در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۰۰۷۸
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۱
افسردگی یکی از بیماری‌هایی است که بیش از بقیه بیماری‌ها معمولا پنهان مانده و گاهی ممکن است اطرافیان فرد یا خود فرد سال‌ها متوجه این بیماری نشوند و از عوارض آن در رنج و عذاب باشند.

نازنین دادور، خبرگزاری دانا، سرویس سلامت و سبک زندگی؛ «افسردگی چهره ندارد» این را نزدیکان کسانی می‌گویند که قربانی یک اتفاق دردناک شده اند: خودکشی ناشی از افسردگی. بعضی‌شان می‌گویند تا چند روز قبل از این اتفاق متوجه هیچ تغییر و ناراحتی در عزیزشان نشده‌اند و این اتفاق دردناک ناگهان غافلگیرشان کرده است. آن‌ها به دیگران توصیه می‌کنند که بیشتر مراقب اطرافیان و عزیزانتان باشند چون افسردگی چهره ندارد.

اما آیا واقعا راهی برای فهمیدن خطری که اطرافیانمان را تهدید می‌کند وجود ندارد؟ افسردگی بیماری خاموشی است که هیچ ردی از خودش برجا نمی‌گذارد؟ چطور می‌توان فهمید یکی از نزدیکانمان با افسردگی دست و پنجه نرم می‌کند و علائم آن چیست؟

معمولا افسردگی روی ظاهر کسانی که مبتلا به این بیماری هستند تاثیر گذار است؛ این حتما به این معنا نیست که همه افراد افسرده نتوانند ظاهر خودشان را کنترل کنند، هرچند که این موضوع تنها از ظاهر افراد قابل تشخیص نیست اما اکثریت موارد، می‌توان از حالات و رفتارشان حدس زد که ممکن است دچار افسردگی باشند.

اینکه ممکن است کسانی که خودکشی می‌کنند، اطرافیانشان تا قبل از این واقعه چیزی از افسردگی آنها متوجه نشده باشند، ممکن است به این دلیل باشد که خود این افراد مشکلاتشان را بیان نکنند یا دیگران به آنها توجهی به حالات آنها نداشته باشند یا اصلا این موضوع را نشناسند.

مثلا فرد بگوید بی حوصله‌ام، خوابم مختل است و کار کردن برایم دشوار شده و اشتهایم از بین رفته است و دیگران این حالات را حساب مشکلات محیطی و خلق و خوی فرد بگذارند و احتمال بروز یک بیماری روانی را ندهند درحالی‌که اینها علائم افسردگی است و ممکن است از چشم دیگران پنهان بماند. افسردگی یکی از بیماری‌هایی است که بیش از بقیه بیماری‌ها معمولا پنهان مانده و گاهی ممکن است اطرافیان فرد یا خود فرد سال‌ها متوجه اینکه یک بیماری است، نشده و از عوارض آن در رنج و عذاب باشند.

چرا به خودکشی فکر می کنیم؟

به نظر دورکیم جامعه شناس بزرگ کلاسیک قرن نوزدهم خودکشی عبارت است از هر نوع مرگی که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کردار مثبت یا منفی خود قربانی است که به نتیجه آن آگاه بوده است. خودکشی رفتار پیچیده ای است که در برگیرنده تمایل و فکر خودکشی تا اقدام به خودکشی منجر به مرگ می باشد.

خودکشی برای برخی افراد پیامد دوران افسردگی است اما برای برخی دیگر عملی تدافعی در برابر تجربه ای تلخ، مانند از دست دادن یکی از اطرافیان یا حتی حادثه ای نسبتا بی اهمیت است. در زیر افکار و رویدادهایی که می توانند حس خودکشی را در افراد

ایجاد کنند ، آورده ایم:

تنهایی :

برخی از افراد به این دلیل تمایل به خود کشی دارند چون احساس تنهایی فراوانی می کنند و می پندارند کسی را ندارند و هیچ کس به زنده بودن یا مردن او اهمیت نمی دهد، او به شدت احساس تنهایی و انزوا می کند.

ناامیدی و بی پناهی :

فرد در این شرایط احساس می کند که شرایطش بهتر نخواهد شد و کسی به او نمی تواند کمک کند.

