به گزارش خبرگزاری دانا،طلاق یا پایان قانونی ازدواج هنگامی اتفاق می افتد که همسران به دلیل های مختلف تمایل به ادامه زندگی مشترک ندارند و جدا شدن از یکدیگر را راهی برای پایان تنش و ناسازگاری با همسر خویش و رهایی از زندگی مشترک می دانند.
با انجام دادن طلاق که امری قانونی است و باید با تایید دادگاه صورت بگیرد، حقوق و تکالیف متقابل میان زوج ها که در هنگام ازدواج وجود داشته است از میان میرود بنابراین امکان دارد، هر یک از آنان یکباره خلا بزرگی را در زندگی خود احساس کنند و برای جبران بخشی از آن مشکل به اقدام هایی دست بزنند که برای آنان و جامعه آسیب به دنبال داشته باشد. این کمبودها می تواند ناشی از مسایل روانی و عاطفی یا تامین مسایل مالی و هزینه زندگی اتفاق بیفتد.
به طور معمول پدیده طلاق پیامدهایی در زمینه های فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد که در این میان سهم زنان از این ناخوشی ها بیشتر خواهد بود. این قشر از جامعه پس از طلاق در برابر فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند و در مواردی اضطراب و نگرانی از آینده بر مشکل های روحی زنان مطلقه می افزاید.
آسان شدن طلاق با روش هایی از جمله طلاق توافقی و ناآگاهی از پیامدهای پس از آن سبب شده است که برخی از زوج ها به دلیل احساس ناسازگاری با همسر خویش، کوچکترین مسایل را بزرگ بدانند و بدون انجام دادن تلاش کافی برای حل آن، گزینه جدایی را برای پایان بخشیدن به مسایل موجود زندگی انتخاب کنند، غافل از آنکه در دنیایی گام می گذارند که مسایل پیچیده تری در انتظار آنها است و احتمال رویارویی آنان با آسیب های اجتماعی ناشی از طلاق بیشتر خواهد شد.
ضرورت بررسی پدیده طلاق و آسیب های اجتماعی ناشی از آن سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا در گفت و گو با «سیدحسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به بررسی پیامدهای این مقوله برای زنان بپردازد.
**ایرنا: علت رشد پدیده طلاق در کشور چیست و چه عامل هایی در کاهش و افزایش آن دخالت دارند؟
*** موسوی چلک: طلاق یک جزیره نیست که بتوان به تنهایی به بررسی آن پرداخت زیرا عامل های فردی، خانوادگی و اجتماعی در اقدام به این مهم موثر هستند. بنابراین مجموعه ای از عوامل می توانند در ایجاد آن تاثیرگذار باشند که از آن جمله می توان سیاست گذاری های نادرست زن و مرد، مشکلات اقتصادی، ناباروری، بیماری ها، خیانت، خشونت، ندانستن مهارت همسرداری و تصمیم گیری، دخالت اطرافیان، اعتیاد، بیماری های روانی را نام برد. بررسی ها و پژوهش های انجام شده در میان دادخواست های ارایه شده نشان می دهد که خشونت و مسایل مالی از عامل های کلیدی برای طلاق گرفتن زوجین شناخته شده اند و دارای بیشترین فراوانی هستند.
هنگامی که فرهنگ گفت و گو میان افراد کاهش یابد و همسران به درستی با یکدیگر صحبت نکنند، به مرور زوج ها از هم دور می شوند و احتمال طلاق آنان افزایش می یابد. همچنین باید دانست مسوولیت پذیری افراد در برابر یکدیگر می تواند پدیده طلاق را با روند کاهشی روبرو سازد.
** ایرنا: مقوله طلاق بیشتر به درخواست کدام یک از زوجین رخ می دهد؟
*** موسوی چلک: میزان درخواست کنندگان طلاق در استان های مختلف کشور تفاوت دارد اما بر پایه آخرین آمار اعلام شده به وسیله سازمان ثبت احوال، بیشترین متقاضیان طلاق مردان هستند. البته باید دانست در چند سال گذشته درخواست زنان برای طلاق نسبت به گذشته افزایش یافته است اما همچنان مردان بیشترین جمعیت متقاضی طلاق را تشکیل می دهند.
