به گزارش خبرگزاری دانا،بسياري از والدين هرگز به رفتارهاي بد فرزندشان واکنش نشان نميدهند و کمسنبودن او را توجيه?کننده رفتارهايش ميدانند. در مقابل، پدر و مادرهايي هستند که فرزندشان را در مقابل هر خطاي کوچکي وادار به عذرخواهي ميکنند. دراين باره با دکتر محمدرضا خدايي، روانپزشک و عضو هيات علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي گفتوگو کرديم.
از چه سني بايد به بچهها آموزش دهيم که عذرخواهي کنند؟
هر انساني بايد از مراحل مختلف رشدي عبور کند تا به بزرگسالي برسد. اين مراحل رشد شامل رشد جسمي، جنسي، رواني و اجتماعي است. اگر دوران شيرخوارگي را کنار بگذاريم، کودک از 3 سالگي تا 7 سالگي و بعد از 7 تا 11 سالگي در دوران کودکي به سر ميبرد. از 3 تا 7 سالگي يعني سنين پيش از دبستان کودک تفکر شهودي دارد، فکرهاي عميق ندارد و در کارهاي خود، بيمنطق است. علاوه بر اين خودش را مرکز عالم ميداند و تصور ميکند همه بايد مطيع او باشند و همهچيز را از آن خود ميداند. نکته مهمتر اينکه کودک خوب و بد را به صورت انتزاعي در نظر نميگيرد و کارهايي را که انجام ميدهد خطا نميداند. اما از سن 6 سالگي به مرور زمان خوب و بد را ميشناسد و منطق کمکم در افکار و اعمالش شکل ميگيرد. در سنين کودکي، بچهها همهچيز را بزرگتر از حد واقعياش در نظر ميگيرند و به بيان ديگر همهچيز در نظر بچهها غلوشده است بنابراين والدين بايد بدانند در اين سنين بچهها را زياد تنبيه يا تشويق نکنند چون بسيار مضر است.
با توجه به ويژگيهايي که از دوران کودکي ذکر کرديد، کودکان بسياري از کارهاي خود را بد نميدانند، بنابراين چگونه بايد به آنها ياد بدهيم که عذرخواهي کنند؟
بچهها در سنين کودکي بيشتر به رفتار پدر و مادرشان توجه دارند به عنوان نمونه اگر پدر پشت تلفن به دوستش دروغ بگويد، دروغ گفتن براي بچه نهادينه ميشود و احساس نميکند اگر دروغ گفت بايد عذرخواهي کند. والدين لازم است جلوي فرزندشان به صورت غيرمستقيم عذرخواهي کنند تا بچه ياد بگيرد اگر کار بدي انجام داد لازم است عذرخواهي کند. البته اين عذرخواهي بايد به صورت معقول باشد نه غلوشده.
آقاي دکتر! شما گفتيد که والدين بايد به صورت غيرمستقيم به بچهها عذرخواهي را ياد بدهند. لطفا در اينباره بيشتر توضيح دهيد.
اگر کودک، کاري کرده که در جامعه عرف نيست و کار بدي تلقي ميشود والدين بايد بدون اينکه شخصيت بچه را زير سوال ببرند يا احساس منفي به کودک منتقل کنند به عنوان نمونه به?جاي بيان الفاظي مانند «تو بچه بدي هستي»، «ديگر دوستت ندارم» به کودک خود بگويند «تو خوبي ولي اين کارت اشتباه بوده» يا «اگر من جاي تو بودم، ميگفتم ببخشيد» علاوه بر اين والدين بايد در نظر داشته باشند همانطور که نبايد شخصيت کودکشان را زير سوال ببرند نبايد نسبت به رفتار او بيتفاوت باشند و هر کاري کرد به رويش نياورند. روشهاي غيرمستقيم ديگر که والدين بايد از آن طريق به کودکشان عذرخواهيکردن را بياموزند، «نقاشي کشيدن» و «داستان اسباببازيها» است. در روش نقاشي کردن، اتفاقي که سبب شده کودک کار زشتي انجام دهد را نقاشي ميکنيم. به عنوان نمونه اگر کودک در مدرسه با دوستش دعوا کرده و او را کتک زده، اين اتفاق را با کمک بچه نقاشي ميکشيم و يک کودک گريان را ترسيم ميکنيم و از کودک ميپرسيم: «اگر بخواهيم دوستت لبخند بزند بايد چه کار کني؟» و آن زمان عذرخواهي را به او ياد مي?دهيم. در روش داستان اسباببازيها نيز مشابه نقاشي کردن، از شخصيتهاي داستاني استفاده ميکنيم و يک داستان تعريف ميکنيم و از فرزندمان ميخواهيم در مورد آن کار بد قضاوت کند. ممکن است پاسخ کودک، عذرخواهي نباشد. والدين بايد به او کمک کنند تا به اين نتيجه برسد.
