محمد شیرزاده، پایگاه خبری دانا، سرویس سبک زندگی؛ تربیت کودک صبوری که بتواند به زیبایی از مشکلات استقبال کند، شاید مشکل باشد، اما اگر والدین در این مسیر حوصله به خرج دهند، می توانند فرزندی صابر را پرورش دهند.
صبر به معنای مقاومت انسان در برابر سختی ها، ناامنیها و ناکامیهاست؛ به نحوی که شکایت از آن نداشته باشد در قرآن کریم بارها به این رفتار، توصیه و در برابرش پاداش قرار داده شده است؛ برای نمونه آیه زیر:
«صبر فإنّ الله لا یضیع أجر المحسنین»؛
شکیبایی کن که یقیناً خدا پاداش نیکوکاران را تباه، نمی کند.
تربیت کودک صبوری که بتواند به زیبایی از مشکلات استقبال کند، شاید مشکل باشد، اما اگر والدین در این مسیر حوصله به خرج دهند، می توانند فرزندی صابر را پرورش دهند. تربیت چنین کودکی از آن جهت مهم است که بالا رفتن توان تحمل سختی ها باعث شده فرد در هنگام بروز مشکلات، بر خود مسلط باشد، به خوبی فکر کند و بهترین اقدام را انجام دهد.
ژان ژاک رو سو در این باره می نویسد:
اگر سعی داشته باشید تمام ناراحتیها را از آنها دور کنید زمینه تیرهروزی بیشتری برای فردای آنها فراهم خواهید کرد؛ یعنی آنها را نازک نارنجی و رفیق القلب بار میآورید و این شیوه متفاوت از شیوه پرورش مردان واقعی است، برای اینکه طفل، سعادتها و نعمتهای بزرگ را درک کند باید با رنجهای کوچک آشنا شود. این فطری بشر است. اگر جسم زیاد در آسایش باشد، روح فاسد میشود کسی که درد و رنج را نشناسد. نه لذّت شفقت را خواهد فهمید و نه حلاوت ترحم از چنین کسی قلبش از هیچ چیز متأثر نخواهد شد و بدین سبب قابل معاشرت نخواهد بود مانند دیوی خواهد بود. در میان آدمیان.
بنابراین، آنچه کودک را مقاوم بار می آورد، زمینهسازی برای برخورد با مشکلات و تعارضهاست. طفل باید در زندگی طعم تلخ سختی را بچشد و شیوه مقابله با آنها را بیاموزد تا بتواند با انبوهی از تجربیات قدم در اجتماع بگذارد.
آموزش صبوری در گذر زمان
بچهها هنوز از گذر زمان درکی ندارند و متوجه نیستند که فرق بین ۵دقیقه صبرکردن با نیمساعت صبوریکردن، چقدر است اما میتوان به آنها آموزش داد که بتوانند گذر زمان را درک کنند. مثلا میتوان عقربه بزرگ ساعت را به آنها نشان داد و گفت وقتی عقربه روی عدد ۸ قرار گرفت میتوانیم با همدیگر بازی کنیم؛ یا مثلا به جای اینکه به او بگوییم تا ۲۰دقیقه دیگر ناهار آماده میشود، بگوییم زمانی که سرخکردن سیبزمینیها تمام شد میتوانیم با هم ناهار بخوریم.
میتوانیم به او تأکید کنیم که تا رسیدن زمان مناسب میتواند با ماشینهایش بهتنهایی بازی کند، پازلش را تکمیل کند و یا نقاشی بکشد. در این صورت کودک بهمرور یاد میگیرد که برای رسیدن به خواستهاش باید صبر کند و در عین حال زمان انتظار برای رسیدن به خواستهاش نیز به بطالت نمیگذرد.
والدین صبور، کودکانی صبور تربیت می کنند
والدین باید خودشان اهل صبر و مدارا باشند تا بتوانند این مهارت را به فرزندشان هم آموزش دهند. بچهها با مشاهده عکسالعمل والدین یاد میگیرند که در موقعیتهای مشابه چه عکسالعملی داشته باشند. وقتی ما بهعنوان والد زمانی که اینترنت قطع میشود شروع به شکوه و شکایت میکنیم و زمین و زمان را به هم میدوزیم یا وقتی میخواهیم به میهمانی برویم توقع داریم همان موقعی که ما انتظار داریم همه آماده شوند و در غیر این صورت شروع به پرخاشگری میکنیم، نباید از کودک خود انتظار صبوری داشته باشیم.
به همین دلیل است که روانشناسان معتقدند الگوی صبور بودن، کار بسیار سختی است و برای دستیابی به آن باید تلاش و تمرین کرد. صبر، یکی از مهارتهایی است که کیفیت آن بهمرور زمان بهبود پیدا میکند و والدین و کودکان در کنار هم میتوانند با یکدیگر تمرین کنند تا به مزایای صبر دسترسی پیدا کنند.
صبر را با چه راهکارهایی به فرزنمان آموزش دهیم؟
برای داشتن کودکان برد بار و شکیبا والدین باید حس همدردی و انسان دوستی را کم کم به کودک القا کنند. باید به کودک بفهمانند که به همه احترام بگذارد. مسئولیت پذیر باشد و این نکته را بداند که هر انسانی روی کره خاکی گنج گرانبهایی محسوب می شود.برای این کار، روشهایی وجود دارد.
