به گزارش خبرگزاری دانا، بعضا دیده یا شنیده می شود که برخی ازفرزندان ،با خودسری و سرکشی در مقابل اعضای خانواده و حتی پدر و مادر خویش می ایستند و باعث ستوه واستیصال خانواده می شوند.
اساسا فرد سرکش به کسی گفته می شود که در مقابل مقام بالاتر از خود نافرمانی می کند و گاه حتی او را به مبارزه می طلبد.
برخی از خانواده ها،در دوران نوجوانی فرزندانشان با این مشکل و معضل مواجه می شوند و چنان عرصه به آنها تنگ می شود که باعث تشدید و شکاف اختلاف بین اولیا و فرزندان سرکش می شود و گاه حتی فرزند سرکش بر این آتش اختلاف می دمد و مشکلات را مضاعف می کند.
البته نباید از نظر دور داشت نمی توان به هر نوع مخالفتی از سوی فرزندان لقب سرکشی اطلاق کرد زیرا فرزندان یک خانواده در یک مقطع سنی((نوجوانی))با تغییرات و التهابات روحی و رفتاری مواجه می شوند و با توجه به مقتضیات سنی خود بر روی خواست ها و عقاید خویش پافشاری می کنند.
صدیقه نوبهار روانشناس و کارشناس امور خانواده با اظهار مطلب فوق عنوان کرد:مخالفت با امور روحانی و معنوی برخی از فرزندان از نمونه های آن به شمار می رود که با وجود ضرورت توجه مضاعف به این امر خطیر،اما نمی توان لزوما عنوان سرکشی را بر آنها نهاد.
وی افزود:آنچه که می توان بر مبنای آن به سرکش بودن فرزندان پی برد در وهله اول معطوف به میزان مخالفت ها و تمردهای فرزند در مقابل مطالبات و خواسته های خانواده می شود و سپس نوع ادبیات و گفتمان و رفتار فرزندان در برابر نظرات مخالف اصلی حائز اهمیت است که می تواند ملاک و سنجش تمرد و سرکشی فرزندان قرار گیرد.
از فقر محبت تا سرکشی و بی قراری
نفیسه میرگذر،روانشناس و کارشناس امور تربیتی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در تشریح عوامل موثر در بروز سرکشی برخی از جوانان و نوجوانان عنوان کرد:یکی از عوامل اصلی سرکشی را باید در محیط زندگی جستجو کرد و بطور طبیعی در شرایطی که فرد در بستری آکنده از تنش و خشونت رشد و پرورش می یابد،بروز سرکشی در او دور از ذهن نخواهد بود.
وی افزود:از سوی دیگر فقدان مهر و محبت نیز در شکل گیری روحیه سرکش تاثیر گذار است و چه بسا خانواده هایی که در محیط آرام زندگی می کنند اما به دلیل عدم وجود محبت کافی فرزندان آنها به انحراف کشیده می شوند.
میرگذر گفت:در مجموع نمی توان یک عامل منفرد را در بروز چنین رفتارهایی موثر قلمداد کرد و آن را به تمامی موارد سرکشی در نوجوانان و جوانان تعمیم داد و بنابر روحیات و خلقیات فرد،عوامل ژنتیکی،خانوادگی،روحی وروانی،بروز این ناهنجاری با شدت و ضعف هایی همراه است.
این روانشناس و کارشناس امور تربیتی عنوان کرد:در چنین شرایطی نوع تعامل و مدیریت رفتاری والدین در برابر چنین سرکشی هایی بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم آگاهی به تکنیک های مدیریتی در برابر سرکشی فرزندان،ضریب بروز پیامدهای غیر قابل پیش بینی این رفتار نیز افزایش می یابد.
لزوم توجه به دغدغه های ذهنی نوجوانان
میرگذر در تشریح راهکارها و تکنیک های مهار سرکشی در جوانان و نوجوانان گفت:بهترین و موثرترین راه برای کنترل چنین رفتارهایی،ایجاد حس صمیمیت و مهر و محبت در تعاملات میان پدر و مادر با فرزند است.
وی افزود:تشویق به موقع فرزندان و همچنین ابراز تمایل برای شنیدن نظرات و مشکلات و همدردی با دغدغه های ذهنی و فکری آنها تاثیر بسزایی در کاهش ناسازگاری فرزندان ایفا می کند.
کارشناس امور تربیتی عنوان کرد:مشارکت فرزندان سرکش در فعالیت ها و تصمیم گیری های مهم عامل سازنده دیگری در کنترل چنین ناهنجاری های رفتاری به شمار می رود.
میرگذر یادآور شد:سه مولفه ارتباط،احترام و منطق از سازنده ترین و نافذترین عناصر تاثیر گذار در کنترل سرکشی به شمار می رود ودر صورت اعمال این سه اصل در زمان مناسب خود،بطور یقین این نارسایی رفتاری رفع و به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.
