پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله مکارم شیرازی در مطلبی به مقام و منزلت حضرت زینب (سلام الله علیها) پرداخته که بدین شرح است:
پرسش:
حضرت زینب(س) چه مقام و منزلتی در اسلام دارد؟
پاسخ اجمالی:
حضرت زینب(س) یکی از بافضیلت ترینِ زنان جهان، دارای جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برتری عقل، استواری قلب، فصاحت زبان و بلاغت بیان، بانویی شجاع و با شهامت، سخنور و مفسر بود. حیات آن حضرت با صبر و شکیبایی و مقاومت در برابر مصائب فراوان همراه بود. منزلت و جایگاه ایشان در خاندان پیامبر بسیار رفیع است. بعد از حادثه غم بار عاشورا سرپرستی کاروان اسرا را بر عهده گرفت. خطبه های با صلابت و کوبنده در مجلس ابن زیاد و یزید، گویای فصاحت و بلاغت و علم دانش آن بزرگوار است.
پاسخ تفصیلی:
حضرت زینب(سلام الله علیها) در روز پنجم جمادی الاول سال ششم هجری در خانه پاک علی و فاطمه(علیهم السلام) متولد شد. البته این دیدگاه مشهور شیعه درباره تاریخ ولادت آن حضرت است و درباره روز و سال ولادت ایشان نظرات تاریخی دیگری نیز وجود دارد.(۱)
وقتی حضرت زینب به دنیا آمد و این خبر به گوش رسول گرامی اسلام رسید، به منزل فاطمه(سلام الله علیها) آمد و فرمود: «دخترم، نوزادت را نزد من بیاور». وقتی او را نزد پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آوردند، رسول خدا او را به سینه مبارک چسباند و صورت بر صورت نوزاد نهاد و باصدای بلند و به شدّت گریست، چنانکه اشک از گونه های مبارکش سرازیر شد و در جواب حضرت زهرا که علت گریه را جویا شد، فرمودند: دخترم فاطمه جان، این دختر به بلاهایی گرفتار آمده و با انواع مصیبت ها و دشواری های جانکاه مواجه خواهد شد... و فرمود: هر که بر مصیبت های این دختر بگرید مانند آن است که بر دو برادرش؛ یعنی حسن و حسین(علیهم السلام) گریسته باشد سپس رسول خدا نام نوزاد را زینب نامید.(۲)
القاب حضرت زینب(سلام الله علیها)
حضرت زینب(سلام الله علیها)، القاب زیادی دارند از جمله: (عقیله بنی هاشم: بانوی خردمند بنی هاشم).(۳)؛ (کَعبَهُ الرّزایا: قبله رنجها)؛ (نائِبَهُ الزَهراء(سلام الله علیها): جانشین و نماینده حضرت زهرا)؛ (نائِبَهُ الحُسَین(علیهم السلام): جانشین و نماینده امام حسین) ؛ (مَلیکَهُ الدُنیا)؛ (عالِمَهُ غَیرَ مُعَلِّمَه: دانای بی آموزگار)؛ (فَهِمَه غَیرَ مُفَهِّمَه: فهمیده بدون فهماننده)؛ (عَدیلَهُ الخامِس مِن اَهلِ الکَساء: همتای پنجمین نفر از اهل کساء)؛ (کَفیلَهُ السَجّاد: سرپرست امام سجاد(علیه السلام)؛ (سِرُّ أبیها: راز پدرش امام علی(علیه السلام)؛ (الصِدِّیقَهُ الصُغری: صدیقه کوچک)؛ (عابِدهُ آلِ عَلی: پارسای خاندان امام علی(علیه السلام)؛ (بَطِلَهُ کَربَلاء: قهرمان کربلا)؛ (عَظیمَهُ بَلواها: بانویی که امتحانش بزرگ بود)؛ (الباکِیة: بانوی گریان)؛ (سَلیلهُ الزَهراء: خلاصه حضرت زهرا)؛ (امینه اللّه: امانت دار الهی)؛ (آیَهُ مِن آیاتِ اللّه: نشانه ای از نشانه های خدا)؛ (مَظلُومَهُ وَحِیدَه: ستمدیده تنها)؛ (صابِرَهُ مُحتَسِبَه: صبور برای خداوند).(۴)
