به گزارش پایگاه خبری دانا روابط اجتماعی و خانوادگی برای حیات فردی انسان بسیار مهم است. این روابط میتوانند به افزایش احساس ارتباط و تعلق به جامعه کمک کنند و به فرد احساس رضایت و خوشبختی بیشتری بدهند. همچنین، روابط اجتماعی میتوانند به فرد در مواجهه با مشکلات زندگی کمک کنند و در کاهش استرس و اضطراب نقش داشته باشند. به علاوه، این روابط میتوانند به فرد در یادگیری مهارتهای اجتماعی کمک کنند و به او کمک کنند تا در محیطهای اجتماعی مختلف با موفقیت عمل کند. به طور کلی، روابط اجتماعی برای سلامت روان و فیزیکی فرد بسیار حائز اهمیت هستند.
از سوی دیگر فضای مجازی به عنوان یک ابزار ارتباطی بسیار قوی، تأثیر زیادی بر روابط خانوادگی به همراه دارد. با استفاده از فضای مجازی، افراد میتوانند با خانواده و دوستان خود در هر زمان و مکانی ارتباط برقرار کنند. این امکان به افراد کمک میکند تا در ارتباط با خانواده خود همیشه بهروز باشند و به راحتی اطلاعات را با همدیگر به اشتراک بگذارند.
در همین رابطه و با هدف شناسایی هرچه بیشتر ظرفیتها و چالشهای فضای مجازی در روابط خانوادگی با عبدالله عمادی، استاد پژوهشگاه قرآن و حدیث و پژوهشگر اخلاق خانواده گفتوگو کردیم که متن آن را در ادامه میخوانید؛
*به عنوان پرسش نخست بفرمائید رابطه فضای مجازی و دنیای واقعی را چگونه ارزیابی میکنید و چه نسبتی میان این دو برقرار است؟
امروزه فضای مجازی یک امر جدا و منفک از فضای واقعی نیست و این جدا نبودن و یکی بودن به معنای دو روی یک سکه بودن نیست چون دو روی یک سکه بر هم اثر نمیگذارند ولی ما شاهدیم فضای واقعی و مجازی بر هم اثر میگذارند لذا من این دو را به مغازه و ویترین مغازه تشبیه میکنم. طبیعتاً فضای مغازه بر ویترین اثر میگذارد، ویترین هم بر فضای داخل مغازه اثر میگذارد. هیچ کس نیست بگوید ویترین مغازه جدای از مغازه است.
مثالی دیگری که میتوانم برای این مسئله ذکر کنم جلسات سازمانی است. یک جلسه سازمانی از تحولات بیرونی اثر میگیرد ولی مجدد بر آن اثر میگذارد. رابطه فضای مجازی و دنیای واقعی هم همینطور است. به عبارتی ما در واقعیت فضای مجازی و در قالب مجازی فضای واقعی زندگی میکنیم. اینها متفاوت از هم نیستند و بر همدیگر اثر میگذارند. برخی از این وضعیت تعبیر به پارادایم دوفضایی میکنند یعنی فهم جهان واقعی و فضای مجازی جدای از هم ممکن نیست.
در این پارادایم فضای مجازی فناوری است که ظرفیتهایی دارد و ظرفیتهای آن متأثر از فضای واقعی است لذا این ظرفیتها ممکن است روز به روز تغییر کند و ظرفیتهای جدیدی ایجاد شود. پس ما به این موضوع توجه داریم که میتوانیم در این زمینه ظرفیتسازی کنیم، یعنی ظرفیتهایی که الآن فعال نیست را فعال کنیم، ولی در حال حاضر با توجه به وضعیت موجود یک ظرفیتهای فعالی وجود دارد که میتوانیم از آنها در جهت توسعه روابط خانوادگی بهره ببریم.
*با توجه به همین ظرفیتهای موجود، چگونه میتوان از فضای مجازی برای توسعه روابط خویشاوندی بهره برد؟
ناظر به ظرفیتهای موجود به نظر میآید همانطور که آسیبهایی از سوی فضای مجازی متوجه روابط خانواده است، ظرفیتها و فرصتهایی هم در این حوزه قابل مشاهده است. به اعتقاد من فضای مجازی ظرفیت بسیار بالایی در ارتباطسازی و تعمیق روابط دارد؛ ارتباطسازی ناظر به ساحت کمّی ارتباطات است و تعمیق روابط ناظر به ساحت کیفی روابط است. این نکته را هم عرض کنم که امروزه کارشناسان آسیبهایی که مدرنیته بر روابط و احساسات بشر وارد کرده را دریافت کردند لذا در عصر پسامدرن ارتباطات و احساسات اهمیت پیدا کرده است.
