محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس آموزش؛ راهکارهای افزایش بهرهوری مستلزم شناخت کافی وضعیت موجود و فرهنگ کاری حاکم بر آموزش و پرورش است. باتوجه به تفاوتهای مهم در فرهنگ کاری سازمانها و وضعیت موجود آنها، میتوان گفت راهکارهای افزایش بهره وری نیز در آنها متفاوت خواهد بود.
در سطح کلان یا ملی این وظیفه دولت است که با برنامه ریزی لازم زمینه ارتقای بهرهوری را فراهم سازد. اما در سطح خرد یعنی در سطح مدارس، مدیریتها و سازمانهای آموزش و پرورش، وظیفه مدیران این واحدهاست که با ایجاد جو مشارکت در محیط، در کارکنان احساس غرور نسبت به کار ایجاد کرده و با تشویق کارکنان خوب و تلاشگر، گرایش و تعلق خاطر آنها را به محیط کار بیشتر کنند.
آنها میتوانند با افزایش میزان صمیمیت و ایجاد روح همکاری در محیط کار، ارتباط کارکنان و مدیران را نزدیکتر کرده و آنان را به مشارکت در بهبود بهرهوری سازمان یا مدرسه تحت سرپرستی خود و کاهش اتلاف منابع راغب کنند.
لازمه این موضوع، شناخت و تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی و ارزیابی عملکرد فرآیندهای مختلف آموزش و پرورش و نتایج حاصل از این فرآیندها و تلاش بی وقفه برای دگرگونی آن است که سیستمهای سازمان را در راستای بهبود مستمر و مطلوب و روند رو به رشد هدایت کند.
نقش آموزش و پرورش در ارتقاء بهره وری در جامعه و کشور چیست؟
وقتی آموزش و پرورش سواد بهرهوری را یکی از نیازهای دانش آموزان بداند و بهره ورانه برای تحقق آن در میان دانش آموزان برنامه ریزی کند، نگرش بهره وری جزء تربیت دانش آموز در دوران مدرسه خواهد شد و در نتیجه در آینده در جامعه، کلیه اقدامات خود را مبتنی بر بهرهوری انجام میدهد.
اما نمیتوان سواد بهرهوری را افزایش داد مگر اینکه بهره ورانه درباره آن برنامه داشت. یعنی دقیقاً مشخص باشد میخواهیم چه هدفی را از ارتقاء بهره وری دنبال کنیم و برای این منظور از چه ابزارهایی استفاده خواهیم کرد تا با کمترین هزینه، بیشترین بازدهی در رشد بهره وری در دانش آموزان داشته باشیم.
بدترین کار برای افزایش سواد بهره وری اضافه کردن درسی به این نام یا ورود آن به کتابهای درسی است. داشتن بهره وری یک مهارت است که در برنامه درسی پنهان، باید در حین سایر فعالیتهای علمی مهارت افزایی کرد.
به همین جهت باید پس از هدف گذاری و تهیه برنامه، بتوان شاخصهایی ارائه کرد تا دیده شود آیا دانش آموزان این مهارت را توانسته اند کسب کنند یا خیر. سیستم ارزشیابی فعلی از این کار ناتوان است مگر اینکه فکر جدیدی بشود.
مصادیق بهره وری در مدرسه و ویژگیهای یک مدرسه بهره ور چیست؟
بهره وری در مدرسه ابتدا باید روی اهداف عملیاتی فعالیتهای مدرسه متمرکز شود. مثلاً آیا مدرسه توانسته است کنجکاوی و درک علمی دانش آموزان را بالا ببرد؟ و یا قدرت کشف مسائل علمی را در او افزایش دهد؟ یا منش اخلاقی دانش آموز را تغییر دهد؟ یا ارزشهای دینی را در او نهادینه کند به گونهای که با انتخاب خود به این ارزشها پایبند بماند؟
توضیح این که: بسیاری از فعالیتهایی که مربیان در مدرسه انجام میدهند به خود فعالیت معطوف است نه به نتیجهای که در متربیان میانجامد. روند این گونه فعالیتها، فرآیندمحور است تا نتیجه محور.
۱۲ سال در مدرسه انواع برنامهها برای نماز میگذاریم و خوشحال از کار بسیاری که انجام دادهایم، اما آیا این فعالیتها باعث شده است فارغ التحصیلان نمازخوان باشند و خارج از این فرآیندها هم نمازخوان بودن را اختیار کرده باشند؟
وقتی هدف درست انتخاب میشود که ناظر به حصول عملیِ یک نتیجه باشد نه ناظر به کاری که ما انجام میدهیم. به جای آن که بیان کنیم برنامهای باید گذاشته شود تا متربی شجاع باشد یا اینکه باید نهایتاً شجاعت داشته باشد؛ میگوییم هدف وقتی هدف است که عملا شجاعت در متربی تحقق پیدا کرده باشد.
به همین دلیل در تنظیم اهداف، هدف را باید ناظر به متربی ذکر کنیم نه ناظر به فعالیت مربی. بعد از تعیین هدف، حالا میتوانیم بپردازیم به این که برای آن که این هدف عملاً بدست آید چه اقداماتی را میتوان یا باید انجام داد.