در مورد صبر و شکیبایی با کودک خود صحبت کنید. این مسأله ای نیست که یک شبه بتوان آن را برای کودک توضیح داد. باید در مورد تفاوتها و اتفاقات روزهای مختلف، با آنها صحبت کنید. موضوع صحبت را از جایی آغاز و به مسائل اجتماعی ختم کنید. به کودک خود اجازه دهید که در خلال صحبتهای شما به اهمیت موضوع پی ببرد.
وقتی کودک شما در معرض حادثه یا موضوعی قرار می گیرد، درست در همان لحظه سعی کنید صبر و شکیبایی را به او بشناسانید. روزانه ممکن است برنامههای مختلفی از رادیو، تلویزیون و دیگر رسانههای پیرامون موضوعهای مختلف نمایش داده شود، و وقتی چالش در خانواده، افراد فامیل و دوستان ایجاد می شود. درست در زمان بحث به کودک خود اجازه اظهار نظر، فکر و صبحت بدهید.
با احساس بی صبری، عجز و ناتوانی که برای کودکان به وجود می آید، مبارزه کنید. برای مثال وقتی کودک از مسأله ای ناراحت می شود و احساس می کند قادر به تحمل آن نیست، سعی کنید با پیش کشیدن بحثی حس همدردی کودک را تحریک کنید. مثلاً به او بگویید: دوستت به تو توهین کرده، اما او باید همیشه با صندلی چرخ دار راه برود، چه احساسی نسبت به او داری با تحریک حس همدردی و احترام سعی کنید او را به سمت صبر و شکیبایی هدایت کنید.
وقتی کودکان قربانیان عدم بردباری و عجز هستند، از آنها به بهترین شکل حمایت کنید: مشکلاتی را که برای کودکانتان به وجود آمده جدی بگیرید و سعی نکنید مشکلات آنها را کوچک جلوه دهید. حمایت عاطفی خود را از آنها دریغ نکنید و به آنها عکس العملهای مناسب را آموزش دهید.
درک و فهم درست و سالمی از همسانی و همانندی گروهها به کودک خود ارائه دهید.برای نوجوانان همسانی گروهی بسیار حیاتی است. به کودک خود یاد دهید که به گروه افتخار کند و به گروههای دیگر احترام بگذارد. دوست داشتن گروه خود بدین معنانیست که گروههای دیگر فاقد ارزشهای انسانی هستند و آنان نباید هیچ وقت برای بالابردن جایگاه خود، گروههای دیگر را زیر سؤال ببرند.
مواد و وسایل آموزش متنوع در منزل به کارگیری کتابهایی شامل فرهنگهای مختلف با موضوعهای مربوط به صبر و شکیبایی برای کودکان خود بخوانید، اسباب بازیهای مربوط به فرهنگها و گروههای مختلف را برای کودکان خود خریداری کنید و به کودکان خود یادآور شوید که چگونه تنوع و گوناگونی فرهنگها می تواند در زندگی هنری، کاری، فردی، موسیقی و ادبیات افراد تأثیرگذار باشد.
فرصتهایی را برای کودکان خود فراهم کنید که با افراد مختلف و متفاوت معاضدت کنند. کودکان خود را به گذراندن اوقاتی با افراد مسن، بخصوص پدربزرگها و مادربزرگها تشویق کنید. آنها را به مراکز و پارکهای عمومی ببرید تا یاد بگیرند با افراد متفاوت رابطه دوستی برقرار کنند. حتی اگر برایتان مقدور است آنها را به مناطقی ببرید که با کودکان قومها و نژادهای دیگر دوست شوند و معاشرت کنند.
کودکان خود را به همکاری با انجمنهای مختلف تشویق کنید. برای مثال اطلاعاتی در مورد فقر و گرسنگی، بیماری و انجمنهای حمایت افراد فقیر، بیمار و سالخوره بدهید و کودک خود را به همکاری با این انجمنها و افراد تشویق کنید.
در مورد اختلافها و تفاوتها با کودک خود صادق باشید. به این معنی که هرگز به کودک خود نگویید همه افراد مثل هم هستند و یکسانند زیرا واقعاً این طور نیست. هر کسی دنیا را از یک طریق تجربه می کند و از یک پنجره می بیند. موضوع اصلی تفاوتها این تجربههای مختلف است.
با کودک خود طوری رفتار کنید که انتظار دارید او همان طور رفتار کند. سعی کنید مانند یک الگوی خوب رفتار کنید. باید بدانید والدین اصلی ترین و نخستین الگوی کودکان هستند و فرزندانتان نحوه رفتار با دیگران را از شما یاد می گیرند. برای مثال آنان از لحن شما هنگام برخورد با افراد مختلف و در شرایط گوناگون و از نحوه گفتار شما با افراد مختلف تقلید می کنند. واقعیت این است که در جهان امروزی که تنوع، گوناگونی و اتفاقهای غیرمنتظره روز به روز در حال افزایش است، صبوربودن تنها یک خصلت خوب نیست، بلکه لازم و ضروری است.