به گزارش خبرگزاری دانا، احمد توکلی در نامه سرگشادهای به جهانگیری درباره حذف سامانه کارت سوخت هوشمند هشدار داد. متن این نامه بهشرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند جناب آقای جهانگیری
معاون اول محترم رئیس جمهور
سلام علیکم
از خرداد 1394 بنزین تکنرخی شد و در پایان آبان همان سال، مهلت استفاده از سهمیهها تمام شد. با توجه به اینکه سوختگیری با استفاده از کارت جایگاهها و بدون نیاز به کارت هوشمند خودرو، مقدور است، شاید اندک اندک چنین تصور شود که کارت هوشمند سوخت خودرو بیخاصیت است. تداوم این شرایط میتواند نابودی سامانهٔ هوشمند سوخت (کارت سوخت) را در آیندهای نزدیک در پی داشته باشد. در همین راستا وزیر محترم نفت در نشست مطبوعاتی خود در 20 بهمنماه، نسبت به ادامهٔ حیات این سامانه ابراز تردید کرده است.
"دیدهبان شفافیت و عدالت" پس از بررسی کارشناسانه این امر، نتایج به دست آمده پیرامون ضرورت حفظ سامانهٔ هوشمند سوخت و الزامات آن را تقدیم میکند. توجه خواهید فرمود که دوام استفاده از کارت هوشمند، نهتنها از جهت شفافسازی گسترده برای تصمیمگیریهای بخش عمومی اهمیت جدی دارد، بلکه ابزاری قوی در سیاستگذاری در حوزههای متعدد، از جمله مالیاتی، زیستمحیطی، حمل و نقل، صنعتی و تجاری در اختیار سیاستگذاران و مسئولان کشور قرار میدهد، و مهمتر از اینها، از فساد و بیعدالتی نیز بازمیدارد. هزینه نیز چنان که خواهید دید در قبال منافع آن بسیار ناچیز است.
الف ــ چرا کارت هوشمند سوخت ایجاد شد؟
از اواخر دهه 1370 تقاضای بنزین سالانه حدود 10 درصد رشد داشت بهطوری که از 5/35 میلیون لیتر در روز در سال 1376 به 6/73 میلیون لیتر در روز در سال 1385 افزایش یافت. در سال 1386 با استفاده از کارت هوشمند سوخت و اعمال سهمیه بندی اهداف تعیین شده که در سطور بعد از آنها یاد میشود همگی محقق شد. جا دارد، جدا از مسائل دیگر، از آقایان دکتر احمدینژاد، حامی و مهندس نعمتزاده، مجری کار برجسته علمی، فنی و مدیریتی سامانه کارت هوشمند سوخت قدردانی شود.
اما اهداف محققشده:
1. مهمترین هدف کنترل مصرف و کاهش واردات بود. واردات در سال 1385 بهمقدار وحشتناک 3/27 میلیون لیتر در روز رسید یعنی 37 درصد تقاضا با واردات پاسخ داده میشد. با اعمال سیاست جدید در سال 1386 تقاضای روزانه بنزین 2/9 میلیون لیتر کاهش یافت. اگر هیچ دلیلی برای خلق کارت هوشمند و سهمیه بندی جز مهار این واردات نداشتیم، باز هم عاقلانهترین و عادلانهترین کار همین ایجاد کارت سوخت و سهمیه بندی بود چون دیگر قدرت لجستیک و تدارک واردات را نداشتیم.
2. حذف قاچاق بنزین مشکل دیگر بود. قیمت بنزین نسبت به کشورهای همسایه بسیار پائین بود، به همین دلیل قاچاق بنزین رواج داشت. منابع رسمی مقدار قاچاق روزانه را 3 تا 9 میلیون لیتر برآورد میکردند. پس از سهمیه بندی و بهکارگیری کارت هوشمند تقریباً موضوع قاچاق منتفی شد.
3. زمینه سازی برای آزادسازی قیمت یک هدف دیگر بود. اثر ارزانی بنزین تشویق مصرف بیحساب بود. از اواسط دهه 70، تقاضای بنزین بهدلایل مختلفی رو به افزایش گذاشت و این تنوع دلیل، باعث شده بود حتی اگر قیمت بنزین به قیمت فوب خلیج فارس (نرخ آزاد آن روزها که حدود 3 برابر نرخ عرضه داخلی بود)، افزایش مییافت، باز هم مصرف بنزین مهار نمیشد، چون خدمات ناشی از مصرف بنزین جانشین خوبی نداشت. مصرف بنزین ضروری بود، مصرف کالای ضروری (مانند دارو) در برابر افزایش قیمت چندان کاهش نمییابد. پس در آن شرایط میخواستیم با افزایش شدید قیمت سوخت مصرف را مهار کنیم، بدون آن که نتیجه مطلوب به دست آید، تورم شدیدی بر مردم تحمیل میشد. بنابراین تلاش شد عوامل غیرقیمتی مؤثر بر تقاضای بنزین مهار شوند، مثلاً با توسعه جهشی در حمل و نقل عمومی و کارآمد کردن شبکه موجود حمل و نقل عمومی، کالای جانشین خودروی شخصی بهطور نسبی در دسترس شهروندان قرار گیرد چون عوامل غیرقیمتی مؤثر در مصرف وجود داشت، اگر بدون اصلاح آنها قیمت افزایش مییافت در واقع مردم باید هزینه سوءمدیریت مسئولان را میپرداختند، به همین دلیل انجام سیاستهای غیرقیمتی مقدم شمرده شد. این تقدم با ایجاد جایگزین مناسب برای خدمات حاصل از بنزین و کاهش عوامل فنی و مدیریتی افزایش مصرف، امکان آزاد شدن نرخ بنزین را فراهم ساخت.
