در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۲۷۴۷۴
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۷
ازدواج زودهنگام کودکان ، ممانعت از آن ، رایزنی ها برای افزایش سن قانونی ازدواج و اینکه بالاخره سن قانونی ازدواج چقدر است از بحث های اجتماعی روز به شمار می آید که بین کارشناسان و مسئولان امر در جریان است.
به گزارش خبرگزاری دانا،براساس ماده 1041 قانون مدنی در سال 1313 نکاح اناث قبل از رسیدن به سن 15 سال و ذکور قبل از 18 سالگی ممنوع است. از سال 1313 تا 1353 این قانون را به مدت 40 سال داشتیم که پس از آن ، قانون حمایت از خانواده در ماده 23 در مورد زنان، سن 18 سال و در مردان سن 20 سال را برای ازدواج تعیین کرده بود.
به گفته علی کاظمی، حقوقدان و مشاور معاون حقوقی قوه قضاییه، بعد از انقلاب ، ماده 1041 را تغییر دادیم و سن بلوغ برای دختر ، 9 سال و برای پسر، 15 سال در نظر گرفته شد که پس از آن لایحه اصلاح ماده 1041 تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و سن ازدواج برای دختران، 13 و برای پسران ، 15 سال تعیین شد، این ماده، براساس نگاه فقهی ، تعیین شد، به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و تصویب شد. اکنون در قانون حمایت از خانواده در ماده 50 مصوب سال 1393 مجازات هایی را وضع کرده اند که اگر کودکان پایین تر از این سن ازدواج کنند خلاف است.
آنچه باعث بحث و جدل بین کارشناسان و مسئولان امر شده است این است که شماری از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صدد افزایش سن ازدواج برای دختران از 13 به 15 سال شده اند و حتی برخی نیز معتقدند که سن ازدواج به جای 15 به 18 سال برای دختران افزایش یابد.
در کش و قوس افزایش سن ازدواج یا توافق بر سر سن فعلی ازدواج کودکان ،نشست ها و همایش های مختلف در گوشه و کنار کشور برگزار شده است که نشست «نگاهی نو به ازدواج زودهنگام در ایران » به همت مرکز تحقیقات زن و خانواده- واحد تهران ، وابسته به مرکز مدیریت حوزه علمی خواهران قم از جمله این نشست هاست. محمد تقی کرمی ، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی ، سهیلا صادقی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ، سینا کلهر ، رییس دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و علی کاظمی ، حقوقدان و مشاور معاون حقوقی قوه قضاییه ، سخنرانان و کارشناسان این نشست بودند.
این کارشناسان در خصوص سن ازدواج کودکان به ویژه دختران نظرات و دیدگاه های جالبی داشتند که مشروح آن بدین شرح است.

** قوانین مربوط به سن ازدواج از کجا نشات گرفته است؟
علی کاظمی ، حقوقدان و مشاور معاون حقوقی قوه قضاییه ، اولین سخنران این نشست است او در خصوص قوانین مربوط به سن ازدواج و تاریخچه آن اشاره می کند و می گوید: در بحث حقوقی، براساس اسناد بین المللی ، ماده 16 اعلامیه جهانی حقوق بشر به تشکیل خانواده توجه دارد و گفته است باید برای ازدواج آزادی وجود داشته باشد. در بند 2 همین ماده نیز آمده است ازدواج باید با رضایت آزادانه باشد و رضایت آزادانه نیز با بلوغ عقلی صورت می گیرد.
به گفته کاظمی ، ایران در سال 1337 به این سند پیوسته اما در این سند سن ازدواج مشخص نشده است. در کنوانسیون رضایت ازدواج مصوب 10 دسامبر سال 1962 سن ازدواج آمده است که ما و اکثر کشورهای اسلامی به این سند نپیوسته ایم .
«در این سند آمده است: دولت های عضو، باید حداقل سن برای ازدواج را تعیین کنند که زیر آن سن، سن قانونی قلمداد نشود، مگر آنکه مقام صالحی مجوز ازدواج در موارد بسیار ضروری و جهت منافع درباره زوجین تعیین کند و گفته که باید حداقل سن ازدواج تعیین شود، ازدواج اگر زیر سن حداقلی باشد غیرمعتبر است و اگر سن پایین تری از این سن باشد باید یک مقام مجاز هم تعیین تکلیف کند.همچنین تفسیری از کنوانسیون حقوق کودک وجود دارد که در آن چنین چیزی مطرح نشده است و در این کنوانسیون، 18 سال، حداقل سن ازدواج برای افراد مطرح و برای اولین بار در این سند، سن تعیین شده است.
«اما در ایران براساس ماده 1041 قانون مدنی در سال 1313 نکاح اناث قبل از رسیدن به سن 15 سال و ذکور قبل از 18 سالگی ممنوع است. از سال 1313 تا 1353 این قانون را به مدت 40 سال داشتیم که پس از آن، قانون حمایت از خانواده در ماده 23 در مورد زنان، سن 20 سال و در مردان سن 18 سال را برای ازدواج تعیین کرده بود.»
وی ادامه می دهد: بعد از انقلاب، ماده 1041 را تغییر دادیم و سن بلوغ برای دختر، 9 سال و برای پسر، 15 سال در نظر گرفته شد که پس از آن لایحه اصلاح ماده 1041 تقدیم مجلس شورای اسلامی شد و سن ازدواج برای دختران، 13 و برای پسران ، 15 سال تعیین شد، این ماده، براساس نگاه فقهی، تعیین شد، به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و تصویب شد.
« اکنون در قانون حمایت از خانواده در ماده 50 مصوب سال 1393 مجازات هایی را وضع کرده اند که اگر کودکان پایین تر از این سن ازدواج کنند خلاف است.»

** آیا ازدواج کودکان قابل دفاع است؟
آنچه که از اظهارات کاظمی نتیجه گیری می شود این است که سن قانونی ازدواج برای دختران، 13 و برای پسران 15 سال است. مساله این است که این ازدواج می تواند قابل دفاع باشد یا خیر؟ که در این زمینه دکتر سهیلا صادقی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، ازدواج این کودکان را قابل دفاع نمی داند و تاکید می کند: همسر گزینی، تابع سه اصل اختیار، تناسب و بلوغ است و براساس این سه اصل، ازدواج کودکان، قابل دفاع نیست و این ازدواج ها هیچ جایگاهی ندارد.
وی اظهار می کند: فکر نمی کنم در این جمع ( حاضران در نشست ) از این موضوع دفاع داشته باشیم که بچه های زیر 18 سال زمینه ازدواج را دارند، اگر به بحث بلوغ جنسی توجه کنیم باید اذعان کنیم که فقط بحث بلوغ جنسی برای ازدواج مهم نیست بلکه چیز هایی مثل توانایی مدیریت یک زندگی هم مطرح است.
وی در خصوص اصل تناسب در ازدواج ها نیز این گونه توضیح می دهد: آمار، شواهد و مستندات نشان می دهد که بسیاری از این ازدواج ها (ازدواج های کودکان ) فاقد تناسب است و یکی از تناسب ها، «تناسب سن» است. به عنوان مثال معمولا دختر بچه ها با مردهایی ازدواج کرده اند که این مردها یا همان همسران این دختر بچه ها، تقریبا یک فاصله سنی قابل ملاحظه ای را با دختر ها داشته اند. پس اصل تناسب ، اصلا در این ازدواج ها به نظر می رسد که مطرح نیست.
این جامعه شناس خانواده درباره اصل اختیار هم چنین می گوید: وقتی که بچه ای نمی تواند برای خودش تصمیم بگیرد اما «ولی » او که اتفاقا با بچه اختلاف سنی قابل ملاحظه و نگاه کاملا بزرگسالانه دارد به جای او (بچه) تصمیم می گیرد پس ملاحظه می کنیم که بحث اختیار هم در ازدواج کودکان، لحاظ نیست و تنها چیزی که به آن اشاره می کنیم موضوع بلوغ است که جای بحث دارد.

