأکید می‌کند. «افلا یتدبرون القرآن». اصلاً در مورد عدم تدبر، قرآن توبیخ می‌کند. تدبر و تفکر در آیات الهی بسیار تاکید شده است.

در «فهم زبان قرآن» به دنبال همین کار هستیم. آن مسیر فهم و تدبر قرآن را در دبستان رقم بزنیم. سوره‌های کوچک، آیات روان، واژه‌های خیلی قشنگ، بچه‌ها را جذب کنیم. برای دوره متوسطه‌، واژه‌ها را مقداری گسترده‌تر کنیم. این برنامه‌ای که هر شب در رادیو قرآن داریم، ساعت ۷:۳۰ تا ۸:۳۰ پنج روز اول هفته این درس‌ها را می‌گوییم و دو روز آخر خلاصه درس‌ها تکرار می‌شود و کتاب فهم زبان قرآن، جلد اول دوره متوسطه‌اش آموزش داده می‌شود. کلاس‌ها ضبط می‌شوند. ممکن است بعدها پیاده هم شوند ولی محور درس‌ها همین کتاب است، زیرا تلاوت می‌شود. کل فایل ها در سایت رادیو قرآن گذاشته می‌شود که حالا اگر خبرگزاری مهر هم می‌خواهد می تواند بگذارد. PDF هر درس هم موجود است. فایل صوتی‌اش هم هر روز از رادیو قرآن پخش می‌شود.

بحث‌های مشتقات جملات، بعد سیمای هدایتی سوره که تفسیر سوره است. بعد بحث نکته‌های تفسیری، می‌آید و نکته‌پردازی می‌شود. در ادامه‌اش پیام‌های سوره می‌آید. معانی لغات و واژگان سوره‌ها اول می‌آید. بعد نمودار سوره‌ها می‌آید. بعد همه اینها را که گفتیم یک بحثی می‌آید به نام «زبان قرآن» و «قرآن؛ کتاب زندگی» که مي‌گوید قرآن برای زندگی امروز ما چه چیزی دارد. اگر خدا بخواهد بنا داریم همین کار را روی نهج‌البلاغه هم انجام دهیم، بعد از اینکه نهج‌البلاغه را معرفی شده شروع کنیم.

*در فعالیت های قرآنی آیا چشم‌انداز ما نباید این باشد که ادبیات قرآنی رایج شود؟ یعنی الفاظ و واژگان قرآنی وارد ادبیات روزمره ما شود. مثلاً کلمه فتنه که واژه ای قرآنی است و وارد ادبیات سیاسی‌ ما شده است. منظورم این است که اگر می‌خواهیم قرآن را گسترش دهیم باید ادبیات قرآن را گسترش دهیم. مثلاً کلمه دین و ولایت در قرآن به نحو دیگری به کار برده می شود. قرآن می‌گوید: «لکم دینکم ولی الدین»، ولی ما می‌گوییم دیندار و بی‌دین، در حالی که در ادبیات قرآنی دیندار و بی‌دین وجود ندارد. یا قرآن می گوید والذین کفروا اولیاءهم الطاغوت یعنی در ادبیات قرآنی، بی‌ولایت وجود ندارد ولی ما می‌گوییم ولایت‌مدار و بی‌ولایت. باید دایره‌المعارفی درست کنیم بر مبنای ادبیات قرآنی و ببینیم در قرآن کلمات به چه نحوی حضور دارند. ما هم این کلمات را به همان نحوی که خداوند به کار برده، به کار ببریم.

این دو تا کار است، یک کار این است که قرآن چه می گوید. ببینیم و تحلیل کنیم. مثلاً ما کتابی داشتیم به نام مفردات القرآن، بررسی کلیدواژه های قرآن، کتاب درسی هم هست و اصلاً تحلیل واژه های قرآن است. اما یک وقتی می خواهیم روی واژه ها فرهنگسازی کنیم. می توانیم آنها را متداول کنیم تا مردم مثال هایشان را با قرآن بزنند و مردم از واژه های قرآنی در ادبیات خودشان استفاده کنند. شروع این کار این است که آیاتی را منتخب کنیم و اینها را آرام آرام در بین مردم ترویج کنیم و ضرب المثل کنیم تا مردم به آن آیه استناد کنند. استناد به آن واژه استناد به آن آیه هم است و خودش می تواند آرام آرام در فضای متعدد آن را فرهنگ سازی کند. این کاری است که رسانه ها می توانند ورود خیلی خوبی در آن داشته باشند.

برای مخاطبین خودشان روزانه بیایند یک آیه را با یک ضرب المثل همراه کنند و کاربردهایش را در جاهای مختلف مثال بزنند که مردم از آن بهره برداری کنند. مثلاً الان گاهی برای اینکه بگویند «من نمی دانم» می گویند «الله اعلم» که عبارتی قرآنی است. بعد این می تواند تسری پیدا کند به لایه های مختلف جامعه. این کار شدنی است که جای واژه های قرآنی را در فرهنگ عمومی باز کنیم.

می توانیم ضرب المثل استخراج کنیم. ضرب المثل ها با استفاده از قرآن الان موجود هستند، منتها باید یک کار رسانه‌ای رویش بشود. این مسأله بیاید در قالب یک داستان بیان شود، صدا و سیما و خبرگزاری ها رویش کار کنند. باید این مساله آرام آرام کار شود و در کتاب های رسمی آموزش و پرورش و موسسات قرآنی کشور به بچه ها آموزش داده شود.

ارسال نظر