کتاب «دانستنی های اربعین» به قلم مجید جعفرپور به چهارده پرسش و پاسخ معرفتی دربارۀ اربعین پاسخ داده که در شماره های گوناگون به انتشار آن خواهیم پرداخت.
سؤال هشتم:
چه رابطه ای بین زیارت امام حسین(علیه السلام) و معرفت امام وجود دارد؟
پاسخ:
کسب معرفت نسبت به امام، هم امری آسان و هم دشوار است؛ زیرا در نگاه اوّل، شناخت امام مطلبی ساده و ممکن به نظر می رسد، اما با نگاهی عمیق و محقّقانه، معرفت امام مطلبی بسیار دشوار و حتی دست نیافتنی به نظر می رسد. از این رو در روایات اهل بیت: بیان شده که دستیابی به کُنه و حقیقت معرفت امام برای افراد ناممکن است؛ چرا که یکی از جنبه های وجودی امام، جنبه ملکوتی و الهی امام است و عالم ملکوت، حقیقتی دور از فهم خاکیان دارد. امیرالمؤمنین(علیه السلام) به سلمان و ابوذر فرمود: «وَ قُولُوا فِی فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ، فَإِنَّکُمْ لَنْ تَبْلُغُوا مِنْ فَضْلِنَا کُنْهَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا، وَ لَا مِعْشَارَ الْعُشْرِ؛ در بارۀ فضیلت و برتریِ ما هر چه مایلید بگویید، به کُنه فضل ما نخواهید رسید، و حتّی یک صَدُمِ آن را نمی-توانید بیان کنید».
امام رضا(علیه السلام) نیز درباره امام و امامت در مرو خطبه ای خواند و دربارۀ معرفت امام فرمود: «پس چه کسی می تواند به (حقیقت) شناخت امام برسد؟ یا انتخاب امام برای او ممکن باشد؟ دور است، در این جا خِرَدها گمگشته، خویشتنداری ها بی راهه رفته، و عقل ها سرگردان، و دیدهها بینور، و بزرگان کوچک شده، و حکیمان گمگشته، و خردمندان کوتاه فکر، و خطیبان درمانده، و خردمندان نادان، و شعرا وامانده، و ادیبان ناتوان، و سخندانان درماندهاند که بتوانند یکی از شؤون و فضائل امام را توصیف کنند، همگی به ناتوانی خودمعترف هستند. چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد یا مطلبی از امر امام را فهمید و جایگزینی که کار او را انجام دهد برایش پیدا کرد؟! ممکن نیست، چگونه و از کجا؟! در صورتی که او از دستیازان و وصفکنندگان اوج گرفته و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر؟! او کجا و خرد بشر؟! او کجا و مانندی برای او؟!...».
امام هادی(علیه السلام) نیز در زیارت جامعه می فرماید: «مَوَالِیَّ لا أُحْصِی ثَنَاءَکُمْ، وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ کُنْهَکُمْ، وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَکُمْ؛ ای پیشوایان من(صفت کمالیه شما آنقدر است که) ثنای شما را نمی توان شمرد، و به کُنه مدح و توصیف قدر و منزلت شما نمی توان رسید».
امّا در یک نگاه کلّی می توان برای معرفت امام، پنج مرتبه در نظر گرفت که از کمترین حدّ شناخت تا عالی ترین مقامات معرفتی را شامل می شود؛ چرا که معرفت و شناخت، مفهومی کمّیت بردار است؛ به این معنا که شدّت و ضعف و مراتب بی شماری برای معرفت امام قابل تصوّر است، هم چنان که نور یک مفهوم کمّیت بردار بوده و می توان برای آن یک مرتبه ضعیفِ نور، مثل نور شمع، تا مرتبه قویِّ نور، مثلِ نور خورشید را تصور کرد؛ از این رو در باب معرفت امام، کسی که پیرو ایشان است می تواند معرفتی از نقطه نزدیک به صفر تا بی نهایت را کسب کند.
این مراتب پنج گانه عبارتند از:
مرتبۀ اوّل: کم ترین حدّ معرفت امام(شناخت حداقلی)؛
مرتبۀ دوم: شناخت مشخصات و صفاتِ امام(شناخت علم و عصمت امام)؛
مرتبۀ سوم: سیره شناسی امام معصوم(علیه السلام) با هدف پیروی عملی؛
مرتبۀ چهارم: معرفت به مقام نورانیتِ اهل بیت:(شناخت خلقت نوری معصومان)؛
مرتبۀ پنجم: معرفتِ حقّ امام.
یکی از مراتب شناخت امام که بسیار مهم و ضروری است، «معرفتِ حقّ امام» است. در روایات، ادعیه و زیاراتِ معصومین:، بر معرفتِ حق امام یا به تعبیری روشن تر، بر به رسمیت شناختن امامان معصوم: به عنوان حجّت های الهی تأکید شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَحَبَّنَا، فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی؛ هر کس حقّ(و مقامِ) ما را بشناسد و ما را دوست بدارد، به تحقیق خداوند متعال را دوست داشته است».
همچنین امام صادق(علیه السلام) از پدران خویش از امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ضمن حدیث مفصلی معروف به اربع مأة، نقل فرمودند: «سِرَاجُ الْمُؤْمِنِ مَعْرِفَةُ حَقِّنَا؛ چراغِ (راهِ) مؤمن، معرفت و شناختِ حقّ ما (اهل بیت) است». در زیارت جامعه نیز خطاب به اهل بیت: می گوییم: «مُطِیعٌ لَکُمْ، عَارِفٌ بِحَقِّکُمْ، مُقِرٌّ بِفَضْلِکُم؛ من مطیع شما (اهل بیت)، عارف به حقّ شما، و اقرار کننده به فضیلت و برتری شما هستم».