** ایرنا: چه آسیب هایی زنان مطلقه را در جامعه تهدید می کند؟
*** موسوی چلک: به طور معمول زنان نسبت به مردان در برابر پدیده طلاق آسیب پذیرتر هستند. در بررسی دلیل های این امر باید گفت جامعه با دیدگاه های جنسیتی و به طور متفاوتی به زنان و مردان مطلقه می نگرد. هجمه نگاه ها به زنان مطلقه خشن تر و منفی تر است و علاوه بر شکنندگی بیشتر آنان در برابر طلاق، محدودیت های بالاتری برای حضور آنها در جامعه، نوع پوشش، رفت و آمدها و ... به وجود می آید. برخوردار نبودن این گروه زنان از پشتوانه خانوادگی لازم در بسیاری از مواقع سبب انزوا و دوری جستن آنان از اعضای خانواده می شود بنابراین امکان دارد این قشر برای تامین نیازهای عاطفی به طرف منابع نامناسبی هدایت شوند.
نداشتن استقلال مالی و درآمد کافی برای گذران زندگی نیز مقدمه ای اساسی برای رویارویی این دسته از افراد در برابر آسیب های اجتماعی مختلف به شمار می رود که از آن جمله می توان احتمال افزایش تکدی گری، قاچاق، اعتیاد، کلاهبرداری، سرقت و انحراف های اخلاقی را نام برد.
** ایرنا: پدیده طلاق از نظر روانی چه تاثیری بر زنان می گذارد؟
*** موسوی چلک: زن و مرد، زندگی مشترکی را با هم آغاز می کنند تا در آن به سعادت و آرامش دست یابند و فکر جدایی را در هنگام برقراری این پیوند از ذهن نمی گذرانند. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که طلاق میان زوج ها، روح و روان این دسته از افراد را به هم بریزد. این پدیده علاوه بر زوج ها، مشکل های روانی را برای دیگر اعضای خانواده به دنبال دارد. شکست در زندگی مشترک افراد به ویژه برای زنان به طور اساسی بر ایفای نقش های مختلف آنان اثرگذار است و در مسیر پیشرفت این قشر تاثیر منفی می گذارد. در برخی موردها نیز فشارهای روانی ناشی از طلاق ممکن است به اختلال های روانی در افراد مطلقه تبدیل شود. ترس از ازدواج دوباره از جمله عواملی به شمار می رود که ممکن است گریبان گیر این دسته از افراد جامعه شود.
** ایرنا: در چه شرایطی می توان طلاق را به عنوان یک بحران اجتماعی در نظر گرفت و این امر چه پیامدهای منفی برای جامعه به دنبال دارد؟
*** موسوی چلک: در میان خانواده ها دیدگاه های متفاوتی نسبت به طلاق وجود دارد، برخی از آنان طلاق را بسیار زشت می دانند و بعضی دیگر از آنان نیز تلاش می کنند که برای رهایی از شرایط موجود از همسر خویش جدا شوند و این امر در نزد خانواده و اطرافیان آنان امری نکوهیده شناخته نمی شود. تاثیری که افراد از طلاق می گیرند یکسان نیست و در افراد مختلف متفاوت است بنابراین در برخی از خانواده ها طلاق گرفتن نه تنها بحران نیست بلکه امری لازم برای خروج از بحران به شمار می رود و در میان بعضی دیگر که سابقه طلاق در میان فامیل آنان وجود ندارد طلاق می تواند به عنوان یک بحران جدی شناخته شود.
نخستین پیامد افزایش طلاق در جامعه تهدید ثبات خانواده است و اگر افرادی که از یکدیگر جدا می شوند دارای فرزند باشند، پیامدهای منفی این مقوله اثرهای منفی مستقیمی را بر فرزندان آنان برجای می گذارد. عادی سازی طلاق نیز نکته منفی دیگری محسوب می شود که سبب جاری شدن طلاق و ساده انگاری این پدیده در جامعه می شود بنابراین هیچ جامعه ای از بالا بودن آمار طلاق استقبال نخواهد کرد و جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
** ایرنا: با توجه به مشاهده ها و بررسی هایی که پژوهشگران حوزه طلاق انجام داده اند آیا زنان در هنگام درخواست طلاق، آسیب های ناشی از این پدیده را در نظر می گیرند یا تنها می خواهند از شرایط موجود رهایی یابند؟ نهادهای مربوطه در راستای آشنایی هر چه بیشتر این گروه از افراد جامعه با آسیب های این مقوله چه اقدام هایی انجام می دهند؟
*** موسوی چلک: این امر به شرایطی که فرد در آن قرار دارد بستگی دارد زیرا یک شخص ممکن است از نظر مالی تامین باشد بنابراین آسیبی از جهت مشکل های مالی و پیامدهای آن متوجه خود نمی دانند اما از نظر عاطفی امکان دارد مورد حمایت اطرافیان و خانواده خود نباشد و اینگونه مشکلات دیگری وی را تهدید می کند. در موارد بسیاری زنان با آسیب های پس از طلاق آشنایی ندارند اما از شرایط موجود رنج می برند و جدایی را تنها راه رسیدن به آرامش می دانند.