4. جایگزین شدن CNG در سبد سوخت هم از نتایج همین بسته سیاستی بود که کارت هوشمند یک رکن آن بود. در حال حاضر 22 درصد سوخت خودروهای سواری را CNG تأمین میکند.
5. مهار مصرف و واردات طمع دشمن را قطع کرد. درواقع وقتی بهطور همزمان واردات و مصرف کاهش و تولید افزایش یافت، ابزار تحریم بنزین از کارایی افتاد.
6. صرفهجویی ارزی هدف دیگری بود که در سطح شگفتآوری محقق گشت. برآورد مرکز پژوهشهای مجلس میزان صرفهجویی را برای 8ساله 93ــ86 مبلغ 100 میلیارد دلار نشان میدهد که حدود 70 درصد آن از محل کاهش واردات و بقیه حاصل تبدیل سوخت از بنزین به CNG بوده است.
چنانچه سیاستهای مذکور اجرایی نمیشد و مصرف با همان روندِ پیش از سال 1385 ادامه مییافت نیاز سال 1393 به بنزین به 139 میلیون لیتر میرسید در حالی که با اجرای آنها، در سال 1394 تنها 5/70 میلیون لیتر در روز بود.
ب ــ آثار دیگر کارت هوشمند چه بود؟
علاوه بر نتایج فوقالذکر، آثار مثبت زیر نیز به دست آمده است:
1. اثبات کارآمدی قیمتگذاری چندنرخی در حل مسائلی نظیر مدیریت مصرف سوخت و دارای قابلیت مدیریت آلودگی هوا در روزهای ایستایی هوای کلانشهرها، همچنین کاهش نابرابر در مصرف انرژی
2. بازگشت بسیار سریع سرمایه مصرفشده در سامانه کارت هوشمند
3. کسب تجربه مدیریت یکپارچه طرحهای بزرگ
4. ایجاد بانک اطلاعات روزآمد از وسایل نقلیه و زمینه سازی برای عملیات ترافیکی، زیستمحیطی، نظارتی، امنیتی و جرمزدا
5. ارتقای سطح فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور و ایجاد فرصت برای صادرات فناوری و خدمات فنی
6. حل مشکل مخابراتی برخی از روستاهای کشور.
ج ــ امروز کارت هوشمند به چهکار میآید؟
چنین ادعا میشود که با تکنرخی شدن بنزین کارت سوخت فایدهای ندارد، فقط هزینه سالانهای در حدود 20 میلیارد تومان روی دست دولت میگذارد. در رد این دعوی نکات زیر درخور توجه است:
1. دستهبندی متقاضیان در بازار هر کالای همگنی که شمارنده داشته باشد، بدون آنکه هزینه قابل اعتنایی ایجاد کند، مقدور است. این دستهبندی اعمال سیاستهای مختلفی را میسر میسازد. چنان که ملاحظه خواهید فرمود قدرت مدیریت اقتصادی از جهات متعدد افزون خواهد گردید، بهعنوان مثال با شمارنده (کنتور) برق میتوان مشتریان کممصرف، با مصرف متوسط و پرمصرف را از یکدیگر جدا ساخت و با تعیین نرخهای متفاوت سیاست توزیع درآمدی اعمال نمود، یا با اعمال نرخ پلکانی سیاست مصرفی را برقرار کرد و با چندزمانه کردن شمارنده برق، سیاست بهبود بهرهوری را محقق ساخت. تمام این موارد بدون هزینه برای دولت قدرت برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی فراهم میسازد. شرط کار در مورد بنزین، الزامی شدن فروش بنزین با کارت هوشمند خودرو است که در ادامه به راهکارش خواهیم پرداخت.