در رابطه با تأثیر فضای مجازی بر گسترش روابط خانوادگی نشانههایی میتوان یافت به عنوان مثال فضای مجازی فاصله فیزیکی اعضای خانواده را جبران کرده است. یکی از مشکلات ارتباطی در خانواده بعد مکانی یا محدودیت مکانی است. اقتضائات زندگی اینطور شده که فرزندان و والدین ساعتهای زیادی از روز را پیش هم نیستند ولی اینترنت این مشکل را حل کرده است. الآن والدینی که سر کار هستند میتوانند از طریق مجازی هر لحظه با هم ارتباط بگیرند و فضای مجازی این فاصله را تا حد زیادی جبران کرده است. اگر رابطه را محدودیت مکانی کم میکرد با استمداد از فضای اینترنت میتوانیم آن را جبران کنیم.
همچنین توسط فضای مجازی میتوانیم روابط خانواده را از فضای محدود شامل پدر و مادر و فرزندان به فضای خانواده گسترده توسعه بدهیم یعنی اقوام و طایفه را هم شامل آن کنیم. ما در عرصه ارتباطات خویشاوندی بعد مکان را داریم و خیلیها به خاطر این موضوع با هم ارتباط ندارند و روابطشان ضعیف میشود و رفت و آمد ندارند ولی وقتی همه در یک شبکه در فضای مجازی عضو هستند از حال هم باخبر میشوند. باز این ظرفیتی است که میتواند ارتباطات را گسترش دهد و ما شاهد هستیم دورهمیهای مجازی از این طریق شکل گرفته و خیلیها از این ظرفیت استفاده میکنند. این موارد نمونههایی در حوزه ارتباطسازی است که ناظر به ساحت کمی رابطه است.
در بحث کیفیت بخشیدن به روابط هم نشانههایی میتوان یافت که بر اساس آن به این نتیجه میرسیم که اینترنت علاوه بر اینکه میتواند روابط خانوادگی را گسترش دهد میتواند آنها را بهینه و با کیفیت کند. در تعمیق روابط مفهومی به عنوان صمیمیت و همدمی داریم. همدمی یعنی دو نفر دم به دم لحظه به لحظه احساس کنند با هم هستند و همدیگر را درک میکنند. این مسئله در روابط سطحی وجود ندارد و اساساً نیازی به همدمی نیست ولی در روابط عمیق و جدی این همدمی ضرورت دارد. خب طبیعتاً به واسطه فضای مجازی این ارتباط و همدمی میان همسران توسعه مییابد و خیلی از همسران هستند که از هم دورند ولی از طریق چت کردن یا واکنشها و کنشهایی که در گروههای مشترک دارند با هم در ارتباطند. اگر ما فضای اینترنت را نداشتیم بعد مکانی و نبودن ساعتهای طولانی ممکن بود این همدمی را خدشهدار کند.
* یکی از نگرانیهایی که خانوادهها دارند این است که فضای مجازی رابطه والدین با فرزندان را کاهش داده است. به اعتقاد شما چگونه میشود از فضای مجازی در این رابطه کمک گرفت و این تهدید را به فرصت تبدیل کرد؟
بله، خیلی از آسیبهایی که از آن حرف زده میشود و نگرانی خانواده را برانگیخته است در حوزه تربیت است. بنابراین جا دارد بپرسیم ظرفیتهای تربیتی فضای مجازی چیست. الآن ما شاهدیم نوجوانها خیلی از ارتباطات خود را در بستر مجازی پیش میبرند و دقیقاً به خاطر همین مسئله، از ارتباطات واقعی و چهره به چهره استقبال نمیکنند یا مهارتش را ندارند. فضای مجازی ظرفیتی است که والدین میتوانند در این فضا با فرزند خودشان ارتباط بگیرند و دوست شوند. شما چند درصد از والدین را میتوانید کشف کنید که در فضای مجازی با فرزند خودشان چت میکنند یا در پی وی فرزندان خود پیام میگذارند و از این طریق با هم صحبت میکنند.