در این راستا و برای آشنایی هر چه بیشتر متقاضیان طلاق، دولت خدمات مشاوره ای و مداخله ای را برای این گروه از زنان و مردان در نظر دارد. سازمان بهزیستی این کار را از 1378 خورشیدی آغاز کرده است و با استقرار مرکزهای مشاوره ای در دادگاه ها و اداره های بهزیستی و ارایه خدمات در این مسیر، برای کاهش طلاق در جامعه تلاش می کند. به تازگی در قانون حمایت از خانواده، دادگستری مسوولیت گسترش چنین مرکزهایی را بر عهده گرفته است و از نیروهای سازمان بهزیستی نیز در این جهت بهره مند خواهد شد. کارشناسان این حوزه علاوه بر آشنا ساختن درخواست کنندگان طلاق با مسایل پیش رو، مهارت های پس از جدایی را به آنان می آموزند و منابع اجتماعی پس از این پدیده را به آنها معرفی می کنند تا طلاق مشکلات بیشتری را برای این افراد به دنبال نداشته باشد. در این میان نقش بزرگترها در حل مشکلات زن و مرد را نباید نادیده گرفت زیرا تجربه نشان داده است که این امر در موارد قابل توجهی به حل تعارض میان زوج ها انجامیده است.
** ایرنا: جدایی والدین بر روی رفتار و روان فرزندان خانواده به چه شکل تاثیر می گذارد؟
*** موسوی چلک: یکی از مهمترین شاخص ها در تربیت فرزندان این است که آنان پدر و مادر را با هم و در کنار هم داشته باشند، والدین هیچ گاه در ایفای نقش های خویش در برابر فرزندان، جایگزین یکدیگر نخواهند شد اگر چنین چیزی ممکن بود آنان از دو جنس مخالف و برخوردار از ویژگی های متفاوت آفریده نمی شدند. در بسیاری از نمونه ها جدایی پدر و مادر می تواند به مشکل های تحصیلی فرزندان منجر شود و علاوه بر تاثیرگذاری در شغل و زندگی مشترک آنان در آینده، می تواند آنها را به افرادی پرخاشگر و منزوی تبدیل کند و احتمال گرایش فرزندان به جرایم و بزهکاری را افزایش دهد. مطالب مطرح شده تنها بخشی از عوارض طلاق به شمار می رود و در واقع این پدیده بر بسیاری از بخش های زندگی افراد خانواده اثرهای منفی خواهد گذاشت.
** ایرنا: در سال های گذشته طلاق توافقی در سطح کشور مطرح شد و زوج های متقاضی طلاق برای رهایی هرچه زودتر از مشکل های خود از این روش بهره برده اند. این مهم در افزایش میزان جدایی زوج های متقاضی تا چه میزانی اثرگذار بوده است؟
*** موسوی چلک: از دید من این بند از قانون نیاز به بازنگری دارد. آمارها نشان می دهد بیشترین دادخواست برای جدایی همسران طلاق توافقی به شمار می رود که 70 درصد طلاق ها را به خود اختصاص می دهد، بنابراین ضروری به نظر می رسد، زوجین تحمل داشته باشند و با هر اختلافی راه طلاق را انتخاب نکنند. البته منظور این نیست که با هر شرایطی زوج های مشکل دار از هم جدا نشوند زیرا در برخی از موردها شاید این آخرین راهکار باشد. برداشت کارشناسان حوزه طلاق این است که در اولویت نخست قوانین نباید موارد تسهیل کننده این پدیده وجود داشته باشند زیرا بسیاری از افراد به راحتی از این راه ها بهره می برند و با درخواست طلاق توافقی به زندگی مشترک خویش پایان می دهند.