**چه چیزی، پشت ازدواج کودکان است؟
صادقی، ازدواج بچه ها را بیشتر در کشورهایی بیان کرد که عمدتا فقیرند؛ پس آنچه که پشت ازدواج بچه ها خودش را نشان می دهد در وهله اول، فقر است و بسیاری از خانواده های دختر دار به خاطر رفع تکلیف کردن و یا فروش بچه ها، دختران خود را شوهر می دهند. همچنین براساس نتایج تحقیقات برخی سازمان های بین المللی مثل یونسیف در این کشورها، یک اختلاف سنی قابل ملاحظه بین مردها و دختر بچه هایی که به عقد آنها در می آیند وجود دارد.»
«در این کشورها بحث فقر، نابرابری، عدم دسترسی به فرصت های تحصیلی، فرهنگی و اجتماعی و نیز حاکمیت ایدئولوژی مرد سالارانه و استیلای مردانه بیشتر است. استیلای مردانه مبنی بر این است که این دیدگاه وجود دارد که یک جوری دخترها باید به گونه ای حمایت شوند؛ این حمایت می تواند از جانب پدر یا از جانب شوهر باشد.»
«خیلی از خانواده ها در این کشورها از ترس تجاوزهای جنسی و یا از ترس حاملگی های خارج از ازدواج ترجیح می دهند، زود، دختر را از خانه بیرون کنند یا به عبارت دیگر شوهر بدهند. بنابراین پشت ازدواج کودکان همان، فاکتورها (عوامل) ی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد و برخی فاکتورها نیز یکسری سوگیری های ایدئولوژی به شمار می آید که عمده آن همان استیلای مردانه است اینکه مردان، شوهر دادن دختر را یک غرور می دانند.»
** آینده تحصیلی کودکان متاهل به کجا ختم می شود؟
این جامعه شناس در خصوص آینده تحصیلی دخترکان نوعروس می گوید: دخترهایی که خیلی زود به خانه شوهر می روند بالاخره اکثرشان دانش آموز به شمار می آیند؛ حال این سوال پیش می آید که این دختران یا نوعروسان با درس چگونه مواجهه می شوند.
دکتر صادقی، درس خواندن یا نخواندن کودکان در شرف ازدواج را متاثر از خانواده های آنان می داند. او می گوید: در بسیاری از مطالعات موردی، شماری از خانواده ها با تحصیلات دختران مخالفند و معتقدند که دختر باید سریعا وارد فاز ازدواج شود . این خانواده ها، تحصیل را برای دختر بی فایده می دانند و تحصیل را به عنوان «امر تهدید کننده» تلقی می کنند.
این جامعه شناس حوزه زنان و خانواده در خصوص اینکه آیا مخالفت با ادامه تحصیل دختران در شرف ازدواج در جامعه ایران وجود دارد یا خیر، معتقد است که در جامعه حال حاضر ایران هم چنین تفکری وجود دارد.
وی می افزاید: بسیاری معتقدند که دختران تحصیلکرده ممکن است توقع بالایی داشته باشند و از این رو ازدواج برای آنها سخت می شود.
صادقی در عین حال به این نکته هم اشاره می کند، ممکن است در نقاط کمتر توسعه یافته کشور شاهد ازدواج بچه ها در سنین پایین باشیم اما نگاه جامعه بسیار منفی است، ازدواج بچه ها قابل دفاع نیست، اصلا در عرف ما نیز خیلی سازگاری ندارد و با سبک زندگی بسیاری از ما ایرانی ها مطابقت ندارد.

**نوعروسان کوچک و بردگان خانگی
از اظهارات این استاد دانشگاه تهران معلوم می شود که وی نه تنها ازدواج کودکان را تایید نمی کند که آن را دارای تبعاتی برای این کودکان می داند. این جامعه شناس از اصطلاحی تحت عنوان « بردگان خانگی » نام می برد و این کودکان را به بردگان خانگی تشبیه می کند.
او در این خصوص می گوید: به نظر من ازدواج کودکان از آنها بردگان خانگی می سازد که نه تنها زیر یوغ همسران خود قرار می گیرند بلکه از آنجایی که هنوز بچه اند و نمی توانند زندگی را مدیریت کنند، استیلای بستگان همسر نیز برای آنها رقم می خورد.
یکی از موارد تهدید کننده این بچه ها خشونت است که صادقی اظهار می دارد: کودکان تازه ازدواج کرده در برابر خشونت، مصونیت ندارند. این کودکان به دلیل اقتضای سن خود یک جاهایی بچگی می کنند اما از طرفی چون منزلت آنان تغییر کرده و به یک «زن» تغییر یافته اند اطرافیان، توقع بزرگسالانه از این بچه ها دارند. یعنی توقع دارند که این بچه ها مثل یک بزرگسال رفتار کنند از طرفی چون این کودکان نمی توانند این عملکرد ها را داشته باشند و از عهده نقش های جدید بر آیند مرتبا در درون خانواده ها با نزاع مواجه می شوند و ممکن است خشونت ببینند.
«بحث دیگر از تبعات قابل تامل، اختلاف سنی شوهرها و دختر بچه ها و نیز کالا پنداری از یک زن است. در جامعه ای که بچه ها خیلی زود از خانواده بیرون می روند و والدین حاضر نیستند، هزینه بیشتری برای آنها متحمل شوند، کودک را زود شوهر می دهند تا پولی تحت عنوان مهریه و شیر بها بگیرند. چیزی که در زمان حاضر در جامعه افغانی ساکن در ایران وجود دارد یعنی دختر ها قیمت دارند و این نگاه یک نگاه کالا پنداری است که دیانت و عرف، آن را تایید نمی کند.»

