به گزارش پایگاه خبری دانا بررسی ابعاد شخصیتی و شرایط سیاسی و اجتماعی فعالان مذهبی – سیاسی متناسب با میزان نقشی که ایشان در تحولات داشته اند، پیچیدگی می یابد. از این منظر آیت الله مهدوی کنی شخصیت ممتازی به شمار می آید که بررسی کامل زندگی نامه و فعالیت های علمی، مذهبی و سیاسی ایشان، نیازمند تحقیقات متعدد و مفصلی است. در این قسمت محورهای اصلی که می تواند ما را در شناخت بهتر آیت الله مهدوی کنی و بعد عقلانی تفکر و عمل ایشان یاری رساند، به اجمال می آید.
اول: ولادت و دوران تحصیل
محمدرضا مهدوی کنی در ۱۴مردادماه سال ۱۳۱۰ در روستای کن از توابع تهران چشم به جهان گشود. پدر بزرگوار ایشان مرحوم حاج اسدالله کنی است که به گفته مرحوم آیت الله مهدوی کنی، فردی مذهبی و مقیّد به مسائل دینی بوده و سعی بر تربیت فرزندانی مقیّد و ملتزم به آداب شریعت داشته است. آیتالله مهدوی کنی پس از طی دوره دبستان در کن، وارد مدرسه علمیه لرزاده در تهران شد و از محضر مرحوم آیتالله برهان بهرههای علمی و اخلاقی فراوان برد. ایشان در سال ۱۳۲۷ شمسی در سن ۱۷ سالگی برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت نمود و تا سال ۱۳۴۰ در محضر استادان مبرّز آن زمان همچون آیتالله العظمی بروجردی، امام خمینی، آیتالله العظمی گلپایگانی و حضرات آیات مشکینی، حاج شیخ عبدالجواد سدهای (جبل عاملی)، علامه طباطبایی، شهید صدوقی، سلطانی، مجاهدی، رفیعی قزوینی، شعرانی و … رضواناللهتعالیعلیهم دروس عالی فقه، اصول فقه، تفسیر، حکمت، کلام و دروس خارج فقه و اصول را تلمّذ کرد.
دوم: تکوین شخصیت علمی و فرهنگی
آیتالله مهدوی کنی پس از بازگشت به تهران در سال ۱۳۴۰ در مدرسه مروی به تدریس علوم حوزوی مشغول شدند و از همان سال امامت جماعت مسجد جدیدالتأسیس جلیلی در میدان فردوسی را برعهده گرفتند. مجتمع صادقیه جای دیگری بود که آیت الله مهدوی کنی در آنجا به کسوت استادی و تعلیم و تربیت جوانان مشغول شد. دغدغه های پس از انقلاب اسلامی نیز نتوانست ایشان را از عرصه های علمی و حوزوی دور کند. نقش مؤثر آیت الله مهدوی کنی در تأسیس دانشگاه امام صادق علیه السلام و تداوم حضور ایشان در این محیط علمی، زمینه ساز تربیت دانشجویانی انقلابی و متخصص و متعهد برای نظام جمهوری اسلامی ایران گردید. همچنین نقش ایشان در جایگاه متولی مدرسه علمیه مروی، موجب احیاء این حوزه علمیه و جذب طلاب جوان و با استعداد گردید.
آیت الله مهدوی کنی چه در روزهایی که اوج انقلاب و مبارزه بود و چه در روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچگاه سنگر تعلیم و تربیت را رها نکرد بلکه سیر فعالیت های علمی ایشان که از عنفوان جوانی در محضر مرحوم آیت الله برهان شاگردی را برگزید تا ورود به حوزه علمیه قم و سپس بازگشت به تهران و فعالیت در مسجد جلیلی و مجتمع صادقیه تا تأسیس دانشگاه امام صادق علیه السلام و احیاء و راه اندازی و مدیریت مدرسه مروی، همه و همه نشان از آن دارد که این مرد بزرگ، در همه ی دوران زندگانی اش، همّ و غمّ خود را مصروف تعلیم و تربیت نیروی انسانی کارآزموده کرده است.
