به گزارش خبرگزاری دانا، دومین روز نمایش آثار دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار امروز در سینما فلسطین تهران آغاز شده است. به همین مناسبت به دو مستند «بانی خیر» به کارگردانی سیدمحمد محمدی سرشت و«ضیافت» به کارگردانی امیر داسارگر که امروز در جشنواره فیلم عمار نمایش داده میشوند، پرداختهایم.
در ادامه دو مستند«بانی خیر» و «ضیافت» رابررسی میکنیم.
رویش آتش به
اختیارها در یک روستا وقتی خداوند
در قرآن کریم میفرماید «لئن شکرتم لأزیدنکم...»، یکی از مصادیق شکر، شکر عملی است
یعنی استفاده صحیح و حداکثری از امکانات موجود؛ یعنی وقتی کاری را شروع کردیم به
جای نق زدن و نالیدن از نبود امکانات با همان امکاناتی که داریم بیشترین کار را
انجام دهیم و به قول شهید طهرانی مقدم «فقط آدمهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار
میکنند». خداوند هم که دید ما از داشته هامان هرچند کم به خوبی استفاده میکنیم،
به کارمان برکت میدهد و انعامش را بر ما فزونی میدارد. مستند «بانی
خیر» نمایانگر یکی از مصادیق همین قاعده است؛ روایت جوانان و نوجوانانی که کمبود
امکانات در محیط روستایی نتوانسته آنها را از تلاش در راه خدا باز دارد. این مستند
روایتگر جوانانی است که در کنجی از کیان اسلامی فارغ از هیاهوی پایتخت نشینی و حتی
هیاهوی شهرنشینی، در سنگر جنگ نرم مستقر شده و مشغول مبارزه هستند؛ سنگری که امام
راحل آن را به ما معرفی کرد. نقطه عطف ماجرا از آنجایی شروع میشود که این جوانان
تصمیم میگیرند خون تازهای در این مجموعه تزریق کنند، قالبی نو و شکلی متفاوت.
نکتهای که در بیانات امام خامنهای از نکات حیاتی تداوم و عدم فرسایش یک تشکیلات
است. این کار باعث میشود تا ابواب دیگری به روی این مجموعه گشوده و منشأ خیر و
برکات بسیاری شود. کار از پخش
فیلم با لپ تاپ برای نوجوانان شروع میشود و تا «اکران های مردمی جشنواره فیلم
عمار» ادامه مییابد. اما چیزی که این اکرانها را برای جوانان اهل «ایزی» متفاوت
میکنند، الهامهای عملی است که از این اکران ها میگیرند. نماهنگ یک گروه سرود،
به آنها ایده تشکیل گروه سرود نوجوانان روستا را میدهد که با موفیقت خوبی هم روبه
رو میشوند یا مثلاً مستندی از زنان پشتیبان زمان جنگ باب آشنایی آنها را با یکی
از همین زنان در روستای خودشان باز میکند. همین آشنایی مقدمهای میشود برای دست
به قلم شدن این جوانان و نوجوانان پرکار برای ثبت خاطرات شهدای روستا و خلق یک اثر
مکتوب. اما بهتر بود در این مستند بیشتر به این دست اندرکارها پرداخته میشد و همه
مستند حول محور یک شخص نمیچرخید. دو عنصری که
از همه بیشتر در این مستند به چشم میخورد، اولاً تلاش خستگی ناپذیر این جوانان
است به همان معنایی که در قرآن به آن وعده نصرت الهی داده شده؛ ثانیا برکاتی که
جشنواره مردمی فیلم عمار در سراسر کشور داشته که این اثر فقط یکی از آنها را به
تصویر میکشد. روایتی خوشفرم
از سفیران کار و تلاش «ضیافت» داستان فعالیت متفاوت جوانی ایرانی به نام حاج اکبر در بحبوحه جنگ
داعش در سوریه است. فعالیتی که مردم سوریه هنوز پس از سالها قدردانش هستند. حاج
اکبر که پیش از این در ایران چنین فعالیتهایی را دنبال میکرده است حالا با همین
روحیه وارد سوریه میشود. او طیفهای
مختلف جوانان سوری را در راهِ کارِ درست و حرکتی جهادی به میدان میآورد. کاری
جهادی که خدمترسانی از برکات آن بود. خدمتی مادی و معنوی که جریان اجتماعی خوبی
را ایجاد کرد. حرکتی خودجوش و مردمی درست مثل جهاد سازندگی در آغاز انقلاب ایران. حاج اکبر
پیش از این تجربه انجام کار جهادی را در ایران داشته بود و به این نتیجه رسیده است
که جز با کار جهادی نمیتوان این کشور را سر و سامان داد. زیرا کار جهادی بن بست
نمیشناسد. در این
مستند با کارگردانی امیر داسارگر، نوعی نوآوری در روایت را شاهدیم. روایت مستند
ضمن دنبال کردن حاج اکبر با مرور خاطرات دور میز شام و مصاحبه با جوانانِ سوریِ
همراه با وی، تدریجاً شکل میگیرد. جوانانی که حب و عشق آنها را گرد هم آورده
بود. چیزی که بعد از سالها جنگ، دارایی و زبان مشترک تمام آنها بود. از برکات
نمایش کار جهادی این جوان در سوریه آشنا کردن مسئولین ایرانی با وظایفشان در این
خصوص است. چرا که مهم برقراری ارتباطات عمیق مردم دو کشور است.