برخی والدین این ظرفیت را شناسایی کردند و از آن استفاده میکنند. خصوصاً این موضوع در میان نوجوانان درونگرا خیلی گزارش میشود. خیلی از والدین میگویند فرزند من درونگرا است و در خانه اصلاً حرف نمیزند ولی در پی وی به خوبی جواب میدهد یا در گروه مجازی با دیگران ارتباط میگیرد. پس اینترنت میتواند مشکل ارتباط والدین و فرزندان را حل کند و خلاءهای ارتباطی را با شکلدهی ارتباطات مثبت و به اشتراکگذاری محتواهای خوب پر کند.
در همین بحث نوجوانان درونگرا این ایده به ذهن من رسید که والدین کارکردی که نامه رساندن در ارتباطات سنتی داشت در ارتباطات مجازی به کار بگیرند به ویژه در مواقع حساس نامهای را تنظیم کنند و به صورت خصوصی در پی وی فرزندانشان بگذارند. طبیعتاً اگر فضای مجازی نبود این ظرفیت وجود نداشت که والدین خیلی از حرفهایی که شاید در فضای واقعی موقعیت بیان آنها پیدا نمیشود را بیان کنند. راهکار دیگر این است که خانوادهها یک گروه خانوادگی متشکل از همه اعضای خانواده تشکیل دهند و همان میز گفتوگویی که مثلاً سر میز غذا داشتند را به این فضا منتقل میکنند.
گفتوگو چیزی است که در عرصه روابط بین نسلی به آن نیاز داریم و یکی از خلاءهای زندگی ما است. بنابراین ما میتوانیم به جای اینکه فضای مجازی را یک تهدید تربیتی به شمار آوریم به این مسئله توجه کنیم که همه چیزهایی که فرزندان ما در فضای مجازی با آن روبرو میشوند نوعی تجربه است که میشود از آن بهرهبرداری صحیح کرد
گفتوگو چیزی است که در عرصه روابط بین نسلی به آن نیاز داریم و یکی از خلاءهای زندگی ما است. بنابراین ما میتوانیم به جای اینکه فضای مجازی را یک تهدید تربیتی به شمار آوریم به این مسئله توجه کنیم که همه چیزهایی که فرزندان ما در فضای مجازی با آن روبرو میشوند نوعی تجربه است که میشود از آن بهرهبرداری صحیح کرد. اینطور نیست فرزند ما هر چه در فضای مجازی میبیند را قبول میکند. او خودش غربال میکند ولی ما از این تجربهها اطلاع پیدا نمیکنیم. اولاً باید والدین از این تجربهها اطلاع پیدا کنند. ثانیاً تفکر انتقادی را در فرزندشان شکل دهند. اگر فضای مجازی نبود چه عرصهای میتوانست به این خوبی فرصت محک زدن، آزمایش و تمرین گفتوگو را فراهم کند. واقعاً چه چیزی میتوانست فرصت کسب آگاهی را در این سطح فراهم کند که امروز فرزندان ما با آن مواجه هستند و در اثر آن از هوش بالایی برخوردارند؟
متأسفانه خیلی والدین در اثر بیتوجهی به این ظرفیتها به فرزندان خودشان بیاعتماد شدند یعنی میگویند چون فرزندمان در معرض خوراک سمی قرار میگیرد نسبت به این فضا بیاعتماد هستیم. چنین نگرشی نتیجهاش را در رفتار آنها میگذارد. از سوی دیگر برخی والدین هستند که میگویند ما در این فضا فرزند خودمان را شناختیم. در فضای واقعی گاهی اوقات شناختها سطحی است ولی در فضای مجازی میتوان به لایههای درونی افراد شناخت پیدا کرد. کدام فضا میتوانست مثل فضای مجازی از لایههای درونی افراد به ما شناخت دهد؟ خب همه اینها فرصتهایی است که والدین برای تعمیق روابط میتوانند از آن استفاده کنند.
یک بحث دیگر در کیفیتبخشی فضای مجازی به روابط این است که روابط در فضای واقعی از حد دید و بازدید معمولی فراتر نمیرود ولی در فضای مجازی میتواند بستری شکل بگیرد که از این سطح فراتر برود و کارهایی مثل تعاون و صله رحم در این فضا شکل بگیرد یا حتی کسب و کارهای خانوادگی نمونهای است که برخی به سمت آن رفتند. خیلی از گروههای خانوادگی از این طریق هر روز با هم صله رحم میکنند و پیوند برقرار میکنند.