با انجام دادن طلاق که امری قانونی است و باید با تایید دادگاه صورت بگیرد، حقوق و تکالیف متقابل میان زوج ها که در هنگام ازدواج وجود داشته است از میان میرود بنابراین امکان دارد، هر یک از آنان یکباره خلا بزرگی را در زندگی خود احساس کنند و برای جبران بخشی از آن مشکل به اقدام هایی دست بزنند که برای آنان و جامعه آسیب به دنبال داشته باشد. این کمبودها می تواند ناشی از مسایل روانی و عاطفی یا تامین مسایل مالی و هزینه زندگی اتفاق بیفتد.
به طور معمول پدیده طلاق پیامدهایی در زمینه های فرهنگی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه دارد که در این میان سهم زنان از این ناخوشی ها بیشتر خواهد بود. این قشر از جامعه پس از طلاق در برابر فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند و در مواردی اضطراب و نگرانی از آینده بر مشکل های روحی زنان مطلقه می افزاید.
آسان شدن طلاق با روش هایی از جمله طلاق توافقی و ناآگاهی از پیامدهای پس از آن سبب شده است که برخی از زوج ها به دلیل احساس ناسازگاری با همسر خویش، کوچکترین مسایل را بزرگ بدانند و بدون انجام دادن تلاش کافی برای حل آن، گزینه جدایی را برای پایان بخشیدن به مسایل موجود زندگی انتخاب کنند، غافل از آنکه در دنیایی گام می گذارند که مسایل پیچیده تری در انتظار آنها است و احتمال رویارویی آنان با آسیب های اجتماعی ناشی از طلاق بیشتر خواهد شد.
ضرورت بررسی پدیده طلاق و آسیب های اجتماعی ناشی از آن سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا در گفت و گو با «سیدحسن موسوی چلک» رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به بررسی پیامدهای این مقوله برای زنان بپردازد.
**ایرنا: علت رشد پدیده طلاق در کشور چیست و چه عامل هایی در کاهش و افزایش آن دخالت دارند؟
*** موسوی چلک: طلاق یک جزیره نیست که بتوان به تنهایی به بررسی آن پرداخت زیرا عامل های فردی، خانوادگی و اجتماعی در اقدام به این مهم موثر هستند. بنابراین مجموعه ای از عوامل می توانند در ایجاد آن تاثیرگذار باشند که از آن جمله می توان سیاست گذاری های نادرست زن و مرد، مشکلات اقتصادی، ناباروری، بیماری ها، خیانت، خشونت، ندانستن مهارت همسرداری و تصمیم گیری، دخالت اطرافیان، اعتیاد، بیماری های روانی را نام برد. بررسی ها و پژوهش های انجام شده در میان دادخواست های ارایه شده نشان می دهد که خشونت و مسایل مالی از عامل های کلیدی برای طلاق گرفتن زوجین شناخته شده اند و دارای بیشترین فراوانی هستند.
هنگامی که فرهنگ گفت و گو میان افراد کاهش یابد و همسران به درستی با یکدیگر صحبت نکنند، به مرور زوج ها از هم دور می شوند و احتمال طلاق آنان افزایش می یابد. همچنین باید دانست مسوولیت پذیری افراد در برابر یکدیگر می تواند پدیده طلاق را با روند کاهشی روبرو سازد.
** ایرنا: مقوله طلاق بیشتر به درخواست کدام یک از زوجین رخ می دهد؟
*** موسوی چلک: میزان درخواست کنندگان طلاق در استان های مختلف کشور تفاوت دارد اما بر پایه آخرین آمار اعلام شده به وسیله سازمان ثبت احوال، بیشترین متقاضیان طلاق مردان هستند. البته باید دانست در چند سال گذشته درخواست زنان برای طلاق نسبت به گذشته افزایش یافته است اما همچنان مردان بیشترین جمعیت متقاضی طلاق را تشکیل می دهند.