در چه زماني بايد از کودک به صورت مستقيم بخواهيم عذرخواهي کند؟
اگر کودک با روشهاي غيرمستقيم که در بالا ذکر شد، عذرخواهي کرد لازم است او را تشويق و يک هديه کوچک برايش تهيه کنيد. اما اگر کودک واکنش مثبتي نشان نداد يا سن کودک در حدي بود که خوب و بد را تشخيص بدهد و کارش خيلي بد بود به صورت مستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که اين تقاضا همراه با خشم و خرد کردن شخصيت کودک نباشد. به عنوان نمونه «تو بچه خوبي هستي ولي انتظار من از تو اين نبود» يا «من تو را دوست دارم اما اين رفتارت خيلي زشت بود بايد عذرخواهي کني» يا «حتما خسته بودي يا حواست نبوده که چنين رفتاري را مرتکب شدي» بعد از کودک بخواهيد که عذرخواهي کند و سپس بگوييد از دوستت ميپرسم عذرخواهي کردي يا نه!
گاهي اوقات بچهها در ميهماني، کار خطايي را انجام ميدهند و والدين در جمع از آنها مصرانه ميخواهند که عذرخواهي کنند. آيا اين رفتار صحيح است؟
نکته مهم در مورد عذرخواهي اين است که نبايد غلو شده يا کم باشد. پدر و مادر بايد توجه داشته باشند براي يک اشتباه کوچک فرزندشان نبايد از او بخواهند يک عذرخواهي جدي انجام دهد و او را سرزنش کنند. يا برعکس اگر کودک کار بسيار بدي انجام داده، بيتفاوت باشند و هيچ واکنشي نشان ندهند. بنابراين اگر کودک در ميهماني يک کار بدي انجام داد و اين کارش عمدي بود بايد خيلي محکم و نه با احساس خشم و تنفر، از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما اگر کار کودک غيرعمدي بود و درک درستي از آن کار نداشت بايد به صورت غيرمستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. به عنوان نمونه بگوييد: «خاله، من به جاي پويا ميگويم ببخشيد، حواسم نبود» اما گاهي اوقات بچهها متوجه کاري که ميکنند نيستند يا سن آنها به درک خيلي مسايل نميرسد. بهعنوان نمونه اگر يک کودک 4 يا 5 ساله پايش را در جمع دراز کرد نبايد او را دعوا کنيد و از او بخواهيد از همه افراد حاضر در جمع با يک احساس منفي عذرخواهي کند. اين کار باعث ميشود اعتماد به نفس او کم شود و احساس حقارت کند و حالت وسواسگونه در رفتارش به وجود آيد. در برخي از موارد نيز پدر و مادر عذرخواهيکردن را به فرزندشان ياد نميدهند اما در جمع براي اينکه ديگران نگويند چه پدر و مادر بيتفاوتي، از کودکشان سوءاستفاده ميکنند و در مورد هر اشتباه کوچک فرزندشان او را وادار به عذرخواهي مي?کنند. اين کار نيز اشتباه است و کودک را دچار عقده مي?کند.
آيا بايد تفاوتي بين عذرخواهي کودک از والدين خود با ديگر افراد وجود داشته باشد؟
در وهله اول کودک بايد احترام گذاشتن را ياد بگيرد و بداند هر شخص چه جايگاهي دارد. پدر و مادر بايد به فرزند خود بياموزند که پدر و مادر يک حرمتي دارند، دوست يک حرمتي دارد، معلم جايگاه ويژه?اي دارد، خواهر و برادر نيز از جايگاهي برخوردارند و اين احترام را کودک از والدينش ميآموزد. زماني که کودک جايگاه اشخاص را درک کرد، نحوه برخوردش با افراد مختلف نيز تفاوت ميکند. بنابراين والدين بايد در کنار رفتار مناسب خود، با بيان مثبت و دوستانه، احترام گذاشتن و عذرخواهي کردن از ديگران را به فرزندشان ياد بدهند.
بسياري از کودکان به رغم رفتار مناسب والدينشان اصرار دارند که کار بدشان را تکرار کنند و عذرخواهي نميکنند. در چنين مواقعي والدين چگونه بايد رفتار کنند؟
در چنين مواقعي والدين بايد نه واکنش مثبت نشان دهند و نه منفي. بيتوجهي شايد کارساز باشد. اما اگر بچهها باز هم اصرار به خطا داشتند، تنبيهاتي که جنبه جسمي ندارد، مناسب خواهد بود. اين تنبيهها نبايد مسائل اوليه زندگي مانند غذا خوردن را
دربرگيرد بلکه بايد قولهايي را که والدين به فرزندشان دادهاند، محدود کند.
