در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۰۲۵۱۸
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۲
فریدون برکشلی، رئیس دفتر مرکز مطالعات بین‌المللی انرژی وین

به گزارش پایگاه خبری دانا، پروژه کریدور ترکستان که حالا مدتی است با نام دالان زنگزور از آن نامبرده می‌شود با هدف حذف مسیر ایران برای انتقال نفت یا گاز برای انتقال به ترکیه از مسیر آذربایجان است. یک طرح بیست ساله که ترکیه، کشورهای غربی، اسراییل و آذربایجان که آن را به عنوان یک پروژه استراتژیک در دست اجرا داشتند و منتظر فرصت و شکل‌گیری نظم نوین منطقه دریای خزر بودند. پس از جنگ ارمنستان و آذربایجان و توافق ایروان برای واگذاری قره‌باغ طرح شتاب بیشتری پیدا کرد.

تخمین‌های وزارت انرژی امریکا، حکایت از آن دارد که دریای خزر ۲۹۲ میلیارد فوت مکعب گاز دارد و تسلط بر آن اهمیت بسیار زیادی دارد، افزود: در چهارچوب این طرح تقریبا تمام گاز دریای خزر به سمت ترکیه و از آنجا به اروپا و مدیترانه متصل می‌شود. بنابراین اهداف و دستاوردهای بدیهی اقتصادی، سیاسی و استراتژیک برای آنکارا و باکو در پی دارد.

تفکیک منافع هر یک از کشورها، از این کریدور شاید چندان آسان نباشد. سرعت تحولات ژئواستراتژیک منطقه ‌و جهان به حدی زیاد است که مزایا یا معایب، و چالش‌ها و فرصت‌ها ممکن است دائم تغییر کنند، در یکدیگر ترکیب و یا تفکیک شوند. جمهوری آذربایجان با تمام قوا می‌کوشد تا به عنوان یک کشور اروپایی شناخته شود و متعاقبا برای عضویت در ناتو، اقدام کند. آنسوی دیگر ترکیه می‌کوشد تا وارد پیمان شانگهای شود و همراه چین، هند و روسیه به عنوان یک قدرت مسلط مورد توجه و حمایت قرار گیرد. ترکیه و آذربایجان هر دو بنا دارند از زوایای منافع خود با غرب و شرق هماهنگی ایجاد کنند. امریکا و اتحادیه اروپا، حامی گسترش ناتو به مرزهای جنوبی روسیه و تنگ کردن حلقه حصار خود در منطقه آسیای میانه و قفقاز هستند. اسرائیل هم طبعا منافع ویژه‌ای دارد، از یک طرف در پی تقویت حوزه امنیت عرضه و حمل و نقل انرژی در مدیترانه است و از سویی می‌خواهد که سهم ویژه‌ای از منابع انرژی حوزه دریای خزر به دست آورد. بنابراین هر یک از طرف‌ها منافع خود را دارند و بر پایه آن اهداف مسیر خود را در منطقه تنظیم می‌کنند. به طوریکه این پروژه از دو دهه پیش مطرح شد. کاندولیزا رایس وزیر خارجه اسبق امریکا، مبتکر این طرح بود و در دوران بوش پسر ‌حتی پس از آن مرتب به رفت و آمد بین کشورهای منطقه مشغول بود.

به نظر می‌رسد که ایران در دریای خزر، بازی را واگذار کرده است. برای مدت زمان طولانی غفلت دیپلماتیک و دیپلماسی داشته‌ایم. مرزهای بین‌المللی در شمال غربی ایران در حال تغییرند و این به زیان منافع ملی جمهوری اسلامی است. ترکیه و آذربایجان در تلاشند تا یک محور تقریبا ۳۰ کیلومتری را از آنِ خود سازند. بنابراین در بعد ژئوپلیتیک، زمینه را از دست خواهیم داد و برتری استراتژیک خود را که تا حدی به یمن اختلافات ارمنستان و ترکیه و آذربایجان دراختیار داشتیم، از کف خواهیم داد. به علاوه درابعاد اقتصادی هم سهم ایران از انرژی دریای خزر، در ابهام قرار خواهد گرفت.

در حقیقت سهم ۱۳ درصدی هم در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت. البته می‌توان برای مصارف داخلی از آن استفاده کرد ولی زمینه صادرات گاز برایمان فراهم نیست و یا با حمایت ترکیه، ‌آذربایجان قابل تحقق خواهد بود. ما سال‌ها است که برای بهره‌برداری از گاز کف دریای خزر تلاش می‌کنیم. بارها اخبار و گزارشاتی مبنی بر کشفیات حجم بالایی از ذخایر گاز منتشر شده، اما در عمل گازی به سر چاه نرسیده است. زمانی در بحث‌های تقسیم منابع دریای خزر نگران و ناراحت بودیم که در سمت ایران، نفتی نیست و فقط گاز هست. اکنون که بازار گاز پیشران نفت و سایر منابع انرژی شده است، گازی هم استخراج نمی‌کنیم.