حس بی ارزش بودن:

افرادی که چنین حسی دارند از عزت نفسی پایین برخوردارند و تشویق ها و تمجیدهای دیگران را نمی پذیرند و احساس بیهودگی می کنند. آنها هرگونه توجه، علاقه و تشویق دیگران ناموجه و برمبنای یک فرض اشتباه می گذارند.

افسردگی:

افراد افسرده برداشتی منفی از خود، دیگران یا شرایط موجود دارند و آنها این احساسات را کاملا درست و منطقی می پندارند .

شکست در اجرای طرح ها:

برخی از افراد به دلیل ناموفق بودن مثلا ناموفق بودن در دانشگاه، پایان یافتن یک رابطه مهم یا دست نیافتن به اهداف تحصیلی احساس شکست، شرمندگی یا بی کفایتی می کنند و تصور می کنند که دیگران او را دوست ندارند.

استرس :

افرادی که از سطح بالایی از استرس برخوردارند انتظاراتی بالا و غیرواقع بینانه از لحاظ شخصی و تحصیلی از خود دارند که این انتظارات بالا می تواند در آنها استرس ایجاد کندو گاهی اوقات به سطحی تحمل ناپذیر می رسد.

این افراد تصور می کنند موفقیت های تحصیلی در تعیین هویت شخصی آنها نقش بسیار مهمی دارد و در صورت به خطر افتادن و نادیده گرفته شدن این موفقیت ها، هویت آنها نیز در معرض خطر قرارمی گیرد بنابراین دست نیافتن به «رتبه نخست» حقارتی محض و تحمل ناپذیربرای آنها به شمار می رود.

خشم :

برخی از افراد در مواقعی که به شدت خشمگین اند اقدام به خود کشی می کنند یا پس از پایان یافتن یک رابطه دوستی از خودکشی برای انتقام گرفتن استفاده می کنند .

استفاده از موادمخدر و مشروبات الکلی:

برخی مواقع افراد به دلیل مصرف موادمخدر یا مشروبات الکلی دست به خودکشی می زنند. در این حالت خطرات کاری را که انجام می دهند را دست کم می گیرند و در مقابل احساساتی که گرفتار آنها می شوند، آسیب پذیرترند.

بیماری های جسمی و روحی :

هنگامی که فرد در یک زمان مشخص دچار مشکلاتی متعدد مانند مشکلات تحصیلی، خانوادگی و همزمان با آنها پایان یافتن یک رابطه می شود احساس درد و غم وی را درمانده و ناتوان می سازد.

حمایت از نجات یافته از خودکشی:

کسی که اقدام به مرگ خودخواسته کرده است، احتمال تکرار این عمل در او بالاست. بنابراین، نیاز به کمک و همراهی شما دارد تا دوره بهبودی طی شود:

احتمالا مکالمه سختی در مورد اوضاع زندگی وی، مشکلات و احساساتش خواهید داشت.

با او حرف بزنید. اجتناب کردن از حرف زدن در مورد موضوعات سخت و خودکشی کمکی به شما نمی کند.

او را به خاطر کاری که انجام داده سرزنش نکنید و واکنش هایی از سر خشم، نفرت، تنفر و سرزنش نشان ندهید.

بیمار تا مدتی سعی می کند از همه دوری کند. تسلیم نشوید و ارتباطتان را با او حفظ کنید، حتی اگر او شما را نادیده می گیرد.

کمکش کنید که سبک زندگیش را به سمت سلامت و شادابی بیشتر تغییر دهد.

به او کمک کنید که ببیند امیدی به بهبودی اوضاع وجود دارد و چیزهای مثبت را در زندگی به او نشان دهید.

اگر نمی خواهد با شما حرف بزند، او را وادار به این کار نکنید. از کسی که به او اعتماد دارد بخواهید با او حرف بزند.

او را به حرف زدن با روانشناس/مشاور تشویق کنید.

به او در انجام مهارت هایی که به آنها علاقه دارد کمک کنید.

کمکش کنید که خودش را همانطور که هست بپذیرد و به او نشان دهید که افراد زیادی، از جمله شما، او را دوست دارید.

وقتی آماده بود او را برای تعیین هدف در زندگی، تغییر اوضاع و بهبود مشکلاتش یاری کنید.

ارسال نظر