ادبیات تدوین این اهداف چنین تنظیم شود که مدرسه توقع دارد به گونهای فعالیتهای خود را انجام دهد که وقتی متربی از مدرسه فارغ التحصیل میشود یا یک مقطع تحصیلی را تمام میکند، عملاً خصوصیتهای مذکور در اهداف در او محقق شده باشد.
به همین جهت از به کار بردن کلمات «باید اینگونه باشد…» خودداری میشود و به جای آن گفته میشود «متربی در هنگام فارغ التحصیلی اینکونه است». این مهمترین ویژگی یک مدرسه بهره ور است.
اما برای انجام فرآیندها نیز باید بررسی شود چه اقداماتی باید انجام پذیرد که با کمترین هزینه بیشترین فایده را در تحقق اهداف بدست آورد.
مدرسه بهره ور با توجه به محدودیت منابعش باید بتواند شاخصهایی داشته باشد که بگوید فرآیندهایی که برای کارم چیده ام حداکثر استفاده از منابع انسانی، اقتصادی و ... را نموده ام و درست است که این مقدار منابع برای تحقق اهداف و بیشترین نتیجه کفایت لازم را ندارد؛ ولی میتوانم نشان دهم که بیشترین نزدیکی را به اهداف متناسب با منابعم بدست آورده ام.
بر این اساس در مدرسه بهره ور نباید توقعات آرمانی را مطرح کرد، بلکه اهداف باید عملیاتی و با مشخص کردن مقدار تحقق باشد.
مدرسه بهره ور از لحاظ اقتصادی باید نشان دهد که چگونه فرآیندهای مالی مدرسه را تنظیم کرده است که بیشترین بهره وری را از منابع مالی اش بدست آورده است.
یکی از راههای این مساله این است که مدرسه بتواند برای نماینده دولت (درمدارس دولتی) یا نمایندگان اولیاء (درمدارس غیر دولتی) که تامین کننده مالی مدرسه هستند، گزارش مالی سالیانه ارائه دهد و از آن بگونهای دفاع کند که نشان دهد حداکثر بهره وری را متناسب با منابعش داشته است.
انجمن بهره وری میتواند بخوبی کمک کند تا مدارس بتوانند این گزارشها را آماده کنند. این گزارشها نباید باعث تنبیه مسئولان مدرسه باشد بلکه کمک به ارائه راهکار برای آنها باشد.
عوامل موثر بر بهره وری در مدرسه و نقش هر یک از عوامل مثل معلم، مدیر، دانش آموز وموارد مشابه چیست؟
مهمترین عامل موثر در بهره وری مدرسه، محوری بودن تفکر بهره ورانه در برنامه ریزی شورای مدیریتی مدرسه میباشد. معلمان متناسب با نقشی که در این شورای مدیریتی دارند باید دغدغه بهره وری داشته باشند.
موانع بهره وری در مدرسه چیست و چگونه باید آنها را از میان برداشت؟
- فرآیند محوری به جای نتیجه محوری
دلخوشی به برخی موفقیتهای جزئی در مدرسه بجای ارزیابی میزان بهره وری برای رسیدن به آن موفقیتها
کنکور محور بودن مدارس
مشخص نبودن اهداف متعدد کلی و جزئی مدرسه در مقاطع مختلف و هر پایه تحصیلی
داشتن اهداف کلی و غیر عملیاتی و کمّی
انجام فعالیتهای سلیقهای و مقطعی بدون ارزیابی آنها
عادت به فعالیتهای تکراری و نداشتن خلاقیت
ارزشیابی فعالیتهای دانش آموزان که معمولاً نمره محور و غیر هدف محور هستند.
نزدیک اندیشی (نبود دور اندیشی)
نداشتن ارزشیابیهای سالانه بهره ورانه از فعالیتهای مدرسه
نا آشنایی دانش آموزان و معلمان و مدیران با اهمیت بهره وری و روشهای ارتقاء بهره وری فعالیتها
جاری نبودن تفکر بهره ور محورانه در کل سیستم آموزش و پرورش
تک ساحتی بودن فعالیتهای مدارس یا کم توجهی به اهمیت بهره وری در تمامی ساحتهای فعالیت مدرسه
محروم بودن مدارس از مشاوران خبره بهره وری برای انواع فعالیت هایشان
درگیری بیش از اندازه مدارس با مسائل روزمره
نبودن شوراهای مداوم ارزیابی بهره وری در مدارس میان دست اندرکاران مدرسه
نبودن تبادل تجربیات بهره ورانه میان مدارس مختلف کشور
بی توجهی به ارتقاء سواد مدیریتی و برنامه ریزی برای دانش آموزان
بی توجهی به ارتقاء مسئولیت پذیری دانش آموزان
وجود روحیه تحکمی در فعالیتهای دانش آموزان و معلمان و مدارس (انجام فعالیتها بر اساس دستورات بخشنامه ای) و کم توجهی به انتخابهای آگاهانه در فعالیتها