فرزندآوری امری خصوصی است و قصد و نیت افراد برای داشتن فرزند با توجه به ایدهها و نگرشهای آنان در مورد باروری شکل میگیرد و برنامههای تشویقی و اقناعی برای زوجین و ارائه برنامههای فرهنگی برای تشکیل خانواده و فرزندآوری تا اندازهای میتواند در شکل گیری ایدههای فرزندآوری موثرباشد. با این حال چنانچه زمینههای تحقق باروری ایده آل و خواسته زوجین فراهم نشود، دستیابی به باروری سطح جانشینی امکانپذیر نخواهد بود.
با توجه به تغییرات نگرشی خانوادهها و ارزشهای فرزندآوری آنان حتی چنانچه خانوادهها از وضعیت بهتر اقتصادی نیز بهرهمند شوند، بیشتر به دنبال بهبود کیفیت زندگی فرزندان خواهند بود تا افزایش تعداد آنان. از این رو حتی درصورت افزایش باروری دستیابی به باروری بیش از ۲.۵ فرزند دور از انتظار نیست. نتایج تحقیقات نشان میدهد دستیابی به داشتن حدود دو فرزند، از ویژگی رفتار زنان ایرانی در دهه اخیر بوده است اما باید توجه داشت زمانی که باروری به سطح جانشینی و پایینتر از آن سوق پیدا میکند، نقش ازدواج افزایش پیدا میکند.
تاثیر سن ازدواج از جمله در ایران که فرزندآوری در محدوده ازدواج صورت میگیرد و همخانگی رواج ندارد، بیشتر است. حدود ۳۵ درصد موارد کاهش باروری طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ از راه افزایش سن ازدواج تبیین شده است. با توجه به این موارد تثبیت و تداوم باروری حدود سطح جانشینی نیازمند وقوع ازدواج بین جوانان و نسل متولدین پس از انقلاب است. با وجود پایین بودن نسبی فرزندخواسته و مورد انتظار نسل حاضر، به دلیل ساختار جوان جمعیتی و حضور نسل متولدین دهه ۱۳۶۰ در سنین باروری در سالهای آینده تعداد موالید هرچند رو به کاهش اما همچنان رشد مثبت جمعیت را تضمین میکند. در مجموع استفاده از فرصتهای بالقوه موجود از جمله وجود جمعیت جوان در معرض ازدواج که قصد فرزندآوری دارند، میتواند در تثبیت یا افزایش نسبی باروری موثر باشد.