در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۶۹۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۳
میرزا محمد تقی‌خان فراهانی (۱۲۲۲-۱۲۶۸ق) (۱۱۸۵-۱۲۳۰ش) مشهور به امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود

به گزارش خبرگزاری دانا میرزا محمد تقی‌خان فراهانی (۱۲۲۲-۱۲۶۸ق) (۱۱۸۵-۱۲۳۰ش) مشهور به امیرکبیر، صدراعظم‌ ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود. وی در دوره صدارت سه سال و سه ماه (۳۹ ماهه) خود، اصلاحاتی را در زمینه‌های آموزشی، اجتماعی و سیاسی ایران آغاز کرد. امیرکبیر دارُالفُنون را بنیان نهاد، مسجد و مدرسه دینی ساخت، بست‌نشینی در بیوت علما و تعزیه‌خوانی را محدود و شورش بابی‌ها را سرکوب کرد. او با دسیسه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد و به دستور شاه به قتل رسید. قبر وی در حرم امام حسین علیه السلام قرار دارد.

تحولات مهمی در زمان وی در شئون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی‌ و اجتماعی کشور رقم خورد؛ از جمله سنگ بنای مدرسه «دارالفنون» در اوایل سال ۱۲۶۶ق. به دست وی گذاشته شد و در یکشنبه ۵ ربیع‌الاول سال ۱۲۶۸ق. از طرف ناصرالدین شاه و رجال دولت گشایش یافت. مخالفان امیرکبیر اقدامات بسیاری علیه او انجام دادند و نزد شاه جوان قاجار از وی به بدگویی پرداختند و او در نهایت برکنار، تبعید و به قتل رسید.اقدامات و اصلاحات

سیاست‌های دینی و مذهبی

گفته‌اند که امیرکبیر به لحاظ مذهبی، فردی مقید و معتقد بوده است. او ظواهر مذهب تشیع را که مذهب رسمی کشور بود، حرمت می‌گذاشت و احترام علمای دین را محفوظ می‌داشت ولی با برخی از رفتارهای دینی ایرانیان موافق نبود. به گفته­ اعتضادالسلطنه امیرکبیر زهد خشک را استهزاء می‌کرد. پاره‌ای از سیاست‌های دولت وی نسبت به روحانیان را ناشی از دیدگاه وی در ضرورت کاستن اقتدار و نفوذ برخی از روحانیون شمرده‌اند. این سیاست، متوجه امام­ان جمعه‌ و شیخ­‌الاسلام‌هایی بود که در افکار بیشتر مردم نفوذ داشته، مروج برخی از تفکرات بودند که به زعم امیر خرافه و کهنه‌پرستی به حساب می‌آمدند. از سوی دیگر، خانه این گروه از روحانیان، مصون و جای تحصن بود و از این راه اعمال قدرت و در سیاست مداخله می‌کردند. امیر چنین حق و مسئولیتی برای روحانیان نمی‌شناخت. به­ علاوه، نفوذ و رویه­ آن‌ها را مانع برخی از اصلاحات می‌دانست. امیر با توقیف و تبعید برخی از روحانیان متنفذ تبریز و منع بست‌نشینی و جلوگیری از تعزیه‌خوانی این سیاست را دنبال کرد.


امیرکبیر چند مسجد و مدرسه دینی ساخت؛ از جمله مدرسه شیخ عبدالحسین در بازار تهران. او ساختمان امام‌زاده زید تهران را بنا کرد و طی یک دستور چاپخانه‌ها را از چاپ آیات قرآنی بر کاغذهای باطله منع کرد تا مبادا به قرآن اهانت گردد. همچنین در دوره صدارت امیرکبیر، میگساری ممنوع شد و مجازات‌های سختی برای قانون‌شکنان در نظر گرفت چرا که در این دوره، در برخی از مناطق اراذل و اوباش مست کرده و عربده می‌کشیدند و زنان پس از غروب آفتاب از ترس حمله آن‌ها جرأت بیرون آمدن از خانه را نداشتند. گاهی اوقات مردان مست در چهارسوق‌ها قمه خود را از غلاف بیرون می‌کشیدند و عبور و مرور را قطع می‌کردند.


