تئوری تلههای شخصیتی برای اولین بار توسط جفری یانگ، روانشناس آمریکایی، ارائه شد. او این تئوری را براساس بررسی ریشه مشکلات ذهنی مبتنی بر احساسات و روابط افراد توسعه داد. تلههای شخصیتی شامل ۵ حوزه کلی و ۱۸ طرحواره است که در اینجا ما برخی از رایجترین انواع آنها را تشریح خواهیم کرد. با این توصیفات، شما میتوانید با شناخت تلههای شخصیتی خود، مانع از تقویت آنها و کنترل بهتر زندگی خود شوید. یانگ میگوید که ممکن است شما در تشکیل این تلهها نقشی نداشته باشید، اما مسئولیت تداوم آنها بر عهده شماست.
- تله رها شدگی:
افرادی که در این تله گیر افتادهاند، همیشه ترس از دست دادن و رها شدن را تجربه میکنند. آنها نگرانند که عزیزان و دوستانشان را از دست بدهند و ترس دائمی از این دارند که با حرف یا رفتاری کسی را ناراحت کنند و از دست دادن رابطههای صمیمی جلوگیری میکند. این ترس، باعث میشود که آنها سعی کنند از طریق کنترل کردن اطرافیان و دوستان خود، از دست دادن را پیشگیری کنند، اما این عمل باعث فاصله گرفتن آنها از عزیزان میشود.
- تله بیارزشی:
افرادی که در این تله قرار دارند، احساس میکنند که هیچ کس آنها را دوست ندارد و همیشه شک و تردید در مورد اینکه آیا دیگران او را دوست دارند یا نه، درون خودشان را میپرسند. آنها حسادت قوی به خود دارند و وقتی رابطهای را از دست میدهند، به نظر خود بیتفاوت میآیند، اما در واقع احساس ضعف و شکنندگی درونی دارند. خودکمبینی قوی در این افراد وجود دارد و رفتار مقایسهگرانه آنها، به ویژه با والدین، این احساس خودکمبینی را تشدید میکند. راه حل برای غلبه بر این احساس، مقابله با عواملی است که به خودتله بیارزشی منجر میشود، مانند افزایش اعتماد به نفس، تمرین خوددوستی و پذیرش خود.
- تله محدودیت:
افرادی که در این تله قرار دارند، معتقدند که زندگیشان محدود شده است و امکانات و فرصتهای کافی برای پیشرفت وجود ندارد. آنها به نوعی احساس میکنند که محدودیتهای خارجی باعث میشود که نتوانند به آرزوها و اهدافشان دست یابند. این افراد به سختی خود را به چالش میکشانند و از راههای جدید ترس میکنند. آنها به نوعی خود را زیر بار محدودیتهای خارجی وا میدارند و از استفاده کامل از ظرفیتهای خود منع میشوند. برای تغییر این الگو، باید افراد به خود دروغ نگویند و متوجه شوند که آنها تواناییهای بزرگی دارند که میتوانند در زندگی خود بهرهبرداری کنند.
- تله خودکامه:
افرادی که در این تله قرار دارند، همیشه تلاش میکنند که کنترل کامل را بر زندگی داشته باشند و از همه چیز و همه کسانی که در اطرافشان هستند، کنترل کنند. آنها دچار ترس از از دست دادن کنترل هستند و احساس میکنند که اگر کنترل را از دست بدهند، همه چیز به هم میریزد. این افراد دچار استرس زیادی هستند و همیشه تلاش میکنند تا محیط خود را طبق آرزوها و انتظارات خود سازماندهی کنند. راه حل برای غلبه بر این تله، آموزش مهارتهای مدیریت استرس، پذیرش ناقص بودن زندگی و آموختن از تجربیات منفی است.
تلههای شخصیتی میتوانند اثرات منفی بر زندگی افراد داشته باشند و از رسیدن به رضایت و خوشبختی جلوگیری کنند. با شناخت تلههای شخصیتی خود، میتوانید بهتر درک کنید که چگونه این الگوها بر زندگی و روابط شما تأثیر میگذارند و اقداماتی را انجام دهید تا این تلهها را کنترل کنید و به طور فعال و آگاهانه زندگی کنید.
عدم اعتماد
افرادی که در دام بیاعتمادی قرار دارند، همانطور که از نامشان پیداست، به کسی اعتماد نمیکنند و معمولاً بدون آگاهی به شکل ناخودآگاه به افراد غیرقابل اعتماد جذب میشوند. آنها ممکن است همسری را انتخاب کنند که بدبین و غیرقابل اعتماد است و گاهی هم ممکن است سوء استفاده از دیگران را در نظر بگیرند.
وابستگی
افراد وابسته قادر به انجام هیچ کاری بدون راهنمایی و کمک دیگران نیستند. این افراد معمولاً علاقهای به پذیرفتن مسئولیتهای مهم در زندگی ندارند و تصمیمهای خود را به حد امکان به تعویق میاندازند. به ظاهر، آنها به نیازی به کسی نیاز ندارند، اما در واقع به شدت وابسته به دیگران هستند. افراد وابسته ممکن است دوستان یا همسرهای راهنما را انتخاب کنند.
انتظار
این افراد باور دارند همیشه حق با خودشان است. هر بار که چیزی میخواهند، انتظار دارند که دیگران هر طور که شده برآن باشند و در غیر این صورت عصبانی میشوند. این افراد به برتری تمایل دارند و به خواستههای دیگران توجهی نمیکنند. آنها اغلب به نیازهای دیگران اهمیتی نمیدهند و روابط سردی با افراد نزدیک و عزیزانشان دارند. در محیطهایی که نمیتوانند برتری خود را نشان دهند، احساس ناامنی میکنند و فرار میکنند.
کمالگرایی منفی
افرادی که به کمالگرایی منفی مبتلا هستند، همواره استانداردهای سختگیرانهای را برای خود تعیین میکنند و تلاش زیادی میکنند تا به آن استانداردها دست پیدا کنند. آنها همیشه منتظرند تا به اهداف بزرگ خود برسند و سپس استراحت کنند. احساس خودسرزنشی اصلی آنها را شکل میدهد. آنها ارزشمندی خود را با دستاوردهای خود مرتبط میکنند. کمالگرایان منفی فکر میکنند هر کاری را باید به بهترین شکل انجامکمالطلبی منفی
آن دسته از افرادی که دچار کمالطلبی منفی هستند، همواره معیارهای سختگیرانهای برای خود تعیین میکنند و تلاش فراوانی برای رسیدن به آن معیارها میکنند. آنها همیشه انتظار دارند که هدفهای بزرگ خود را دست یابند و سپس استراحت کنند. احساس خودسرزنشی به عنوان احساس اصلی آنها شکل میگیرد. آنها ارزشمندی خود را با دستاوردهای خود مرتبط میکنند. کمالطلبان منفی اعتقاد دارند که هر کاری باید به بهترین شکل ممکن انجام شود، در غیر این صورت به نظر خود بیارزش هستند.