** ذبح بچگی و پیدایش خانواده انگلی
از نظر دکتر صادقی به نظر می آید ازدواج بچه ها اختلال در فرصت های اجتماعی را هم برای آنها ایجاد و آنها را از این فرصت ها محروم می کند.
«باور قطعی من این است که ازدواج در بچگی، «ذبح بچگی » است و بچگی را داریم ذبح می کنیم. همین الان هم بچه ها، بدون ازدواج زودهنگام در حال ذبح شدن هستند که یکی از عوامل آن سیستم آموزش و پرورش است. به عبارت دیگر این سیستم و درس گرایی چنان بچه ها را در استیلای خود قرار داده است که بچگی آنها در حال ذبح شدن است؛ چرا که بچه های ما با این سیستم بچگی نمی کنند؛ یعنی بازی نمی کنند و اوقات فراغت ندارند. در واقع تحت تاثیر سیطره درس گرایی هستند و حالاشما ازدواج کودکان را نیز اضافه کنید و بعد ببینید چه معجونی ایجاد می شود.»
این جامعه شناس از سویی دیگر به پیدایش خانوده ای تحت عنوان «خانواده انگلی» اشاره می کند که در پی ازدواج بچه ها پیش می آید. وقتی کودکی، از کودکی خود خروج زودرس دارد در واقع یک خانواده انگلی را تشکیل می دهد و از میزبان خود ( خانواده ای که از آنها حمایت می کند) تغذیه می کند. این خانواده ها (خانواده های انگلی ) سالیان سال طول می کشد که هویت یک خانواده را پیدا کنند.
صادقی، خانواده انگلی را فقط به کودکان متاهل محدود نمی کند و آن را به جوان هایی تسری می دهد که در23 یا 24 سالگی ازدواج کرده اند اما خانواده های آنان فکر می کنند که عروس و داماد هنوز بچه اند و انگار بچه ای به بچه ها اضافه شده است؛ این در حالی است که قرار نیست با ازدواج ها، بچه ای به بچه ها اضافه شود بلکه قرار است اینان، خانواده مستقلی را تشکیل دهند. حالا شما ببینید که در سنین پایین تر چقدر این فرایند که زن و شوهر کودک، هویت یک خانواده مستقل را پیدا کنند طول می کشد و زمان می برد.
«مطلب دیگر جدایی و ترس از خانواده برای بچه هاست به عبارتی ما دختر بچه ها را با احساس ترس و عدم امنیت وارد خانواده همسران می کنیم این در حالی است که بچگی آنها نصفه و نیمه می ماند و از همه مهم تر اینکه حاملگی های پر خطر هم جان «کودک مادر» و هم جان بچه ها را به خطر می اندازد. براساس نتایج مطالعات بین المللی از جمله یونیسف ، میزان مرگ و میر بچه هایی که زیر 15 سال حامله می شوند 61 درصد بیشتر از مرگ و میری است که در بالای 20 سال اتفاق می افتد.»
«از طرفی آیا به این قضیه فکر کرده اید که وقتی بچه 13 ساله را روانه خانه شوهر می کنیم و قرار است این بچه، چه نسلی را تربیت کند در حالی که تحصیل خود را رها کرده و بچگی خود را تکمیل نکرده است. بچه ای که خودش تصوری از آزادی و مدیریت ندارد قرار است چه نسلی را تربیت کند؟ نسلی که در این فضا شکل می گیرد چه ویژگی هایی خواهد داشت؟ الان با بسیاری از بچه ها که در دامن پدر و مادر تحصیلکرده بزرگ شده اند مشکل دارند آیا می توانید جایی که مادر از سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و هویتی خود جدا مانده و درک از خودش به دلیل بچگی تکمیل نشده است، چه کودکی را قرار است به دنیا بیاورد و تربیت کند؟
این جامعه شناس تاکید می کند که نه تنها ازدواج کودکان را باید گفتمان سازی کنیم که حتی قانون گذار هم باید موارد مربوط به ازدواج کودکان را اصلاح کند و ازدواج ها ی زیر سن 18 سال را به لحاظ قانونی منع کند ؛ برای اینکه تبعات جدی دارد .
دیگر آنکه همین الان که میانگین سنی ازدواج ما 25 ، 26 سال است تقریبا هفت، هشت سال بین بلوغ جنسی و ازدواج فاصله داریم و ما برای آن موضوعات فکر نمی کنیم و بعد می خواهیم از بحث بچه ها دفاع کنیم ؟ ! این مساله باید از دستور کار خارج شود و اتفاقا قانون گذار تحت بحث های کارشناسی اصلاحات را انجام دهد.

** غریزه جنسی یا عقل ، کدام یک نقطه عزیمت خانواده است؟
محمدتقی کرمی، عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی سخنان خود را این گونه آغاز می کند و می گوید: اولین طرف حساب ازدواج زودهنگام فقه است .وقتی فقه و حقوق راجع به ازدواج صحبت می کند اولین چیزی که می شناسند «سائق جنسی» است به عبارت دیگر، نقطه عزیمت خانواده «عقل» نیست بلکه «غریزه جنسی» است . به عنوان مثال گاهی اوقات کسی که می گوید، طرف من توان جنسی ندارد از نظر حقوقی نکاح، باطل است.

** تعریف جهانمشولی از کودکی نداریم
وی به این موضوع هم اشاره می کند که درک یونیورسالی (جهانشمولی) از کودکی، جوانی و میانسالی وجود ندارد. به عنوان مثال در زمان حاضر کودکان ما آگاهی جنسی دارند و خودشان به آرمان سنی فکر می کند و پیری ما هم یک مقداری مخدوش است، البته ما با کودکی مواجه ایم که تنه به جوانی می زند . پس

**خط و خط کشی برای ازدواج ، درست نیست
کرمی با اشاره به اظهارات دکتر صادقی مبنی بر اینکه عروس و دامادهای جوان 22 یا 23 ساله هنوز از دید خانواده هایشان، بچه به شمار می آیند می گوید: خط ها و خط کشی درباره ازدواج درست نیست البته معتقدم حقوق ، چاره ندارد که خط کش بگذارد و در حقوق ممکن است سن 13 شاید هم 15 یا 18 برای ازدواج مورد توافق قرار گیرد. اما بعضی از مثال هایی که ایشان ( دکتر صادقی ) زدند و به عروس و دامادهای جوان 22 ، 23 ساله اشاره کردند که هنوز تحت حمایت خانواده هستند، باید اذعان داشت نباید متر و معیار برای سن ازدواج گذاشت چرا که ما بدون متر و معیار دکتر صادقی زندگی می کردیم و حالا این متر و معیارها را آنقدر مطلق می کنیم که مجبوریم به گذشته خودمان بنگریم ؛ سوال من این است آیا این مسیر را درست آمده ایم یا نه؟
این جامعه شناس در عین حال منکر وجود مشکل در ازدواج کودکان کشور نمی شود و اتفاقا به برخی پژوهش های میدانی دانشجویانش در نقاط مختلف کشور اشاره می کند مبنی بر اینکه برخی از این ازدواج ها به خاطر فرار از موقعیت اقتصادی بوده است.
کرمی اضافه می کند: وقتی پسر 18 یا 19 ساله زندگی خودش را اداره می کند این فرار از اقتصاد را از کجا آورده ایم؟ چرا گفته می شود یک خانواده اگر خانواده شد خانواده مبدا نباید از آنها حمایت کند؟ ما با جامعه متکثر مواجه ایم که یک مغالطه در این زمینه شکل می گیرد چون کودکی متر و معیاری ندارد، دولت می تواند برای سامان اجتماعی عددی را برای سن ازدواج بیاورد و باید محدود به اکثریت جامعه باشد و راه را برای سایر گروه ها و افراد جامعه نبندد یعنی اگر پسری در سن 18 سالگی می تواند یک زندگی را اداره کند نباید مانع ازدواج او بشویم.
کرمی بنابراین به تکثر و توافق حداکثری در خصوص سن ازدواج نیز تاکید دارد و می گوید: برخی از واقعیت های اجتماعی نشان می دهد شماری از خانواده ها به سمت ازدواج در سنین پایین مانند 18 یا 19 سال سوق داده می شوند ،نه کودکی، چرا باید جلوی این بایستیم؟
وی خطاب به خانم دکتر صادقی اظهار می کند: اگر ازدواج در سن 18 سالگی به عنوان یک توافق حداکثری در جامعه به شمار بیاید و برخی هم دوست داشته باشند در این سن، ازدواج کنند ما باید جلوی آن را بگیریم؟ آن وقت، بعد از این ممانعت ها، دختران دبیرستانی سقط جنین کنند؟ باید تکثر را به رسمیت بشناسیم چون نسخه واحد برای همه بیماران نمی توانیم بپیچیم.