** ایرنا: چه آسیب هایی زنان مطلقه را در جامعه تهدید می کند؟
*** موسوی چلک: به طور معمول زنان نسبت به مردان در برابر پدیده طلاق آسیب پذیرتر هستند. در بررسی دلیل های این امر باید گفت جامعه با دیدگاه های جنسیتی و به طور متفاوتی به زنان و مردان مطلقه می نگرد. هجمه نگاه ها به زنان مطلقه خشن تر و منفی تر است و علاوه بر شکنندگی بیشتر آنان در برابر طلاق، محدودیت های بالاتری برای حضور آنها در جامعه، نوع پوشش، رفت و آمدها و ... به وجود می آید. برخوردار نبودن این گروه زنان از پشتوانه خانوادگی لازم در بسیاری از مواقع سبب انزوا و دوری جستن آنان از اعضای خانواده می شود بنابراین امکان دارد این قشر برای تامین نیازهای عاطفی به طرف منابع نامناسبی هدایت شوند.
نداشتن استقلال مالی و درآمد کافی برای گذران زندگی نیز مقدمه ای اساسی برای رویارویی این دسته از افراد در برابر آسیب های اجتماعی مختلف به شمار می رود که از آن جمله می توان احتمال افزایش تکدی گری، قاچاق، اعتیاد، کلاهبرداری، سرقت و انحراف های اخلاقی را نام برد.
** ایرنا: پدیده طلاق از نظر روانی چه تاثیری بر زنان می گذارد؟
*** موسوی چلک: زن و مرد، زندگی مشترکی را با هم آغاز می کنند تا در آن به سعادت و آرامش دست یابند و فکر جدایی را در هنگام برقراری این پیوند از ذهن نمی گذرانند. بنابراین طبیعی به نظر می رسد که طلاق میان زوج ها، روح و روان این دسته از افراد را به هم بریزد. این پدیده علاوه بر زوج ها، مشکل های روانی را برای دیگر اعضای خانواده به دنبال دارد. شکست در زندگی مشترک افراد به ویژه برای زنان به طور اساسی بر ایفای نقش های مختلف آنان اثرگذار است و در مسیر پیشرفت این قشر تاثیر منفی می گذارد. در برخی موردها نیز فشارهای روانی ناشی از طلاق ممکن است به اختلال های روانی در افراد مطلقه تبدیل شود. ترس از ازدواج دوباره از جمله عواملی به شمار می رود که ممکن است گریبان گیر این دسته از افراد جامعه شود.
** ایرنا: در چه شرایطی می توان طلاق را به عنوان یک بحران اجتماعی در نظر گرفت و این امر چه پیامدهای منفی برای جامعه به دنبال دارد؟
*** موسوی چلک: در میان خانواده ها دیدگاه های متفاوتی نسبت به طلاق وجود دارد، برخی از آنان طلاق را بسیار زشت می دانند و بعضی دیگر از آنان نیز تلاش می کنند که برای رهایی از شرایط موجود از همسر خویش جدا شوند و این امر در نزد خانواده و اطرافیان آنان امری نکوهیده شناخته نمی شود. تاثیری که افراد از طلاق می گیرند یکسان نیست و در افراد مختلف متفاوت است بنابراین در برخی از خانواده ها طلاق گرفتن نه تنها بحران نیست بلکه امری لازم برای خروج از بحران به شمار می رود و در میان بعضی دیگر که سابقه طلاق در میان فامیل آنان وجود ندارد طلاق می تواند به عنوان یک بحران جدی شناخته شود.
نخستین پیامد افزایش طلاق در جامعه تهدید ثبات خانواده است و اگر افرادی که از یکدیگر جدا می شوند دارای فرزند باشند، پیامدهای منفی این مقوله اثرهای منفی مستقیمی را بر فرزندان آنان برجای می گذارد. عادی سازی طلاق نیز نکته منفی دیگری محسوب می شود که سبب جاری شدن طلاق و ساده انگاری این پدیده در جامعه می شود بنابراین هیچ جامعه ای از بالا بودن آمار طلاق استقبال نخواهد کرد و جامعه ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.