منبع : salamatiran.com
( دكتر محمدرضا خدايي روانپزشك )
از چه سني بايد به بچهها آموزش دهيم که عذرخواهي کنند؟
هر انساني بايد از مراحل مختلف رشدي عبور کند تا به بزرگسالي برسد. اين مراحل رشد شامل رشد جسمي، جنسي، رواني و اجتماعي است. اگر دوران شيرخوارگي را کنار بگذاريم، کودک از 3 سالگي تا 7 سالگي و بعد از 7 تا 11 سالگي در دوران کودکي به سر ميبرد. از 3 تا 7 سالگي يعني سنين پيش از دبستان کودک تفکر شهودي دارد، فکرهاي عميق ندارد و در کارهاي خود، بيمنطق است. علاوه بر اين خودش را مرکز عالم ميداند و تصور ميکند همه بايد مطيع او باشند و همهچيز را از آن خود ميداند. نکته مهمتر اينکه کودک خوب و بد را به صورت انتزاعي در نظر نميگيرد و کارهايي را که انجام ميدهد خطا نميداند. اما از سن 6 سالگي به مرور زمان خوب و بد را ميشناسد و منطق کمکم در افکار و اعمالش شکل ميگيرد. در سنين کودکي، بچهها همهچيز را بزرگتر از حد واقعياش در نظر ميگيرند و به بيان ديگر همهچيز در نظر بچهها غلوشده است بنابراين والدين بايد بدانند در اين سنين بچهها را زياد تنبيه يا تشويق نکنند چون بسيار مضر است.
با توجه به ويژگيهايي که از دوران کودکي ذکر کرديد، کودکان بسياري از کارهاي خود را بد نميدانند، بنابراين چگونه بايد به آنها ياد بدهيم که عذرخواهي کنند؟
بچهها در سنين کودکي بيشتر به رفتار پدر و مادرشان توجه دارند به عنوان نمونه اگر پدر پشت تلفن به دوستش دروغ بگويد، دروغ گفتن براي بچه نهادينه ميشود و احساس نميکند اگر دروغ گفت بايد عذرخواهي کند. والدين لازم است جلوي فرزندشان به صورت غيرمستقيم عذرخواهي کنند تا بچه ياد بگيرد اگر کار بدي انجام داد لازم است عذرخواهي کند. البته اين عذرخواهي بايد به صورت معقول باشد نه غلوشده.
آقاي دکتر! شما گفتيد که والدين بايد به صورت غيرمستقيم به بچهها عذرخواهي را ياد بدهند. لطفا در اينباره بيشتر توضيح دهيد.
اگر کودک، کاري کرده که در جامعه عرف نيست و کار بدي تلقي ميشود والدين بايد بدون اينکه شخصيت بچه را زير سوال ببرند يا احساس منفي به کودک منتقل کنند به عنوان نمونه به?جاي بيان الفاظي مانند «تو بچه بدي هستي»، «ديگر دوستت ندارم» به کودک خود بگويند «تو خوبي ولي اين کارت اشتباه بوده» يا «اگر من جاي تو بودم، ميگفتم ببخشيد» علاوه بر اين والدين بايد در نظر داشته باشند همانطور که نبايد شخصيت کودکشان را زير سوال ببرند نبايد نسبت به رفتار او بيتفاوت باشند و هر کاري کرد به رويش نياورند. روشهاي غيرمستقيم ديگر که والدين بايد از آن طريق به کودکشان عذرخواهيکردن را بياموزند، «نقاشي کشيدن» و «داستان اسباببازيها» است. در روش نقاشي کردن، اتفاقي که سبب شده کودک کار زشتي انجام دهد را نقاشي ميکنيم. به عنوان نمونه اگر کودک در مدرسه با دوستش دعوا کرده و او را کتک زده، اين اتفاق را با کمک بچه نقاشي ميکشيم و يک کودک گريان را ترسيم ميکنيم و از کودک ميپرسيم: «اگر بخواهيم دوستت لبخند بزند بايد چه کار کني؟» و آن زمان عذرخواهي را به او ياد مي?دهيم. در روش داستان اسباببازيها نيز مشابه نقاشي کردن، از شخصيتهاي داستاني استفاده ميکنيم و يک داستان تعريف ميکنيم و از فرزندمان ميخواهيم در مورد آن کار بد قضاوت کند. ممکن است پاسخ کودک، عذرخواهي نباشد. والدين بايد به او کمک کنند تا به اين نتيجه برسد.