2. یکی از مشکلات تولید و یا مصرف برخی از کالاها، آثار خارجی مثبت یا منفی است. این پدیده وقتی بروز میکند که کالا خصوصی نباشد؛ اگر کالا خصوصی باشد عرضه کننده با دریافت قیمت کالا، تمام هزینههای انجام شده را میپوشاند و خریدار با دریافت کالا تمام منافع و زیانهایش را تصاحب میکند، یعنی هزینه و فایده معامله داخلی است. در اقتصاد بخش عمومی نشان داده میشود که اگر در معاملهای تمام منافع و تمام هزینه ناشی از تولید و مبادله بین دو طرف درگیر جابهجا نشود و بخشی از منفعت یا هزینه متوجه اشخاص خارج از مبادله شود، یعنی تولید یا مصرف آثار خارجی داشته باشد، تولید یا مصرف از نقطه بهینه پایینتر خواهد بود (با وجود آثار خارجی مثبت) یا بالاتر خواهد بود (با وجود آثار خارجی منفی) و کارکرد بازار ناکارا میشود. راهحل رفع ناکارآمدی و افزایش کارایی، داخلی کردن آثار خارجی است. فروش بنزین با کارت هوشمند این امکان را برای دولت فراهم میسازد.
3. کار اصلی دولت در زمینه اقتصادی تولید کالای عمومی است. یکی از ویژگیهای کالای عمومی آن است که پس از تولید شدن کسی را نمیتوان از بهره بردن از آن استثناء کرد، مانند روشنایی خیابانها. بهخلاف کالای خصوصی که با قیمت، کسانی که قیمت را نپردازند از مصرف محروماند. کالای عمومی با استفاده از منابع عمومی مانند مالیات، تولید میشود چون در مثال روشنایی معابر نمیتوان مستقیماً مقدار مصرف و هزینه را برای هر عابری تشخیص داد و بهای آن را دریافت کرد. جادهها و راههای هر کشور از نظر استثناناپذیری گاهی شبیه کالای عمومی هستند. البته اگر جاده، بزرگراه یا آزادراه باشد و ایجاد محل اخذ عوارض مقرون به صرفه باشد، استثناپذیر کردن مقدور است، ولی در راههای دیگر گرچه از نظر فنی این کار مقدور باشد، از نظر اقتصادی باصرفه نیست. عدالت اقتضاء دارد که هرکس بیشتر از راهها بهره میبرد، در تولید و نگهداری آنها بیشتر سهیم باشد. کارت هوشمند این هدف را تأمین میکند.
4. ممکن است در وضعیتی مانند امروز، سیاست اقتصادی ــ اجتماعی دولت اقتضاء کند که در تعیین قیمت بنزین همه هزینه تمامشده را لحاظ نکند؛ در این وضعیت که اختلاف قیمت در داخل و کشورهای همسایه بزرگ است، قاچاق باصرفه خواهد شد. کارت هوشمند خودرو مانع این کار ضدکارایی و ضدعدالت میشود، این خطر در قیمت فعلی وجود دارد چه رسد به وقتی که قیمت نفت خام افزایش یابد.
5. ممکن است در وضعیت بحرانی (فجایع طبیعی، جنگ، تحریم و رکود شدید جهانی) دولت ناچار از مهار شرایط گردد، باز همین کارت هوشمند خودرو به کار میآید.
6. دولت برای مقاصد مختلف مانند سیاستهای گردشگری، تخمین تابع تقاضای سفر (مؤثر در تصمیمات فرهنگی، راهسازی، ترافیکی...)، تعیین هزینه بیمه متناسب با ریسک واقعی، تعیین کرایه خودروهای عمومی (تاکسی، آژانس، وانتبار، سرویس مدارس و ادارات) و تعقیب مجرمان محتاج شفافیت اطلاعات خودروها است. کارت هوشمند خودرو شفافیت لازم را فراهم میکند.
ملاحظه میفرمایید که با ادامه استفاده از کارت هوشمند خودرو در مصرف بنزین، اعمال سیاستهای مالی، زیستمحیطی، مصرفی، تجاری، صنعتی، امنیتی، گردشگری، ترافیکی، اقتصادی، توزیع درآمدی، عمرانی و... برای دولت مقدور یا تسهیل میشود. در واقع مجموعه سامانه کارت هوشمند سخت افزاری است که بهاتکای آن نرمافزارهای سیاستی متعددی را میتوان اجرا کرد.
د ــ الزامات کار چیست؟ راهحل؟
بنزین در هر زمان فقط با یک نرخ عرضه میشود. این نرخ میتواند با توجه به سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تعیین گردد. در هر حال باید بهسمت قیمتی برود که هزینه فرصت بنزین در منطقه باشد تا هزینه تمامشده با لحاظ کردن بهرهوری را بپوشاند، همچنین سود معقولی برای تولیدکننده داشته باشد.
1. شرط لازم تأمین محاسن پرارزش مذکور این است که همه ملزم به استفاده از کارت هوشمند خودرو باشند. و اگر کسی اضطراراً محتاج سوخت بود ولی به هر دلیل کارت خودرو بههمراه نداشت، بهاندازه مابه التفاوت بالاترین قیمت بنزین در کشورهای همسایه و نرخ داخلی جریمه استفاده نکردن از کارت هوشمند خودرو میپردازد. علت این جریمه نسبتاً سنگین، وادار ساختن صاحبان خودروها به استفاده از کارت خودروی خویش است. قاچاق نیز با این تدبیر منتفی میشود.