** ازدواج ، سائق بنیاد نیست
علی کاظمی ، حقوق دان و مشاور معاون حقوقی قوه قضاییه به اظهارات کرمی مبنی بر فرا روایتی و غریزی نگاه کردن به ازدواج به ویژه ازدواج کودکان چنین واکنش نشان داد: ما در چند مساله اختلاف نظر داریم. معتقدم ازدواج ، سائق بنیاد نیست چه از نظر فقهی، قانونی و اخلاقی چرا که باید خیلی از قوانین را باطل کرد یا تغییر داد.
«ازدواج یک مهار عقلانی بر غرایز است، ما چرا ازدواج سفید را محکوم می کنیم ؟ چون این ازدواج، کم خرج و کم هزینه است تا غرایز را مهار کنیم بعید می دانم همزیستی سفید را که تعهد، عقلانیت و مسئولیت در آن وجود ندارد را دکتر کرمی قبول داشته باشد. البته گاهی اوقات افراد مسن با هم ازدواج می کنند آیا اینها هم مساله اصلی شان مسایل جنسی است؟ »

** آدم ها ، هیولای جنسی نیستند
و اما دکتر صادقی هم به اظهارات کرمی و اینکه وی نقطه عزیمت خانواده را غریزه جنسی می داند ، نظراتی دارد .
صادقی می گوید: دکتر کرمی بحثی را مطرح کرده اند که نقطه عزیمت خانواده عقل نیست بلکه غریزه جنسی است و من را متهم کردند به اینکه من فرا روایت می دهم این در حالی است که این هم (غریزه جنسی به عنوان نقطه عزیمت خانواده ) فرا روایت است «وقتی شما دارید خانواده و تشکیل آن را به امر جنسی تقلیل می دهید و آن را بولد (پر رنگ) می کنید به نظر من می تواند خیلی خودسرانه و فراروایتی باشد. اتفاقا خانواده قبل از اینکه کارش نظم بخشیدن روابط جنسی باشد ، لنگر گاه است. جای سکون و آرامش است. البته در خانواده کارکردهای مختلفی در آن اتفاق می افتد که یکی از کارکردهای آن، ارضای غریزه جنسی است اما وقتی بگوییم که تنها قانونی حاکم بر خانواده قانون جنسی است خانواده را از حالت قدسی خودش خارج کرده اید.
«من در واقع منکر بحث جنسی نیستم ولی از آن طرف هم باور دارم که امر جنسی قابل تربیت است و با استیلای اخلاقی می تواند جهت داده شود اینکه شما از افراد ، یک هیولای جنسی و سرکشی می سازید و به خاطر این سرکش بودن، تمام نظام خانواده را به هم می ریزید که بی انصافی است.»

** مگر شما از اوضاع جامعه غافلید؟
وی در خصوص این اظهار نظر در نشست مبنی بر اینکه چه کسی گفته است که خانواده نباید از زوج ها حمایت کند و چرا ما این خانواده ها را انگلی می بینیم اینگونه جواب می دهد: اینکه باید حامی باشیم حرفی در آن نیست. ولی شما مطالعه تجربی و انضمامی را ببینید زمانی که خانوادهای وابسته و خرده خانواده ها، درون خانواده های بزرگ تر ایجاد می شوند فشار مضاعف بر خانواده ایجاد می شود مگر شما از اوضاع جامعه غافلید؟ خانواده ای که با هزار مشکل اقتصادی و اجتماعی مواجه است، اگر درون آن خانواده ای تشکیل شود که آمادگی خانواده شدن را ندارد ، فشار مضاعفی بر خانواده اصلی ایجاد می شود .
«الان در جامعه بحث تاخیر در ازدواج و تجرد گرایی را می بینیم . این به این معناست که جوان فکر می کند ، احساس بلوغ اجتماعی و مدیریت یک زندگی را ندارد جالب این است که وقتی مباحث جنسی شکل می گیرد اتفاقا ، ذینفعان این مسایل عمدتا افرادی می شوند که نباید ذینفع باشند. مثلا بحث صیغه را نگاه کنید طالبان صیغه، عمدتا مردان متاهل هستند و کمتر افراد مجرد از صیغه استفاده می کنند؛ در واقع اصل بر ازدواج دایم است و صیغه یک امر اضطراری است ولی سوءاستفاده را کسان دیگری می برند .»
«یک زمانی ممکن بود ازدواج در سنین کودکی امری متعارف باشد ولی الان در فضای فرهنگی اجتماعی ما و در مخیله ما ازدواج کودکان جای نمی گیرد و برای ما موضوعیت پیدا نمی کند .»
«دکتر کرمی می فرمایند آیا می شود یک سن مدونی برای ازدواج گذاشت؟ پاسخ من این است که بحث سن مدون نیست اتفاقا بر مبنای خرد جمعی تصمیم می گیریم که کدام سن، سن مناسبی برای ازدواج است. در زمان حاضر با توجه به تجربیات ، آمارها و دوره تحصیلات وغیره و با توجه به آنچه که در واقعیت اجتماعی شکل می گیرد، می گوییم که میانگین سن ازدواج برای دختران ،سن 23 و 24 سال و برای پسران حدود 25 سال به بالا است؛ این ، چیزی نیست که سیاست گذار از آستین خود در آورد در واقع سیاست گذار به واقعیات اجتماعی و کارشناسی و خرد جمعی نگاه می کند بنابراین منفک از اینها، تصمیم نمی گیرد .»


**ازدواج کودکان در آمریکای شمالی هم رخ می دهد
سینا کلهر ، رییس دفتر فرهنگی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در این نشست به اظهارات صادقی مبنی بر مرگ و میر 61 درصدی مادران باردار کمتر از 18 سال، انتقاد می کند .
او اظهار می کند: براساس آمار وزارت بهداشت میزان مرگ و میر مادران باردار در سال 91 تنها یک نفر، در سال 92 این آمار سه نفر و در سال 93 نیز یک نفر بوده است اما آمار مرگ و میر در مادران باردار بالای 35 سال 26 نفر بوده است.
کلهر ادامه می دهد: تقریبا تمام بحث ها درباره پیامدهای ازدواج کودکان همه به لحاظ تجربی غلط است، ماجرای ازدواج کودک زودهنگام نیست، بلکه مساله ازدواج در سنین پایین است، اینکه قضاوت شود که از ازدواج کودک دفاع می کنیم؛ مطرح نیست.
وی خطاب به خانم صادقی می افزاید: کاش در کشورهایی که ازدواج کودکان اتفاق می افتد نام آمریکای شمالی را هم می آوردید که در خود آمریکا ازدواج کودکان رایج و شایع است و در قبال ما و افغانستان، آمریکا هم این موارد را دارد و یک «چشم آبی و مو بور» هم ازدواج زود هنگام دارد.
صادقی نیز در پاسخ به کلهر این گونه جواب می دهد: بحث من بحث تندروانه و از یک موضع خاص نیست بلکه مبتنی بر فکت های اجتماعی است . اینکه گفته می شود در آمریکای شمالی ازدواج های کودکان وجود دارد باید اذعان داشت که بحث بر سر این نیست که کدام کشورها این ازدواج ها را دارند بحث بر سر رایج بودن ازدواج های کودکان در کشورهاست . اینکه از کشورهای فقیر نام می بریم به خاطر این است که این قبیل ازدواج ها رواج بیشتری دارد . اتفاقا آمار آمریکا را هم دارم آنجا نیز اتفاق می افتد ولی شما مواجهه جامعه آمریکا را در قبال ازدواج های کودکان نگاه کنید ؛ در یک کشور توسعه یافته یک نگاه نگاه تعجب برانگیز است ولی در یک جامعه آفریقایی همین ازدواج کودکان ،Norm (هنجار) و عرف است.در جامعه ما همین است و یک جاهایی به صورت پنهانی اتفاق می افتد و ثبت هم نمی شود ولی جاهایی تعجب افراد را بر می انگیزاند و این نشان می دهد که نرم و عرف ما خیلی با ازدواج کودکان سازگاری ندارد .بیشتر بحث من روی حساسیت ها و تبعات آن است و ازدواج در سنین کودکی هم برای پسران و هم برای دختران تبعاتی دارد .
«و اما در باره آمار مرگ و میر ها باید گفت که این آمار فوت های 61 درصد مادران زیر 18 سال به یونیسف مربوط می شود ضمن اینکه من جامعه شناس با عدد کاری ندارم بلکه با درصد کار دارم . به عنوان مثال همان یک مادر را که نام برده اید بستگی دارد آن یک نفر را نسبت به 10 نفر سنجیده باشید یا 100 نفر.»

