در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۰۱۱۶۳
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۱
رییس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با تاکید بر اینکه علم سنجی یک دانش چند رشته‌ای است که در آن از فلسفه علم تا دانش انفورماتیک و اقتصاد علم تا آینده پژوهی با یکدیگر هم افزایی دارند، گفت: در علم سنجی‌ منطقه مشترکی وجود دارد که می‌تواند فرصت‌های شبکه‌ای شدن پیشرفت علم و توسعه تعاملات پژوهشی در دنیا را تا حدی حفظ کند.

به گزارش پایگاه خبری دانا به نقل از روابط عمومی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در نشست «تخصصی ارزیابی و علم سنجی پژوهش‌های علم انسانی» با بیان اینکه درباره "علم سنجی" یا (Scientometrics) تعاریف گوناگونی وجود دارد، افزود: شاید گویاترین تعریف برای این دانش، مجموعه تحقیقاتی باشد که در آنها پیشرفت علم از رهگذر بررسی ساختار، مکانیزم، روابط متقابل و نیز بهره‌وری علم، با روش‌های ریاضی و آماری مورد مطالعه و ارزیابی قرار می‌گیرد. در واقع، علم سنجی که در سال‌های اخیر نقش مهمی در سنجش و ارزیابی عملکرد پژوهشی چون اندازه گیری تأثیر مقالات پژوهشی و مجلات دانشگاهی، و ردگیری استنادهای علمی ایفا کرده است، رشد و تکامل پژوهش را در طول زمان با مراجعه به داده‌های استانداردشده پژوهش‌های دانشگاهی به ویژه اطلاعات کتاب شناختی، تجزیه و تحلیل می‌کند و به طور طبیعی نقش مهمی در سیاستگذاری عمومی و حکمرانی علمی بر عهده دارد.

وی با بیان اینکه رویکرد غالب در علم سنجی، رویکرد کمی است ولی دانش علم سنجی نمی‌تواند به شاخص‌های کیفی مختلف تکیه نداشته باشد، اظهار کرد: علم سنجی یک دانش چند رشته ای است یعنی از فلسفه علم تا دانش انفورماتیک، از مدیریت علم تا اقتصاد علم و از جامعه شناسی علم تا آینده پژوهی علم و غیره، همه در محیط علم سنجی به تناسب موضوع و مساله، با یکدیگر هم افزایی دارند.  

غلامی خاطر نشان کرد: علم سنجی تنها راه ارزیابی پیشرفت علمی است و کنار گذاشتن آن عملاً امکان تداوم این جنس تفکر درباره علم و سیاست‌هایی که برای عینیت یافتن آن در نظر گرفته شده را از بین می برد؛ با این حال، احتمالاً اصلاح این دانش یا ارائه قرائتی ممتاز از این علم که بتواند با رفع برخی اشکالات، نقش موثرتر و واقعی‌تری در ارتقاء علم داشته باشد هم منتفی نیست.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: بر این اساس می‌توان گفت، علم سنجی، نه تنها حرکت علم به سمت مقاصد و چشم انداز تعیین شده را رصد و توصیف می‌کند، بلکه میزان توفیق اهداف مورد نظر را با استانداردها و شاخص‌های مشخص، به نحو سیستمی را مورد ارزیابی و تحلیل قرار می‌دهد و در نهایت، هیات رئیسه دانشگاه‌ها و نظام آموزش عالی و همچنین مجامع علمی و بین المللی را در راهبری علم در محیط‌های اختصاصی و یا در کل کشور و حتی مناطق خاص و کل جهان، یاری می‌کند.    

رییس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با طرح این سوال که آیا علم سنجی نیازمند یکدستی است یا تنوع یاداور شد: واقعیت علم سنجی در جامعه علمیِ جهانی نشان می‌دهد، به دلایلی یکدستی را بر تنوع و تکثر ترجیح می‌دهد از این رو تاکنون به دنبال تحمیل استانداردها و شاخص‌های یکسان و حتی متدلوژی مشابه در سنجش و ارزیابی علم، در تراز ملی، منطقه‌ای و جهانی بوده است. شاید دلیل اصلی آن این باشد که امروز پیشرفت علم بیش از هر چیز در خدمت نظام لیبرال-سرمایه داری است و این نظام منافع حیاتی خود را در خطی و امتدادی تعریف کردن علم و به تبع آن، وارد سازی ظرفیت های همه کشورها در یک میدان یا شبکه واحد جستجو می کند.

غلامی در بخش دیگری از سخنانش درباره رابطه علم سنجی و علوم انسانی سخن گفت و افزود:  علوم انسانی در یک تعریف کوتاه عبارتست از  توصیف، تبیین و پیش بینی وقایع و پدیده‌های اجتماعی و آنچه در علم سنجی مهم است که مورد توجه قرار گیرد، اعتبار یا کارایی استانداردها و شاخص‌های علم سنجی و همچنین روش‌های ریاضی و آماری در علوم انسانی است.

رئیس موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به چگونگی حضور فلسفه در معماری علم سنجی بیان کرد: بر فرض که علم با وجود نسبیت حاکم بر آن، معماری‌پذیر باشد، نحوه حضور فلسفه در این معماری، البته با رویکرد متعادل به مبناگرایی، موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. همانطور که اشاره شد، علوم انسانی جدید چیزی جز توصیف، تبیین و پیش بینی واقعیت‌ها و پدیده‌های اجتماعی نیست و تجویز هم در علوم انسانی وجهی غیر مستقیم و زیرپوستی دارد. با همه این‌ها، هرگونه توصیف، تبیین و پیش بینی‌ را نمی‌توان خالی از تکیه گاه در نظر داشت. تکیه گاه، هرچند به مثابه زیربنای علوم انسانی تلقی می‌شود اما تأثیرات آشکار و پنهان آن در روبنای علوم انسانی ( یعنی از متدلوژی‌ها تا کارکردهای آن در عمل و غیره ) قابل انکار نیست.

غلامی خاطر نشان کرد: شاید برخی از بروز چنین نظریه‌ای با عنوان «علم سنجی‌های بسیار» نوعی حرکت به سمت آنارشیسم علمی تعبیر کنند اما واقعیت این است که حتی در علم سنجی‌های بسیار نیز منطقه مشترکی وجود دارد و همین منطقه مشترک می‌تواند فرصت‌های شبکه‌ای شدن پیشرفت علم و توسعه تعاملات پژوهشی در دنیا را تا حدی حفظ کند با این تفاوت که این نوع نگاه به علم سنجی، نه فقط شرایط واقع بینانه‌تری را بر سنجش علم فراهم می‌کند بلکه آزادی در پژوهش را که در اثر خطی نگاه کردن به رشد علم به شدت محدود شده را تأمین خواهد کرد.

وی تاکید کرد: مطمئناً این آزادی می‌تواند امواج تازه‌ای از نوآوری و خلاقیت را به ویژه در علوم انسانی در پی داشته باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر