به گزارش پایگاه خبری دانا، درگیری اخیر در منطقه قرهباغ بین ارمنستان و آذربایجان و نقش انرژی در این زمینه ادامه همان سیاستی است که آذریها در 2020 آغاز کردند، هدف آنها از حمله ایجاد کریدور زنگزور برای ارتباط آذربایجان- نخجوان- ترکیه بوده است اما این میسر نشد، چون روسیه اجازه نداد. روسیه قرهباغ را پایگاه استراتژیک خود میداند، چراکه قفقاز جنوبی نقش مهمی در ترانزیت انرژی دارد.
آذربایجان تولیدکننده نفت و گاز است و از طریق باکو-تفلیس-جیحان نفت صادر میکند و در بسیاری از بازارهای جهانی تاثیر دارد، اروپا نیز به نفت و گاز آذربایجان نیاز دارد و به همین دلیل از این کشور حمایت کردند، اما از دیگر سو مسئله اینکه جنگ اوکراین و روسیه باعث شد معادلات بهم بریزد، یعنی پیشبینی که آذربایجان و ترکیه داشتند که بعد از جنگ 2020 و آزادسازی مناطق بتوانند کانال زنگزور را باز کنند و ترانزیت انجام شود، محقق نشد، زیرا روسیه اجازه نمیدهد. اگر تحریمهای اروپا کامل شود و اتحادیه اروپا نفت و گاز را از آذربایجان تامین میکند و روسیه بیشتر کنار گذاشته میشود، به همین جهت هم مانع اجرای کانال زنگزور است. آذریها هم در یک عمل انجام شده قرار گرفتند از یک طرف جنگ شده و از یک طرف هم روسها به عنوان حافظان صلح در قرهباغ مستقر شدند و عملا منطقه در اختیار روسها قرار گرفته و از دیگر سو اجازه ندادند کانال زنگزور اجرایی شود. مثلا شاهدیم که هفته گذشته نیز آذریها منطقه لاچین را تصرف کردند که ارتباط ارمنستان و قرهباغ را قطع کنند، اما چون روسها ذینفع هستند این اقدامات تاثیری در معادلات ندارد.
بنابراین ایجاد منطقه انرژی خزر و آذربایجان بدون اجازه روسها امکانپذیر نخواهد بود، چون روسها ذینفع هستند و همیشه به دنبال این بودند که قرهباغ را مانند کریمه به خاک خود ملحق کنند و به این ترتیب هم با ایران هممرز شوند و هم اینکه در منطقه معادلات انرژی حضور داشته و منطقه را در کنترل داشته باشند، این موضوع در بلندمدت شکست بزرگی برای آذربایجان بوده است، زیرا هم قرهباغ را از دست دادند و شعار همه روسای جمهور آذربایجان برای آزادسازی قرهباغ محقق نمیشود و هم اینکه قرهباغ به دست روسها میافتد، ضمن اینکه اینکه زنگزور هم آزاد نمیشود که بتوانند با نخجوان و ترکیه ارتباط داشته باشند.
این اهداف زمانی محقق میشود که روسها اجازه بدهند و تا اجازه ندهند ارمنیها اجازه ترانزیت نخواهند چون تمام مرزهای ارمنستان دست روسیه است، به همین جهت باید منتظر باشیم که تحولات اوکراین به کجا میرسد، اگر تحولات اوکراین روسها را راضی کند شاید مذاکره کنند و در غیر این صورت هیچ کدام از اهداف امکانپذیر نخواهد شد.
حضور روسها در این مرزها هم تهدید است و هم فرصت؛ زیرا حضور قدرتی مثل روسیه در کنار مرزهای ایران خود به خود فشارهایی به کشور وارد میکند. روسیه قدرت اتمی است، در شورای امنیت حق وتو دارد و میتواند معادلات ما را در منطقه سنگین کند و از سوی دیگر هم آذریها هم ضرر خواهند کرد، قفقاز دچار تشنجات بیشتری خواهد شد، چراکه روسها دنبال الحاق بخشی از خاک کشورهای قبلی خود هستند و حتی ممکن است آذربایجان و گرجستان را ضمیمیه کنند و اگر قرهباغ دست روسیه بیفتد ما از نظر تاریخی و سیاسی تشنج خواهیم داشت.
ما باید پیشبینیهای لازم را داشته باشیم چون این مشکلات 10 سال دیگر تبعات دارد، به همین جهت تحولات قفقاز وابسته به تحولات روسیه و اوکراین و سیاستی است که امریکا دنبال میکند. در هر حال مسئله این است که ما هیچ نقشی در مسئله قرهباغ نداریم در حالی که آذربایجان و ارمنستان جزئی از تاریخ تمدن ایران بودهاند، اما امروز هیچ نقشی در صلح و نه تحولات سیاسی و مذاکرات برای ایران قائل نشدهاند. یعنی در کنار مرزهای ما تصمیمگیری میکنند و ما نقشی نداریم و در آنسوتر ترکیه نقشآفرینی قوی دارد، دلیل آن هم این است که سیاست خارجی ما در حوزه قفقاز متوقف بوده است نفوذی که ترکیه در حوزه اقتصادی، سیاسی، صادرات، واردات و تامین تکنولوژی در ارمنستان و آذربایجان دارد، ما نداریم.
انتهای پیام/