** اینها نمی فهمند
کلهر در بخش دیگری از سخنانش به همبستگی سه متغیر در یکی از تحقیقاتش اشاره می کند بدین ترتیب که الگوی انتخاب همسر، فاصله سنی و تحصیلات و فاصله از سن بلوغ با هم همبستگی هایی دارند .
بر اساس نتایج کلهر ، این سه متغیر ، دو گانه ای را در تحقیق تشکیل دادند بدین ترتیب که اگر الگوی انتخاب همسر ، خانوادگی بود، فاصله سنی و تحصیلی زوجه از زوج به نحو معنا داری پایین بود وفاصله ازدواج از سن بلوغ بسیار کم بود ، میزان رضایت از زندگی زناشویی بالا می رفت .
کلهر به این نکته اشاره می کند که نتیجه این تحقیق را در جمع علمی و سیاسی ارایه داده است اما اولین واکنش این جمع ها به او این بود که « اینها (کودکانی که زود ازدواج کرده اند) نمی فهمند.»
کلهر ، هدف از این اظهارات را جدایی میان نوع نگاه ما به قضیه و حقایقی موجود ، بیان می کند و اینکه اگر واقعیات یا همان فکت ها با نوع نگاه ما همخوانی داشته باشد اعتبار دارد در غیر این صورت بی ارزش و بی اعتبار است .
این پژوهشگر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی تاکید می کند: با یک جمله ساده که این بچه ها چون آگاهی ندارند و نمی فهمند که ازدواج می کنند ، خیلی از واقعیات را متلاشی می کنیم .

** سن مناسب برای ازدواج چه زمانی است؟
کلهر سوالی مطرح می کند و آن این که « سن مناسب برای ازدواج چه زمانی است ؟»
«دو الگو برای این سوال وجود دارد ؛ یک الگو برای ازدواج، عدد (سن ازدواج) را تعیین می کند و یک الگو نیز کاری با عدد ندارد و تمرکز آن بر «شرایط» است .آنچه که در جامعه غالب است الگوی عدد است اما چیزی که ما دنبال می کنیم مساله شرایط است که موضوعیت دارد. در مساله سن (سن ازدواج ) و عدد در کودکی ، مبنا، نظریه روان شناسی است اما در بزرگسالی و جوانی ، مبنا، نظریه های زیست شناسی قرار می گیرد .در تعریف از کودکی پیاژه و اریکسون را مبنا قرار می دهیم اما در بزرگسالی، مبنا ، همان نظریه های زیست شناسی می شود .»
«و اما در رابطه با الگوی شرایط ازدواج که تمرکز ما روی آن است ، منظور ما هم شرایط فرد است و هم شرایط اقتصادی ، اجتماعی است که در جامعه وجود دارد . سیاستی که ما وضع می کنیم سیاست مبتنی بر شرایط است و به همین خاطر است که تکثر را می توانیم ببینیم یعنی هر کس شرایطش را داشت ازدواج می کند اگر هم شرایطش را نداشت ،ازدواج نمی کند برای یک نفر شرایط ازدواج در 10 سالگی و برای یک نفر دیگر ممکن است در 30 سالگی، رخ دهد.»
از نظر کلهر ، انواع مواجهه با بلوغ وجود دارد یک راه آن ازدواج در کمترین فاصله زمانی است .مثلا برخی می گویند ؛ از سعادت مرد این است که دخترش در خانه اش حیض نبیند (عادت ماهانه نشود) این دیدگاه در واقع نزدیک به این الگو است که اساسا هیچ فاصله ای بین بلوغ و ازدواج نیست .
وی به الگوهای دیگر هم اشاره می کند که پیشه کردن تقوی ، سرکوب میل جنسی و برطرف کردن میل جنسی از طریق روابط جنسی آزاد از جمله این الگوهاست و اثر خود را در کاهش رضایت جنسی در بقیه زندگی می گذارد .یعنی تمام زندگی قربانی این فاصله می شود و باید درباره این به صورت جدی بحث کرد .
کلهر می افزاید: وقتی من دو گانه ها را کنار هم می گذارم به این می رسم که انگار مدلی وجود دارد و در آن کمترین فاصله با بلوغ و ازدواج در سنین پایین و بهنگام، انگار ، الگوی جاری و رایج است که باید به آن توجه شود .
«شاید شما این برداشت را کنید که ما داریم از ازدواج کودک دفاع می کنیم این در حالی است که اینطور نیست اسمش ازدواج کودک نیست بلکه «ازدواج به موقع» است ؛ اینکه چرا از آن دفاع می کنیم به خاطر صیانت از زندگی است به خاطر صیانت از لذت ها و منافع است .»
از نظر کلهر ، کسانی که در سن پایین و به موقع ازدواج کرده اند زبان عمومی ندارند ؛ آنها حرف نمی زنند آنها زندگی می کنند .به گفته کلهر آنهایی که زندگی می کنند از زندگی خود راضی هستند و کمترین تنش را دارند .
وی به 9 پیامد ازدواج زود هنگام اشاره می کند و آنها را مورد بحث قرار می دهد و این نتیجه گیری را عنوان می کند که هیچ کدام از این پیامد ها در زندگی آنها نیست این در حالی است که در زبان عمومی که دیگران (کسانی که ازدواج در سن پایین نداشته اند ) با آن صحبت می کنند یک جمله را می شنوید که «اینها (کسانی که زود ازدواج کرده اند ) نمی فهمند و اینها آگاهی ندارند .»
«راجع به وضعیت این ازدواج ها در جامعه یک اتفاقی می افتد و جامعه یک فهمی دارد این طور نیست که دوستان از هیولا سازی فرزندان و مردان و خانواده گفته اند ما نباید از جامعه هیولا بسازیم و بگوییم جامعه فهم ندارد .»
«ازدواج های زیر 10 سال در سال 94 کشور ، 38 مورد است اینکه در این ازدواج رابطه (رابطه جنسی )هست یا تعامل ، من اطلاعی ندارم اما آمار ثبت شده 38 مورد است اما ازدواج بین 10 تا 14سال که کل مناقشه روی این بازه سنی است در واقع مجموع این ازدواج ها در سال 94 ، 37 هزار و 137 مورد بوده است .»
کلهر در خصوص 37 هزار و 137 ازدواج 10 تا 14 سال که در کشور طی سال 94 صورت گرفته است اظهار می دارد که این ازدواج ها در تمام 31 استان کشور رخ داده است و به لحاظ نسبت این ازدواج با کل ازدواج های هر استان ، استان زنجان اول است ؛ به لحاظ تعداد ،خراسان رضوی در کشور اول است .
«یک مساله ای را خانم دکتر صادقی بیان کرده است مبنی براینکه پیرمردها با دختر ها ازدواج می کنند باید اذعان داشت؛ از این 37 هزار تا 21 هزار و 445 نفر سن زوج 20 تا 24 سال بوده است و سن زوجه نیز 10 تا 14 سال است واینجا هم انگار انتخاب جامعه یک انتخاب آگاهانه است و یک فاصله سنی 10 ساله که کاملا جا دارد .»
«گفته اند ازدواج زود هنگام 9 تا پیامد دارد ؛ در خصوص اولی می گویند که ازدواج زود هنگام باعث طلاق می شود . چون بچه، زود ازدواج می کند و بعد که بزرگ می شود می فهمد و طلاق می گیرد به لحاظ گروه های سنی مختلف در گروه سنی 10 تا 14 سال کمترین میزان طلاق وجود دارد که به یک درصد هم نمی رسد 76 صدم درصد است .15 تا 19 سال ، 11 درصد ، 20 تا 24 سال 19 درصد، 25 تا 29 سال 22 درصد و 30 تا 34 سال 19 درصد طلاق دارد.»
«دقت کنید سن که بالا برود میزان طلاق هم بالا رفته است ؛ 25 تا 29 سال که پیک نسبت طلاق هاست انگار یک دوره سنی است که نه عقل و نه احساس وجود دارد .»
«سال های مختلف را من بررسی کرده ام یک مساله پیش می آید وممکن است در یک گروه سنی طلاق نگیرند و در سال های دیگر طلاق می گیرند .»