کتاب نقطههای آغاز در اخلاق عملی، علم و عمل ایمانی (۲۲گفتار در شناخت ابعاد کاربردی دین)، عقل و دین (۲۰گفتار در شناخت ابعاد معنوی حیات عقلانی انسان)، ترجمه و شرح دعای افتتاح، دوازده گفتار (مجموعه بیانات معظمٌله)، سیاست اخلاقی و اخلاق سیاسی (مجموعه خطبهها و سخنرانی های پیش از خطبههای معظمٌله در نماز جمعه تهران)، درسگفتارهای تفسیر قرآن در ۳ جلد: تفسیر موضوعی قرآن: چیستی و الزامات (جلد اول)، تفسیر سورهی مبارکه حمد (جلد دوم)، تفسیر سورهی مبارکه قدر (جلد سوم)، راهنمای بصیر (مجموعه رسالات دکتری و پایاننامههای کارشناسیارشدی که با راهنمایی معظمٌله انجام شده است)، قاعده ضمان ید (تقریرات درس خارج معظمٌله)، برخی از آثار مکتوب مرتبط با این عالم دینی است. همچنین تدریس خارج فقه در مدرسه علمیه مروی و دانشگاه امام صادقعلیهالسلام برای طلّاب و دانشجویان دورههای عالی، تدریس آیاتالاحکام در مدرسه مروی و آیاتالاحکام اقتصادی در دانشگاه امام صادقعلیهالسلام ، تدریس دورههای اخلاق اسلامی در دانشگاه امام صادقعلیهالسلام و حوزه علمیه مروی مجموعه های گرانبهایی است که هنوز بسیاری از آنها فرصت انتشار پیدا نکرده است.
سوم: مبارزه سیاسی
آیت الله مهدوی کنی از همان اوان کودکی با شنیدن داستانهایی از زندگانی مرحوم حاج ملّاعلی کنی شیفتهی این مرد مبارز و انقلابی شده بود بهنحوی که بارها از شخصیت این عالم مجاهد در کتاب خاطرات خود نام میآورد و از وی تجلیل میکند. ایشان با ورود به حوزه علمیه و آشنایی با دیدگاه های حضرت امام خمینیقدّسسرّه و مشاهده ظلم و ستمی که در حق اسلام، علما و مردم میشد، روش سیاسی حضرت امام خمینیقدّسسرّه را به عنوان شیوهای که میتواند باعث احیای تشیّع گردد، برگزید. اولین دستگیری آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه در ۱۸ سالگی (۱۳۲۸ شمسی) در اردستان بود که به شکنجه، تبعید و زندانیشدن ایشان و بعضی از طلّاب و مبلّغان همراه منجر شد. طوریکه با رسیدن این خبر به قم، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی به نخستوزیر وقت (اقبال) اعتراض نموده و عنوان کردند که چرا فرزندان مرا زدهاید و دستگیر کردهاید.
ایشان در داخل حوزه علمیه فعالیت سیاسی خود را شروع کردند. از جمله فعالیتهای مهم ایشان عضویت در مجمعی سیاسی بود که افرادی چون آیات و حجج اسلام سعادتپرور (پهلوانی)، محمدی گیلانی، محفوظی، خادمی اصفهانی، شمس، سمندری، جنیدی، حاج شیخ عباس ورامینی و… در آن حضور داشتند. بخشی از فعالیتهای این مجمع تحلیل فضای سیاسی کشور بود. همچنین اعضای این مجمع سعی میکردند با خرید کتب کمونیستها و ماتریالیستها، پس از مطالعه و مباحثه در برابر آنها، پاسخ تهیه کنند و در جریانات سیاسی وقت حضور داشته باشند. از دیگر برنامههای ایشان، فعالیت در جلسات علمی و سیاسی با حضور برخی دوستانشان مانند حضرات آیات شهید مطهری، شهید بهشتی، مرحوم موسوی اردبیلی و… بوده است. در این جلسات مباحثی مانند اقتصاد اسلامی و حکومت اسلامی مورد بحث و بررسی بوده که در نهایت منجر به تأسیس هستههایی مانند جامعه روحانیت مبارز تهران و تهیه اساسنامه مبارزاتی و دینی برای آن شد.