مبارزه با فرقه‌گرایی و انحرافات دینی

علی محمد باب در سال ۱۲۶۰ق یعنی اواخر سلطنت محمدشاه، ادعای مهدویت کرده و جماعتی را پیرو خود گردانید. در پی شورش‌هایی که در دوران امیر کبیر به وقوع پیوست، باب به دستور امیرکبیر کشته شد، اما بابی­‌های یزد، کرمان، زنجان و مازندران از قتل باب باخبر شده و به خون‌خواهی او قیام کردند حتی مصمم شدند که امیرکبیر و ناصرالدین شاه را به قتل برسانند، اما امیر با سرعت تمام شورش‌ها را خواباند.

یکی از کارهای امیر شکستن بست‌نشینی بود که گاه به وجهه مذهبی کشور آسیب می‌رساند. در آن زمان در ایران معمول بود عناصر شرور و آشوب ‌طلب و جانی برای فرار از مجازات به سفارت­خانه‌های خارجی یا به خانه مجتهدان یا حرم حضرت عبدالعظیم و حرم حضرت معصومه در قم پناهنده می‌شدند، امیرکبیر با صدور فرمانی در ۱۲۶۶ق، اساس بست‌نشینی را از بین برد و به کارگزاران دولت دستور داد هر مجرمی را در هر کجا که باشد، دستگیر کرده و به مجازات برسانند.

سیاست مالی

کاستن از مخارج دولت از برنامه‌های جدی امیرکبیر بود. او هیأتی از مستوفیان(مسئولان دریافت مالیات) را تحت­ نظر مستوفی­ الممالک آشتیانی (وزیر استیفاء) تشکیل داد. این هیأت پس از رسیدگی‌های لازم، کمبود عایدات را نسبت به هزینه‌های مستمر، یک ­میلیون تومان تشخیص داد. امیرکبیر برای خاتمه دادن به بحران مالی و متوازن ساختن عایدات خزانه دستور داد به تناسب از حقوق و مقرری کارکنان دولت کاسته شود و این عمل را از حقوق خود گرفته تا کوچک­‌ترین مستخدمین اجرا کرد. علاوه ­بر آن مستمری‌های سنگین شاهزادگان، علما، سادات و متنفذین را قطع کرد و برای شاه مقرری ماهانه‌ای در حدود هزار تومان تعیین نمود.


برنامه دیگر امیرکبیر سامان دادن به عایدات بود. او مالیات عقب­‌افتاده حکام ولایات و خوانین محلی را وصول کرد و زمین‌های مزروع را از نو مورد ارزشیابی قرار داد؛ زیرا آخرین بار ۸۰ سال پیش از آن در زمان کریم­ خان زند اراضی را ارزشیابی کرده بودند و از آن وقت تغییر فاحشی در قیمت زمین و دیگر اموال منقول رخ داده بود.


امور نظامی و امنیتی

در دولت امیرکبیر دستگاه خُفیه­‌نویسی و اطلاعاتی نسبتا وسیع و منظم بود. امیر ماموران بسیاری گماشته بود تا گزارش‌های منظمی از آنچه در شهرها و ولایات و دستگاه‌های دیوانی و لشکری و حتی سفارتخانه‌های خارجی می‌گذشته، مستقیم برای او بفرستند. دستگاه اطلاعاتی امیرکبیر در سه جهت اصلی کار می‌کرده است:

خبرگیری از وضع ولایات و فعالیت‌های مأموران دیوانی و لشکری به خصوص برای جلوگیری از رشوه­‌گیری و نیز جلوگیری از تعدی مالیاتی و دستبرد به حقوق طبقه روستائی؛

گزارش وقایع شهری به ویژه از لحاظ نظم و امنیت عمومی؛

مراقبت از فعالیت سفارتخانه‌های خارجی در تهران.