2. با دسته بندی مصرفکنندگان به نسبت حجم مصرف، نوع خودرو، سن خودرو، تعداد خودروهای به نام هر نفر، میزان آلایندگی خودرو، اهداف کلان بخش انرژی، سیاستهای بازتوزیعی از خودروسواران به مردمی که خودروی شخصی ندارند، اهداف ترافیکی و ملاکهای مشابه بهشکل پلهای و تصاعدی، عوارض و مالیات بر مصرف وضع کرد. بدین ترتیب میتوان آثار خارجی مصرف را داخلی کرد، صنعت خودروسازی و واردات خودرو را بهسمت ترجیح خودروهای کممصرف جهت داد، کسانی را که در استفاده از راهها سهم بیشتری دارند در تأمین منابع احداث و نگهداری راهها بیشتر مشارکت داد، منابع کافی برای جبران کمبودهای مردمِ بیخودرو و مستضعف حاصل کرد و... در این مالیات، اصابت مالیاتی تقریباً صددرصد است، یعنی بار مالیات بر دوش کسی گذاشته میشود که باید میشد.
3. شبکه اطلاعات حاصل از کارت هوشمند بهطور برخط در اختیار مسئولان امنیتی و انتظامی قرار گیرد. یکی از نتایج این اقدام مبارزه مؤثرتر با انواع جرائم فردی و یا سازمان یافته است. سایر بهره برداران مانند پلیس راهور، سازمان محیط زیست و شهرداریها نیز باید دسترسی به این اطلاعات داشته باشند.
4. در وضع مالیات، به بنزین بهعنوان یک فرصت باید نگریست. در اغلب کشورهای پیشرفته از حیث صنعتی یک منبع قابل اعتنای درآمد مالیاتی دولتها، مالیات بر سوخت است بهطوری که متوسط سهم مالیات از ارزش فروش هر لیتر سوخت در کشورهای گروه 7 بهمقدار 7/46 درصد است در حالی که فروشنده نفت خام 5/38 درصد ارزش فروش را کسب میکند. ارقام متناظر برای کشورهای OECD بهترتیب 7/45 و 3/37 درصد از ارزش فروش یک لیتر سوخت است، یعنی مالیاتی که دولت کشور مصرفکننده غربی از هر لیتر سوخت میگیرد، از چیزی که تولید کننده نفت خام به دست میآورد، بیشتر است. البته چنان که نمودار زیر نشان میدهد هر دولتی بهفراخور شرایط خود مالیات وضع میکند بهطوری که اختلاف قیمت فروش عمدتاً تحت تأثیر اختلاف مالیات است، بدین ترتیب مردم ما نهتنها عادت میکنند بنزین را بهقیمت بخرند، بلکه به دادن مالیات هم راضی میشوند. البته خودروداران ضعیف و متوسط چون عموماً مصرف متعارف دارند، عملاً مالیاتی نمیپردازند.
سهم مالیات از ارزش یک لیتر سوخت چقدر است؟
نکته آخر
توجه میفرمایید که راهکارها، کارایی و عدالت را، توأمان هدف گرفتهاند. برخی از کسانی که توجه کافی ندارند، از هزینه جاری نگهداری سامانه سخن میگویند. در اقتصاد اصطلاح "هزینه از دست رفته" (Sunk Cost) وقتی به کار میرود که هزینههای انجامشده در یک پروژه قابل بازیابی نباشد. در این وضعیت برای معلوم کردن موجه بودن ادامه یک پروژه با بهکارگیری روش هزینه ــ فایده، هزینههای انجامشده را در محاسبه هزینه کل پروژه لحاظ نمیکنند؛ چون قابل بازیابی نیست و از دست رفته است، تنها هزینههای ادامه کار را لحاظ میکنند. در واقع هزینه بقای سامانه، هزینه تعمیر و نگهداری است که گفته میشود سالی 20 میلیارد تومان است، حتی اگر این رقم را بپذیریم این هزینه، در قبال آنهمه دانایی که سامانه برای دولت فراهم میکند و آن میزان از توانایی که برای دولت میآفریند؛ فایده)، اساساً قابل قیاس است؟ در واقع برای کنار گذاشتن این سرمایه عظیم با آنهمه فایده متنوع و بزرگ، دولت باید دلیل بسیار محکمی داشته باشد تا خود را به تعطیل کردنش مجاز ببیند.
جناب آقای جهانگیری!
با این توصیفات و استدلالها از جنابعالی انتظار میرود از حذف سامانه کارت سوخت هوشمند خودرو مجدّانه جلوگیری بفرمایید.
