به گزارش پایگاه خبری دانا، به طور کلی بالاترین میزان درگیری با اضطراب و افسردگی و احساس نا امنی در بین افراد دارای معلولیت جهان معطوف به ناشنوایان می شود و نیز فراوانی خودکشی در بین این افراد به نسبت باقی انواع معلولیتها بیشتر است. افراد دارای معلولیتی که نیاز به استفاده از ویلچر دارند نیز پس از افراد ناشنوا بالاترین میزان درگیری با اضطراب و افسردگی را دارند.
ناشنوایان نیاز به توانبخشی روانی و اجتماعی دارند که لازمه این توانبخشی افزایش حس امنیت است. از این رو باید احساس امنیت این افراد بیشتر شود تا بتوان حس افسردگی و اضطراب آنها را کاهش داد.
فعالیتهای حسی ـ حرکتی و انجام ورزش و فعالیتهای گروهی می تواند میزان اضطراب و افسردگی افراد ناشنوا را کاهش دهد و از این رو بهتر است این فعالیتها در برنامه روزانه افراد ناشنوا گنجانده شوند تا احساس آرامش آنها بیشتر شود.
"ناشنوایی" پس از مشکلات ذهنی، سنگین ترین و مهمترین معلولیت در گستره جهان است و رشد حوزه شناختی، تفکر انتزاعی، سلامت اجتماعی و قدرت ارتباط و تعاملات اجتماعی انسانها همگی در گرو "شنیدن" است.در حدود ۱۶ هفتگی بارداری حس شنوایی در جنین پدیدار شده و "شنوایی" نخستین حسی است که در انسان شروع به کار می کند و آخرین حسی است که از کار می افتد. حتی انسان در خواب هم توانایی شنیدن دارد و تا دو روز بعد از فوت نیز انسان میتواند بشنود. بچه های ناشنوا احساس می کند زندگی صامتی دارند و چون معلولیتی به اصطلاح "پنهان" دارند. کلیشههای موجود در رفتار دیگران به هنگام مواجه با این نوع معلولیت نیز آنها را اذیت می کند. از این رو باید از امکانات پزشکی نظیر سمعکهای قوی و یا امکان کاشت حلزون گوش استفاده کرد تا بتوان اضطراب اجتماعی ناشنوایان را کاهش داد.
ناشنوایان در قیاس با سایر افراد دارای معلولیت به علت پنهان بودن این نوع از معلولیت از حمایت اجتماعی کمتری برخوردارند. این امر باعث شده بعضا ناشنوایان احساس کنند هم در خلوت و تنهایی و هم در میان جمع دیگران، "تنها" هستند. بعضا ممکن است بچه های ناشنوا در خانه با والدین خود با پرخاشگری و اضطراب صحبت کنند و در خارج از خانه گوشه گیر باشند. به دلیل تجربه احساس "تنهایی" و لزوم استفاده از زبان اشاره برای صحبت کردن، ناشنوایان اغلب برای ازدواج به سراغ افراد ناشنوا می روند و این در حالی است در سایر معلولیت ها نظیر نابینایی شاهد این امر هستیم که افراد نابینا برای ازدواج بعضا به سراغ افراد بینا می روند.
مطابق با توصیههای جهانی در جهت اجتماعی شدن ناشنوایان، این افراد نباید تنها به زبان اشاره برای ارتباط گرفتن با دیگران اکتفا کنند و باید با لب خوانی در جهت سخن گفتن و تولید صوت تلاش کنند.
در کلاسهای درس ناشنوایان باید استفاده از زبان اشاره را به حداقل رساند و در مقابل از لب خوانی استفاده کرد، اینگونه بچههای ناشنوا می آموزند که علاوه بر استفاده از زبان اشاره باید حرف بزنند. این حرف زدن و لب خوانی نیاز به تمرین دارد و با تمرکز بالا امکان پذیر است. ارتباط ما با ناشنوایان باید ترکیبی از لب خوانی و زبان اشاره باشد و از این رو باید ناشنوایان را تشویق به لب خوانی و تولید صوت کرد.
ترکیبی از رنگهای سبز، زرد و صورتی به افراد ناشنوا آرامش میدهد، بهتر است کلاس درس، میز و نیمکت، لباس معلم و وسایل منزل و مدرسه دانش آموزان ناشنوایان اغلب ترکیبی از این رنگها داشته باشد.
بشاش بودن چهره معلمان دانش آموزان ناشنوا در کاهش اضطراب این دانش آموزان موثر است و معلمان دانش آموزان ناشنوا باید خوش اخلاق، خوش رو، متبسم، مهربان و صبور باشند. دانش آموزان ناشنوا از چهره متبسم معلمان احساس نشاط و آرامش کرده و اضطرابشان کم می شود.
بهتر است هر کلاس درس ناشنوایان با ۵ یا نهایتا ۶ دانش آموز تشکیل شود تا معلم بتواند برای آموزش هر دانش آموز وقت کافی صرف کند و از سوی دیگر معلمان مدارس ناشنوایان حداقل باید ۴۰ درصد بیشتر از سایر معلمان حقوق دریافت کنند چراکه فشار به معلم برای آموزش در این مدارس بسیار بیشتر از سایر مدارس است.
دوران نوجوانی ناشنوایان بسیار مهم است. نوجوانان ناشنوا نیاز به ارتباط با دیگران دارند تا محدود به خود نشوند و این در حالی است که به طور معمول نوجوانان ناشنوا اغلب دوست دارند در خانه تنها باشند و حتی بعضا از همسایهها نیز گریزاناند. باید برای بچههای ناشنوا فرصت ابراز وجود را فراهم کرد تا هوش بالای آنها پشت این اختلال شنوایی پنهان نماند.
در حال حاضر تعداد روانشناسان مسلط به زبان اشاره برای ارائه خدمات روانشناختی به ناشنوایان اندک هستند. انجمنها و ان جی او هایی هستند که در این زمینه کار می کنند و خدمات روانشناختی نیز به ناشنوایان توسط مشاوران و روانشناسان ارائه می دهند و خود بهزیستی نیز برای ارائه این خدمات مراکزی دارد اما به طور کلی تعداد روانشناسانی که در این حوزه کار کرده باشند اندک است. مشاوران مدارس ناشنوایان نیز اغلب دورههای زبان اشاره را دیدهاند اما آنچه اهمیت دارد کار کردن به طور تلفیقی است، یعنی باید مشاوران و روانشناسان مدارس هم به زبان اشاره و هم به لب خوانی مسلط باشند تا بتوانند مشکلات روانشناختی دانش آموزان ناشنوا را حل کنند.
انتهای پیام/