در روز دهم ربیعالاول زمانی که بیست و پنج بهار از عمر پر برکت رسول خدا (ص) میگذشت با بانوی پاکدامن حجاز حضرت خدیجه (س) پیمان زندگی مشترک را امضا میکند. حضرت خدیجه (س)، به خانهای میآید که زینتی جز حضور همیشگی ملائک ندارد؛ خانهای که جز صدای محمد (ص)، هیچ موسیقی دیگری را نمیشناسد، خانهای که افقهای روشن آسمان، چشم به آستان بیآلایش آن دوختهاند.
پیامبر (ص) ۱۵ سال قبل از هجرت با حضرت خدیجه کبری (س) ازدواج کردند. در احادیث منابع شیعه و اهل سنت آمده است که حضرت خدیجه (س) بنت خویلد بن اسد، در دانش و اطلاع به کتب زمان خود معروف بوده است.
او از زنان قریش بوده و علاوه بر کثرت اموال و املاک، به عقل و کیاست نیز بر دیگرن برتری داشت و در آن زمان او را «طاهره»، «مبارکه»، «سیده نسوان» و «ملکه بطحاء» مینامیدند. او از کسانی بود که انتظار قدوم پیامبر (ص) را میکشید و همیشه از علمای آن زمان نبوت آن حضرت را جویا میشدند.
مهر و علاقه خدیجه (س) به پیامبر (ص) و مقام معنوی ایشان سبب این ازدواج بود؛ مهری که بر محور ارزشهای پاک انسانی استوار بود، به طوریکه در زمان خواستگاری از مهر نبوت سؤال کرد که نشان دهنده علم و محبت ایشان نسبت به آل محمد (ص) است.
تجربه موفقی که پیامبر (ص) در تجارت از خود نشان داد، همچنین اعتبار و درستی او، باعث شد توجه خدیجه (س) به او جلب شود. خدیجه (س) زن نیکوکار، ثروتمند و زیبایی بود که خانوادهاش به بازرگانی مشغول بودند. او محمد (ص) را استخدام کرد تا کالاهایش را در کشور سوریه به فروش برساند.
حضرت در اولین سفر خود، به خوبی به وظیفهاش عمل کرد. ایشان هنگامی که از سفر بازگشت، آنقدر سود کرده بود که حتی خود خدیجه (س) هم تا آن موقع چنین سودی نکرده بود. خدمتکار خدیجه (س) که در این سفر، حضرت را همراهی میکرد، پس از بازگشت، گزارش مفصلی به خدیجه (س) داد و از تواناییهای فوقالعاده محمد (ص) در کار تجارت، تعریف و تمجید کرد.
ماحصل ازدواج:
خداوند دو پسر به نامهای قاسم و عبدالله که به آنها طیب و طاهر هم میگفتند، و چهار دختر به نامهای ام کلثوم و زینب و رقیه و فاطمه (س) به آن بزرگوار عطا فرمود.
حضرت خدیجه (س) بیست و چهار سال و یک ماه با پیامبر (ص) زندگی کرد، و تا آن حضرت زنده بود، پیامبر (ص) همسر دیگری اختیار نکرد.
همچنین حضرت خدیجه (س) جمیع اموال خود را به پیامبر (ص) واگذار کرد.
شمهای از فضایل حضرت خدیجه (س)
از احادیث مشهور میان شیعه و اهل سنت این حدیث است که پیغمبر (ص) فرمود:
از مردان گروه زیادی به کمال رسیدند، ولی از میان زنان فقط چهار زن به کمال رسیدند:آسیه دختر مزاحم، زن فرعون، مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد؛ و در حدیث دیگری فرمودند:خدای عز و جل از زنان عالم چهار زن را برگزید:مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه؛ و در تفسیر عیاشی از امام باقر (ع) از رسول خدا (ص) روایت شده که فرمودند:
در شب معراج، چون بازگشتم از جبرئیل پرسیدم:ای جبرئیل آیا حاجتی داری؟
گفت:حاجت من آن است که خدیجه را از طرف خدای تعالی و از جانب من سلام برسانی؛ و در کشف الغمة از علی (ع) روایت کرده که روزی رسول خدا (ص) در پیش زنان خود بود و در این هنگام نام خدیجه برده شد آن حضرت گریست، یکی از همسران پیامبر گفت:این چه گریه است که برای پیرزنی از بنی اسد میکنی؟
حضرت با ناراحتی فرمودند:او هنگامی مرا تصدیق کرد که شما تکذیبم کردید، و به من ایمان آورد وقتی که شما به من کافر بودید و برای من فرزند زایید که شما عقیم ماندید. وی گوید:از آن پس هرگاه میخواستم به نزد رسول خدا (ص) تقرب جویم به وسیله نام خدیجه تقرب میجستم؛ و ابن هشام در کتاب سیره از عبد الله بن جعفر بن ابیطالب روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود:من مأمور شدم تا خدیجه را به خانه هایی از در و لؤلؤ در بهشت بشارت دهم.