**الگوی طلاق گرفتن در کشور چیست؟
کلهر در خصوص سوال بالا اظهار می کند: بیشترین میزان طلاق ها در پنج سال اول اتفاق می افتد اگر این حرف درست بود باید طلاق در گروه سنی 15 تا 19 یا 20 تا 24 سال بالا می رفت نه اینکه در گروه سنی 25 تا 29 سال بالا برود. ضمن اینکه بر اساس الگوی طلاقی که وجود دارد 13 درصد طلاق ها کمتر از یکسال و 11 درصد در یک سال و 9 درصد هم در 2 سال اول زندگی مشترک رخ می دهد. گفته شده است که در پنج سال اول زندگی ، بیشترین میزان طلاق ها رخ می دهد این در حالی است که نتایج بالا نشان می دهد این موضوع به صورت قطعی درست نیست .
وی به پیامد دیگر طلاق که منع در ادامه تحصیل بعد از ازدواج زودهنگام است اشاره می کند و بر اساس بررسی هایی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که ادامه تحصیل ندادن کودکان متاهل ، کمتر از یک درصد به عامل ازدواج مربوط می شود.
«روش من این بوده است که ابتدا آمار رسمی سازمان های رسمی را بررسی کرده ام اگر آمار رسمی وجود نداشت به مقالات علمی پژوهشی و پایان نامه رجوع کرده ام اگر نبوده است سراغ مقالات عادی اما قابل استناد رفته ام اگر آنها هم موجود نبوده است با مسئول مربوطه مصاحبه گرفته ام .»
«از بارداری زود هنگام و خطر آن به عنوان یک پیامد دیگر ازدواج کودکان می گذرم اما اگر تعداد را گفته ام این است که می گویند بارداری زیر 18 سال تعداد 1 مورد است و بالای 35 سال 26 مورد است من نگفته ام فقط یک مورد نسبتش را شما بگیرید درصد را شما بگیرید شما می گویید برای چی میانه را پیدا نمی کنید من می گویم که میانه ای وجود ندارد . کل مرگ و میر زنان زیر 18سال در سال 93یک مورد است .»
کلهر به نکته آسیب بدن مادر کم سن به علت بارداری و وضع حمل نیز اشاره می کند و می گوید: وقتی شما می گویید دچار آسیب می شوند باید انواع آسیب را در گروه های مختلف بررسی کنید. آسیب به فیزیولوژی بدن مربوط می شود. هر چه فیزیولوژی رشد کند ، آسیب ها پایین می آید ولی واقعیت این است که هیچ اطلاعاتی در اینجا وجود ندارد که من بر علیه یا له آن استفاده کنم.»
«بررسی که من کرده ام می گویم که این یک فکت علمی است و عقلا می پذیرد سن که بالا برود ، فیزیولوژی آمادگی بیشتری برای زایمان دارد و اینکه آیا در واقعیت این اتفاق افتاده است یا نه من فکتی برای آن ندارم .»
«پیامد بعدی، نارضایتی جنسی است ؛گفته می شود کودکانی که زود ازدواج کرده اند هیچ درکی از رضایت جنسی ندارند . منبع من از کتاب کامیل احمدی به نام طنین سکوت است در این کتاب آمده است 80 درصد کودکان متاهل اعلام کرده اند که رضایت جنسی دارند و این ایده نارضایتی جنسی هیچ بنیاد و منبعی ندارد.»
وی در خصوص دیگر پیامد ازدواج زود هنگام که خشونت خانوادگی است نیز اینگونه توضیح می دهد: پیش تر به این نتیجه رسیده بودیم که خشونت ، در این ازدواج ها اتفاق می افتد اما براساس تحقیقات انجام شده 60 درصد این بچه ها اعلام کرده اند در زندگی مشترک خود هیچ خشونتی را تجربه نکرده اند.»
در این میان خبرنگار ایرنا به عنوان یکی از حاضران نشست سوال کرد: آقای دکتر اگر شما دختر 13 ساله داشتید او را شوهر می دادید؟
کلهر هم این جواب را داد:اگر شرایطش را داشته باشیم یادتان باشد ایده من شرایط بود و حتما این کار را انجام می دهم.
«یک مورد دیگر این است که گفته می شود ازدواج زود هنگام باعث افزایش زندانی ها می شود بدین ترتیب که پسر بچه ها نمی توانند مهریه را بدهند و به زندان می افتند که در این خصوص هیچ چیزی به دست نیاورده ایم با زندان ها و بهزیستی صحبت کرده ایم و آنها گفته اند که همین الان آدم بالغ را زندانی نمی کنند چه رسد به کودک .»
«ناتوانی در اداره امور زندگی یکی دیگر از پیامدهای ازدواج زودهنگام است که در این خصوص معمولا براساس اطلاعات و آمار همچنان اینها( کودکان متاهل) در خانواده های گسترده زندگی می کنند . معمولا 90 درصد ازدواج ها فامیلی است و در خانواده گسترده صورت می گیرد و آن «بچه» جایی نمی رود که بترسد و حامیان آنها یعنی پدر و مادر طرفین در کنار آنها هستند .اینکه اینها نتوانسته اند امور زندگی خود را اداره کنند من که چیزی پیدا نکرده ام.اداره امور زندگی یعنی چی ؟ تمام این بچه هایی که زیر 13 سال ازدواج کرده اند ، قاضی تشخیص داده است که توانایی و تشخیص سود و زیان را دارند .»
« قضات ، فرمی دارند که ظاهرا این فرم پنج سوال دارد البته ممکن است این فرم از نظر کارشناسان ،ناقص باشد . یک سوال این است که اگر 50 هزار تومان پول داشته باشید اولین انتخاب شما چیست؟من در خصوص این موضوع هیچ فکتی ندارم که آیا آن درست است یا ناقص است .»
آخرین پیامد هم به مداخلات خانواده ها در زندگی زوج های کودک مربوط می شود . این برخلاف ادعای خانم دکتر صادقی است از یک طرف می گویند پدر شوهر و مادر شوهر مداخله می کنند و از طرفی می گویند که این ها هیچ توانایی ندارند . در مورد این موضوع ما هیچ اطلاعات و آماری نداریم و فقط می توانیم یک برآورد عقلانی کنیم و بگوییم که احتمالا چون اینها کودک هستند نمی توانند از خودشان دفاع کنند.
به طور کلی آقای کلهر 9 پیامد را بر اساس مطالعاتی که دارد ، مورد تایید قرار نمی دهد . اما با این اوصاف اظهار می دارد :ما چه تصمیمی می گیریم ؟ یک تصمیم این است که جامعه گرفته است و احتمالا ازدواج های این چنینی را ممنوع می کنند.
کلهر در پایان اظهاراتش تاکید می کند: ما طرفدار سیاست شرایط هستیم و ایده مرکز پژوهش های مجلس این است که ما مخالف پایین بودن سن ازدواج هستیم اما از طرفی با شرایط ، موافق هستیم .اتفاقا پیش نویسی که برای شرایط زیر 13 سال نوشته ایم بسیار دقیق است و چند جامعه شناس و روان شناسی روی آن کار می کنند و از نخبگان هم نظر خواهی شده است که آیا شرایط محقق است یا نه .ما به جای ممنوعیت ازدواج زود هنگام ، روی شرایط ایستاده ایم و این ایده اساسی ماست.

