به گزارشی پایگاه خبری دانا، امروز اول بهمن شصت و دومین سالروز تجاوز ماموران امنیتی ساواک و کماندوهای ارتش شاهنشاهی به حریم دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۰ است.
آیا تاکنون شنیده بودید که کماندوهای ارتش و ماموران امنیتی در واکنش به اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران و تلاش برای کشاندن اعتراض به خیابانهای اطراف دانشگاه، از زمین و آسمان به دانشگاه حمله کنند و در میانه ترس و وحشت دانشگاه، به جمعی از دانشجویان دختر تعرض کنند؟
بله، این خبر با وجودی که بیش از شش دهه از آن میگذرد، حقیقت داشت. خشونت و غضب محمدرضا پهلوی که بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه اصناف مختلف مردم، بارها و بارها اتفاق افتاد، موجب شد ماموریت حمله به دانشگاه تهران را به ارتش و ساواک بسپرد.
شدت رفتار غیر اخلاقی و بیشرمانه واحدهای چترباز، دانشکده پلیس، ژاندارمری و دژبان در دانشگاه تهران و دانشکدههای آن به حدی هولناک بود که دکتر احمد فرهاد رییس وقت دانشگاه تهران و ۱۲ رییس دانشکدهِ دانشگاه در اعتراض به این فاجعه استعفا دادند.
احمد فرهاد معتمد در متن استعفانامهاش پرده از این یک جنایت غیر انسانی برداشت. تجاوز به دانشجویان دختر توسط ماموران و سربازان، فاجعهای نابخشودنی در کارنامه سیاه رژیم پهلوی بود.
او در استعفانامهاش خطاب به علی امینی نخستوزیر وقت پهلوی چنین نوشت: «پس از حمله به دانشگاه، سربازان و چتربازان بدون فرق و تفاوت، یکسان به دانشجویان پسر و دختر حمله کردند، دانشجویان بسیاری را به قصد کشت مضروب نمودند.
من هیچگاه ندیده و نشنیدهام تا این حد بیرحمی، سادیسم، خشونت و خرابکاری از ناحیه قوای دولتی اعمال شود.»
او در ادامه استعفایش نوشت: «هنگام سرکشی در بناهای دانشگاه صحنهای نظیر هجوم قشون وحشی به خاک دشمن را در برابر چشمانمان مجسم ساخت. کتابها پاره پاره شده بودند، نیمکتهای درس شکسته شده بودند، ماشینهای تحریر شکسته شده و خرد شده بودند، تجهیزات آزمایشگاه یا خراب و غیرقابل استفاده شده بودند و یا به سرقت رفته بودند حتی بیمارستان دانشگاه از خرابکاری سربازان در امان نمانده بود و عده زیادی از سرپرستاران و بیماران یا مضروب شده بودند و یا مجروح.
تمام روسای دانشکدهها و نیز خود من استعفای خود را به شما ابلاغ میکنم و این استعفانامهها مادام که مسؤولین این وحشیگریهای حیوانی مجازات نشوند، معتبر خواهد بود.»
مشروح ماجرا
بین سه تا چهار هزار دانشجوی دانشکده تهران یکشنبه اول بهمن ۱۳۴۰ در اعتراض به تداوم تعطیلی بیستمین مجلس شورای ملی که به درخواست علی امینی نخستوزیر وقت پهلوی و با دستور محمدرضا پهلوی انجام گرفت، از رفتن به کلاسهای درس خودداری کردند و با سر دادن شعار «تا مرگ دیکتاتورها، نهضت ادامه دارد» برای همراه کردن دانشجویان بیتفاوت، در مقابل درِ جنوبی دانشگاه تجمع کردند.
آنان تصمیم گرفتند برای جدی کردن موضوع در خیابان شاهرضا (انقلاب) تظاهرات کنند تا از آنجا به محل ساختمان وزارت فرهنگ و مدرسه دارالفنون برسند اما انتظامات دانشگاه و سربازانی که از ساعاتی قبل دانشگاه را محاصره کرده بودند از خروج آنان جلوگیری کردند همین مسئله موجب درگیر شدن دانشجویان با آنان شد.
این تنش اجتماعی – دانشجویی به دنبال تخلفات گسترده انتخاباتی دو حزب سیاسی ملییون به ریاست منوچهر اقبال و حزب مردم به ریاست اسدالله علم در بیستمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی رقم خورد.
با شدت گرفتن تنشهای اجتماعی ناشی از این اتفاق، محمدرضا پهلوی به پیشنهاد علی امینی بیستمین دوره مجلس شورای ملی و سومین دوره مجلس سنا را به بهانه اصلاح قانون انتخابات در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ تعطیل کرد.
دستور محمدرضا موجب ایجاد هرج و مرج و تنشهای اجتماعیِ چند ماهه در کشور شد از جمله، اعتراض دانشجویان دانشگاه تهران به طولانی شدن تعطیلی مجلس شورای ملی و فراهم نشدن مقدمات برگزاری انتخابات آزاد، اعتراض به اخراج ۱۵ هوادار عضو جبهه ملی از دبیرستانهای دارالفنون و مروی به بهانه فعالیتهای سیاسی و اعتراض و همدردی با دانشجویان دانشسرای عالی به دلیل قطع کمک هزینه تحصیلی.