او به دلیل اینکه مصایب فراوان دید، «امّ المصائب» نامیده شد؛ مصیبت درگذشت جدّش پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)، مصیبت درگذشت مادرش زهرا(سلام الله علیها) و رنجهای او، محنتهای پدرش امیر مؤمنان علی(علیه السلام) و مصیبت کشته شدن او، محنت و شهادت برادرش حسن(علیه السلام) و مصیبت بزرگ شهادت برادرش حسین(علیه السلام) را از ابتدا تا انتها، شاهد بود و از کربلا به اسارت برده شد.(۵)
فضایل و مناقب ایشان
آن حضرت در زمره بافضیلت ترینِ زنان جهان، دارای جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برتری عقل، استواری قلب، فصاحت زبان و بلاغت بیان بود و این، از سخنرانی در کوفه و شام که گویی از زبان پدرش امیر مؤمنان(علیه السلام) ایراد می گردید دانسته می شود، و نیز از احتجاج بر یزید و ابن زیاد، آنگونه که آنها را خاموش ساخت، تا آن جا که به بدگویی و ناسزا گفتن و مسخره کردن و دشنام دادن که سلاح افراد ناتوان از دلیل آوردن است پناه بردند و از زینب کبری(سلام الله علیها) شگفت نیست که این گونه باشد؛ چرا که او شاخه ای از شاخه های درخت پاک [رسالت] است.(۶)
او در وقار و شخصیت همچون خدیجه(سلام الله علیها) در حیاء و عفّت، مانند مادرش فاطمه(سلام الله علیها) در شیوایی و رسایی بیان، چون پدرش علی(علیه السلام) در حلم و صبر انقلابی همانند برادرش حسن(علیه السلام) و در شجاعت و قوّت قلب مانند برادرش حسین(علیه السلام) بود.(۷)
حضرت زینب(سلام الله علیها) هم از نظر سن و هم از نظر مقام و فضیلت، برتر از خواهرش ام کلثوم و بلکه می توان گفت پس از مادرش فاطمه و جدّه اش خدیجه شریف ترین و بزرگترین زنان اسلام بوده است. زندگانی پر ماجرا و سخنان پرمعنا و خطبه های بلیغ و رسای او در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و زهد و عبادت و سایر خصال عالی او بهترین گواه این مُدّعاست.(۸)
او تربیت شده خاندان وحی بود. به کوچک و بزرگ احترام میگذاشت و هیچ گاه چهره ترش نمیکرد. همیشه در سلام کردن [به بانوان و محرمان] پیش دستی میکرد و در مقابل مهمان از جا بر میخاست و مقام او را ارج مینهاد. با اینکه عبداللّه بن جعفر از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، کنیز و غلام و... داشت؛ امّا زینب(سلام الله علیها) در کارهای خانه آنان را یاری میداد و جویای احوالشان میشد تا اگر مشکلی دارند، آن را برطرف سازد.(۹)
روزی حضرت زینب(سلام الله علیها) در محضر دو برادرش حسن و حسین(علیهما السلام) نشسته بود. آنها درباره بعضی از گفتار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با هم گفت وگو می کردند. در این هنگام، حضرت زینب(سلام الله علیها) به دنبال سخنان برادرانش، نکات جالب و زیبایی را بیان فرمود. پس از تمام شدن نکات و توضیحات حضرت زینب(سلام الله علیها)، امام حسن(علیه السلام) به خواهرش فرمود: «إِنَّکِ حَقّاً مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مِنْ مَعْدَنِ الرِّسالَةِ»؛ (به راستی که تو از درخت نبوّت و معدن رسالت هستی). برای اثبات نبوغ آن بزرگوار، شاهدی گویاتر از نقل خطبه مشهور حضرت زهرا(سلام الله علیها) وجود ندارد.(۱۰)؛ چرا که ایشان در آن زمان بیش از پنج سال نداشته است!(۱۱)
حضرت زینب(سلام الله علیها) وارث خاندانی بود که سرسخت ترین دشمن آنان «یزید» درباره شان گفته است: «إِنَّ هؤُلاءِ وَرَثوُا الْعِلْمَ وَالْفَصاحَةَ وَ زَقُّوا الْعِلْمَ زَقّاً»؛ (اینان خاندانی هستند که فصاحت و دانش را از پیامبر(صلی الله علیه و آله) به ارث برده اند و آن را همراه شیرخوارگی از پستان مادر می مکند).(۱۲)