** به آمارها خوشبین نباشید
دکتر صادقی که تا اینجای بحث ساکت مانده است در پاسخ به اظهارات کلهر و روش تحقیق انتخابی وی ابراز تعجب می کند و می گوید: 20 سال است ، روش تحقیق درس می دهم تا حالا روش تحقیق ایشان را ندیده ام اینکه 9 تا اعتراض به ازدواج را جلوی خود بگذارد و بگوید من دنیال کیس ها (موارد ) گشته ام و چیزی پیدا نکرده ام !
وی به عنوان مثال با اشاره به اظهارات کلهر در خصوص اینکه بین گروه 10 تا 14 ساله کمتر از یک درصد طلاق وجود دارد اینگونه واکنش نشان می دهد: شما نباید به این آمار خوشبین باشید این آمار یک واقعیتی را برملا می کند و آن اینکه اینها به قول دکتر کرمی هم بحث عاملیت را دارند و هم اینکه در خانواده های این بچه ها موضوع طلاق سرکوب می شود و این کودکان نمی توانند در خصوص طلاق پا پیش بگذارند .
اینکه شما می گویید پنج سال دیگر می توانند انجام دهند الان جامعه آماری شما کودکان است و آنها پنج سال دیگر بزرگسال می شوند .گفته اند 37 هزار تا ازدواج این گونه داشته ایم جالب است که در جامعه 70 میلیونی ما 37 هزار ازدواج کودکان داشتیم اینها آمار پنهان ما نیستند و دل به این آمار ها خوش نکنید . ضمن اینکه در جامعه پیشرفته با آمار دقیق ، حول و حوش دو برابر این رقم را در جامعه آمریکا با جمعیت 300 میلیون داریم اما آمار آنها نشان می دهد در بحث حقوق کودکان خیلی جدی هستند .مطلب دیگر اینکه تعجب می کنم ، مرکز پژوهش های مجلس به این جمع بندی برسد و به نماینده های مجلس نیز نتایج خود را بدهد و گره بر کار ما بگذارد .
«شما روی شرایط بحث می کنید این شرایط را چه کسی احراز می کند یک قاضی 60 ساله برای بقیه عمر کودک 10 ساله تصمیم می گیرد یا اینکه پدر که جای تامل دارد!؟»

**کودکان تحت سرپرستی دولت و ازدواج زودهنگام
کاظمی در این نشست به کودکان تحت سرپرستی دولت گریزی می زند .
«در مورد کودکان تحت سرپرستی دولت، تمایز وجود دارد ، اگر ازدواج در سن کودکی امتیاز و حق خوبی است، اگر خوب است باید به همه داده شود و اگر بد است باید جلوی همه آنها را گرفت.»
«ماده 1041 اجازه (اجازه ازدواج کودک) را به ولی قهری داده است و اگر به کودک 13 یا 15 سال با شرایط 1043 (با رضایت پدر) اجازه ازدواج بدهیم باید سه شرط رضایت ولی قهری (پدر یا جد پدری)، مصلحت کودک و رضایت قاضی را هم در نظر بگیرم تا ازدواج در زیر سن قانونی اجازه داده شود.»
هر چند کاظمی به رضایت قاضی نیز اشاره می کند مبنی براینکه دادگاه باید اجازه ازدواج زیر سن قانونی را بدهد این کلهر است که اظهار می کند: این روش قدیمی است.
کاظمی در پاسخ به کلهر ، اتفاقا به یکی از شرکت کنندگان این نشست اشاره کرد که وی نخستین قاضی خانم ، پس از انقلاب است .
کاظمی ادامه می دهد : ایشان (خانم قاضی) این موضوع را تصدیق می کنند که اجازه قاضی برای ازدواج یاد شده همچنان به عنوان یک روش، مورد استفاده است ؛ البته قاضی الان باید از طریق مددکاران اجتماعی کسب مصلحت می کند .
وی به چند سوال قاضی از کودک متقاضی ازدواج و زیر سن قانونی اشاره می کند که سوالاتی به نظر ، پیش پا افتاده هستند اینکه قاضی از کودک بپرسد ، « یک سکه چقدر ارزش دارد» و «بین گندم و پول کدام را انتخاب می کند » و بعد بر اساس جواب های کودک، عاقل بودن او را تشخیص دهد ، این درست نیست و ما (دستگاه قضایی) داریم این موضوع را تغییر می دهیم.

** در هر سنی می توان ازدواج کرد حتی در دو ماهگی
وی اضافه می کند: براساس ماده 1041 در هر سنی می شود ازدواج کرد حتی دو ماهگی یا دوسالگی و این هم یک مشکل است که باید کف ازدواج را نیز تعیین کرد و اگر زیر 10 سال سن، ازدواج نداریم پس باید کف آن را مشخص کرد.
وی با بیان اینکه درمورد کودک تحت سرپرستی دولت باید سن، 18 سالگی باشد، ادامه می دهد: اما در مورد کودکان با داشتن ولی قهری این موضوع متفاوت است و اینجا این سوال پیش می آید که چرا زیرنظر خانواده اجازه می دهیم اما زیر نظر دولت نه؟!
وی ازدواج را امری شرعی و مقدس می داند و می گوید: نه باید عقل را درباره ازدواج تعطیل کنیم و نه اینکه ازدواج را به شکل خرید 2 کیلو پرتقال ببینیم، البته چون شرعی می بینیم براساس قانون،سن باید تعیین شود، اگرچه در اسناد بین المللی جدید گفته شده است که باید ازدواج زیر سن قانونی را باطل کرد اما ما این را نمی پذیریم و ازدواج شان معتبر است.