امور قضایی و برخورد با جرم

اصلاحات امیرکبیر نظام دادگستری ایران را در چند جهت پوشش داد: اصلاح محضر شرع، بنای دیوان­خانه عدالت، رسیدگی به دادخواهی مردم علیه دولت، آئین جدید دادخواهی اقلیت‌های مذهبی،و برانداختن رسم شکنجه متهم و مجرم.


قضاوت میان مرافعات و منازعات مردم و رسیدگی به جرم، در دوره امیرکبیر به عالمان دینی و مجتهدان بزرگ سپرده شد. گفته‌اند که او در اجرای احکام طبق شرع و قانون، بسیار حساس بود، چنانکه نقل شده است که وقتی خادم امیرکبیر را نزد شیخ عبدالرحیم بروجردی قاضی محکمه بردند، شیخ پس از احراز جرم به امیر کبیر نوشت، او مجرم است شما به مصلحت خود با او برخورد کنید. امیرکبیر بدین رو که شیخ بروجردی در اجرای حکم، او را ملاحظه کرده، وی را عزل و شیخ عبدالحسین تهرانی را به جایش منصوب نمود.


اخلاق و کردار مدنی

امیرکبیر به مبارزه با نادرستی و رشوه‌خواری پرداخت. رشوه ­خواری به مفهوم کلی شامل پیشکش (وزیران و بزرگان می‌دادند و می‌گرفتند)، مداخل (دیوانیان و شاغلان در دستگاه حکومت دولتی می‌گرفتند) و سیورسات ( مجموع غله و خوراک لشکریان و علوفه اسب‌ها و دیگر حیوانات که لشکریان می‌گرفتند) می‌شد؛ که امیرکبیر همه را ممنوع اعلام کرد. هرزگی و قمه‌کشی و لوطی­ بازی هم در شهر‌ها رواج داشت که امیرکبیر سعی در کنترل آن‌ها کرد. مسؤلیت امنیت شهر‌ها به عهده قراولخانه سپرده شد. همچنین القاب دیوانی را حذف کرد.


امور شهر و خدمات شهری

تأسیس دارالفنون:

با توجه به نتایج و رفتار بد زعمای دولت انگلیس نسبت به شاگردانی که در زمان عباس­ میرزا و سپس در دوره­ محمدشاه برای تحصیل به انگلیس اعزام شده بودند، امیرکبیر چنین تشخیص داد که تأسیس مدرسه‌ای در خود کشور و استخدام معلم از خارج با صرفه‌تر و مفید‌تر خواهد بود. به ­همین منظور در سال ۱۲۶۶ق مقدمات افتتاح مدرسه‌ای که در آن جوانان ایرانی بتوانند با علوم جدید و صنایع اروپایی آشنایی پیدا کنند فراهم ساخت تا در آنجا مانند مدارس پُلی­‌تکنیک آن زمان تمام علوم و صنایع و فنون نظامی تدریس شود. به ­همین مناسبت اسم مدرسه را دارالفنون گذاشت. در سال اول تأسیس مدرسه مطابق شرح وقایع ­اتفاقیه ۱۰۵ نفر شاگرد داشته و در هفت رشته به قرار زیر مشغول تحصیل بودند. ۲۶ نفر توپخانه، ۲۰ نفر طب، ۲۰ نفر پیاده نظام، ۵ نفر سواره نظام، ۱۲ نفر مهندسی، ۷ نفر داروسازی، ۵ نفر معدن­‌شناسی.