زینب کبری(سلام الله علیها) همچون مادرش فاطمه(علیها السلام) نمازش را اوّل وقت به جا میآورد و در انجام آن بسیار دقّت داشت. هنگام نماز، کارها را رها کرده، به نماز میپرداخت. حضرت چنان غرق در نماز و عبادت میشد که گویا در این دنیا نیست و محو معبود یکتا میگشت.(۱۳) نمازهای شب حضرت در طول زندگی؛ به ویژه در دوران اسارت و در مسیر کوفه و شام معروف است، تا آنجا که برادرش از او درخواست می کند که در نماز شب برادرش را فراموش نکند. امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: «در آن شب دیدم عمه ام زینب(سلام الله علیها)، نشسته مشغول نماز و عبادت بود». امام حسین(علیه السلام) به قدری به خلوص، عرفان و بندگی زینب(سلام الله علیها) اعتقاد داشت که هنگام خداحافظی آخر، از خواهرش درخواست دعا کرد و به او فرمود: «یا اخْتاهُ! لا تَنْسَیْنِی فِی نافِلَةِ اللَّیْلِ»؛ (خواهرم مرا در نماز شب فراموش مکن).(۱۴)
در کنار مادر
در مدتی که حضرت زینب تحت تربیت رسول خدا و امام علی و حضرت زهرا(علیهم السلام) بود، توانست تجارب خوبی به دست بیاورد. و در کنار این فراز و نشیبها و خاطرات تلخ و شیرین زندگی، خود را برای ادامه حرکت و تلاش در راه خدا و استقبال از مشکلات و مصائب زندگی آماده کند. در تمام دوران حزن و اندوه مادر بعد از رحلت پیامبر، با مادر در کنار او بود و شاهد ظلم و جنایت غاصبان و دشمنان در حق اهل بیت پیامبر بود. در داستان فدک و در دفاع از حقوق اهلبیت با کنار مادرش بود، به طوری که خود یکی از راویان آن خطبه به شمار می آید.(۱۵)
ازدواج
حضرت زینب در سال هفدهم هجری و در سن ۱۷ سالگی با عبدالله جعفر ازدواج کرد.
عبدالله پسر جعفر طیار است. جعفر طیار برادر امیرالمومنین(علیه السلام) و از پیشگامان در راه اسلام و از مجاهدان راه خدا بود. عبدالله مورد وثوق امیرالمؤمنین(علیه السلام) بود و بعدها نیز در جنگها و برنامه های آن حضرت شرکت و حضوری چشمگیر داشت تا جائی که در جنگ صفین او یکی از فرماندهان سپاه امام(علیه السلام) به حساب می آمد.
عبدالله علاقه مند بود که با حضرت زینب(سلام الله علیها) ازدواج کند؛ ولی حیا داشت که او را مستقیما از امیرالمؤمنین(علیه السلام) خواستگاری کند؛ لذا قاصدی به حضور امام فرستاد و خواستگاری خود را عرضه داشت. امیرالمؤمنین(علیه السلام) نیز او را برای این امر سزاوارتر دید و با آن موافقت کرد و مهریه زینب(سلام الله علیها) را به میزان مهریه ی مادرش قرار داد.(۱۶) اما این ازدواج فرخنده، یک شرط نیز به همراه داشت. شرط این ازدواج آن بود که اگر امام حسین(علیه السلام) به مسافرتی می رود، زینب(سلام الله علیها) نیز مجاز باشد که او را همراهی کند و عبدالله مانع این کار نشود. این شرط در خصوص ملاقات این دو خواهر و برادر نیز به چشم می خورد و البته که کمتر روزی اتفاق می افتاد که این دو یکدیگر را ملاقات نکنند.(۱۷)
تعلیم دین به بانوان کوفه
زمانی که امیرالمؤمنین(علیه السلام) مرکز خلافت خود را از مدینه به کوفه منتقل کرد، حضرت زینب نیز با شوهرش عبداللَّه بن جعفر به کوفه آمد و در آنجا ساکن شدند. در این مدت حضرت زینب نیز به ارشاد و تعلیم زنان کوفه اشتغال داشت. در کوفه مجلس درسی برای زنها تشکیل داد و برای آنها قرآن را تفسیر می کرد.(۱۸) آن حضرت از محدثان و راویان حدیث می باشد. احادیث ایشان از مادر، پدر، برادران، امّ سلمه، امّ هانی و دیگر زنان می باشد.(۱۹)
