به گزارش پایگاه خبری دانا آیت الله مهدوی کنی از مبارزان برجسته قبل از انقلاب بودند که پایگاه شان مسجد جلیلی در خیابان ایرانشهر بود. این مکان محل رجوع خیلی از جوانان و مشتاقان مبارزه در مسیر اسلام و حضرت امام بود. ایشان یکی از شخصیتهای برجسته روحانی در تهران محسوب میشدند که مورد مراجعه مبارزان بودند. نکته مهم این است که آیت الله مهدوی کنی خط خود را بر خط مبارزاتی حضرت امام منطبق میکردند و هیچ انحراف و زاویهای از این خط نداشتند. طبیعتا رژیم پهلوی روی ایشان حساس بود و ایشان دوران سختی را در بازداشتگاههای رژیم پهلوی گذراندند. مرحوم آیت الله مهدوی کنی ازجمله شخصیتهایی هستند که شکنجههای بسیار شدیدی را تحمل کردند، ولی هرگز از مسیر برنگشتند. در اینجا مروری بر سیره سیاسی ایشان میکنیم.
قبل از انقلاب و بعد از پیروزی نهضت
آیت الله مهدوی کنی در قبل و بعد از انقلاب نقش مهمی داشتند. بعد از انقلاب هم در بحث جامعه روحانیت و دانشگاه امام صادق (ع) از افراد موثر در تاریخ انقلاب بودند، در زندگی سیاسی ایشان مهمترین فرازهایی که باعث شد رهبر انقلاب به ایشان لقب وفادار غیور و صادق امام و انقلاب را بدهند.
آیت الله مهدوی کنی از مبارزان برجسته قبل از انقلاب بودند که پایگاه شان مسجد جلیلی در خیابان ایرانشهر بود. این مکان محل رجوع خیلی از جوانان و مشتاقان مبارزه در مسیر اسلام و حضرت امام بود. ایشان یکی از شخصیتهای برجسته روحانی در تهران محسوب میشدند که مورد مراجعه مبارزان بودند. نکته مهم این است که آیت الله مهدوی کنی خط خود را بر خط مبارزاتی حضرت امام منطبق میکردند و هیچ انحراف و زاویهای از این خط نداشتند. طبیعتا رژیم پهلوی روی ایشان حساس بود و ایشان دوران سختی را در بازداشتگاههای رژیم پهلوی گذراندند. مرحوم آیت الله مهدوی کنی ازجمله شخصیتهایی هستند که شکنجههای بسیار شدیدی را تحمل کردند، ولی هرگز از مسیر برنگشتند.
در زمان طاغوت آیت الله مهدوی محل مراجعه مبارزان بود
به همین دلیل ایشان زیر نظر جدی ساواک قرار داشت و از آنجا که خیلی در این مسیر مبارزه ثابت قدم بودند و محل رجوع مبارزی ازجمله جوانان و دانشجویان و طیفهای این چنینی بودند، طبیعتا حساسیت روی ایشان زیاد بود و موقعی که دستگیر میشدند، مقاومت میکردند، حاضر نمیشدند افرادی را لو بدهند و لذا شکنجههای سختی درمورد ایشان اعمال میشد. به هرحال ایشان ازجمله کسانی هستند که مقاومت جدی و سرسختانهای را در برابر رژیم پهلوی داشتند. بعد از پیروزی انقلاب هم میبینیم ایشان از نزدیکان و ازجمله افراد کاملا مورد وثوق حضرت امام (ره) بودند و در ابتدای انقلاب یکی از مسائلی که وجود داشت، شکل گیری کمیتهها بود. کمیتههای انقلاب اسلامی که نهاد مهم و کارآمدی در آن دوره بودند مستقیما با هدایت ایشان به فعالیت میپرداختند. در این خصوص باید به شرایط اجتماعی و فضایی که در آن زمان وجود داشت هم دقت کنیم، نظامات سابق از هم پاشیده بود، نهادهایی که قبلا فعال بودند یا اصلا از فعالیت افتادند یا نیمه فعال شدند مثل شهربانی که تقریبا در ابتدای انقلاب به دلیل مسائلی که وجود داشت، از کار افتاده بود و در چنین شرایطی نظم و امنیت شهرها برعهده کمیتهها قرار گرفت. علاوه بر این حتی در خیلی از امور اجتماعی و اختلافات بین خانوادگی یا حتی همسایهها داوری انجام میداد. البته در شلوغیهای اول انقلاب نیروهای کمیته یکدست و خالص نبودند و برخی افراد ناباب هم با سوءاستفاده از شرایط به درون کمیتهها نفوذ کردند و شرایط پیچیدهای ایجاد شد. در چنین وضعیتی آیت الله مهدوی کنی مسئولیت کلی کمیتهها را برعهده میگیرند. این کار سنگین و پیچیدهای بود که ایشان شانه زیربار سنگین آن دادند.
مسئولیت کمیته مرکزی که باید بر کمیتههای دیگر نظارت کند، برعهده آیت الله مهدوی کنی قرار گرفت. آیت الله مهدوی کنی طبیعتا هم باید کمیتهها را در این مسیر هدایت میکردند و هم این کمیتهها را از وجود عناصر ناباب پاک میکردند و هم درجهت تجهیز و رساندن امکانات به اینها تلاش میکردند. درمجموع کار فوق سنگین بود که به ایشان واگذار شد. آیت الله مهدوی کنی این کار را با تمام سختی ها، پیچیدگیها و دشواریهایی که داشت، انجام دادند.