دریای خزر یعنی خلیج فارس ثانی. منابع انرژی دریای خزر نقشه ژئوانرژی و جغرافیای انرژی جهان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد. خزر محور پروژه کمربند جاده انرژی خواهد بود. جمهوری آذربایجان به پیمان آتلانتیک شمالی یک ناتوی انرژی هدیه خواهد کرد. هدیه‌ای که تحمل یک جنگ فرسایشی تازه مانند اوکراین را برای ناتو مقرون به صرفه و بلکه مطلوب خواهد کرد.

ایران بخش قابل ملاحظه‌ای از برتری استراتژیک خود را از دست خواهد داد. متاسفانه ایران در سال‌های اخیر و پس از فروپاشی اتحاد شوروی در منطقه آسیای میانه و قفقاز حضور استراتژیک کمرنگی داشته است. گمان محافل بین‌المللی و اتاق‌های فکر دنیا جملگی بر این باور بودند که ایران در منطقه دست بالا خواهد داشت، اما با گذشت زمان مواضع ایران حالت انفعالی پیدا کرد.

ترکیه بزرگ‌ترین منتفع دالان زنگزور تلقی می‌شود. این کشور بدون در اختیار داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژی از منطقه دریای خزر را در اختیار می‌گیرد و با این برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازی‌ها خواهد کرد. تعریف ترکیه از منابع نفت و گاز، در مسیر انتقال شکل می‌گیرد. زمانی که ایران آمادگی صادرات گاز به اروپا از طریق ترکیه و خطوط لوله را داشت، ترکیه ممانعت کرد. ترکیه درخواست کرد که ایران تمام گاز خود را به ترکیه بفرستد و خود تصمیم به فروش آن به منابع اروپایی می‌کرد، رئیس‌جمهور ترکیه که همین هفته گذشته به دعوت رئیس‌جمهور چین و رئیس دوره‌ای پیمان شانگهای به تاشکند رفته بود، در مورد کریدور زنگزور با پرزیدنت شی‌جین‌پینگ و پرزیدنت پوتین گفت‌وگو کرد و به گفته ناظران سیاسی خشنود به آنکارا بازگشت.

اتحادیه اروپا هم از این پروژه استقبال می‌کند. در حقیقت یکی از مهم‌ترین خواست‌های اروپا، تنوع‌بخشی به منابع تامین گاز و انرژی است. در اتحادیه اروپا، تنها یونان از این تحولات و تقویت نقش ترکیه نگران است. بقیه کشورهای اروپا قطعا از شکل‌گیری این کریدور استقبال می‌کنند. برخی از مقامات اروپایی هم بابت نارضایتی جمهوری اسلامی ایران و اقدامات احتمالی ابراز نگرانی داشته‌اند.

در حقیقت بحث اصلی در مورد راهکارهای پیش‌رو برای ایران است، تقریبا در هیچ‌یک از معادلات شرایط به سود ایران نیست. ایران کارت مهمی برای بازی در اختیار ندارد. اقدامات تلافی‌جویانه هم خطرناک و پرریسک است. در هفته جاری نانسی پلوسی سخنگوی مجلس نمایندگان امریکا به ایروان رفت. او  ماه قبل که به تایوان سفر کرده بود، سلسله مناقشاتی را دامن زد. ارامنه در واشنگتن و نزد عناصر تاثیرگذار سیاسی کنگره آمریکا، نفوذ و لابی‌های قدرتمندی دارند. بنابراین باید دید که نتیجه دیدار پلوسی از ارمنستان چگونه تاثیری بر تحولات منطقه و موقعیت این کشور بر جای خواهد گذارد.

پس از آذربایجان، گام بعدی برای برنامه‌ریزی قزاقستان در ناتو خواهد بود. این بدیهی است که آذربایجان و یا ترکیه عزم ورود به یک رویارویی نظامی را ندارند. هر گونه ناآرامی نظم نوین منطقه‌ای انرژی که باکو و آنکارا خواهان آن هستند را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. ابزارهای در اختیار ایران در حد قدرت‌نمایی برای برهم زدن یا تهدید نظمی است که توسط یک اتحاد بین‌المللی با بازیگری ترکیه درحال اجرا است.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر