حسین حسامی طلبه جوانی که این روزها امام جماعت یکی از مدارس تهران است، در حاشیه برگزاری همایش امام جماعات مدارس شهر تهران در گفتگو با خبرگزاری دانا درباره مهمترین اقدام تبلیغی روحانیون در مدارس برای تبلیغ دین بیان کرد: به اعتقاد من اخلاق محوری لازمه تبلیغ دین برای امروز است. به این معنا که پیش از آنکه بیاییم و فرزندانمان را به نماز خواندن تشویق کنیم باید خوب بودن را نشانشان دهیم و اصل دین را به آنها نمایان کنیم.
وی اضافه کرد: ما در مقاطع ابتدایی و راهنمایی نمی توانیم از اصول اعتقادی چندان سخن بگوییم بلکه باید با برگزاری مسابقات جذاب و اخلاق مداری آنها را به سمت دین جذب کنیم. ما نباید مستقیم به آنها بگوییم بیایید نماز بخوانید. الحمدالله کاری که ما در این مدارس که امام جماعتش هستم انجام دادیم باعث شد اولیا و مسئولان مدارس از ما دعوت کنند که سر کلاس بچه ها برویم و یک ساعت در هفته برایشان کلاسی داشته باشیم. البته اینجا یک انتقادی مطرح است. وقت ناهار و نماز با یکدیگر تداخل دارد و در واقع ما در زمان ناهار و استراحت بچه ها آنها را دعوت می کنیم که بیایند و نماز بخوانند. این خودش ضد تبلیغ دین است.
این امام جماعت مدارس شهر تهران اظهار کرد: من لحظه ای که می خواهم جایزه به بچه ها بدهم برای اینکه در نماز جماعت شرکت کرده اند در واقع آنها از قبل به خاطر اینکه از ناهارشان گذشته اند برای حضور در نماز، کمی بدبین شده اند. آقای قرائتی را یکبار برای سخنرانی به مدرسه دعوت کرده بودند. زنگ ورزش بچه ها بود. آقای قرائتی به بچه ها گفتند اسلام ورزش را دوست دارد، بروید ورزش کنید. مدیر ناراحت شدند چون به سختی بچه ها را دور هم جمع کرده بودند و تدارک دیده بودند اما آقای قرائتی گفتند شما دارید ضد من و ضد دین تبلیغ می کنید چون دارید شادی آنها را می گیرید.
وی پیشنهاد داد که آموزش و پرورش ۲۰ دقیقه خاص وقت نماز در نظر بگیرد و این زمان با وقت ناهار تداخل نداشته باشد و اینکه در همه مدارس و در هر مقطع یک ساعت در هفته را در اختیار روحانیون قرار دهند.
این روحانی جوان در پاسخ به اینکه سر این کلاس ها بیشتر از چه چیزهایی سخن می گوید، بیان کرد: بیشتر از آنکه من چیزی بگویم ترجیح می دهم بچه ها در این جلسات حرف بزنند. عموما مسائل روز و شبهاتی که در فضای مجازی مطرح می شود را بیان می کنند و من یا می توانم جواب دهم یا می روم مطالعه می کنم و هفته بعد جواب می دهم. بیشتر از اینکه دنبال این باشم به آنها چیزی یاد بدهم به دنبال برقراری ارتباط با آنها هستم و اینکه ببینند من روحانی از باب دلسوزی پیش آنها قرار دارم. نگاه ما باید در مدارس پدرانه و برادرانه باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه میزان کتاب های دینی را در این راستا می بیند که افرادی دیندار تربیت کند، گفت: متاسفانه امروز نه فقط کتاب های دینی و حتی قرآن که کتاب های فیزیک و شیمی و... هم حافظه محور هستند. فکر محوری در مدارس ما اجرا نمی شود. غربی ها زودتر به این معضل پی بردند و کتاب فلسفه برای کودکان را در مدارسشان تدریس می کنند تا بچه ها را فکر محور بار بیاروند.
حسامی ادامه داد: فلسفه ای که غربی ها به بچه ها درس می دهند فلسفه به معنایی که فکر می کنیم نیست بلکه بیشتر منطق است. ما اگر همین منطق و عمل کردن درست و دسته بندی مطالب در ذهن را یاد بچه ها بدهیم ان شالله خودشان جذب دین می شوند. حتی رهبر جمهوری اسلامی ایران به جوانان غربی پیام دادند خودتان بروید قرآن را بخوانید و دین اسلام را می پذیرید. ما نباید در کتاب ها چیزی را به بچه ها تحمیل کنیم بلکه باید خوب فکر کردن را یادشان دهیم تا راهنمایی شوند به سمت دین رحمانیت.
وی درباره این موضوع که بزرگترین مساله نسل جوان را چه می دانید، گفت: به نظرم جوان های امروز به خاطر راحت طلبی که دارند از چهارچوب فرار می کنند. یعنی به آنها بگویید مثلا خدای ناکرده شیطان پرست هم بشوید باز نمی خواهند در قید و بند قرار بگیرند. اصل فرار از قید و بند خطرناک است. ما می دانیم استناد یک مسیحی به چیست و یا حتی یک وهابی را می دانیم در چه چهارچوبی عمل می کند، ولی با کسی که چهارچوب پذیر نیست نمی توان فهمید با کدام استدلال باید سخن گفت. برای همین است که می گویم عقل گرایی را مطرح کنیم.
این طلبه جوان در ادامه اظهار کرد: قبل از اینکه ما امامان جماعت در مدارس حرفی بزنیم اخلاق ما نشان می دهد که چه کسانی هستیم. برخی مواقع جلساتی را در مدرسه می گذاریم و جمعیت زیادی هم می آید بعد مدیر می پرسد پس چرا به تعداد نماز گذاران مدرسه اضافه نشد. من می گویم قرار نیست این جلسات نمازگزار زیاد کند. شاید اخلاق بعدی فرد داشته و آن را کنار گذاشته است و یا دیدگاه بدی نسبت به اصل دین داشته که از بین رفته است. ما یکباره نمی توانیم فرزند خوانواده ای که می گوید حتی یک شبکه ایرانی در خانه اشان نگاه نمی کنند را نمازخوان کنیم چون سال ها تفکر دیگری در او نهادینه شده است. همینکه به روحانیت و کسی که لباس پیغمبر خدا را بر تن دارد خوشبین می شود خوب است.
وی در پایان بیان کرد: من باز هم می گویم باید برای تفکر و رشد و تفکر در بچه ها کار کنیم و در این زمینه متاسفانه در آموزش و پرورش کم کاری شده است. الان چند سالی است کتاب تفکر و رسانه در مدارس تدریس می ود که من هم این درس را تدریس می کنم. خیلی خوب است اما باید به روز شود و صرفا تحلیل ارائه ندهد. باید راهکارهای مناسب تری در کتاب ارائه شود. الان دیگر بچه های ابتدایی هم با فضای مجازی آشنا هستند و این کتاب با زبانی ساده می تواند در این مقطع یا متوسطه اول هم تدریس شود. باید اتاق فکری وجود داشته باشد اما همینکه ما می بینیم وقت ناهار و نماز یکی است و فکری برایش نمی شود مشخص است اتاق فکر در این موارد وجود ندارد.