ورود آیت الله مهدوی کنی به مسجد جلیلی، پایگاه مناسبی را برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی ایشان فراهم آورد. مبارزات علیه حکومت طاغوت، باعث دستگیریهای متعدد، زندانیشدن، تبعید و شکنجه ایشان گردید. فعالیتهای آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه در مسجد جلیلی به اقامه نماز و منبر رفتن محدود نمیشد بلکه ایشان مباحث علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را نیز در میان نمازگزاران دنبال میکرد. درواقع ایشان در قامت یک امام جماعت تراز انقلاب اسلامی توانست در آن مسجد نقش ایفا کند. فعالیتهای آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه در مسجد جلیلی و اصرار ایشان بر طرح دیدگاههای حضرت امامقدّسسرّه نهایتاً منجر به این شد که پس از چندین بار دستگیری و بازداشت کوتاهمدت، هجوم به منزل ایشان و ایجاد محدودیت برای سخنرانی، منبر و تدریس، نهایتاً در رمضان سال ۱۳۵۳ شمسی از سوی ساواک بازداشت و به شهر بوکان تبعید شوند. در ادامه، پس از روشنشدن نقش آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه در پرونده دیگری که از پرونده طرفداری ایشان از حضرت امامقدّسسرّه سنگینتر بود، وی از بوکان به تهران برگردانده میشود و در کمیته مشترک ضدّ خرابکاری ساواک مورد بازجویی و شکنجههای جسمی و روحی قرار میگیرد. بخشی از اتهاماتی که ساواک به ایشان وارد نمود، ارتباط با مبارزان ضد رژیم شاه و کمک مالی به خانواده زندانیان بود که نهایتاً ایشان به چهار سال زندان محکوم میشوند که پس از دو سال و همراه با برخی دیگر از زندانیان سیاسی در سال ۱۳۵۶ آزاد میشوند. تشکیل جامعه روحانیت مبارز در سالهای پایانی حکومت شاهنشاهی نقطه عطف دیگری است در حیات مبارک این فقیه عالیقدر است. مبارزات مرحوم آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه علیه حکومت طاغوت تا پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی زیر نظر حضرت امامقدّسسرّه ادامه مییابد و خواننده محترم میتواند برای فهم و درک عمیقتر حیات سراسر عبادت و بندگی این عالم مجاهد، کتاب خاطرات ایشان را که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده و بیانگر نکات بسیار ارزشمندی از دوران قبل و پس از انقلاب اسلامی است، مطالعه نماید.
چهارم: مدیریت سیاسی
با پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله مهدوی کنیرحمتاللهعلیه در قامت یک سیاستمدار پرکار، مخلص، صادق و انقلابی، مسئولیت های مختلفی را عهدهدار می شود که قبول این سمت ها از سوی ایشان، به شهادت یاران انقلاب، تنها و تنها به جهت انجام وظیفه و تکلیف شرعی صورت گرفته است و حب قدرت و جاه و مقام در دل این مرد بزرگ جایی نداشته است. برخی از مهم ترین مسئولیت های سیاسی که موجب شد، ایشان به صفت «سیاستمدار صادق» متصف بشود، عبارت است از:
عضویت در حلقهی اولیه شورای انقلاب از طرف حضرت امامقدّسسرّه (اولین سمتی که در زمان حضور امامقدّسسرّه در پاریس به ایشان سپرده شد: دیماه ۱۳۵۷)، عضویت در کمیته استقبال از حضرت امامقدّسسرّه ؛ سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی (به عنوان اولین نهاد انقلابی مسلّح برای حفظ انقلاب – بهمن ۱۳۵۷- مرداد ۱۳۶۱)، انتصاب بهعنوان فقیه برجستهی تهران در شورای نگهبان قانون اساسی با حکم حضرت امامقدّسسرّه (بار اول در اسفند ۱۳۵۸ و بار دوم در اسفند ۱۳۶۰)، نمایندهی حضرت امامقدّسسرّه در هیأت حل اختلاف مسئولان نظام (فروردین ۱۳۶۰)، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز؛ وزارت کشور در کابینهی شهید رجایی (شهریور ۱۳۵۹) و کابینهی شهید باهنر (مرداد ۱۳۶۰)، نخست وزیری پس از شهادت شهیدان رجایی و باهنر، عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امامقدّسسرّه (اردیبهشت ۱۳۶۰)، عضویت در شورای بهزیستی کشور با حکم حضرت امامقدّسسرّه (اردیبهشت ۱۳۶۰)، مأموریت تشکیل ستاد کمکرسانی به مردم مناطق بمبارانشده ازسوی حضرت امامقدّسسرّه (مهر ۱۳۶۲)، عضویت در شورایعالی انقلاب فرهنگی به حکم حضرت امامقدّسسرّه (آذر ۱۳۶۳) و مقام معظم رهبری؛ عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی با حکم حضرت امامقدّسسرّه (اردیبهشت ۱۳۶۸)؛ انتصاب به ریاست مرکز رسیدگی به امور مساجد با حکم رهبری معظّم انقلاب (مهر ۱۳۶۸)؛ انتصاب بهعنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم رهبری معظّم انقلاب (مهر ۱۳۶۸) و آخرین مورد، عضویت و سپس ریاست مجلس خبرگان رهبری (۱۳۸۹).
