به گزارش پایگاه خبری دانا، قطر در بحبوحه افزایش تقاضای جهانی برای گاز طبیعی، در حال افزایش تولید گاز و ظرفیت مایعسازی گاز طبیعی است. محدودیت عرضه گاز که پیش از آغاز جنگ روسیه در اوکراین در فوریه هم وجود داشت، قیمتها را به میزان سرسامآوری بالا برده است.
قطر قراردادهایی با چند شرکت بزرگ بینالمللی به امضا رسانده تا هم در توسعه و پالایش گاز و هم در تبدیل آن به گاز مایع فعالیت کنند و در این صورت در 3 تا 4 سال آینده دوباره قطر بزرگترین صادرکننده الانجی جهان خواهد بود. این در حالی است که ایران هنوز تاسیسات مایعسازی گاز را در اختیار ندارد، البته دنبال الانجی بوده اما هیچوقت صاحب آن نشده است.
موضوع دیگر اینکه وقتی قطر با استفاده از تکنولوژی جدید از میادین مشترک با ایران برداشت داشته باشد به نسبت آن در تولید از میدان مشترک از ایران جلو میافتد.
اگر ما بخواهیم به اروپا خط لوله انتقال گاز داشته باشیم خطوط فعلی که به اروپا متصل میشود پر است و از قبل روی آنها حساب باز کردهاند، بنابراین برای صادرات گاز ایران به اروپا یک خط جدید نیاز است. به همین دلیل احتمالا میلیاردها دلار سرمایه و شاید 4 تا 5 سال زمان ببرد. از طرف دیگر ما تاسیسات تبدیل گاز به مایع و صادرات به صورت الانجی را در اختیار نداریم، این پروژه هم میلیاردها دلار سرمایه و تکنولوژی نیاز دارد، در نتیجه در بحران فعلی انرژی اروپا؛ ایران گازی برای صادرات ندارد.
قطر کشور کوچکی است که منابع گازی بزرگی دارد که تصمیم گرفته آنها را سریعا توسعه دهد و پول آن را به نفع نسلهای آینده صرف کند، از طرف دیگر مصرف گاز هم در این کشور پایین است، صنایع چندانی هم که مصرفکننده گاز باشد ندارد، هرچند سال گذشته در زمینه صادرات به صورت الانجی استرالیا از این کشور سبقت گرفت اما این کشور همواره به عنوان بزرگترین صادرکننده مطرح بوده و اکنون به نظر میرسد که دوباره بزرگترین صادرکننده گاز مایع به کشورهای دنیا خواهد بود.
هدف قطر سیاسی نیست، تنها به دنبال این است که گاز خود را به فروش برساند. هدفش این است که گاز مایع را تبدیل به پول و سرمایهگذاری کند، بنابراین اهداف بلندمدت این کشور این است که در صدر جدول صادرکنندگان الانجی باقی بماند.
گازپروم خود تحریم است و در عین حال صادرکننده عمده گاز به اروپا بوده است، حال چرا این شرکت باید به ما کمک کند تا احتمالا گاز ما به اروپا برود، قطعا این منطقی نیست که در درازمدت این شرکت و روسیه بخواهند رقیب بزرگی در منطقه برای خود بتراشند.
همه کشورها خواه ناخواه دنبال منافع خود هستند، قطر مدتهاست که در تولید گاز از ما پیشی گرفته، قطریها هم مدتها است که از این میدان مشترک استفاده میکنند و سرمایهگذاریهای عظیمی هم انجام دادهاند، ایران هم سعی کرد در فازهای مختلف بهرهبرداری داشته باشد اما معمولا پروژهها به دلیل نبود سرمایه و تکنولوژی طولانیمدت میشود و آنگونه که باید و شاید نتوانستهایم سهم خودمان را بگیریم. مثلا حتی زمانی که گفته شد ما در حال پیشی گرفتن از قطر هستیم اما به مسائل فنی برمیخوریم.
اکنون چاهها نیاز به بازسازی دارند و انجام این پروژهها طولانیمدت است، در مجموع پروژههای نفت و گاز دارای سه ویژگی دارند؛ نخست اینکه هایتک هستند، دوم اینکه سرمایهبر هستند و منابع مالی میلیارد دلاری نیاز دارند و بعد اینکه طولانیمدت هستند، بنابراین اگر سرمایه و تکنولوژی را نداشته باشیم معمولا عقب میافتیم و هر زمان که سرمایهگذاری کنیم به همان میزان که تاخیر داشتیم در بهرهبرداری هم تاخیر داریم و این به ضرر ما است. البته بستگی به سیاستهای کلی ایران دارد، اگر بتوانیم تعاملات بینالمللی را گسترش دهیم و سرمایهها را جمع کنیم میتوانیم توسعه را جلو ببریم.
زمانی قرار بود توتال در یکی از فازهای پارس جنوبی 5 میلیارد دلار سرمایهگذاری کند ولی به محض اینکه ترامپ از برجام خارج شد این شرکت هم از ایران رفت و این سرمایهگذاری انجام نشد، اکنون این سرمایههای سرگردان در اروپا زیاد است. بانکهای بینالمللی سرمایه عظیمی دارند و بدنبال جای امنی برای سرمایهگذاری هستند، قطر دارای نظام سیاسی است که معمولا طرفدار غرب است، امریکا در این کشور پایگاه دارد، از نظر سیاسی هم باثبات بوده و در حال توسعه اقتصادی است، بنابراین توتال جای مناسبی پیدا کرده است.
هر قدر از این میدان مشترک گازی برداشت شود از سهم ایران کم میشود بنابراین وقتی ما نتوانیم سرمایهگذاری داشته باشیم مغبون میشویم و این موضوع روی صادرات هم تاثیرگذار است. نفت و گاز معمولا بازارهای خاص خود را دارد، اگر بازارها از ما گرفته شود مشتریهای آینده را از دست خواهیم داد.
امروز تکنولوژی خاصی برای الانجی در دنیا وجود دارد و در مجموع شرکتی مثل توتال و سایر سرمایهگذاران سعی دارند یک منبع گازی دیگری غیر از روسیه داشته باشند، بنابراین در این شرایط با توجه به عدم امکان ایران برای توسعه میادین گازی ما از هر طرف زیان میکنیم و با توجه به تعاملات بینالمللی نمیتوانیم سرمایهگذاری عظیم جذب کنیم، خودمان هم که کمبود سرمایه داریم و سرمایههایمان هم که بلوکه است، علاوه بر آن تکنولوژی نیز نداریم. تنها راه آنکه دوراندیشی کرده و گشایشی در روابط بینالملل ایجاد کرده و با سرمایهگذاران و بانکهای خارجی تعامل داشته باشیم.
انتهای پیام/