اساسا فرد سرکش به کسی گفته می شود که در مقابل مقام بالاتر از خود نافرمانی می کند و گاه حتی او را به مبارزه می طلبد.
برخی از خانواده ها،در دوران نوجوانی فرزندانشان با این مشکل و معضل مواجه می شوند و چنان عرصه به آنها تنگ می شود که باعث تشدید و شکاف اختلاف بین اولیا و فرزندان سرکش می شود و گاه حتی فرزند سرکش بر این آتش اختلاف می دمد و مشکلات را مضاعف می کند.
البته نباید از نظر دور داشت نمی توان به هر نوع مخالفتی از سوی فرزندان لقب سرکشی اطلاق کرد زیرا فرزندان یک خانواده در یک مقطع سنی((نوجوانی))با تغییرات و التهابات روحی و رفتاری مواجه می شوند و با توجه به مقتضیات سنی خود بر روی خواست ها و عقاید خویش پافشاری می کنند.
صدیقه نوبهار روانشناس و کارشناس امور خانواده با اظهار مطلب فوق عنوان کرد:مخالفت با امور روحانی و معنوی برخی از فرزندان از نمونه های آن به شمار می رود که با وجود ضرورت توجه مضاعف به این امر خطیر،اما نمی توان لزوما عنوان سرکشی را بر آنها نهاد.
وی افزود:آنچه که می توان بر مبنای آن به سرکش بودن فرزندان پی برد در وهله اول معطوف به میزان مخالفت ها و تمردهای فرزند در مقابل مطالبات و خواسته های خانواده می شود و سپس نوع ادبیات و گفتمان و رفتار فرزندان در برابر نظرات مخالف اصلی حائز اهمیت است که می تواند ملاک و سنجش تمرد و سرکشی فرزندان قرار گیرد.
از فقر محبت تا سرکشی و بی قراری
نفیسه میرگذر،روانشناس و کارشناس امور تربیتی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران در تشریح عوامل موثر در بروز سرکشی برخی از جوانان و نوجوانان عنوان کرد:یکی از عوامل اصلی سرکشی را باید در محیط زندگی جستجو کرد و بطور طبیعی در شرایطی که فرد در بستری آکنده از تنش و خشونت رشد و پرورش می یابد،بروز سرکشی در او دور از ذهن نخواهد بود.
وی افزود:از سوی دیگر فقدان مهر و محبت نیز در شکل گیری روحیه سرکش تاثیر گذار است و چه بسا خانواده هایی که در محیط آرام زندگی می کنند اما به دلیل عدم وجود محبت کافی فرزندان آنها به انحراف کشیده می شوند.
میرگذر گفت:در مجموع نمی توان یک عامل منفرد را در بروز چنین رفتارهایی موثر قلمداد کرد و آن را به تمامی موارد سرکشی در نوجوانان و جوانان تعمیم داد و بنابر روحیات و خلقیات فرد،عوامل ژنتیکی،خانوادگی،روحی وروانی،بروز این ناهنجاری با شدت و ضعف هایی همراه است.
این روانشناس و کارشناس امور تربیتی عنوان کرد:در چنین شرایطی نوع تعامل و مدیریت رفتاری والدین در برابر چنین سرکشی هایی بسیار حائز اهمیت است و در صورت عدم آگاهی به تکنیک های مدیریتی در برابر سرکشی فرزندان،ضریب بروز پیامدهای غیر قابل پیش بینی این رفتار نیز افزایش می یابد.
لزوم توجه به دغدغه های ذهنی نوجوانان
میرگذر در تشریح راهکارها و تکنیک های مهار سرکشی در جوانان و نوجوانان گفت:بهترین و موثرترین راه برای کنترل چنین رفتارهایی،ایجاد حس صمیمیت و مهر و محبت در تعاملات میان پدر و مادر با فرزند است.
وی افزود:تشویق به موقع فرزندان و همچنین ابراز تمایل برای شنیدن نظرات و مشکلات و همدردی با دغدغه های ذهنی و فکری آنها تاثیر بسزایی در کاهش ناسازگاری فرزندان ایفا می کند.
کارشناس امور تربیتی عنوان کرد:مشارکت فرزندان سرکش در فعالیت ها و تصمیم گیری های مهم عامل سازنده دیگری در کنترل چنین ناهنجاری های رفتاری به شمار می رود.
میرگذر یادآور شد:سه مولفه ارتباط،احترام و منطق از سازنده ترین و نافذترین عناصر تاثیر گذار در کنترل سرکشی به شمار می رود ودر صورت اعمال این سه اصل در زمان مناسب خود،بطور یقین این نارسایی رفتاری رفع و به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.