در روزِ حمله نیروهای امنیتی و نظامی به دانشگاه تهران، سروان منوچهر خسروداد فرمانده عملیات بود. سربازان تحت امر خسروداد صدها نفر از دانشجویان دختر و پسر حاضر در کلاسها و دانشکدههای دانشگاه را به ضرب سرنیزههای مسلسلهایشان زخمی و صدها نفر از آنان را دستگیر کرده و با خود بردند.
فرماندهی کل نظامیان در روز تجاوز به دانشگاه با سپهبد تیمور بختیار رییس ساواک، اسدالله رشیدیان و فتحالله فرود بود.
در جمع دانشجویان معترض، جمعی از دانشآموزان دارالفنون و مروی تهران که برای همراهی با آنان به محوطه دانشگاه و خیابانهای اطراف آن آمده بودند نیز حضور داشتند که با حمله سربازان ارتش به دانشجویان، یک دانشآموز به نام «مهدی کلهر» به شهادت رسید. همچنین به ساختمان دانشکدهها، کلاسهای درس، کتابخانهها و آزمایشگاهها آنها خساراتهای سنگینی وارد شد.
وحشت سراسری
در پی این جنایت نظامیان و ماموران امنیتی رژیم پهلوی، ترس بر شهروندان تهرانی حاکم شد و صدها نفر از کسبه بازار، دانشآموزان و معلمان مدرسه دارالفنون و مروی و اساتید و دانشجویان دانشگاه تهران بازداشت شدند و مردم در خیابانهای اصلی شهر تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور تظاهرات کردند. دامنه این اعتراض به سرعت به خارج از کشور گسترش یافت.
هزاران نفر از دانشجویان ایرانی ساکن در شهرهای پاریس، کلن، مونیخ، هامبورگ، لندن، وین و نیویورک در حمایت از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه تهران به خیابانها آمدند و از این جنایت رژیم پهلوی ابراز تنفر کردند.
اعتراض یک روحانی
با رسیدن خبر حمله وحشیانه نظامیان ارتش و ماموران ساواک، آیتالله بهبهانی یکی از روحانیون عصر پهلویِ پسر طی تلگرافی به شاه از وحشیگریهایی که علیه دانشجویان دانشگاه اتفاق افتاده بود گلایه کرد و خواستار بازگشایی مجلس و برگزاری انتخابات آزاد شد.
تقدیر از متجاوز
یک روز بعد از جنایت پهلوی، خانه سپهبد تیمور بختیار رییس وقت سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ساواک – به پاس این جنایت غیر اخلاقی از سوی جمعی از دوستان و همکارانش در ساواک و ارتش گلباران شد.
با وجودی که علی امینی خواستار بازداشت و زندانی تیمور بختیار و عواملش شد اما محمدرضا پهلوی با درخواست او موافقت نکرد. او تیمسار بختیار را فراخواند و دستور خروج از کشور صادر کرد. به دنبال این دستور تیمور بختیار به ایتالیا سفر کرد.
با خروج بختیار از ایران، امینی برای کاستن از التهاب روانی و اجتماعی جامعه، دستور بازداشت برخی سران جبهه ملی و افرادی چون فتحالله فرود، اسدالله رشیدیان و صادق بهداد را صادر کرد. او چند روز بعد در نهم بهمن ۱۳۴۰ بقیه اعضای جبهه ملی از جمله داریوش فروهر، غلامحسین صدیقی، کریم سنجابی، شاپور بختیار، زیرکزاده، حسیبی، آذر، امیرعلایی و خنجی را بازداشت و روانه زندان کرد.
اطلاعیه شهربانی کشور
در پی بالا گرفتن تنشهای سیاسی - دانشجویی و انتشار استعفای رییس دانشگاه و روسای دانشکدههای دانشگاه تهران، شهربانی کل کشور اقدام به صدور اطلاعیه شدیدالحنی کرد.
شهربانی کشور در این اطلاعیه نوشت: «امروز از عدهای دعوت کردند که روز دوشنبه دوم بهمن (فردا) در مسجد ارک تهران اجتماع نمایند. بدینوسیله اعلام میدارد که چون هدفهای محرکین این دعوت که اخلال نظم است بر سازمانهای انتظامی پوشیده نیست، فردا مسجد ارک تعطیل است و اجازه هیچ گونه اجتماعی داده نخواهد شد.
واکنش مقامات دولت
به دنبال جنایت خشونتآمیز ارتش و ساواک در دانشگاه و مدارس تهران، مقامات دولتی این جنایت را به لایحه اصلاحات ارضی دولت ربط دادند.
