به گزارش گروه انرژی خبرگزاری دانا، در پی انتشار نامه ای نوشته شده با امضای ۷۰ تن از نمایندگان مجلس به رییس جمهوری و ابراز نگرانی نسبت به کنار گذاشتن شرکتهای ایرانی از صنعت نفت و بیکاری کارکنان آنها از جمله شرکت حفاری شمال، شرکت ملی نفت به این ابراز نگرانی پاسخ داد که به شرح زیر است:
روابط عمومی شرکت ملی نفت ضمن ارج نهادن بر حساسیت و نگرانی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نسبت به صنعت نفت کشور لازم میداند جهت آگاهی نمایندگان محترم و تنویر افکار عمومی، اطلاعات لازم را در دو بخش فعالیت شرکتهای ایرانی در بخش حفاری پارس جنوبی و فعالیت شرکت حفاری شمال ارائه نماید.
الف- حضور ۵۰ درصدی شرکت های ایرانی در حوزه حفاری پارس جنوبی:
۱- حوزه فعالیت شرکت ملی نفت ایران در سطح کشور در دو بخش خشکی و دریا تعریف شده است که بخش دریایی آن بجز نفت خزر، تحت مدیریت شرکت نفت فلات قاره ایران و شرکت نفت و گاز پارس میباشد که شرکت حفاری شمال در بخش حفاری دریایی در فلات قاره ایران هیچگونه فعالیتی ندارد و تنها فعالیت آن در پارس جنوبی و آنهم تامین و اجاره دو دکل سحر ۱ و سحر ۲ می باشد.
۲- شرکت نفت و گاز پارس با اعتقاد و اعتماد به توان داخلی شرکت های ایرانی عمیات حفاری دریاییخود را به شرکت های نظیر شرکت ملی حفاری ایران، پتروپارس ، حفاری دانا، پتروگوهر فراساحل کیش ، اویک داده است.در صورتی که پیش از این حفاری تماما با دکل های خارجی توسط شرکت های نظیر توتال ، استات اویل و انی در حوزه پارس جنوبی انجام می شده است.
۳- بر اساس اسناد موجود در حوزه پارس جنوبی بعد از خروج شرکت های حفاری خارجی در سالهای اولیه توسعه میدان مشترک پارس جنوبی سهم بکار گیری شرکت های حفاری ایرانی با دکل های دریایی ایرانی از اواسط دهه هشتاد تا کنون از رقم صفر درصد به میزان ۵۰% افزایش یافته است. در سال ۱۳۹۲ تعداد دکل های حفاری در پروژه های پارس جنوبی به عدد ۲۰ میرسد که به مرور و پس از تکمیل حفاری چاه ها و راه اندازی فازها۱۲، ۱۵و۱۶ ،و ۱۷و۱۸در تعداد آنها به عدد ۱۶ دستگاه دکل کاهش یافته که ۸ دستگاه آن ایرانی و ۸ دستگاه آن خارجی هستند. نمودار پیوست روند افزایش دکل های ایرانی را نشان میدهد.
جالب توجه اینکه ۴ دکل خارج شده شامل ۳ دکل خارجی بودند که کلا منطقه را ترک و دکل شهید رجایی بوده که بلافاصله بعد از پایان حفاری در پارس جنوبی ، در یکی دیگر از طرحهای شرکت ملی نفت مشغول شده است.
۴- شرکت نفت و گاز پارس در بخش کالای حفاری با حمایت و اعتماد به شرکت های ایرانی توفیق آن را داشته است که خود کفایی ۹۰% درصدی در تولید لوله های جداری ، تجهیزات سرچاهی ، بخشی از رشتههای تکمیلی درون چاهی را به ارمغان آورد و در چاههای پارس جنوبی از آنها استفاده نماید.
۵- همچنین شرکت نفت و گاز پارس با در نظر داشتن حفظ کیفیت ، خدمات حفاری خود را به تدریجبه شرکت های ایرانی واگذار کرده است که این شرکت ها هم اکنون بیشتر خدمات حفاری را در پارس جنوبی را انجام می دهند و جایگزین شرکت های همچون شلومبرژه و هالیبرتون شدهاند.
۶- در حال حاضر در بخش حفاری با حمایت های انجام شده هم اکنون تعداد دکل های ایرانی فعال درحوزه پارس جنوبی ۵۰% می باشد که با واگذاری عملیات حفاری فاز ۱۱ به شرکت مپنا و عملیات تعمیر ۳ حلقه چاه میدان گازی پارس جنوبی به شرکت ملی حفاری ایران درصد مشارکت دکل های ایرانی از ۵۰% نیزعبور خواهد کرد، ضمن آنکه بکارگیری دکل حفاری ایرانی در صدر اولویتهای این شرکت می باشد.
در بخش نیروی انسانی ، با توجه به اینکه فعالیت های حفاری به شرکت های ایرانی واگذار شده است، بیش از ۸۰% نیروی انسانی فعال در این حوزه ایرانی میباشند.
ب- سیاست ها و برنامه های حمایتی از شرکت حفاری شمال در پارس جنوبی:
۱- چنانکه گفته شد شرکت حفاری شمال هیچ فعالیتی در بخش حفاری دریایی در فلات قاره نداشته و صرفا ۲ دکل سحر ۱ و سحر ۲ در بخش حفاری پارس جنوبی فعالیت دارد. خرید دو دکل مذکور نیز با حمایت مالی یکی از شرکتهای پیمانکاری شرکت نفت و گاز پارس(شرکت پترو پارس) با تقبل پرداخت ۱۱۰ میلیون دلار پیش پرداخت آنها ، انجام شده است.