پنجم: تربیت علمی
تربیت جوانان متخصص و متعهد، یکی از مهم ترین دغدغه های فکری آیت الله مهدوی کنی(ره)، از پیش از وقوع انقلاب اسلامی است که تبلور آن در تأسیس و مدیریت دانشگاه امام صادق(ع) و همچنین قبول تولیت مدرسه علمیه مروی است. آیتالله مهدوی کنی در بیان بخشی از خاطرات پیش از انقلاب خود به این موضوع اشاره می کند و می فرماید: «ما قبل از انقلاب، با دوستانی که در انقلاب بودند؛ مانند مرحوم شهید مطهری، مرحوم شهید باهنر و شهید بهشتی، به فکر تأسیس یک دانشگاه اسلامی بودیم. تأسیس چنین دانشگاهی ضروری به نظر می رسید. ما حتی در زندان هم که بودیم اندیشه تشکیل دانشگاه را داشتیم، چون می دیدیم بچه هایی که به دانشگاه می روند، از آنجا که محیط اکثر دانشگاه ها اسلامی نبود، بسیاری از آنها منحرف می شدند، لذا فکر می کردیم اگر دانشگاهی درست کنیم که اسلامی باشد، کار اساسی انجام داده ایم.» بنابراین در پیش از انقلاب اسلامی نیز دغدغه ذهنی آیت الله مهدوی کنی آن بوده که هم باید دانشگاه اسلامی داشته باشیم که مدیرانی تربیت کند تا بخشی از کشور را اداره کنند و هم علما و طلّابی را تربیت کنیم که به فکر دین و اعتقادات مردم باشند و لذاست که دانشگاه امام صادق (ع) را برای منظور اول، و حوزه علمیه مروی را نیز بههمان منظور دوم اداره کردند.
ششم: رحلت
آیت الله مهدوی کنی(ره) عصر روز چهاردهم خرداد ۱۳۹۳، پس از شرکت در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) دچار عارضه قلبی شد و در بیمارستان بستری گردید. در طول مدت بستری، رهبری انقلاب اسلامی، مراجع عظام تقلید، رؤسای قوا، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و بسیاری از مسئولان کشوری و لشکری با حضور در بیمارستان، جویای احوال معظمله شدند و برای سلامتی و شفای ایشان دعا کردند. مردم وفادار ایران اسلامی نیز با برگزاری مجالس دعا و توسل به اهلالبیت عصمت و طهارت علیهم السلام، شفای یار دیرین امام و رهبری را از خدای متعال درخواست کردند. اما تلاش پزشکان در مدت قریب به ۵ماه مؤثر واقع نشد و روح مطهر آیت الله مهدوی کنی(ره) در صبح روز سه شنبه ۲۹/۷/۱۳۹۳ و در آستانه ماه محرم به ملکوت اعلی پیوست. مراسم تشییع پیکر مطهر این عالم دینی، سیاستمدار صادق و انقلابی صریح، پس از اقامه نماز توسط رهبری معظم انقلاب اسلامی طی وداعی با شکوه، از دانشگاه تهران تا حرم حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در شهر ری انجام و پیکر آن بزرگوار طبق وصیت ایشان، در کنار مزار مرحوم آیتالله حاج ملا علیکنی(ره) به خاک سپرده شد.