در چه زماني بايد از کودک به صورت مستقيم بخواهيم عذرخواهي کند؟
اگر کودک با روشهاي غيرمستقيم که در بالا ذکر شد، عذرخواهي کرد لازم است او را تشويق و يک هديه کوچک برايش تهيه کنيد. اما اگر کودک واکنش مثبتي نشان نداد يا سن کودک در حدي بود که خوب و بد را تشخيص بدهد و کارش خيلي بد بود به صورت مستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که اين تقاضا همراه با خشم و خرد کردن شخصيت کودک نباشد. به عنوان نمونه «تو بچه خوبي هستي ولي انتظار من از تو اين نبود» يا «من تو را دوست دارم اما اين رفتارت خيلي زشت بود بايد عذرخواهي کني» يا «حتما خسته بودي يا حواست نبوده که چنين رفتاري را مرتکب شدي» بعد از کودک بخواهيد که عذرخواهي کند و سپس بگوييد از دوستت ميپرسم عذرخواهي کردي يا نه!
گاهي اوقات بچهها در ميهماني، کار خطايي را انجام ميدهند و والدين در جمع از آنها مصرانه ميخواهند که عذرخواهي کنند. آيا اين رفتار صحيح است؟
نکته مهم در مورد عذرخواهي اين است که نبايد غلو شده يا کم باشد. پدر و مادر بايد توجه داشته باشند براي يک اشتباه کوچک فرزندشان نبايد از او بخواهند يک عذرخواهي جدي انجام دهد و او را سرزنش کنند. يا برعکس اگر کودک کار بسيار بدي انجام داده، بيتفاوت باشند و هيچ واکنشي نشان ندهند. بنابراين اگر کودک در ميهماني يک کار بدي انجام داد و اين کارش عمدي بود بايد خيلي محکم و نه با احساس خشم و تنفر، از او بخواهيد که عذرخواهي کند. اما اگر کار کودک غيرعمدي بود و درک درستي از آن کار نداشت بايد به صورت غيرمستقيم از او بخواهيد که عذرخواهي کند. به عنوان نمونه بگوييد: «خاله، من به جاي پويا ميگويم ببخشيد، حواسم نبود» اما گاهي اوقات بچهها متوجه کاري که ميکنند نيستند يا سن آنها به درک خيلي مسايل نميرسد. بهعنوان نمونه اگر يک کودک 4 يا 5 ساله پايش را در جمع دراز کرد نبايد او را دعوا کنيد و از او بخواهيد از همه افراد حاضر در جمع با يک احساس منفي عذرخواهي کند. اين کار باعث ميشود اعتماد به نفس او کم شود و احساس حقارت کند و حالت وسواسگونه در رفتارش به وجود آيد. در برخي از موارد نيز پدر و مادر عذرخواهيکردن را به فرزندشان ياد نميدهند اما در جمع براي اينکه ديگران نگويند چه پدر و مادر بيتفاوتي، از کودکشان سوءاستفاده ميکنند و در مورد هر اشتباه کوچک فرزندشان او را وادار به عذرخواهي مي?کنند. اين کار نيز اشتباه است و کودک را دچار عقده مي?کند.
آيا بايد تفاوتي بين عذرخواهي کودک از والدين خود با ديگر افراد وجود داشته باشد؟
در وهله اول کودک بايد احترام گذاشتن را ياد بگيرد و بداند هر شخص چه جايگاهي دارد. پدر و مادر بايد به فرزند خود بياموزند که پدر و مادر يک حرمتي دارند، دوست يک حرمتي دارد، معلم جايگاه ويژه?اي دارد، خواهر و برادر نيز از جايگاهي برخوردارند و اين احترام را کودک از والدينش ميآموزد. زماني که کودک جايگاه اشخاص را درک کرد، نحوه برخوردش با افراد مختلف نيز تفاوت ميکند. بنابراين والدين بايد در کنار رفتار مناسب خود، با بيان مثبت و دوستانه، احترام گذاشتن و عذرخواهي کردن از ديگران را به فرزندشان ياد بدهند.
بسياري از کودکان به رغم رفتار مناسب والدينشان اصرار دارند که کار بدشان را تکرار کنند و عذرخواهي نميکنند. در چنين مواقعي والدين چگونه بايد رفتار کنند؟
در چنين مواقعي والدين بايد نه واکنش مثبت نشان دهند و نه منفي. بيتوجهي شايد کارساز باشد. اما اگر بچهها باز هم اصرار به خطا داشتند، تنبيهاتي که جنبه جسمي ندارد، مناسب خواهد بود. اين تنبيهها نبايد مسائل اوليه زندگي مانند غذا خوردن را
دربرگيرد بلکه بايد قولهايي را که والدين به فرزندشان دادهاند، محدود کند.
منبع : salamatiran.com
( دكتر محمدرضا خدايي روانپزشك )