با احترام
رئیس هیأت مدیره سازمان مردمنهاد
"دیدهبان شفافیت و عدالت"
احمد توکلی
رونوشت: برادر ارجمند جناب آقای دکتر علی لاریجانی، رئیس محترم مجلس
برادر ارجمند آیتالله آملی لاریجانی، رئیس محترم قوه قضائیه
برادر ارجمند جناب آقای زنگنه، وزیر محترم نفت
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر ارجمند جناب آقای جهانگیری
معاون اول محترم رئیس جمهور
سلام علیکم
از خرداد 1394 بنزین تکنرخی شد و در پایان آبان همان سال، مهلت استفاده از سهمیهها تمام شد. با توجه به اینکه سوختگیری با استفاده از کارت جایگاهها و بدون نیاز به کارت هوشمند خودرو، مقدور است، شاید اندک اندک چنین تصور شود که کارت هوشمند سوخت خودرو بیخاصیت است. تداوم این شرایط میتواند نابودی سامانهٔ هوشمند سوخت (کارت سوخت) را در آیندهای نزدیک در پی داشته باشد. در همین راستا وزیر محترم نفت در نشست مطبوعاتی خود در 20 بهمنماه، نسبت به ادامهٔ حیات این سامانه ابراز تردید کرده است.
"دیدهبان شفافیت و عدالت" پس از بررسی کارشناسانه این امر، نتایج به دست آمده پیرامون ضرورت حفظ سامانهٔ هوشمند سوخت و الزامات آن را تقدیم میکند. توجه خواهید فرمود که دوام استفاده از کارت هوشمند، نهتنها از جهت شفافسازی گسترده برای تصمیمگیریهای بخش عمومی اهمیت جدی دارد، بلکه ابزاری قوی در سیاستگذاری در حوزههای متعدد، از جمله مالیاتی، زیستمحیطی، حمل و نقل، صنعتی و تجاری در اختیار سیاستگذاران و مسئولان کشور قرار میدهد، و مهمتر از اینها، از فساد و بیعدالتی نیز بازمیدارد. هزینه نیز چنان که خواهید دید در قبال منافع آن بسیار ناچیز است.
الف ــ چرا کارت هوشمند سوخت ایجاد شد؟
از اواخر دهه 1370 تقاضای بنزین سالانه حدود 10 درصد رشد داشت بهطوری که از 5/35 میلیون لیتر در روز در سال 1376 به 6/73 میلیون لیتر در روز در سال 1385 افزایش یافت. در سال 1386 با استفاده از کارت هوشمند سوخت و اعمال سهمیه بندی اهداف تعیین شده که در سطور بعد از آنها یاد میشود همگی محقق شد. جا دارد، جدا از مسائل دیگر، از آقایان دکتر احمدینژاد، حامی و مهندس نعمتزاده، مجری کار برجسته علمی، فنی و مدیریتی سامانه کارت هوشمند سوخت قدردانی شود.
اما اهداف محققشده:
1. مهمترین هدف کنترل مصرف و کاهش واردات بود. واردات در سال 1385 بهمقدار وحشتناک 3/27 میلیون لیتر در روز رسید یعنی 37 درصد تقاضا با واردات پاسخ داده میشد. با اعمال سیاست جدید در سال 1386 تقاضای روزانه بنزین 2/9 میلیون لیتر کاهش یافت. اگر هیچ دلیلی برای خلق کارت هوشمند و سهمیه بندی جز مهار این واردات نداشتیم، باز هم عاقلانهترین و عادلانهترین کار همین ایجاد کارت سوخت و سهمیه بندی بود چون دیگر قدرت لجستیک و تدارک واردات را نداشتیم.
2. حذف قاچاق بنزین مشکل دیگر بود. قیمت بنزین نسبت به کشورهای همسایه بسیار پائین بود، به همین دلیل قاچاق بنزین رواج داشت. منابع رسمی مقدار قاچاق روزانه را 3 تا 9 میلیون لیتر برآورد میکردند. پس از سهمیه بندی و بهکارگیری کارت هوشمند تقریباً موضوع قاچاق منتفی شد.
3. زمینه سازی برای آزادسازی قیمت یک هدف دیگر بود. اثر ارزانی بنزین تشویق مصرف بیحساب بود. از اواسط دهه 70، تقاضای بنزین بهدلایل مختلفی رو به افزایش گذاشت و این تنوع دلیل، باعث شده بود حتی اگر قیمت بنزین به قیمت فوب خلیج فارس (نرخ آزاد آن روزها که حدود 3 برابر نرخ عرضه داخلی بود)، افزایش مییافت، باز هم مصرف بنزین مهار نمیشد، چون خدمات ناشی از مصرف بنزین جانشین خوبی نداشت. مصرف بنزین ضروری بود، مصرف کالای ضروری (مانند دارو) در برابر افزایش قیمت چندان کاهش نمییابد. پس در آن شرایط میخواستیم با افزایش شدید قیمت سوخت مصرف را مهار کنیم، بدون آن که نتیجه مطلوب به دست آید، تورم شدیدی بر مردم تحمیل میشد. بنابراین تلاش شد عوامل غیرقیمتی مؤثر بر تقاضای بنزین مهار شوند، مثلاً با توسعه جهشی در حمل و نقل عمومی و کارآمد کردن شبکه موجود حمل و نقل عمومی، کالای جانشین خودروی شخصی بهطور نسبی در دسترس شهروندان قرار گیرد چون عوامل غیرقیمتی مؤثر در مصرف وجود داشت، اگر بدون اصلاح آنها قیمت افزایش مییافت در واقع مردم باید هزینه سوءمدیریت مسئولان را میپرداختند، به همین دلیل انجام سیاستهای غیرقیمتی مقدم شمرده شد. این تقدم با ایجاد جایگزین مناسب برای خدمات حاصل از بنزین و کاهش عوامل فنی و مدیریتی افزایش مصرف، امکان آزاد شدن نرخ بنزین را فراهم ساخت.