این مقام دولتی که مصاحبهاش بدون نامفامیل در روزنامه «کیهان» چاپ شد، گفت: «از چندی پیش مخالفان اجرای لایحه اصلاحات ارضی به طور محرمانه جلساتی داشتهاند. بعضی از ملاکین بزرگ که این طرح شامل حال آنها میشود اخیرا حاضر شده بودند که پولهای هنگفتی برای ایجاد حوادث و اخلال نظم و تسلیم دولت به نظریات آنان در مورد عدم اجرای لایحه اصلاحات ارضی خرج کنند ولی چون سازمانهای انتظامی کاملا بیدار و هوشیار بودند، از آغاز اجرای لایحه اصلاحات ارضی از جزئیات عملیات آنان اطلاعات دقیق داشتند.»
نورالدین الموتی وزیر دادگستری هم در یک مصاحبه مطبوعاتی با نمایندگان خبرگزاریهای داخلی و خارجی شرکت کرد و دستگیری ابوالحسن ابتهاج بنیانگذار و اولین رییس سازمان برنامه و بودجه کشور غیرسیاسی دانست و گفت: «هیچ گونه غرض و مرضی در دستگیری ابتهاج در کار نبوده و علت سیاسی نداشت.
وجوهی که به عناوین مختلفه به عنوان کمک بلاعوض از طرف دولت آمریکا به ایران داده شده و یا درآمد نفت و پولهای کلانی که در اختیار سازمان برنامه قرار گرفت به عقیده همان روزنامهنویسهایی که علاقه خاصی به ابتهاج ابراز میدارند، نفع قابل توجهی عاید مملکت ایران نکرده است.
مردم ایران میگویند ابتهاج که وسیله اعمال اجرای مقررات سازمان برنامه بود مرتکب تخلفاتی شده است. مردم میگویند ایشان مرتکب تخلفاتی شده. مردم میگویند ایشان قوانین سازمان برنامه را اجرا نکرده است. مردم میگویند پولهایی که در اختیار سازمان برنامه بوده به مصارفی که مورد علاقه مردم بوده نرسیده است.
مردم ایران روی گزارشی که سازمانهای صلاحیتدار و بازرسی کل تهیه کرده است، دلایلی دارند که روی پولهای سازمان برنامه حیف و میلها و سوءاستفادههایی شده است.
روی این گزارشها مقامات قضایی ابتهاج را مقصر واقعی تشخیص دادهاند علت توقیف ابتهاج روی اتهام جنایی است و دادگاه نیز آن را تائید کرده است.
وزیر کشاورزی هم در مصاحبهای، گفت: «قانون اصلاحات ارضی در راس موعد اجرا خواهد شد و من از زارعین انتظار دارم که فریب الفاظ فریبنده را نخورند. کسانی که منافع خصوصی خود را بر منافع کشور ترجیح می دهند و به خاطر یک دستمال قیصریه را آتش می زنند باید بدانند که جلویشان گرفته خواهد شد. یک دسته از مخالفین قانون کسانی هستند که با قیافه فیلسوف و نویسنده ظاهر می شوند؛ اگر صورت آن ها را بشکافند در پشت سرش قیافه یک مالک دیده می شود.
باید بگویم قانون اصلاحات ارضی قبلا به نظر مرحوم حضرت آیتالله بروجردی رسیده است. از طرف دیگر کسی که از هر جهت جانشین ایشان شده باشد و مرجع تقلید تمام شیعیان جهان باشد برگزیده نشده که او با قانون مخالفت کرده باشد. در اصلاحات قانون هم در آن چه که ممکن است اشکال شرعی پیش بیاید تغییری داده نشده است.»
گشایش دانشگاه
بازگشایی دانشگاه تهران که در پی تنشهای بهمن ۱۳۴۰ به مدت دو و ماه نیم تعطیل شد با تصمیم شورای دانشگاه در قالب اعلامیهای که در تاریخ ششم فروردین ۱۳۴۱ صادر شد، به اطلاع اساتید و دانشجویان رسید و کلاسهای درس بعد از ۱۳ بهدر از صبح روز ۱۵ فروردین ۱۳۴۱ گشایش یافت.
رژیم پهلوی بیآن که پرونده هتک حرمت دانشجویان دختر و خسارات روحی و روانی وارد شده به دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران را مورد رسیدگی قرار دهد، همه چیز را به فراموش سپرد.
منابع:
سنجابی، کریم، جبهه ملی ایران در نخستین رویارویی
با مسایل سازمانی (کنگره سال ۱۳۴۱)، بی نا، ۱۳۵۷، ص ۲۱
نیمه پنهان (سیمای کارگزاران فرهنگ و سیاست)، به کوشش : دفتر پژوهشهای کیهان، تهران: کیهان، ۱۳۸۱، جلد ۱۳، ص ۱۷۷
شوکت، حمید، کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی) از آغاز تا انشعاب، تهران: ۱۳۷۸، ص ۱۲۴ و ۱۴۱
اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران، جلد اول (۱۳۲۹ تا ۱۳۵۷) گردآورنده: معاونت خدمات مدیریت و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰، ص ۱۰۴