تیمی که تحت عنوان تیم ب ایران در این دوره از مسابقات حضور یافت تلفیقی از بازیکنان باتجربه و اسمی و چندین بازیکن دیگر که فرصت کمتری در عرصه بینالمللی برای نشان دادن تواناییهای خود داشتند تشکیل یافته بود. این در حالی است که در تمام دنیا وقتی نام تیم ب به میان میآید ناخواسته ذهن همه به سمت بازیکنان کم تجربه و پشتوانه میرود اما به نظر میرسد این مورد در خصوص تیم ب کشورمان چندان رعایت نشده و پایههای اصلی این تیم از بازیکنان باتجربه تشکیل یافته بود.
واقعیتهای زیادی در خصوص تیمی که در رقابتهای قهرمانی آسیا به میدان رفت وجود دارد. واقعیتهایی که هیچ گاه از سوی گزارشگران و مجریان تلویزیونی عنوان نشد. تمجیدهای کورکورانه آنها از سم هم بدتر است و باعث میشود بسیاری از مشکلات و ضعفها پنهان بماند و اذهان عمومی به سمتی دیگر کشانده شود. به نظر میرسد گزارشگران یاد شده برای فدراسیون بازیها را گزارش کرده و تجزیه و تحلیل میکنند نه برای مردم.
شاید اگر تیم ب ایران کاملا از بازیکنان رده سنی امید و بازیکنان کم تجربه تشکیل میشد و حتی نتیجه را هم در تهران از دست میداد کسی از عملکرد این تیم خرده نمیگرفت چرا که فدراسیون و تیم ملی به هدف اصلی خود برای کسب تجربه میرسید اما حیف که کسب عنوان در پس نام تیم ب پنهان مانده بود وگرنه سرمربی این تیم بعد از شکست مقابل ژاپن به یکباره مدعی نمیشد که این تیم سوم ایران بوده است.
حضور پیمان اکبری در راس کادر فنی این تیم نیز با انتقادات زیادی همراه بود که داورزنی رئیس فدراسیون والیبال قبل از شروع مسابقات با یک مصاحبه تند خود سعی کرد همه منتقدان را خاموش کند. اکبری همزمان هدایت تیم دانشجویان، تیم ب و پیکان را عهدهدار است که البته رئیس فدراسیون مدعی شده بود انتخاب وی برای تیم دانشجویان خارج از حیطه کاری فدراسیون بوده است.
آیا میشود پذیرفت این کار بدون هماهنگی فدراسیون بوده است؟ آیا بهتر نبود تفکر تازهای در تیم ب حاکم میشد و دست کم به مربی دیگری فرصت ابراز شایستگیهای خود داده میشد تا اکبری هم با آرامش لازم برای تیم باشگاهی خود در عرصه آسیایی برنامهریزی کند؟ البته توجیه مسئولان والیبال کشور این بوده که بازیکنان هر سه تیم مشترک هستند. این هم نمیتواند توجیه خوبی باشد. تیم دانشجویان در یونیورسیاد نتیجه نگرفت و در تهران هم با برخورداری از بازیکنان کاملا باتجربه فینال را باخت.
در کنار این مسایل باید به برخی رفتارهای بازیکنان تیم ب نیز اشاره کرد که دور از اخلاق حرفهای گری است. اینکه کاپیتان با تجربه کشورمان بعد از پیروزی دشوار برابر چین حریف را ترسو خواند به نوعی توهین به حریف بود چرا که احترام متقابل شریط اصلی والیبال دنیا است اما بازیکنان کشورمان در بسیاری از موارد پس از کسب امتیاز شادیهای تحقیر آمیز نسبت به بازیکنان حریف داشتند و در نشت خبری هم کاپیتان این تیم رفتار دیگر بازیکنان را تکمیل کرد.
اگر اینگونه است پس باید گفت تیم ب هم در فینال ترسو بوده که نتیجه را واگذار کرده است؟ یا هر تیمی که از آمادگی فنی و ذهنی بالاتری برخوردار است نتیجه لازم را گرفته است. بدتر از همه اینکه خود پیمان اکبری زمانی که جام را از دست داد مدعی شد که تیم ب به نوعی تیم سوم ایران است. مشخص نیست وی چرا این ادعا را مطرح کرده است چرا که هیچ تیمی در دنیا تنها از شش بازیکن اصلی برخوردار نیست و مجوعه بازیکنان فیکس و ذخیره «تیم» را تشکیل میدهند.
جام هجدهم قهرمانی آسیا از تهران به شرق آسیا رفت ولی درس های زیادی برای والیبال ایران بر جای گذاشت. درسهایی که بسیاری از منتقدان حاضر به بازگو کردن آنها نیستند چرا که نمیخواهند جایگاه خود را در والیبال ایران از دست بدهند و این دردناکتر از هر چیزی است. آنها که در محافل خصوصی تاکید بر این دارند بازیکنان تیم ب فاصلهای بسیار با آنها که ملیپوشان اصلی ایران دارند و بسیاری از آنها با این کیفیت فنی هرگز نمیتوانند گزینههای خوبی برای تیم کشورمان باشند اما در منابع رسمی و رسانهای به دلایل گفته شده این حرفها را بر زبان نمیآورند.