4. جایگزین شدن CNG در سبد سوخت هم از نتایج همین بسته سیاستی بود که کارت هوشمند یک رکن آن بود. در حال حاضر 22 درصد سوخت خودروهای سواری را CNG تأمین میکند.
5. مهار مصرف و واردات طمع دشمن را قطع کرد. درواقع وقتی بهطور همزمان واردات و مصرف کاهش و تولید افزایش یافت، ابزار تحریم بنزین از کارایی افتاد.
6. صرفهجویی ارزی هدف دیگری بود که در سطح شگفتآوری محقق گشت. برآورد مرکز پژوهشهای مجلس میزان صرفهجویی را برای 8ساله 93ــ86 مبلغ 100 میلیارد دلار نشان میدهد که حدود 70 درصد آن از محل کاهش واردات و بقیه حاصل تبدیل سوخت از بنزین به CNG بوده است.
چنانچه سیاستهای مذکور اجرایی نمیشد و مصرف با همان روندِ پیش از سال 1385 ادامه مییافت نیاز سال 1393 به بنزین به 139 میلیون لیتر میرسید در حالی که با اجرای آنها، در سال 1394 تنها 5/70 میلیون لیتر در روز بود.
ب ــ آثار دیگر کارت هوشمند چه بود؟
علاوه بر نتایج فوقالذکر، آثار مثبت زیر نیز به دست آمده است:
1. اثبات کارآمدی قیمتگذاری چندنرخی در حل مسائلی نظیر مدیریت مصرف سوخت و دارای قابلیت مدیریت آلودگی هوا در روزهای ایستایی هوای کلانشهرها، همچنین کاهش نابرابر در مصرف انرژی
2. بازگشت بسیار سریع سرمایه مصرفشده در سامانه کارت هوشمند
3. کسب تجربه مدیریت یکپارچه طرحهای بزرگ
4. ایجاد بانک اطلاعات روزآمد از وسایل نقلیه و زمینه سازی برای عملیات ترافیکی، زیستمحیطی، نظارتی، امنیتی و جرمزدا
5. ارتقای سطح فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور و ایجاد فرصت برای صادرات فناوری و خدمات فنی
6. حل مشکل مخابراتی برخی از روستاهای کشور.
ج ــ امروز کارت هوشمند به چهکار میآید؟
چنین ادعا میشود که با تکنرخی شدن بنزین کارت سوخت فایدهای ندارد، فقط هزینه سالانهای در حدود 20 میلیارد تومان روی دست دولت میگذارد. در رد این دعوی نکات زیر درخور توجه است:
1. دستهبندی متقاضیان در بازار هر کالای همگنی که شمارنده داشته باشد، بدون آنکه هزینه قابل اعتنایی ایجاد کند، مقدور است. این دستهبندی اعمال سیاستهای مختلفی را میسر میسازد. چنان که ملاحظه خواهید فرمود قدرت مدیریت اقتصادی از جهات متعدد افزون خواهد گردید، بهعنوان مثال با شمارنده (کنتور) برق میتوان مشتریان کممصرف، با مصرف متوسط و پرمصرف را از یکدیگر جدا ساخت و با تعیین نرخهای متفاوت سیاست توزیع درآمدی اعمال نمود، یا با اعمال نرخ پلکانی سیاست مصرفی را برقرار کرد و با چندزمانه کردن شمارنده برق، سیاست بهبود بهرهوری را محقق ساخت. تمام این موارد بدون هزینه برای دولت قدرت برنامه ریزی و مدیریت اقتصادی فراهم میسازد. شرط کار در مورد بنزین، الزامی شدن فروش بنزین با کارت هوشمند خودرو است که در ادامه به راهکارش خواهیم پرداخت.
