بهترین راه پیشرفت زندگی معنوی کودکان ، راحت و صریح حرف زدن درباره خداست، اصل کلی که بیشتر کارشناسان آن را تایید می کنند این است که اجازه دهید آنها ، گفتگو را هدایت کنند و بعد با سوال کردن شما موضوع را پیگیری کنید.
بهترین راه پیشرفت زندگی معنوی کودکان ، راحت و صریح حرف زدن درباره خداست، اصل کلی که بیشتر کارشناسان آن را تایید می کنند این است که اجازه دهید آنها ، گفتگو را هدایت کنند و بعد با سوال کردن شما موضوع را پیگیری کنید. حرف زدن درباره خدا به دو دلیل با اهمیت است یک اینکه می تواند بهترین راه برآوردن مهم ترین نیازهای کودکان باشد، دوم اینکه چون کودکان بیشتر از بزرگسالان، خود را به تکیه گاه قوی و مهربانی نیازمند می داند که قادر است همه آرزوهای آنها را برآورده کند. همه چیز را مانند طبیعت، تولد نوزاد و ...در دنیا توضیح می دهد ، زیرا روح کودک، به دنبال عجایب و اسرار می گردد و وقتی که برای پرسش های کلیدی خود پاسخی منطقی می یابد احساس آرامش می کند.
در فاصله سنی سه تا پنج سالگی کودکان خدا را شبیه انسانی می داند که نیازهای کودکانه آنها را برآورده می کند. و مراقب همه چیز است؛ در این حالت سوالاتی که کودکان می پرسند این است که آیا خدا می خوابد؟ خدا کجا زندگی می کند؟...برای ارضای حس کنجکاوی و دنیای خیالی کودک، جوابی صادقانه به او بدهید.مثلا بگویید: نمی دانم. به خاطر داشته باشید کودک در سنی هست که نمی تواند بیشتر از پاسخ اجمالی درک کند.همیشه سوالات کودک را جدی بگیرید، او را مسخره نکنید چون آنها نمی توانند منتقدانه فکر کنند وحرفهای شما را مورد ارزیابی قرار دهند. بنابراین وقتی با کودک دارای این سن درباره خدا حرف می زنیدکارشناس شمایید:دقت کنید حرفی نزنید که بعدها پشیمان شوید.هرگز کودک را نترسانید،مثلاً به اونگویید هر وقت بدرفتاری کنی خدا عصبانی می شود! کودک در این لحظه پدری عصبانی را تجسم می کند که آماده است برای جزیی ترین خطا او را تنبیه کند.و هر چقدر کودک بزرگ تر شد و قدرت تفکر بیشتری پیدا کرد از لطف و کرم خدا مهربانی ، قدرت خدا ، بخشش و زیبایی دوستی او می گوییم. درباره بهشتی که به نیکوکاران وعده داده سخن می گوییم.و اگر ضرورت خاصی پیش آمد به زبان ساده درباره جهنم برایش توضیح می دهیم.