به گزارش پایگاه خبری دانا پژوهش به عنوان فرایند معرفی دیدگاهها و تأملات جدید، بخشی اساسی از فعالیت دانشگاهها است. هدف این فعالیتهای نوآورانه، یاری رسانی به دولتها و جوامع است. آنها زمانی مفید هستند که دانش صریح و ضمنی کسب شده را برای بهرهمندی اجتماع به کار گیرند. پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی به انسان، اجتماع و مسائل آنها مربوط هستند که مسائلی برخاسته از بستر اجتماعی هستند و از شاخصهای مؤثر برای توسعه جوامع به شمار میروند. این پژوهشها هم در توسعه مرزهای علم و هم در حل عقلایی مسائل و مشکلات نقش دارند. نتایج این پژوهشها اگرچه در قالب محصولات فیزیکی نیستند، با این وجود در قالب سیاستها و دستورالعملها ارائه میشوند.
بنا بر گفتههای محققان، علوم انسانی و اجتماعی همیشه با مجادله و دیدگاههای رقابتی مبنی بر اینکه اوضاع چگونه باید باشد، متمایز میشوند. این پژوهشها همانند یک روند توسعه خطی نیستند، بلکه بر گسترش دانش و همزیستی با دانش رقیب متمرکزند. اعتبار علمی گزارهها در علوم انسانی و اجتماعی، سابقهای طولانی دارد. فرایند پژوهش علاوه بر پیچیدگی و زمان بر بودن، هزینه بر است. دولتها و نهادهای تأمین مالی، معمولا مزایا و بازدهی قابلتوجهی نیز طلب میکنند، زیرا سبب خلق فرصت میشوند و خلق محصولات و خدمات نوآورانه بر جنبههای مختلف جامعه تأثیرگذار است. بنابراین، دانش فوق نه تنها ارزشمند، بلکه باید به نفع جامعه و توسعه آن نیز باشد.
در یک مطالعه پژوهشی که توسط گروهی از محققان دانشگاه علامه طباطبائی انجام شده است، سعی شده عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت پژوهش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی مورد واکاوی قرار گیرند.
این پژوهش با استفاده از دو روش مرور نظاممند ادبیات تحقیقاتی و همچنین تحلیل مضمون انجام شده است و بدین منظور، تمامی پژوهشهای مرتبط در پایگاههای اطلاعاتی معتبر بینالمللی و داخلی بازیابی شده و مورد غربالگری قرار گرفتهاند.
یافتههای این پژوهش نشان میدهند که، مضامین فراگیر در خصوص موضوع این تحقیق عبارتند از: زیرساخت پژوهش، جو سازمانی، طرح علمی دقیق، مطلوبیت علمی و مولد بودن پژوهش، نفوذ و اقتدار علمی و تصویرسازی خلاقانه.
به گفته عباس عباس پور، استاد و پژوهشگر گروه مدیریت آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی و همکارانش، «امروزه علاوه بر جنبه قدیمی کیفیت پژوهش یعنی انتشار نتایج در مجلات معتبر و پراستناد، توجه به جنبه دیگر یعنی مزیت عملی و کاربردی پژوهش و به ثمر نشستن سرمایهگذاری نیز اهمیت دارد. مضامین مطرح شده در اینجا، هم شامل معیارهای سنتی از قبیل استناد، مجله و اعتبار آن، و بررسی همتایان است و هم شامل معیارهای جدیدی است که از آنها به عنوان معیارهای جایگزین و اثرات اقتصادی، اجتماعی و سیاستی پژوهش یاد میشود».
آنها میافزایند: «تمرکز این معیارها بر استفاده از پژوهش بر بستر شبکهها و رسانههای اجتماعی و کاربردهای عملی پژوهش در جامعه و اجتماعات انسانی است که این پتانسیل را دارند تا مکمل معیارهای سنتی بوده و استاندارد کیفیت پژوهش را ارتقاء دهند».
بر این اساس، به طور کلی، مفهوم کیفیت در پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی ناظر به شیوه شکلگیری، طراحی و توصیف، اجرا و نشر یافتههای پژوهشی است تا از این طریق امکان قضاوت باکیفیت بودن یا نبودن آنها میسر شود.
عباس پور و همکارانش میگویند: «یافتههای پژوهش ما، نظر همه ذینفعان پژوهش از جمله پژوهشگران، سیاستگذاران پژوهشی، تأمین کنندگان مالی و دیگر ذینفعان را به نکاتی ارزشمند در خصوص نحوه تلقی از پژوهش باکیفیت جلب میکند. این نتایج و مضامین گفته شده در آن، به کل زنجیره فرایند پژوهش از مسئلهیابی تا نگارش طرح پژوهش و از اجرا تا پیادهسازی آن پرداختهاند و میتوانند در مراحل مختلف فرایند پژوهش مورد استفاده ذینفعان آن قرار گیرند».
برخی پیشنهادهای برخاسته از این پژوهش عبارتند از: انتخاب راهبرد مؤثر جهت تجاریسازی یافتههای پژوهشی، ایجاد واحد درسی پژوهش مولد و تأثیرگذار در برنامه های درسی تحصیلات تکمیلی، تشکیل شبکهای از متخصصان علوم انسانی و اجتماعی جهت ارتباط با جامعه و حکمرانی برای ارائه توصیههای سیاستی و کمک به نظام تصمیم گیری، ایجاد سامانه ارتباط دانشگاه و جامعه و معرفی توانمندیهای دانشگاه به جامعه و صنعت.
مجریان این تحقیق با انتشار نتایج آن در فصلنامه «پژوهش در نظامهای آموزشی» وابسته به انجمن پژوهشهای آموزشی ایران اشاره کردهاند: «انتظار میرود یافتههای فوق، یاریگر پژوهشگرانی باشند که درصدد انجام پژوهش باکیفیت هستند و همچنین تسهیلگر ارتقای نظام مدیریت پژوهش دانشگاهی به هنگام ارزیابی دقیق پژوهشها به ویژه در حوزه علوم انسانی و اجتماعی شوند».