همراه با قیام برادر و مروِج انقلاب حسینی
حضرت زینب(سلام الله علیها) از آغاز قیام امام حسین(علیه السلام) با برادر خویش همراهی کرد و در تمام دوران قیام، همدل و رازدار او بود. شب عاشورا و گفتگوهایش با برادر، روز عاشورا و استقبال های شکوهمندش از شهیدان، شب یازدهم محرّم و رثای جانسوز او در کنار قامت خونین برادر و خطاب او به پیامبر خدا، اینها جلو ه ای از صفحات زرّین و جاودانه زندگانی سرشار از جلالت، شکیبایی و والایی اوست.(۲۰)
آن حضرت، استوار و شکوه مندانه پس از حادثه عاشورا، سرپرستی قافله اسیران را بر عهده گرفت. وقتی مردم کوفه فرزندان پیامبر را آن گونه دیدند، گریه و شیون سر دادند، حضرت زینب(سلام الله علیها) با صلابت و محکم این گونه سخن گفت: ای کوفیان! ای نیرنگ بازان و خیانتکاران و بی وفایان! اشکتان خشک و ناله تان آرام مباد! مَثَل شما، مَثَل کسی است که رشته های خود را پس از تابیدن، از هم باز می کند ... وای بر شما! میدانید چه جگری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) پاره پاره کردید و چه پیمانی را شکستید و کدامین پرده نشین او را بیرون کشیدید و چه حرمتی از او هتک کردید و چه خونی از او ریختید؟! آن حضرت زبان علی(علیه السلام) در کام داشت، مردمانی که بارها، خطابه های مولا را شنیده بودند، کلام و خطابه علی(علیه السلام) را به عیان دیدند، و کسی گفت: «به خدا سوگند، زنِ باحیایی چنین سخنور، ندیده بودم. گویی زبان علی(علیه السلام) را بر کام دارد». خطابه های حضرت زینب(سلام الله علیها) در اوج فصاحت و بلاغت و تأثیر گذاری بیان می شد، که او خود، فرزانه ای موقعیت شناس بود.(۲۱)
دکتر بنت الشاطی در توصیف حضرت زینب(سلام الله علیها) این گونه سخن می گوید: «زینب(سلام الله علیها) آیینه تمام نمای یک خانم شجاعی است که در لحظات بسیار سخت و بحرانی، کاری کارستان انجام داد. وی را شیرزن کربلا نامیدند؛ چراکه وی اولین خانمی است که در لحظات سخت با یتیمان و اسیران همدردی می کرد، بر بالای سر محتضران حاضر شد، برای انتقام خون شهیدانی که بدن هایشان عریان در کربلا مانده بود قیام کرد، و نگذاشت خون های به ناحق ریخته آنان به هدر رود و پایمال شود. زینب کبری(سلام الله علیها) علی رغم عمر کوتاهش بعد از حادثۀ عاشورا (یک سال و نیم)؛ توانست حزن و اندوه آن حادثۀ عظیم را در دل شیعیان آن چنان شعله ور کند که تا دنیا باقی است، این شعله خاموش نخواهد شد. آن بانوی بزرگ در این مدت کوتاه توانست مسیر تاریخ را عوض کند، لذت پیروزی ظاهری و موقتی را برکام ابن زیاد و یزید و بنی امیه، چنان تلخ کند که منجر به فضاحت و رسوایی دولت اموی گردد(۲۲)
وفات
حضرت زینب(سلام الله علیها) در ۱۵ رجب سال ۶۲ ه. ق در سن ۵۷ سالگی - حدود یک سال و نیم بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) - از دنیا رفت و در نزدیکی دمشق در روستای «راویه» به خاک سپرده شد. اکنون این روستا، به «زینبیه» شهرت دارد و به شهر متصل است.(۲۳) البته اقوال دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که چندان مشهور نیست. در تاریخ آن حضرت از علت وفات آن بزرگوار چیزی ذکر نشده است. (۲۴)
پی نوشت: