
کسی که ولایت ورهبری را قبول دارد اما به بهانه اینکه نماینده ولی فقیه در استان را قبول ندارد و یا اینکه مصلا غصبی است، به نماز جمعه نمی رود، آیا این شیوه و رفتار، گول زدن شرعی و توهین به ولایت نیست؟
به گزارش خبر گزاری دانا به نقل از سایت پاسخگو جواب کارشناسان بدین شرح بوده است:
نماز جمعه
شركت در نماز جمعه گر چه بسيار خوب و داراي فضيلت و اجر زيادي است. اما در عصر غيبت نماز جمعه واجب عيني نيست، بلكه واجب تخييري است. پس كسي كه در نماز جمعه شركت نكرد، كار خلاف شرع مرتكب نشده، بلكه فضيلتي را از دست داده كه ممكن است با انجام عبادتي ديگر تا حدودي آن را جبران نمايد.
گفتار ولي فقيه به سه بخش تقسيم ميشود:
1. فتوا،
2. توصيهها و بيانات ارشادي،
3. احكام حكومتي كه يا مستقيماً خود صادر ميكند و يا از مجاري قانوني (مانند مجلس شوراي اسلامي) صادر ميشود.
بخش اول، براي مقلدان او لازمالاجرا است و اظهار نظر و حتي انتقاد در آن به معناي مناظره علمي و فقهي است كه جايز و مطلوب ميباشد؛ ولي نيازمند تخصص لازم و قدرت اجتهاد است.
بخش دوم، الزامي نميآورد و نقش عمده آن آگاهي بخشي، روشنگري و هدايت است. اظهار نظر و انتقاد، بحث و تحقيق درباره اين امور جايز است و حتي اگر شخصي، نظري مخالف با رهبري داشت، اطاعت از اين گونه توصيههاي رهبري -تا جايي كه با قانوني مخالفت نكند الزامي نيست. در اين موارد او ميتواند؛ بلكه بنا به اهميت موضوع بايد آراي خود را به رهبر برساند و وظيفه مشاوره را در اين باب انجام دهد. البته آراي خود را در سطح جامعه، نبايد به گونهاي تبليغ كند كه باعث بيحرمتي و تضعيف رهبر و حكومت اسلامي شود.
بخش سوم، اطاعت از دستورات و احكام ولايي و حكومتي يا قوانين مدون جمهوري اسلامي -كه به يك اعتبار احكام ولي فقيهاند براي همگان(حتي غير مقلدان او) لازم و واجب است و تخلّف از آن به هيچ وجه جايز نيست.(حتي اگر شخصي آن قانون را خلاف مصلحت بداند)؛ زيرا روشن است در هر قانون و كشوري، اگر رعايت قوانين و دستورات الزامي، تابع سليقههاي متنوع شود، آن كشور با هرج و مرج مواجه شده و قوانين آن ضمانت اجرايي نخواهد داشت.
براساس آموزههاي اسلامي و منابع معتبر ديني، اطاعت از چنين دستوراتي واجب مي باشد.
http://pasokhgoo.ir/node/83407