معرفتِ حقّ امام؛ یعنی عقیده داشتن به این که امام معصوم(علیه السلام) از سوی خدا معرّفی شده و امر و نهیِ او الهی و دارای مقام «اِفتراضُ الطّاعَه» است؛ این مقام که در قرآن با عنوان «مُلک عظیم» تعبیر شده است؛ معرفتی است که باید عقیده داشت اطاعت از امام بر همگان واجب است. برای آشنایی بیشتر با «معرفت حقّ امام» به دو روایت زیر توجّه شود:
روایت اوّل
حمزةِ بن حُمران گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود: «یُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ؛ مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ، أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ، وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ؛ نوۀ من در خراسان در شهری به نام طوس به قتل میرسد، هر کس به زیارت او رود و به حقّ او عارف باشد (مقام او را بشناسد)، روز قیامت، من دست او را گرفته داخل بهشتش خواهم کرد، هر چند از اهل گناهان بزرگ باشد». حمزة بن حُمران گوید: عرض کردم: فدایت شوم، عرفان حقّ او چیست؟ فرمود: «یَعْلَمُ أَنَّهُ إِمَامٌ مُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ، غَرِیبٌ شَهِیدٌ؛ مَنْ زَارَهُ عَارِفاً بِحَقِّهِ، أَعْطَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَجْرَ سَبْعِینَ شَهِیداً مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ(علیه السلام) عَلَی حَقِیقَةٍ؛ بداند که او امام مُفتَرضُ الطّاعه است(یعنی کسی که اطاعتش بر همه واجب باشد)، و بداند که او غریب و شهید است، و هر کس با این شناخت او را زیارت کند، خداوند اجر هفتاد شهید از شهدائی که به راستی و حقیقت در پیش روی رسول خدا(علیه السلام) کشته شدهاند به او عطا خواهد فرمود».
روایت دوم
محمد بن سلیمان از محضر امام جواد(علیه السلام) دربارۀ مردی پرسید که بعد از انجام اعمال حج و درود سلام بر رسول خدا (علیه السلام) ، به زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شرفیاب می شود و او را با معرفت زیارت می کند. راوی حدیث معرفت نسبت به حق امام را این گونه معرّفی می کند: «عَارِفاً بِحَقِّهِ یَعْلَمُ أَنَّهُ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی یُؤْتَی مِنْهُ؛ عرفان به حق امام؛ یعنی علم به این که امام(علیه السلام) حجّت و برهان الهی بر مردم است و درگاه (رحمت) خداوند است که از آن درگاه (به شهر علم و ایمان) وارد می شوند».
پس از بیان تعریف و نقل روایاتِ معرفت حق امام، دو روایت دیگر نقل می کنیم تا با فضیلت و ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام) همراه با شناخت حق ایشان آشنا شوید:
روایت اوّل
عبدالله بن عباس گوید: به محضر پیامبر(ص) وارد شدم در حالی که [امام] حسن بر گردن ایشان، و [امام] حسین بر روی پای ایشان بود. هر دو را می بوسید و می فرمود: «خدایا، با هر کس که با این دو دوستی کند، دوست باش و با هر که با این دو دشمنی کند، دشمن باش».
سپس فرمود: «ای ابن عباس، گویی او را می بینم در حالی که محاسنش از خونش رنگین شده است؛ صدا می زند، اما جوابی نمی آید، کمک می طلبد، اما کمکی نمی شود». عرض کردم: «ای رسول خدا، چه کسی چنین می کند؟» فرمود: «بد نهادان از امت من؛ آنها را چه شده است؟! خداوند شفاعت مرا به آنان نرساند». سپس فرمود: «ای ابن عباس، هر کس او را با شناختِ حقش زیارت کند، برایش هزار حج و هزار عمره نوشته شود. بدان که هر کس او را زیارت کند، مثل این است که مرا زیارت کرده است و هر کس مرا زیارت کند، همانند کسی است که خدا را زیارت کرده است و حق زائر بر خداوند این است که او را با آتش(جهنم) عذاب نکند».
روایت دوم
بشیر دهّان گوید: محضر مبارک امام صادق علیه السّلام عرض کردم: خیلی وقت ها زیارت حجّ از من فوت شده، پس در روز عرفه به زیارت قبر امام حسین علیه السّلام میروم؛ از نظر شما چگونه است؟
حضرت فرمود: «ای بشیر، عمل نیک و پسندیده ای انجام داده ای؛ هر مؤمن که در غیر روز عید به زیارت قبر حسین بن علی علیهما السّلام برود در حالی که به حقّ آن حضرت عارف و آگاه باشد، خداوند متعال ثواب بیست حجّ و بیست عمرۀ قبول شده و اجر بیست مرتبه جنگ با دشمنان خدا در معیّت پیامبر مرسل یا امام عادل برایش مینویسد و کسی که در روز عید به زیارت قبر مطهّرش برود، خداوند متعال ثواب صد حج و صد عمره و صد مرتبه جنگ با دشمنان خدا در رکاب پیامبر مرسل یا امام عادل برای او قرار می دهد و کسی که در روز عرفه با عرفان به حق آن حضرت به زیارت قبر مطهّرش برود، خداوند منّان ثواب هزار حج و هزار عمرۀ مقبول و هزار مرتبه جنگ کردن با دشمنان خدا در رکاب پیامبر مرسل یا امام عادل به او میدهد».
نکتۀ مهم: بنابراین روایات می توان گفت: هر چه شناخت زائر دربارۀ امام حسین(علیه السلام) بیشتر باشد، ثواب بیشتری برای او نوشته می شود.