*بعضی وقتها گفته میشود اگر در خانواده گوشی تلفن همراه دست اعضای خانواده نباشد همه با هم هستند ولی اگر گوشی باشد اعضای خانواده منزوی میشوند و با هم کاری ندارند. نظر شما چیست؟
به نظر من اتفاقاً فضای مجازی نه تنها مانع گفتوگو نیست بلکه میتواند امکان و بهانه گفتوگو را فراهم کند. مثلاً فرض کنید یک گروه مجازی شکل گرفته و یکی از اعضای خانواده یک کلیپی در آن مشاهده کرده است. آن کلیپ میتواند دستمایه گفتوگو قرار بگیرد و اعضای خانواده با هم درباره آن محتوا گفتوگو کنند. اگر انتشار این کلیپ نبود شاید اعضای خانواده با هم حرفی برای گفتن نداشتند. بنابراین این تحولات و تجربیاتی که در فضای مجازی وجود دارد میتواند موضوع گفتوگو قرار بگیرد و اوقات با هم بودن خانواده را غنی کند ولی میطلبد والدین با فعالیت بچهها در فضای مجازی همراه شوند.
حتی الآن سالمندانی هستند که در فضای مجازی حضور پیدا کردند و اوقات فراغتشان پر شده است. نه اینکه پرسهزنی کنند ولی فرزندانشان مطلبی برایش میفرستند و این موجب میشود آگاهی آنها بالا برود و این باعث میشود کیفیت روابط بالاتر برود.
نکته دیگری که میخواستم عرض کنم این است که برخی فعالیتهایی که در ایام فراغت شکل میگیرد در فضای مجازی هم موجود است فعالیتهایی مثل بازیهای دستهجمعی مثلاً بازی اسم فامیل و … یا تماشای فیلم که در سایتها خیلی آسان قابل مشاهده است و خانواده میتوانند با هم یک فیلم تماشا کنند. حتی امروزه مطالعه کتابهای دیجیتال زیاد شده است. در گذشته اگر خانوادهای میخواستند کتابی را با هم دستهجمعی مطالعه کنند ممکن نبود ولی الآن از طریق فایل راحت این کار ممکن است و اعضای خانواده میتوانند یک مطالعه دستهجمعی داشته باشند. همه اینها ظرفیتهایی است که موجود است و باید شناسایی شود، چه رسد به ظرفیتهایی که از این به بعد میتوانیم ایجاد کنیم.
نکته بعد اینکه برخی میگویند بچهها استقلالطلب شدند و فضای مجازی فردیت بچهها را تقویت کرده است. به نظر من اگر این ظرفیتها شناسایی شود میبینیم این اشکالات مربوط به کارکرد خود فضای مجازی نیست بلکه مربوط به عملکرد والدین و میزان آگاهی آنها است. وقتی والدین در این زمینه عقب هستند یا اقدامات مداخلهجویانه دارند طبیعی است نوجوان از آنها فاصله میگیرد و راه خودش را میرود. بنابراین میطلبد خانوادههای اینترنتی را جدی بگیریم و از این فضا برای بهبود روابط خانواده استفاده کنیم.
* در پایان اگر نکتهای باقی مانده است بفرمائید.
مقام معظم رهبری اشاره داشتند که باید فضای مجازی را به نفع ارزشهای ملت مدیریت کنیم. متعاقب این جمله میتوان گفت فضای مجازی را به نفع ارزشهای خانواده مدیریت کنیم. خانواده در فضای مجازی نقش صیانتی ندارد، نقش مدیریتی دارد. این میطلبد که امروزه در مقام کارشناسی و سیاستگذاری توجه خودمان را به جنبه مثبت این فضا معطوف کنیم نه جنبی منفی و آسیبزای آن. ما باید مدل خانواده اینترنتی را تئوریزه و عملیاتی کنیم. در این صورت فضای مجازی نه تنها در آینده نسل جدید خانوادههای ما را ضعیف نمیکند بلکه شکل جدیدی از روابط را به آن میدهد و نسل جدید خانوادههای ایرانی نه تنها از دست رفته نیست بلکه به دست آمده خواهد بود.