نرگس درودیان، خبرگزاری دانا، سرویس آموزش؛ در تمام مکاتب فکری عملیاتیسازی این فرآیند برعهده معلمانشان است. به همین جهت معلمان در هر مکتب و جریان فکری یکی از ارکان جدی تحقق آرمانهای جامعه هستند. با وجود جایگاه والای معلم در فرآیند رشد و تعالی جوامع، در جامعه ما این جایگاه جا نیفتاده و نیازمند معرفی است.
به نظر میرسد بخشی از جامعه که منزلت معلم برایشان جا نیفتاده، خود معلمان باشند. تا زمانی که معلمان نتوانند جایگاه اصلیشان را بهخوبی درک کنند، نباید انتظار داشت اقشار دیگر جامعه بتوانند منزلت این قشر را بهخوبی بفهمند.
همچنین مساله احیای جایگاه معلمان وظیفه خود آنها است و اگر افرادی غیر از معلمان بخواهند مستقیم و بدون نقش معلم در این عرصه ورود کنند، به نحوی جایگاه و منزلت معلم را متزلزل میکنند. به این مثال دقت کنید: ناظمی میخواهد جایگاه معلم را در کلاس احیا کند و میان تدریس او وارد کلاس درس میشود و تلاش میکند جایگاه معلم را برای دانشآموزان تبیین کند. هرچند ظاهر قضیه تعریف و تمجید محسوب میشود اما درحقیقت میتوان این برخورد ناظم را نوعی توهین به او تلقی کرد.
چرا؟ چون بهصورت غیرمستقیم به مخاطب چنین نشان میدهد معلمی که در مقام تعلیم است، نمیتواند جایگاه خود را نشان دهد و شخص دیگری باید وظیفه او را بهعهده بگیرد و این جایگاه را برای دانشآموزان تبیین کند. البته دقت کنید منظور این نیست که مسئولان و خانوادهها وظیفه احیای منزلت معلم را ندارند، بلکه مقصود این است که متوجه شویم معلم در این عرصه نقشه بیبدیلی دارد و ارکان دیگر تربیت، ازجمله مسئولان و خانوادهها و...، باید در کنار او به احیای این جایگاه بپردازند.
معلم جبران کننده همه کاستیها در نظام تعلیم و تربیت
انسانها زمانی که از مادر متولد میشوند هیچ نمیدانند و دنیا برای آنها آغاز آموختن و آگاهی است. «سمع» و «بصر» و «فواد» ظرفیتهای بینظیر ورود به عرصه پررمز و راز دانایی است و این سه مورد مسیر و ابزار آگاهی هستند تا انسان را به منزلتی برسانند که مسجود ملائک شود. شخصیت و هویت در افراد، فرهنگ و تمدن در جوامع باکیفیت بهرهگیری و کارکرد هر یک از این سه ظرفیت بزرگ، ارتباطی وثیق دارد.
دنیای امروز از سیطره اقتدار رسانه صحبت میکند، مگر رسانهها چه میکنند؟ آنان به تغذیه چشم و گوش و اندیشه انسانها میپردازند و از این مسیر اهداف سیاسی و اقتصادی پیگیری میشود. باید صادقانه به این موضوع فکر کنیم که به مدت ۱۲سال بهترین دوران یادگیری کودکان در اختیار نظام تعلیم و تربیت قرار دادهایم و خانوادهها با اعتماد کامل فرزندان خود را در اختیار آموزشوپرورش قرار میدهند.
اگر امروز آسیبهای اجتماعی در جامعه ایجاد نگرانی میکند، باید ریشههای آن را در خانه و مدرسه جستوجو کرد، زیرا این دو مکان، جایی است که میتوان پیشگیری و مصونیت را از طریق آن اقدام کرد و با کمترین هزینه آسیبهای اجتماعی را کاهش داد.
بهیقین میتوان گفت نرمترین امکان و راه برای ساختن آینده و نوسازی تمدن از این طریق میسر میشود. خانوادهها و معلمان، قهرمانان، راهبران و کارگردانان این میدان هستند. معلمان بزرگ هستند؛ زیرا مأموریت بزرگی بر دوش خود حمل میکنند و به میزانی که آنها قدر ببینند و بر صدر بنشینند، جامعه قد میکشد و هیچ جامعهای بیش از قد معلمان خود قد نمیکشد.
در این راه خطیر، عوامل گوناگونی از برنامه درسی تا نظام سنجش، نظام تخصیص منابع و فضای فیزیکی، تجهیزات و فناوریها دخیل هستند، اما معلم موضوع دیگری است. معلم را بهعنوان جانشین همه نداشتهها و جبرانکننده همه کاستیها، میشناسیم. معلم باکیفیت و باانگیزه است که میتواند همه کاستیها را جبران کند.
معلمان؛ احیاگر جایگاه معلمان
شکی نیست که جایگاه معلم بهصرف گفتن احیا نمیشود و نیازمند فرهنگسازی در جامعه است. طبیعتا معلمان بهترین افراد برای تبیین جایگاه خود در جامعه هستند. الحمدلله معلم هنرمند در کشور بسیار زیاد است. معلمی که جایگاه و منزلت خود را میداند و از طرفی با مسائل تعلیم و تربیت آشنا است و از طرف دیگر هنرمند است، بهترین گزینه برای احیای جایگاه راهبری معلم در جامعه است. معلمها باید بتوانند با ابزار رسانه ملی که بهنظر وسیعترین و عمیقترین رسانه فعلی برای اثرگذاری است، سخن خود را به مسئولان عرصه تعلیم و تربیت برسانند. معلمان باید با ابزار رسانه به مسئولان بفهمانند که معلم کارگر
آموزشوپرورش نیست، بلکه خط مقدم تعلیم و تربیت دانشآموزان است که مسئولان بهعنوان نیروهای پشتیبان باید به آنها کمک کنند. باید به مسئولان بفهمانند آموزشوپرورش، یک فرزند سرراهی نیست که برای دولت هزینههای سرسامآوری ایجاد کرده است، بلکه آموزشوپرورش، مهمترین امر زیرساختی کشور محسوب میشود که رشد و تعالی و پیشرفت یک جامعه منوط به آن است.
همچنین به خانوادهها تذکر دهند که هیچوقت معلم در امر تربیت، جای پدر و مادر را نمیگیرد و مساله آموزش و تربیت کودکان بههیچعنوان قابلتفویض به دیگری نیست. باید به خانوادهها آموزش دهند که معلم نه جایگزین آنهاست و نه رفیق فرزندانشان، بلکه انسانی است که زیر سایه انبیا به تعلیم و تربیت دانشآموزان اهتمام ورزیده است.
درنهایت به این نکته اشاره کنم که اگر بتوانیم رسانههای رسمی و غیررسمی تعلیم و تربیت کشور را در اختیار معلمان قرار دهیم، بهتدریج معلمان سلبریتیهای جامعه خواهند شد و سرعت رشد و تعالی و پیشرفت جامعه را چندبرابر خواهند کرد.