تصور منقی ما از آینده
فاطمه ترکاشوند-کارشناس ارشد مشاوره؛خبرگزاری دانا(گروه سبک زندگی)؛ تحقیقات نشان می دهند که انسانها وقتی می خواهند تصور کنند که در آینده چه احساسی خواهند داشت ، وضعیت روانی و حس و حال فعلی آنها بر روی این تصور تاثیر می گذارند. برای آنها سخت است که به طور مستقل و بدون تأثیر گرفتن از وضعیت فعلی، بهآینده فکر کنند.همچنین ما به اشتباه دارای این باور هستیم که احساسی که در حال حاضر به یک موضوع داریم، همیشه به همان صورت باقی ماند. مغز ما برایش سخت است دنیایی را تصور کند که در آن لباسی را که در حال حاضر از آن متنفریم بپوشیم یا کاری را انجام دهیم که الان برای ما کسل کننده است.ما این موضوع را در نظر نمی گیریم که به مرور زمان و در گذر سالها، رشد و تغییر خواهیم کرد و در نتیجه احساس ما نسبت به موضوعات مختلف نیز تغییر خواهند کرد. یکی از دلایل اینکه چرا ما به هنگام گرفتن تصیمات بزرگ سردرگم وکلافه می شویم همین موضوع است.وقتی می خواهیم یک تغییر اساسی ایجاد کنیم مثل شروع درمان، تغییر شغل، ازدواج، بچه دار شدن و... ما به این دلیل سردرگم و کلافه می شویم چون نمی توانیم به این فکر کنیم که ممکن است احساسلات ما نسبت به وضعیت فعلی تغییر کنند یا این موضوع را تصور کنیم که می توانیم مهارتهای جدیدی در آینده یاد بگیریم. ما بر اساس احساس و تجربیات فعلی خود در مورد آینده فکر می کنیم و تغییر شرایط را نمی توانیم لحاظ کنیم.
دلایل زیادی که ما نمی توانیم تصور درستی از بیان کردن و تصور کردن آینده درباره خود داشته باشیم :می توان به احساس گناه اشاره کرد: نگران این هستیم که با صحبت در مورد آینده مزاحم دیگران شویم. احساس قضاوت شدن: نگران این هستیم که از دید دیگران ضعیف به نظر بیاییم و آنها در مورد مااین نظر را داشته باشند که نمی توانیم به آن جایگاه و آمال و آرزوهایمان برسیم..احساس کلافگی: نگران این هستیم که صحبت کردن درباره موانع و مشکلات در سر راه آینده تغییرات زیادی را به همراه داشته باشد و ما نتوانیم از پس آن ها بربیاییم.احساس نادیده گرفته شدن: نگران این هستیم که آرزوهایمان را به دیگران بگوییم و برای کسی مهم نباشد. سخت اعتماد کردن: نگران این هستیم که احساسات و تجربیات ما کوچک شمرده شده و رد شوند یا اینکه بر علیه خودمان مورد استفاده قرار گیرند. فردی که الان هستیم شاید نتواند این کارها را انجام دهد ولی به این معنی نیست که نمی توانیم به مرور زمان به فرد مناسبی که از پس این کارها برمی آید تبدیل شویم.دفعه بعدی که در این موفقیت قرار گرفتید و احساس کلافگی و سردرگمی داشتید به خاطر بیاورید که این احساس موقتی است، حتی اگر مغز شما نتواند احساسی غیر از آن را تصور کند.یادتان باشد شاید نتوانید احساسی را که در حال حاضر دارید تغییر دهید ولی می توانید رشد کنید و به فردی تبدیل شوید که می خواهید در آینده باشید(حتی اگر فعلا نمی توانید آن را تصور کنید)
کلام آخر: وقتی اوضاع زندگیتان رو به راه می شود اجازه بدهید همان طوری باشد. نگران این نباشید که چقدر دوام خواهد آورد،آن را نادیده نگیرید ، خرابش نکنید ، فقط از آن لذت ببرید.
دلایل زیادی که ما نمی توانیم تصور درستی از بیان کردن و تصور کردن آینده درباره خود داشته باشیم :می توان به احساس گناه اشاره کرد: نگران این هستیم که با صحبت در مورد آینده مزاحم دیگران شویم. احساس قضاوت شدن: نگران این هستیم که از دید دیگران ضعیف به نظر بیاییم و آنها در مورد مااین نظر را داشته باشند که نمی توانیم به آن جایگاه و آمال و آرزوهایمان برسیم..احساس کلافگی: نگران این هستیم که صحبت کردن درباره موانع و مشکلات در سر راه آینده تغییرات زیادی را به همراه داشته باشد و ما نتوانیم از پس آن ها بربیاییم.احساس نادیده گرفته شدن: نگران این هستیم که آرزوهایمان را به دیگران بگوییم و برای کسی مهم نباشد. سخت اعتماد کردن: نگران این هستیم که احساسات و تجربیات ما کوچک شمرده شده و رد شوند یا اینکه بر علیه خودمان مورد استفاده قرار گیرند. فردی که الان هستیم شاید نتواند این کارها را انجام دهد ولی به این معنی نیست که نمی توانیم به مرور زمان به فرد مناسبی که از پس این کارها برمی آید تبدیل شویم.دفعه بعدی که در این موفقیت قرار گرفتید و احساس کلافگی و سردرگمی داشتید به خاطر بیاورید که این احساس موقتی است، حتی اگر مغز شما نتواند احساسی غیر از آن را تصور کند.یادتان باشد شاید نتوانید احساسی را که در حال حاضر دارید تغییر دهید ولی می توانید رشد کنید و به فردی تبدیل شوید که می خواهید در آینده باشید(حتی اگر فعلا نمی توانید آن را تصور کنید)
کلام آخر: وقتی اوضاع زندگیتان رو به راه می شود اجازه بدهید همان طوری باشد. نگران این نباشید که چقدر دوام خواهد آورد،آن را نادیده نگیرید ، خرابش نکنید ، فقط از آن لذت ببرید.