** ایرنا: با توجه به مشاهده ها و بررسی هایی که پژوهشگران حوزه طلاق انجام داده اند آیا زنان در هنگام درخواست طلاق، آسیب های ناشی از این پدیده را در نظر می گیرند یا تنها می خواهند از شرایط موجود رهایی یابند؟ نهادهای مربوطه در راستای آشنایی هر چه بیشتر این گروه از افراد جامعه با آسیب های این مقوله چه اقدام هایی انجام می دهند؟
*** موسوی چلک: این امر به شرایطی که فرد در آن قرار دارد بستگی دارد زیرا یک شخص ممکن است از نظر مالی تامین باشد بنابراین آسیبی از جهت مشکل های مالی و پیامدهای آن متوجه خود نمی دانند اما از نظر عاطفی امکان دارد مورد حمایت اطرافیان و خانواده خود نباشد و اینگونه مشکلات دیگری وی را تهدید می کند. در موارد بسیاری زنان با آسیب های پس از طلاق آشنایی ندارند اما از شرایط موجود رنج می برند و جدایی را تنها راه رسیدن به آرامش می دانند.
در این راستا و برای آشنایی هر چه بیشتر متقاضیان طلاق، دولت خدمات مشاوره ای و مداخله ای را برای این گروه از زنان و مردان در نظر دارد. سازمان بهزیستی این کار را از 1378 خورشیدی آغاز کرده است و با استقرار مرکزهای مشاوره ای در دادگاه ها و اداره های بهزیستی و ارایه خدمات در این مسیر، برای کاهش طلاق در جامعه تلاش می کند. به تازگی در قانون حمایت از خانواده، دادگستری مسوولیت گسترش چنین مرکزهایی را بر عهده گرفته است و از نیروهای سازمان بهزیستی نیز در این جهت بهره مند خواهد شد. کارشناسان این حوزه علاوه بر آشنا ساختن درخواست کنندگان طلاق با مسایل پیش رو، مهارت های پس از جدایی را به آنان می آموزند و منابع اجتماعی پس از این پدیده را به آنها معرفی می کنند تا طلاق مشکلات بیشتری را برای این افراد به دنبال نداشته باشد. در این میان نقش بزرگترها در حل مشکلات زن و مرد را نباید نادیده گرفت زیرا تجربه نشان داده است که این امر در موارد قابل توجهی به حل تعارض میان زوج ها انجامیده است.
** ایرنا: جدایی والدین بر روی رفتار و روان فرزندان خانواده به چه شکل تاثیر می گذارد؟
*** موسوی چلک: یکی از مهمترین شاخص ها در تربیت فرزندان این است که آنان پدر و مادر را با هم و در کنار هم داشته باشند، والدین هیچ گاه در ایفای نقش های خویش در برابر فرزندان، جایگزین یکدیگر نخواهند شد اگر چنین چیزی ممکن بود آنان از دو جنس مخالف و برخوردار از ویژگی های متفاوت آفریده نمی شدند. در بسیاری از نمونه ها جدایی پدر و مادر می تواند به مشکل های تحصیلی فرزندان منجر شود و علاوه بر تاثیرگذاری در شغل و زندگی مشترک آنان در آینده، می تواند آنها را به افرادی پرخاشگر و منزوی تبدیل کند و احتمال گرایش فرزندان به جرایم و بزهکاری را افزایش دهد. مطالب مطرح شده تنها بخشی از عوارض طلاق به شمار می رود و در واقع این پدیده بر بسیاری از بخش های زندگی افراد خانواده اثرهای منفی خواهد گذاشت.
** ایرنا: در سال های گذشته طلاق توافقی در سطح کشور مطرح شد و زوج های متقاضی طلاق برای رهایی هرچه زودتر از مشکل های خود از این روش بهره برده اند. این مهم در افزایش میزان جدایی زوج های متقاضی تا چه میزانی اثرگذار بوده است؟
*** موسوی چلک: از دید من این بند از قانون نیاز به بازنگری دارد. آمارها نشان می دهد بیشترین دادخواست برای جدایی همسران طلاق توافقی به شمار می رود که 70 درصد طلاق ها را به خود اختصاص می دهد، بنابراین ضروری به نظر می رسد، زوجین تحمل داشته باشند و با هر اختلافی راه طلاق را انتخاب نکنند. البته منظور این نیست که با هر شرایطی زوج های مشکل دار از هم جدا نشوند زیرا در برخی از موردها شاید این آخرین راهکار باشد. برداشت کارشناسان حوزه طلاق این است که در اولویت نخست قوانین نباید موارد تسهیل کننده این پدیده وجود داشته باشند زیرا بسیاری از افراد به راحتی از این راه ها بهره می برند و با درخواست طلاق توافقی به زندگی مشترک خویش پایان می دهند.