2. یکی از مشکلات تولید و یا مصرف برخی از کالاها، آثار خارجی مثبت یا منفی است. این پدیده وقتی بروز میکند که کالا خصوصی نباشد؛ اگر کالا خصوصی باشد عرضه کننده با دریافت قیمت کالا، تمام هزینههای انجام شده را میپوشاند و خریدار با دریافت کالا تمام منافع و زیانهایش را تصاحب میکند، یعنی هزینه و فایده معامله داخلی است. در اقتصاد بخش عمومی نشان داده میشود که اگر در معاملهای تمام منافع و تمام هزینه ناشی از تولید و مبادله بین دو طرف درگیر جابهجا نشود و بخشی از منفعت یا هزینه متوجه اشخاص خارج از مبادله شود، یعنی تولید یا مصرف آثار خارجی داشته باشد، تولید یا مصرف از نقطه بهینه پایینتر خواهد بود (با وجود آثار خارجی مثبت) یا بالاتر خواهد بود (با وجود آثار خارجی منفی) و کارکرد بازار ناکارا میشود. راهحل رفع ناکارآمدی و افزایش کارایی، داخلی کردن آثار خارجی است. فروش بنزین با کارت هوشمند این امکان را برای دولت فراهم میسازد.
3. کار اصلی دولت در زمینه اقتصادی تولید کالای عمومی است. یکی از ویژگیهای کالای عمومی آن است که پس از تولید شدن کسی را نمیتوان از بهره بردن از آن استثناء کرد، مانند روشنایی خیابانها. بهخلاف کالای خصوصی که با قیمت، کسانی که قیمت را نپردازند از مصرف محروماند. کالای عمومی با استفاده از منابع عمومی مانند مالیات، تولید میشود چون در مثال روشنایی معابر نمیتوان مستقیماً مقدار مصرف و هزینه را برای هر عابری تشخیص داد و بهای آن را دریافت کرد. جادهها و راههای هر کشور از نظر استثناناپذیری گاهی شبیه کالای عمومی هستند. البته اگر جاده، بزرگراه یا آزادراه باشد و ایجاد محل اخذ عوارض مقرون به صرفه باشد، استثناپذیر کردن مقدور است، ولی در راههای دیگر گرچه از نظر فنی این کار مقدور باشد، از نظر اقتصادی باصرفه نیست. عدالت اقتضاء دارد که هرکس بیشتر از راهها بهره میبرد، در تولید و نگهداری آنها بیشتر سهیم باشد. کارت هوشمند این هدف را تأمین میکند.
4. ممکن است در وضعیتی مانند امروز، سیاست اقتصادی ــ اجتماعی دولت اقتضاء کند که در تعیین قیمت بنزین همه هزینه تمامشده را لحاظ نکند؛ در این وضعیت که اختلاف قیمت در داخل و کشورهای همسایه بزرگ است، قاچاق باصرفه خواهد شد. کارت هوشمند خودرو مانع این کار ضدکارایی و ضدعدالت میشود، این خطر در قیمت فعلی وجود دارد چه رسد به وقتی که قیمت نفت خام افزایش یابد.
5. ممکن است در وضعیت بحرانی (فجایع طبیعی، جنگ، تحریم و رکود شدید جهانی) دولت ناچار از مهار شرایط گردد، باز همین کارت هوشمند خودرو به کار میآید.
6. دولت برای مقاصد مختلف مانند سیاستهای گردشگری، تخمین تابع تقاضای سفر (مؤثر در تصمیمات فرهنگی، راهسازی، ترافیکی...)، تعیین هزینه بیمه متناسب با ریسک واقعی، تعیین کرایه خودروهای عمومی (تاکسی، آژانس، وانتبار، سرویس مدارس و ادارات) و تعقیب مجرمان محتاج شفافیت اطلاعات خودروها است. کارت هوشمند خودرو شفافیت لازم را فراهم میکند.
ملاحظه میفرمایید که با ادامه استفاده از کارت هوشمند خودرو در مصرف بنزین، اعمال سیاستهای مالی، زیستمحیطی، مصرفی، تجاری، صنعتی، امنیتی، گردشگری، ترافیکی، اقتصادی، توزیع درآمدی، عمرانی و... برای دولت مقدور یا تسهیل میشود. در واقع مجموعه سامانه کارت هوشمند سخت افزاری است که بهاتکای آن نرمافزارهای سیاستی متعددی را میتوان اجرا کرد.
د ــ الزامات کار چیست؟ راهحل؟
بنزین در هر زمان فقط با یک نرخ عرضه میشود. این نرخ میتواند با توجه به سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی تعیین گردد. در هر حال باید بهسمت قیمتی برود که هزینه فرصت بنزین در منطقه باشد تا هزینه تمامشده با لحاظ کردن بهرهوری را بپوشاند، همچنین سود معقولی برای تولیدکننده داشته باشد.
1. شرط لازم تأمین محاسن پرارزش مذکور این است که همه ملزم به استفاده از کارت هوشمند خودرو باشند. و اگر کسی اضطراراً محتاج سوخت بود ولی به هر دلیل کارت خودرو بههمراه نداشت، بهاندازه مابه التفاوت بالاترین قیمت بنزین در کشورهای همسایه و نرخ داخلی جریمه استفاده نکردن از کارت هوشمند خودرو میپردازد. علت این جریمه نسبتاً سنگین، وادار ساختن صاحبان خودروها به استفاده از کارت خودروی خویش است. قاچاق نیز با این تدبیر منتفی میشود.