۲- دکل سحر ۲ در حال حاضر در طرحهای دریایی فاز ۱۹ مشغول فعالیت است و دکل سحر ۱ باتوجه به اتمام قراردادآن با شرکت پتروپارس، هم اکنون باوجود دارا بودن اشکالات اساسی فنی، با حمایت کارفرما (شرکت نفت و گاز پارس) مراحل پایانی انعقاد قرارداد خود را با شرکت حفاری پترو گوهر کیش انجام میدهد. همچنین طبق توافق قرار است دکل سحر ۱ پس از رفع اشکالات فنی اشاره شده بلافاصله فاز در ۱۳ پارس جنوبی به کار خود ادامه دهد. بنابراین برخلاف گزارش ارائه شده خلع ید شرکت حفاری شمال و خروج دکل سحر ۱ از پروژه های پارس جنوبی صحت ندارد.
۳- فعالیت شرکت حفاری شمال در طرحهای پارس جنوبی و حمایت از تداوم فعالیت این شرکت در حالی است که به لحاظ کیفیت و بهره وری کار ، در پایینترین سطح در مقایسه با شرکتهای ایرانی و خارجی است.
متوسط راندمان دکل های خارجی در پارس جنوبی ، ۴/۷۱ درصد و متوسط راندمان دکل های ایرانی ۸/۵۹% می باشد که در این بین راندمان دکل های شرکت حفاری شمال پائینترین می باشد. این راندمان پایین به معنای زمان حفاری طولانی و هزینه واقعی اجاره روزانه بسیار بالاتراست.
۴- اجاره دکل های ایرانی در مقیاس سحر ۱ و سحر ۲ ( متعلق به شرکت حفاری شمال) در قرارداد پتروپارس به طور متوسط روزانه حدود ۱۴۵ هزار دلار است در حالی که اجاره دکل های خارجی مشابه سحر۱ و سحر۲ روزانه حدود ۱۲۵ هزار دلار می باشد. همچنین دکلهای سوپر ریگ پلاس ۳۰۰+ با مشخصات فنی برتر ۱۴۹ هزار دلار است. بنابراین نرخ اجاره دکل های خارجی حتی با راندمان بالاتر، بسیار پائین تر از میزان اجاره روزانه دکل های ایرانی مستقر در پارس جنوبی است.
۵- علاوه بر موارد فوق باید این نکته را نیز اضافه کرد که شرکت حفاری شمال در رعایت مقررات و استاندارهای بین المللی ایمنی و hse دچار ضعفهای اساسی است. کشته شدن یکی از کارکنان فنی مستقر در دکل حفاری سحر دو که اخیرا به وقوع پیوسته موید این ادعا است. از سوی دیگر ، اقدام غیرحرفه ای ماه گذشته این شرکت در عدم صدور مجوز فرود بالگرد شرکت پتروپارس (کارفرمای طرف قرارداد حفاری پروژه ) به دلایل واهی و شخصی که در تضاد با قوانین ایمنی بین المللی مدیریت ریسک و دکل های حفاری دریایی بوده است را باید به مجموع اقدامات ناهماهنگ و ناایمن این شرکت در راهبری دکل حفاری اضافه نمود.
عدم نگهداری مناسب و به موقع ماشین آلات مستقر بر روی این دو دکل و نیز عدم برخورداری از توان حرفه ای در تعمیرات ادواری تجهیزات دکل و طولانی بودن زمان حفاری چاههای تحت قرارداد در مقایسه با شاخص متوسط استاندارد حفاری در پروژه های مشابه منطقه نیز از جمله مواردضعیف شرکت حفاری شمال در راهبری عملیات حفاری است.
۶- با وجود این شرکت ملی نفت و شرکت نفت و گاز پارس ترجیح داده با هدف حمایت از شرکتهای ایرانی و بازار کار ایجاد شده توسط این شرکتها به ویژه شرکت حفاری شمال، همکاری با این شرکت را ادامه دهد هرچند این همکاری موجب طولانی شدن مدت حفاری، افزایش هزینههای اقتصادی و پایینبودن کیفیت کار شده است.
در پایان یادآور می شود، سیاست اصلی شرکت ملی نفت ایران در دولت تدبیر و امید، تقویت حضور و فعالیت شرکتهای ایرانی در صنعت نفت کشور است و در این راستا از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد حتی اگر هزینههایی به اقتصاد کشور و صنعت نفت کشور تحمیل شود. این هزینهها با نگاه راهبردی و آیندهنگرانه رفع وابستگی فنی صنعت نفت به خارج و ایجاد صنعتی پویا، کارآفرین، پربازده و امیدبخش قابل تحمل است.
اما باید در نظر داشت که منابع خدادادی نفت، اموال عمومی کشور است که صیانت و بهرهمندی حداکثری از آن بر عهده دولت جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین شرکت ملی نفت و سایر شرکتهای وابسته وزارت نفت وظیفه خود میدانند در هر شرایطی(تحریم و غیر تحریم)، بهرهمندی از منابع خدادادی نفت و گاز را نظام مند و شفاف در راستای رشد و تعالی اقتصادی و رفاهی کشور مدیریت کنند و در این مسیر تحت تاثیر فشارهای سیاسی و غیرسیاسی قرار نگیرند.
از سوی دیگر در کنار حمایتهای دولت و وزارت نفت ، بر شرکتهای داخلی فعال در صنعت و نفت و گاز فرض است که بدور از جنجال و لابی گری، به ارتقای سطح کمی و کیفی فعالیتهای خود در حوزههای فنی، اقتصادی و مدیریتی پرداخته و مسئولیت واقعی خود در قبال ملت را دنبال کنند.
نمودار روند افزايش سهم دكل هاي ايراني در پارس جنوبي