** وقتی دختر 12 ساله طلاق می خواهد
کاظمی با بیان اینکه ازدواج زیر سن قانونی در کشور بسیار زیاد است، ادامه می دهد به عنوان مثال در نسیم شهر تهران بازدید میدانی از دادگستری داشتم که یک خانم 12 ساله برای طلاق آمده بود و شوهرش هم 14 سال داشت ؛ جالب اینکه پدرش می گفت چون شوهرش گفته است مدرسه نرود ، او(دختر 12 ساله) می خواهد طلاق بگیرد تا با دوستانش در مدرسه بماند !
وی خاطرنشان می کند، البته برخی از این طلاق ها بخاطر تحصیل نیز هست و برخی دیگر چون سلوک دختر تغییر می کند و پس از ازدواج نیز مثلا آرایش (اصلاح صورت) یا مو، رنگ می کند چهره اش متفاوت می شود او را در مدرسه راه نمی دهند. به عنوان مثال در یک منطقه، مدرسه ویژه متاهلان ساخته بودند و دختری پیش معلمش می رود که اظهار ناراحتی می کند که همه دوستانم از این مدرسه( مدرسه متاهل ها) رفته اند و من هم ترشیده ام.
به گفته وی، ما از وضعیت این گونه دختران یا پسران آمارهای دقیقی نداریم و خیلی از آنها را نمی توانیم متوجه شویم و باید این دردها را بسنجیم.
« البته در کانون اصلاح و تربیت دختران با سن کم مرتکب همسرآزاری، همسرکشی و یا کشتن بچه (با گذاشتن بالش روی بچه) می شوند، آیا چنین فردی شایسته مادری است؟»
وی ادامه می دهد: اینکه دختر یا پسری نیاز جنسی دارد آیا می تواند مادر یا پدر خوب هم باشد؟ نباید این دردهای اجتماعی را در اعداد و ارقام جست؟ البته معتقدم اگر یک مورد از این نوع ازدواج ها هم باشد مشکل ساز است.
کلهر در این میان تقریبا با تندی خطاب به کاظمی این سوال را می پرسد: آیا در سن بالا کسی نیست بچه اش را بکشد؟
کاظمی هم جواب می دهد: اگر جنون داشته باشد ، در سن بالا هم می تواند دست به این اقدامات بزند.
و اما واکنش کلهر به موضوع جنون اینگونه است: اگر جنون گفته باشند فرق می کند اما آیا گفته اند که بخاطر بچگی بوده است؟
کاظمی اظهار نظر های این نشست را به داستان مولانا تشبیه می کند که در آن داستان، چند نفر در تاریکی موجودی تحت عنوان فیل را ارزیابی می کردند جالب اینکه یکی ، پای فیل و دیگری خرطوم آن را لمس کرده بود و فکر می کرد برداشت از فیل همان است که لمس کرده است .
این حقوقدان ادامه می دهد: از این فیل (ازدواج کودکان) هرکدام یک واقعیت را جستجو کردیم، البته اگر شرایط (آنچه که کرمی به آن اشاره کرد) را بسنجیم بسیاری از آنها ( کودکان ) شرایط خوبی ندارند و قانون باید مداخله کند.
وی تصریح می کند : در منطقه ای نزدیک تهران دختران را می دزدند و با آنها رابطه جنسی برقرار می کنند بعد ازدواج می کنند و آنجا مطرح کردند که ما نمی توانیم در این زمینه اقدامی انجام دهیم.
وی ادامه می دهد: البته اگر سن را هم 25 سال کنیم، باز فرهنگ همین باشد مشکل ،حل نمی شود باید از نظر گفت و گو با نخبگان ، مساله را حل کرد، البته در کشور چندین سن برای کار، ازدواج و رشد و کودکی وجود دارد که این سنین را اگر در دل قانون برداریم نظم اجتماع به هم می خورد، البته ما در جامعه ایده آل نیستیم که براساس « شرایط » عمل کنیم.
کاظمی این موضوع را مطرح می کند که ورود اطفال زیر 15 سال حتی برای شاهد در دادگاه ممنوع است ولی می گوییم زن زیر 13 سال می تواند ازدواج کند؟ قانون افتتاح حساب برای افراد دارای 18 سال است ولی خانمی ( زیر 18 سال ) اگر بخواهد مهریه و نفقه اش را بگیرد اگر حساب نداشته باشد باید به حساب پدرش واریز شود.
وی اینها را چالش های حقوقی می داند و اظهار می کند: ما دچار عدم توازن داخلی در قوانین شدیم و ما اجازه نداریم بگوییم شما ازدواج کن ولی پدرش نفقه اش را بگیرد.


**برای ازدواج کودکان چه اقدامی انجام دهیم؟
نشست ، سه ساعت به طول می انجامد و کارشناسان هر کدام دیدگاه های جالبی از نظر حضار داشتند اما به دلیل ضیق وقت ، فرصتی برای حاضران در نشست جهت پرسش و پاسخ نمی ماند هر چند که به نظر می رسد چهار کارشناس به اندازه کافی و وافی به ازدواج زودهنگام کودکان و شاید هم بهنگام نظرات خود را بازگو کرده اند .
اما اگر بخواهیم جمع بندی از این نشست داشته باشیم، دکتر صادقی که به طور کلی با ازدواج کودکان مخالف بود و آن را نه تنها تایید و قابل دفاع ندانست بلکه این ازدواج ها را به ذبح بچگی وبردگی خانگی تشبیه کرد.
دکتر کرمی تقریبا مخالف ازدواج کودکان بود خودش که اذعان کرد با هدف مخالفت با ازدواج کودکان به این نشست آمده است. البته کمی هم با دکتر صادقی در دیدگاه تفاوت داشت به ویژه آنجا که گفت:عزیمت خانواده با سائق جنسی نه عقل .
کاظمی (حقوقدان) نیز نگاهی به این اظهارات کرمی داشت و کمی هم انتقاد و تقریبا هم راستا با دکتر صادقی که عزیمت خانواده نمی تواند فقط و فقط براساس غریزه جنسی باشد.
کاظمی همچنین به برخی قوانین دست و پا گیر و چالش های آن برای ازدواج کودکان اشاره کرد و اینکه قانون شاید به دختر زیر 18 سال اجازه ازدواج را بدهد اما همین دختر زیر 18 سال برای افتتاح حساب ، کودک محسوب می شود و نمی تواند اقدام کند.
کلهر (پژوهشگر مرکز پژوهش های مجلس ) از آن کارشناسانی بود که داشتن « شرایط » برای ازدواج در هر سنی را ملاک ازدواج دانست و اظهار کرد که اگر کودک شرایطش را داشته باشد می تواند ازدواج کند .
به نظر می رسد آنچه که برای خبرنگاران و نیز برخی از حضار کمی قابل تعریف و به گفته ای قابل هضم نبود همین بحث شرایطی بود که کلهر آن را بیان کرد. معلوم نشد که مثلا یک کودک 10 ساله چه شرایطی را احتمالا برای ازدواج می تواند داشته باشد ؟ کلهر به شرایط اشاره کرد اما مصادیق آن را نگفت. واقعا اگر یک کودک ، شرایط ازدواج را داشت می تواند ازدواج کند و به قول کاظمی پدر یا مادر خوبی می شود ؟ شرایط یعنی چی ؟
در اثنای سخنرانی های کارشناسان این نشست یک متغیر ، ظاهرا بیشتر از سایر متغیرها نمود دارد و آن قانون و بازبینی آن در خصوص ازدواج کودکان است وگرنه به قول کاظمی با این قانون یک بچه دو ماهه هم می تواند ازدواج کند.
به راستی بهتر نیست برای همیشه تکلیف سن ازدواج کودکان مشخص شود؟ آیا سن این ازدواج کمتر از 13 سال ؟ کمتر از 15 سال یا زیر 18 سال باشد؟ کدام ؟
برچسب ها: ذبح بردگی ازدواج
ارسال نظر