امیرکبیر برای بیداری افکار و اطلاع مردم از جریان امور مملکتی تصمیم گرفت روزنامه‌ای در تهران دایر نماید. به­ دستور امیر روزنامه وقایع ­اتفاقیه تأسیس یافت. اولین شماره­ی آن در جمعه ۵ ربیع‌الثانی ۱۲۶۷ق در تهران به اسم روزنامچه­ اخبار دارالخلافه تهران منتشر شد ولی شماره­ دوم بنام روزنامه­ وقایع ­اتفاقیه انتشار یافت و بعد‌ها تحت عناوین روزنامه­ دولت علیه­ ایران، روزنامه­ ایران، روزنامه­ رسمی دولت ایران طبع و توزیع گردید.


سیاست‌های اقتصادی

امیر برای فنون غربی ارزش بسزایی قائل بود و به تأثیر اقتصادی آن پی ‌برده بود و یکی از مواد مهم برنامه­ او در ترقی ایران ایجاد صنایع جدید بود. نقش امیر در بنای صنعت ملی شامل استخراج معادن، ایجاد کارخانه‌های مختلف، استخدام استادان فنی از انگلیس یا پروس، فرستادن صنعت­کاران به روسیه، خرید کارخانه از فرنگ و حمایت از محصولات داخلی بود. به همین خاطر او فرمان آزادی استخراج معادن برای اتباع ایرانی را صادر کرد. و دولت و مردم هر دو به این کار دست زدند. افزایش تولید معادن مستلزم آموزش اصول فنی جدید بود. پس برای مدرسه­ دارالفنون استادان معدن­‌شناس از اطریش استخدام کرد. برای ترقی صنعت از پشتیبانی و کمک به اهل فن هیچ دریغ نمی‌کرد.


کشاورزی

ایمنی اجتماعی و حفظ حقوق کشاورزان دو عامل اصلی ترقی کشاورزی بود. با برانداختن آئین کهنه سیورسات و حمایت از روستائیان، میزان تولید مواد کشاورزی افزایش یافت و کشت محصولات تازه‌ای نیز آغاز گردید. بنای سد ناصری بر رودخانه­ کرخه، ایجاد پل شوشتر، رواج کشت نیشکر، بنای سد تازه­ گرگان، و زراعت پنبه­ آمریکایی از دیگر کارهای امیرکبیر است.


اقتصاد ملی در برخورد با اقتصاد استعمار

محور سیاست امیر را حمایت اقتصاد ملی می‌ساخت. جوهر اندیشه­ اقتصادی او این بود که صنعت داخلی ترقی پذیرد و صادرات افزایش یابد و بازار کالای فرنگی محدود شود. اساس اقتصاد بازرگانی خارجی ما بر آزادی تجارت قرار گرفته بود اما این وضع زاده­ شده­ طبیعی اقتصاد ایران نبود، بلکه شکست سیاسی نظام سرمایه­ داری انگلیس و روس آن­را بر ما تحمیل کرده بود. ارقام اصلی تجارت ما را واردات و صادرات به سه کشور انگلیس، روسیه و عثمانی تشکیل می‌داد اما از نظر کیفیت و کمیت، تعادل و هماهنگی وجود نداشت. که امیر جلوی این وادرات بی‌رویه را گرفت. مثلا در زمان محمدشاه کالای وارداتی ایران از انگلیس به سالی یک میلیون لیره رسید. بعد از میزان آن کاسته شد و در سال۱۲۶۷ هنگام صدارت امیرکبیر به نصف آن تقلیل یافت.


تبعید و قتل

امیرکبیر دو روز پس از عزل در ۲۵ محرم سال ۱۲۶۸ق به کاشان تبعید شد و در ۱۸ دی ۱۲۳۰ش در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستانش به قتل رسید. به روایت میرزا محمدجعفرخان، حقایق‌نگار خورموجی در کتاب مشهور «حقایق‌الاخبار ناصری» پیکر امیر را روز بعد از قتل ابتدا در گورستان «پشت مشهد» کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با تلاش همسرش عزت‌الدوله، پیکر امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقی که در آن به سوی صحن امام حسین(ع) باز می‌شود، به خاک سپردند.

انتهای پیام/

برچسب ها: امیر کبیر
ارسال نظر