آیت الله مهدوی وزیر کشور دوران آشوب بودند
در دولت شهید باهنر و شهید رجایی وزیر کشور بودند که باز در اینجا هم مسئولیت بسیار سنگینی داشتند. باید برای پی بردن به سنگینی این امر به مطبوعات در آن زمان مراجعه کرد و دید کشور درگیر چه آشوبها و جنجالهای مختلف و حرکتهای خرابکارانه و ضدانقلابی هم در تهران و هم در اقصی نقاط کشور بود.
برای اینکه مشخص شود مسئولیت وزارت کشور در آن زمان چقدر سنگین بود باید به اسناد تاریخی مراجعه شود. وقتی شهید رجایی در هشتم شهریور ۱۳۶۰ به شهادت میرسند، طبق قانون اساسی شورای ریاست جمهوری شکل میگیرد که متشکل از وزیر کشور، رئیس مجلس و فرد دیگری است. ایشان مسئولیت این شورا را برعهده داشتند تا این دوره انتقالی طی شود. بحث را با این جمله تمام کنم که آیت الله مهدوی کنی یک فرد تکلیف مدار بود. ایشان یک فرد دلسوز انقلاب بود که هر جا لازم بود فداکاری کند، لازم بود مسئولیتی را برعهده بگیرد، لازم بود زیربار مسئولیتی برود، آماده خدمتگزاری به انقلاب، مردم و کشور بود. این ویژگی آقای مهدوی کنی بود که هر جایی باری زمین گذاشته شده و باید کسی این بار را بردارد و ببرد ولو این بار بسیار هم سنگین باشد، ایشان از این سختی و دشواری فرار نمیکرد. آیت الله مهدوی کنی کار را در حد توانی که داشتند، انجام میدادند که توان بسیار بالایی هم بود.
تاسیس دانشگاه امام صادق علیه السلام
در دهه ۶۰ اتفاق دیگری هم میافتد که پایه گذاری دانشگاه امام صادق (ع) است و ایشان مسئولیت این کار را داشتند. البته اصل ماجرا و ریاست عالیه این مجموعه برعهده آیت الله منتظری قرار داشت که آیت الله مهدوی کنی عضو هیات امنا بودند و مدیریت این کار را برعهده گرفتند و به هر حال ریاست دانشگاه امام صادق (ع) هم برعهده ایشان گذاشته شد. درواقع بنای راه اندازی دانشگاهی مبتنی بر معارف اسلامی با همت و تلاش ایشان و همکاران ایشان گذاشته شد که تا الان هم ادامه دارد و از باقیات صالحات ایشان محسوب میشود.
آیت الله مهدوی الگوی یک انقلابی معتدل بود
فتنه ۸۸ و نقش موثر در بصیرت دهی
برای ورود به دوره ۸۸ باید یک نکته را توجه کنیم و آن روحیه اعتدال و حق طلبی آیت الله مهدوی کنی است. ایشان ازجمله کسانی بودند که دستخوش تلاطمهای سیاسی مبتنی بر احساسات نمیشدند. ایشان یک روحیه اعتدالی داشتند، روحیه حق طلبی و حق جویی داشتند، بنابراین در این درگیریهایی که در طول این سالها بین جناحهای مختلف به وجود میآمد، شاهد این هستیم ایشان در یک خط معقول و معتدل با رعایت تمامی جنبههای انقلاب حرکت میکند. به عبارت دیگر اعتدالی بودن ایشان به معنای عدول از ارزشها و باورهای انقلابی نبود، اما به معنی تخطی از اصول و مبانی حق و عدالت هم نبود؛ بنابراین اعتدال ایشان همراه با روحیه انقلابی و روحیه ولایت مداری بود. این در ذات حرکت ایشان بود، چه در زمانی که حضرت امام بودند، ایشان در مواضعی که داشت منطبق بر دیدگاهها و مسیر حضرت امام به عنوان، ولی فقیه حرکت میکرد و چه در زمانی که حضرت آیت الله خامنهای رهبری را برعهده گرفتند، ایشان خود را کاملا منطبق بر خط ولایت و رهبری کرده بود و در همین مسیر بود، ضمن اینکه از تندرویها و کارهای سیاسی هیجانی هم پرهیز داشتند؛ بنابراین به عنوان یک فرد انقلابی، ولایت مدار معتدل شناخته میشدند. همین روحیه بود که موجب میشد آیت الله مهدوی کنی مورد وثوق و رجوع گروههای مختلف هم قرار بگیرد. در ماجرای فتنه سال ۸۸ آیت الله مهدوی کنی مواضع انقلابی و ولایی خود را داشت ضمن اینکه اگر ایراد و اشکالی به افراد و جناحهای مختلف میدید، آنها را با روحیه آزادگی که داشت، بیان میکرد و ابایی از بیان اینها نداشت. به هر حال ایشان یک فرد شاخص در این زمینه مطرح میشود که فتنه را که طبیعتا محکوم میکنند و با آن سر سازش و سر تعامل و کوتاه آمدن درمقابل آن ندارند، اما درعین حال اگر دیگرانی هم مرتکب اشتباهی شدند یا خطایی در کار آنها وجود داشت، ایشان از ابراز موضع درمقابل این افراد ابایی نداشتند و این رویه طبیعی آیت الله مهدوی کنی بود.
اگر کسی از ابتدای انقلاب تا زمان رحلت ایشان مجموعه دیدگاه ها، سخنرانیها و موضع گیریهای ایشان را نگاه کند، میبیند این جزء خصلتهای ایشان است. این چیزی نیست که در یک زمانی این رویه را داشته باشد و در زمان دیگری نداشته باشد. این حالت حق گویی و حق جویی و درعین حفظ مواضع انقلابی و ولایی خصلت ایشان بوده و همه ایشان را به این صفات میشناختند.