2. با دسته بندی مصرفکنندگان به نسبت حجم مصرف، نوع خودرو، سن خودرو، تعداد خودروهای به نام هر نفر، میزان آلایندگی خودرو، اهداف کلان بخش انرژی، سیاستهای بازتوزیعی از خودروسواران به مردمی که خودروی شخصی ندارند، اهداف ترافیکی و ملاکهای مشابه بهشکل پلهای و تصاعدی، عوارض و مالیات بر مصرف وضع کرد. بدین ترتیب میتوان آثار خارجی مصرف را داخلی کرد، صنعت خودروسازی و واردات خودرو را بهسمت ترجیح خودروهای کممصرف جهت داد، کسانی را که در استفاده از راهها سهم بیشتری دارند در تأمین منابع احداث و نگهداری راهها بیشتر مشارکت داد، منابع کافی برای جبران کمبودهای مردمِ بیخودرو و مستضعف حاصل کرد و... در این مالیات، اصابت مالیاتی تقریباً صددرصد است، یعنی بار مالیات بر دوش کسی گذاشته میشود که باید میشد.
3. شبکه اطلاعات حاصل از کارت هوشمند بهطور برخط در اختیار مسئولان امنیتی و انتظامی قرار گیرد. یکی از نتایج این اقدام مبارزه مؤثرتر با انواع جرائم فردی و یا سازمان یافته است. سایر بهره برداران مانند پلیس راهور، سازمان محیط زیست و شهرداریها نیز باید دسترسی به این اطلاعات داشته باشند.
4. در وضع مالیات، به بنزین بهعنوان یک فرصت باید نگریست. در اغلب کشورهای پیشرفته از حیث صنعتی یک منبع قابل اعتنای درآمد مالیاتی دولتها، مالیات بر سوخت است بهطوری که متوسط سهم مالیات از ارزش فروش هر لیتر سوخت در کشورهای گروه 7 بهمقدار 7/46 درصد است در حالی که فروشنده نفت خام 5/38 درصد ارزش فروش را کسب میکند. ارقام متناظر برای کشورهای OECD بهترتیب 7/45 و 3/37 درصد از ارزش فروش یک لیتر سوخت است، یعنی مالیاتی که دولت کشور مصرفکننده غربی از هر لیتر سوخت میگیرد، از چیزی که تولید کننده نفت خام به دست میآورد، بیشتر است. البته چنان که نمودار زیر نشان میدهد هر دولتی بهفراخور شرایط خود مالیات وضع میکند بهطوری که اختلاف قیمت فروش عمدتاً تحت تأثیر اختلاف مالیات است، بدین ترتیب مردم ما نهتنها عادت میکنند بنزین را بهقیمت بخرند، بلکه به دادن مالیات هم راضی میشوند. البته خودروداران ضعیف و متوسط چون عموماً مصرف متعارف دارند، عملاً مالیاتی نمیپردازند.
سهم مالیات از ارزش یک لیتر سوخت چقدر است؟
نکته آخر
توجه میفرمایید که راهکارها، کارایی و عدالت را، توأمان هدف گرفتهاند. برخی از کسانی که توجه کافی ندارند، از هزینه جاری نگهداری سامانه سخن میگویند. در اقتصاد اصطلاح "هزینه از دست رفته" (Sunk Cost) وقتی به کار میرود که هزینههای انجامشده در یک پروژه قابل بازیابی نباشد. در این وضعیت برای معلوم کردن موجه بودن ادامه یک پروژه با بهکارگیری روش هزینه ــ فایده، هزینههای انجامشده را در محاسبه هزینه کل پروژه لحاظ نمیکنند؛ چون قابل بازیابی نیست و از دست رفته است، تنها هزینههای ادامه کار را لحاظ میکنند. در واقع هزینه بقای سامانه، هزینه تعمیر و نگهداری است که گفته میشود سالی 20 میلیارد تومان است، حتی اگر این رقم را بپذیریم این هزینه، در قبال آنهمه دانایی که سامانه برای دولت فراهم میکند و آن میزان از توانایی که برای دولت میآفریند؛ فایده)، اساساً قابل قیاس است؟ در واقع برای کنار گذاشتن این سرمایه عظیم با آنهمه فایده متنوع و بزرگ، دولت باید دلیل بسیار محکمی داشته باشد تا خود را به تعطیل کردنش مجاز ببیند.
جناب آقای جهانگیری!
با این توصیفات و استدلالها از جنابعالی انتظار میرود از حذف سامانه کارت سوخت هوشمند خودرو مجدّانه جلوگیری بفرمایید.
با احترام
رئیس هیأت مدیره سازمان مردمنهاد
"دیدهبان شفافیت و عدالت"
احمد توکلی
رونوشت: برادر ارجمند جناب آقای دکتر علی لاریجانی، رئیس محترم مجلس
برادر ارجمند آیتالله آملی لاریجانی، رئیس محترم قوه قضائیه
برادر ارجمند جناب آقای زنگنه، وزیر محترم نفت